گزارشی از اعتراضات دو دانشگاه بوعلی و علوم پزشکی همدان
هم میهن نوشت: نیم قرن پیش، در اسفندماه سال ۱۳۵۱ و براساس معاهده مشترک بین دولتهای ایران و فرانسه، اولین گامها برای تاسیس یک دانشگاه دولتی در شهر همدان برداشته شد. اکبر اعتماد، که آن روزها رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بود و هنوز هم به این عنوان بیشتر شناخته میشود، بنیانگذار دانشگاهی شد که نام آن برگرفته از یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ ایران است. شورای گسترش آموزش عالی آذر سال ۱۳۵۲مجوز تأسیس دانشگاه بوعلی سینا در همدان را تصویب کرد که پس از آن در سال ۱۳۵۳ بهصورت رسمی تأسیس و فعالیت آموزشی خود را در سال ۱۳۵۵ با پذیرش حدود ۲۰۰ دانشجو، در مقاطع کاردانی و کارشناسی و در ۴ مجتمع گسترش کشاورزی، علوم تندرستی، علوم محیط زیست و علوم آموزشی آغاز کرد. حالا نیم قرن از تاسیس این دانشگاه گذشته است و دیگر یکی از قسمتهای جداناپذیر شهر همدان شده است. مجتمع تندرستی دانشگاه بوعلی با تغییراتی که در قوانین و آئیننامههای اداره دانشگاهها صورت گرفت، بهعنوان دانشگاه علوم پزشکی همدان شناخته میشود.
منطقه سبز اصولگرایی
همدان از جمله استانهایی بود که رای ابراهیم رئیسی از حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری 1396 بیشتر بود. همین آمار نشان میدهد ریشههای تفکر اصولگرایی در این استان، تا چه اندازه ریشهدار است. اما در دانشگاه همین استان تماما اصولگرا، اتفاقاتی رخ داده است که کل کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
سیاوش حاتم از فعالان سابق دانشجویی سابق دانشگاه همدان در گفتوگو با هممیهن میگوید:«در شهر همدان نیز همیشه قسمتی از مردم نگاه به تحولات دانشگاه دارند و پیگیر اتفاقات دانشگاه هستند. در اعتراضات دانشجویی که گاه دامنه آن وسیع میشد، مردم هم حساس میشدند تا حوادث را پیگیری کنند. اما به هر حال فضای شهر غالبا در دست اصولگرایان و سنتیها بود.»
آقاجری و حکم اعدام
مهمترین زمانی که نام دانشگاه بوعلی بر سر زبانها افتاد، زمانی بود که هاشم آقاجری برای برگزاری یک سخنرانی به شهر همدان رفت و در آن سخنرانی، مطالب تندی را به زبان آورد. این سخنرانی با واکنشهای گستردهای مواجه شد و در نهایت یک قاضی همدانی، برای این استاد دانشگاه حکم اعدام صادر کرد. در آن زمان کلاسهای درس دانشگاه همدان تعطیل شد و انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه (که در اختیار دانشجویان منتقد قرار داشت) در بیانیهای به انتقاد از حکم صادره پرداخت که در بخشی از آن آمده بود: «این قصه پرعضهای است كه در تاریخ معاصر ما به انبوه دیده شده و هیچگاه عبرتی برای آیندگان نبوده است. اگر اندكی با شریعتی آشنا باشیم و زندگی او و سرگذشتاش را مرور كنیم برای ما كافی خواهد بود كه این قوم اندیشهسوز را بهتر بشناسیم، اما آنچه باعث تاسف و حسرتبرانگیز است، تكرار تلخ تاریخ است؛ تكراری كه هیچگاه بعد از سی سال و با قیاس تفاوت ماهوی دو دوره نمیتوان توجیهی برای آن یافت.»
درگیریها به همین جا محدود نبوده، جلسات سخنرانی ابراهیم اصغرزاده و علی افشاری هم محل درگیری اعضای انجمن و این گروه ها شد. پیش از این هم در آذر 81 وقتی برگزاری کنسرت حسین زمان با خواست امام جمعه متوقف شد به همت همین دانشجویان کنسرت او در سالن ورزشی این دانشگاه برگزار شد. بعد از آن تلاش برخی نهادها برای تعطیلی تشکل منتقد این دانشگاه آغاز شد که منجر به تعطیلی انجمن اسلامی علوم پزشکی در ابتدا و بعد تعطیلی انجمن دانشگاه بوعلی شد.
ماجرای رفراندوم
اردیبهشت 82 بار دیگر دانشگاه همدان در صدر اخبار قرار گرفت. در آن زمان بحث رفراندوم قانون اساسی هم در مجلس مطرح شده بود و هم در دفتر تحکیم وحدت درباره آن مباحثی انجام میشد. سرانجام دانشجویان این دانشگاه تلاش کردند رفراندوم نمادینی درباره قانون اساسی در این دانشگاه برگزار کنند. در جریان برگزاری این مراسم، درگیری شدید و فیزیکی بین دانشجویان برگزارکننده این رفراندوم و اصولگرایان دانشگاه برگزار شد و بعضی صندوقهای رای به آتش کشیده شد. این برنامه به حدی ساختارشکن بود که حتی امروز بعد از گذشت بیست سال در تاریخ ایران بیسابقه مانده است.
ماجرای دعوت کروبی
در جریان انتخابات 88 که اعضای تحکیم وحدت، نظر به نامزدی آقای کروبی داشتند، او به همدان سفر کرد. اگرچه دانشگاه همدان اجازه حضور او در دانشگاه را نداد اما کروبی به دانشگاه رفت و از پشت میلهها با دانشجویان گفتوگو کرد. تصویر حضور کروبی و دانشجویان در دوسوی نردههای دانشگاه در آن برنامه نیز یکی از نمادهای سال 88 شد.
سیاوش حاتم که در آن زمان عضو انجمن اسلامی بود میگوید: «بعد از لغو مجوز حضور آقای کروبی در دانشگاه، قرار شد آقای کروبی بیرون درب دانشگاه بیاید و ما داخل دانشگاه باشیم. اما حراست دانشگاه، در دانشگاه را قفل کردند و همین تصمیم باعث شد جمعیت زیادی مقابل دانشگاه جمع شود و تبدیل به برنامه مهمی پیش از انتخابات 88 شد.»
او درباره ارتباط دانشگاه همدان با تشکلهای سیاسی در شهر همدان میگوید:«در دهه هشتاد ارتباط سیاسی با احزاب کمرنگ شده بود که با توجه به تصمیم دفتر تحکیم که دوری از قدرت بود، این ارتباط بهصورت حضور در ستادهای انتخاباتی نبود. البته با گروهها و تشکلهای مدنیتر تشریک مساعی کنیم یا در موضوعاتی که به شهر مربوط بود اما درباره مسائل سیاسی و انتخابات ارتباط نبود. مثلا سال 85 که معلمان بازداشت شده بودند، ما هم به نمایندگی از دانشگاه موضعگیری کردیم. البته در دهه نود در مواردی، با اصلاحطلبان همکاریهایی بوده. یا مثلا در سال 88 از آقای کروبی حمایت شد.»
تشکلها
بعد از انحلال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی در دهه هشتاد، فعالان دانشجویی در قالب نشریات به فعالیت ادامه دادند تا اینکه در سال 96 «انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه بوعلی» مجوز گرفت که گرایشی منتقد داشت. در حال حاضر در دانشگاه بوعلی سینا «بسیج دانشجویی» و چهار تشکل اسلامیِ «جامعه اسلامی دانشجویان»، «انجمن اسلامی دانشجویان»، «انجمن اسلامی دانشجویان معتدل» و «انجمن اسلامی فرهنگ و سیاست دانشجویان» مجوز فعالیت دارند. از این چند تشکل، تنها انجمن فرهنگ و سیاست است که فعالیتهای منتقدانه نسبت به مدیران فعلی داشته که به گفته اعضای موثر سابق آن، بهخاطر تعطیلی دانشگاه در ایام کرونا، این تشکیلات هم در عضوگیری از دانشجویان جدید ناموفق بوده و در حال حاضر فعالیتهای آن به حاشیه رفته است. در دانشگاه علوم پزشکی هم سه تشکیلات انجمن اسلامی، بسیج و جامعه اسلامی با گرایش اصولگرایی، مجوز فعالیت دارند.
انجمن اسلامی دانشجویان(جدید) این دانشگاه نیز تشکلی کاملا اصولگرا محسوب میشود، چنانچه وقتی منصور غلامی وزیر علوم روحانی شده بود، در بیانیهای نوشته بود«انتظاری که بهعنوان بخشی از بدنه جنبش دانشجویی از جنابعالی داریم این است که سند دانشگاه اسلامی را مورد توجه جدی قرار دهید و گامی عملی و موثر در جهت اسلامیسازی دانشگاهها بردارید چراکه در صورت انجام این وظیفه بهدرستی سایر انتظارات به خودی خود برآورده خواهد شد، باشد که این هدف مهم معیار ارزیابی عملکرد شما در پایان مسئولیت قرار بگیرد و دیگر اینکه پویایی علمی و پژوهشی را که لازمه آن جلوگیری از ورود عناصر فتنهگر و ساختارشکن هست مورد اهتمام جدی قرار دهید.» در میان اساتید دانشگاه نیز انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه بوعلی سینا، انجمن اسلامی اعضای هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا، کانون صنفی استادان دانشگاه بوعلی سینا و کانون بسیج اساتید دانشگاه بوعلی سینا فعالیت دارند که البته برخی نهادها خیلی جدی با فعالیتهای انجمن مدرسین (تنها تشکل اساتید اصلاحطلب دانشگاه) مخالفت میکنند.
اعتراضات 1401 در دانشگاه بوعلی
در دانشگاه همدان نیز مثل بسیاری دیگر از دانشگاههای ایران، در سال 98 و 1401 اعتراضاتی برگزار شد. مهرماه 99 یکی از فعالان دانشجویی این دانشگاه از احضار و ایجاد پرونده برای 15 نفر از دانشجویان تشکلهای مختلف تحولخواه این دانشگاه خبر داد. دبیر تشکل فرهنگ و سیاست دانشگاه بوعلی همدان میگوید:«اینها همگی مواردی است که در شهرستانها اتفاق میافتد، اما منعکس نمیشود و کسی هم نمیداند که در شهرستان چقدر به دانشجویان سخت میگیرند. اساسا تعریفشان از مصالح ملی خیلی متغیر و متفاوت است. در یکی از تجمعها دانشجویان شعار «استقلال، آزادی، دانشگاه ایرانی» سر دادند که اساسا این شعار یا هیچکدام از کلمات آن اقدام علیه نظام یا مصالح ملی نیست. چطور ما در مورد استقلال و آزادی شعار میدهیم، اما اقدام علیه مصالح ملی تلقی میشود.»
در اعتراضات اخیر نیز روز 8 آبان، چهلم مهسا امینی، اعتراضات گستردهای در دانشگاه همدان برگزار شد که روز بعد با تجمع دانشجویان بسیج که خبرگزاری تسنیم آن را رجزخوانی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان برای اغتشاشگران خوانده بود، آن تجمع هم ادامه پیدا نکرد.
سخنگوی دولت عصر سهشنبه ۲۹ آذرماه با حضور در سالن شهید چمران دانشکده علوم دانشگاه بوعلیسینا در برنامه «بدون واسطه با دولت» شرکت و به سوالات دانشجویان پیرامون مسائل جاری کشور و مسائل اخیر پاسخ داد. حضور جهرمی در دانشگاه همدان در مقایسه با حضور او در سایر دانشگاههای کشور، با تنشهای کمتری همراه بود. یکی از فعالان دانشگاه علوم پزشکی همدان به هممیهن میگوید:«در جریان این اعتراضات در چهار نوبت دانشگاه شاهد تجمعات دانشجویی بود که در دو نوبت، چند نفر از دانشجویان بازداشت شدند. ظاهرا برای یک نفر هم حکم بازداشت زدند. بعد از آن هم برای بعضی دانشجویان یک ماه ممنوعالورودی برای دانشجویان صادر شد و برخلاف قانون بعد از حکم گفتند به کمیته انضباطی بروید و در نهایت آنها تفهیم اتهام شدند که البته حکم نهایی این دانشجویان فعلا تعلیق شده است.»
او درباره وضعیت دانشگاه بعد از اعتراضات میگوید:«واقعیت این است که دانشگاه علوم پزشکی، جو محافظهکاری دارد. بعد از آمدن دولت رئیسی هم تشکلهای منتقد دانشگاه علوم پزشکی تعطیل شد. هم انجمن اسلامی ترقیخواه و هم یکی دو کانون که همه را تعطیل کردند. در کنار آنها بحث کمآبی هم بود و دانشگاه بیشتر از سایر دانشگاهها تعطیل بود.» او درباره اساتید دانشگاه میگوید:«عموم اساتید درباره اعتراضات چیزی نمیگفتند اما وقتی برای بچهها مشکل ایجاد میشد، حمایت میکردند که کسی حکم نگیرد.» این فعال دانشجویی با انتقاد از رویه وزارت بهداشت درباره شوراهای صنفی میگوید:«شورای صنفی دانشگاه علوم پزشکی همدان، چند سال قبل تشکیل شد اما وزارتخانه فشار آورد که باعث شد شورای صنفی تغییر کاربری بدهد و تبدیل شد به شورای دانشجویان که در بخش زیادی از مسائل دانشگاه حق ورود نداشتند و اعضای آن نظارت استصوابی داشتند و معاونت فرهنگی باید آنها را تایید میکرد و اصلا از معنا خالی شد و در حال حاضر کسی کاری نمیکند. تمامِ شوراهای صنفی اینطور شد و بچهها انگیزهای برای فعالیت ندارند.»
او در پاسخ به این سوال که دانشگاه از دانشجویان منتقد بهعنوان طرف مشورت دعوت کرده است یا نه میگوید:«نهتنها این اتفاق نیفتاد که اطلاع داشتم یکی از نهادها به دانشگاه این پیشنهاد را داده بودند، اما دانشگاه قبول نکرد که کسی از طرف منتقدان صحبت کند.»
دانشگاه همدان نیم قرن سابقه دارد. بعد از این نیم قرن، در کنار بسیاری از توفیقات علمی، کارنامه سیاسی این دانشگاه هم قسمتی از تاریخ سیاسی همدان شده است. گزاف نیست بگوییم دانشگاه همدان مبدا بسیاری از تحولات سیاسی بوده است.
موسس
اکبر اعتماد
اکبر اعتماد در سال ۱۳۰۹ در همدان به دنیا آمد. وی برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت و در سال ۱۹۶۳ از دانشگاه لوزان سوئیس فارغالتحصیل شد. در سال ۱۳۴۴ به ایران بازگشت و توسط صفی اصفیا، رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، بهعنوان مشاور فنی طرح پژوهشهای رآکتور اتمی استخدام شد. سال بعد، دفتر انرژی اتمی سازمان برنامه و بودجه را بنا گذاشت و خود به مدیریت آن منصوب شد و تا سال ۱۳۴۶ در این مسئولیت باقی ماند. در سال ۱۳۴۷ به سمت اولین رئیس مؤسسه تحقیقات و برنامهریزی علمی و آموزشی، که بدیل ایرانی مرکز ملی پژوهشهای علمی (CNRS) در فرانسه بود، منصوب شد. در سال ۱۳۵۳ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست گرفت و این سازمان را بنیان نهاد. اعتماد تا سال ۱۳۵۷ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را در دست داشت. اکبر اعتماد با وجود کهولت سن، در سالهای گذشته با رسانههای مختلف اصلاحطلب و اصولگرا مصاحبههایی داشته و در این مصاحبهها از ضرورت دسترسی ایران به انرژی هستهای صحبت کرده است. او که اصالتی همدانی دارد، اولین رئیس دانشگاه بوعلی همدان بوده است.
سیاستمدار
شهلا میرگلوبیات
در این یازده دوره مجلس، استان مرکزی تنها یک نماینده زن داشته است. شهلا میرگلوبیات که در مجلس نهم، نماینده ساوه در مجلس بود، تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه بوعلی همدان گذرانده است. او درباره حضور زنان در قدرت میگوید: «حضور خانمها در مجلس باعث میشود که خانمها در دولت فعالتر شوند. بعضی از وزارتخانهها هست که به نظر میرسد یک خانم باید در رأس وزارتخانه قرار بگیرد، اما متاسفانه این اتفاق رخ نمیدهد. به هر حال بانوان زمانی میتوانند در دولت حضور فعال داشته باشند و مناصبی را به خودشان اختصاص دهند که در مجلس تعدادشان بیشتر از این شود. بله اگر خواستیم در حوزه زنان قانونی را مصوب کنیم و بودجهای را تخصیص دهیم، میبینیم که بهراحتی چون تعدادمان کم است رای نمیآورد. خانمهایی بودند که میخواستند در هیئت رئیسه مجلس حضور داشته باشند، چون تعداد ما کم است و از طرف دیگر نیاز است که مصوبات رای بیاورند، این اتفاق رخ نداد.» با وجود این نگاه خانم میرگلوبیات، اظهارنظری از او درباره حوادث اخیر منتشر نشد و مثل سایر زنان اصولگرا، ترجیح داد تا با سکوت این ایام را سپری کند.
اصلاحطلب
منصور غلامی
دانشگاه همدان با چنین سطحی از تنش، نیاز به افرادی کاردان برای ریاست دارد و شاید همین زمینهای شد که هم روحانی و هم ابراهیم رئیسی، از اساتید سابق این دانشگاه دعوت کردند تا سکانداری وزارت علوم را به آنان بسپارند. منصور غلامی پیشتر در دولت سیدمحمد خاتمی و نیز در دولت حسن روحانی از سال ۱۳۹۳ تا زمان انتخاب به وزارت در سال ۱۳۹۶، ریاست دانشگاه بوعلی سینا را بر عهده داشتهاست. او دارای مدرک دکتری علوم باغبانی از دانشگاه آدلاید استرالیا است. غلامی که سابقه عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه را در کارنامه دارد، مهر 96 و بعد از مخالفت با گزینههای اولیه روحانی برای وزارت علوم، برای این مسئولیت معرفی شد. این معرفی با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. از جمله ۵۰۰ نفر از فعالان نشریات دانشجویی از مدیریت غلامی انتقاد کردهاند؛ انتقاداتی که بیراه هم نبود چنانچه در زمان غلامی، تشکلهای اصلاحطلب و منتقد نتوانستند مجوز فعالیت در دانشگاه بوعلی دریافت کنند و زمانی هم که غلامی به وزارت علوم رفت، اتحادیههای مختلف دانشجویان منتقد برای دریافت مجوز، به در بسته میخوردند.
اصولگرا
محمدعلی زلفی گل
بعد از غلامی، باز هم مسئولیت وزارت علوم به یک استاد همدانی رسید. زلفیگل مدارک کارشناسی شیمی آلی را در سال ۱۳۶۹ از دانشگاه اراک، کارشناسی ارشد را در سال ۱۳۷۲ از دانشگاه صنعتی اصفهان و دکترای خود را در سال ۱۳۷۶ از دانشگاه شیراز اخذ کرده است. اگر منصور غلامی از طرف اصلاحطلبان به حمایت از اصولگرایان متهم میشد، این اتفاق برای زلفیگل هم تکرار شد. شهریور ۱۴۰۰ و در جریان بررسی صلاحیت وی برای تصدی وزارت علوم در مجلس شورای اسلامی، سیدعلی یزدیخواه، نماینده تهران مدعی شد که زلفیگل، علاقه ویژهای به سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران دارد. یزدیخواه مدعی شد که در انتخابات ۸۴ و در جریان سفر مصطفی معین به همدان، زلفیگل به استقبال او رفتهاست. زلفیگل در این اعتراضات مواضع متضادی گرفت. در یک مقطع او ادعا کرد که در جریان اعتراضات خون از دماغ هیچ دانشجویی نیامد و در مقطعی دیگر در هنگام سخنرانی در میان دانشجویان دانشگاه شریف، مسائلی را مطرح کرد که زمینه افزایش عصبانیت دانشجویان را فراهم کرد.
انتهای پیام