خرید تور تابستان

پیر پُر هزینه

/ رمزگشایی از زیان‌های پیاپی پتروشیمی آبادان /

حسین دلیر، روزنامه‌نگار خوزستانی در یادداشتی با عنوان «پیر پر هزینه» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، درباره‌ی زیان‌های پیاپی پتروشیمی آبادان نوشت:

واپسین گزارش وضعیت مالی پتروشیمی آبادان در «کدال» نشان می‌دهد زیان عملیاتی این مجتمع قدیمی؛ نسبت به سال گذشته افزایش چهار برابری دارد. اطلاعات و صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای حسابرسی نشده پتروشیمی آبادان در 9 ماه منتهی به 30 آذر 1401 را می‌توان در چند جمله، چکیده کرد:

کاهش 13 درصدی درآمدهای عملیاتی

کاهش 20 درصدی سایر درآمدها

افزایش 16 درصدی هزینه‌های فروش، اداری و عمومی

افزایش 22 درصدی بهای تمام‌شده درآمدهای عملیاتی

افزایش 14 درصدی هزینه‌های مالی

افزایش 266 درصدی سایر هزینه‌ها

افزایش 396 درصدی زیان هر سهم و زیان خالص

افزایش 681 درصدی زیان عملیاتی

افزایش 11042 درصدی زیان ناخالص

این آمارها در حالی است که 16 درصد تولید این مجتمع در سنجش با سال گذشته کاهش داشته است!

روشن است داده‌های این گزارش به بررسی‌های کارشناسانه نیاز دارد وانگهی دانش ویژه‌ای نمی‌طلبد تا بدانی پتروشیمی آبادان در شرایط مناسبی به سر نمی‌برد!

به همین دستاویز، ذکر 10 نکته درباره داده‌های این گزارش بایسته است و نباید آن‌ها را نادیده گرفت. 

1- بازنگری خبرها و تطبیق آن‌ها با داده‌های ثبت شده، نمایانگر دوگانگی آماری و روایی است. صنعت پتروشیمی همواره یکی از سودآورترین صنایع در حال رشد بوده و به دلیل ماهیت فرآورده‌های تولیدی، امکان تحریم این صنعت بسیار دشوارتر از نفت خام است. همین موضوع باعث شده یک‌سوم صادرات غیرنفتی کشور به این صنعت اختصاص یابد. در چنین شرایطی، پتروشیمی آبادان و برخی شرکت‌های این صنعت سودآور؛ درگیر زیان‌های سالیانه و انباشته‌ی خود هستند.

فرآورده‌های پتروشیمی در برابری با نفت خام دارای ارزش‌افزوده بیشتری بوده و 8 تا 9 برابر می‌توانند سوددهی داشته باشند. اطلاعات مالی رسمی سال گذشته و غیررسمی سال‌جاری از زیان‌ده بودن پتروشیمی آبادان گزارش می‌دهند. افزایش بهای جهانی محصولات پتروشیمی و افسارگسیختگی نرخ ارز در همین بازه‌ی زمانی، دو مؤلفه کارآمد بر سوددهی بیشتر پتروشیمی‌ها انگاشته می‌شوند که هیچ‌کدام نتوانسته‌اند محرک خروج پتروشیمی آبادان از گذرگاه زیان‌دهی شوند. بازنشر دو روایت تازه و قدیمی، نشانگر دوگانگی‌ها دراین‌باره است. 9 مهر امسال روابط عمومی تاپیکو در گزارش خود آورده: «پتروشیمی آبادان توانست به تولید روزانه 183 تن پی‌وی‌سی دست یابد که بیشترین میزان تولید در 2 سال اخیر بوده است.»

همچنین «مسعود جبرائیلی»، مدیرعامل وقت پتروشیمی آبادان، 19 تیر 97 در نشست خبری خود می‌گوید: «با توجه به مرغوبیت پی‌وی‌سی تولیدی در آبادان و ارزآوری خوب آن، این ظرفیت وجود دارد که تمام محصول تولیدی به خارج کشور صادر شود. اولویت اول شرکت با توجه به سیاست‌های ابلاغی تأمین نیاز داخل و پس از آن صادرات است و بر همین اساس ۴۰ درصد محصول پی‌وی‌سی تولیدی در این شرکت به خارج کشور صادر می‌شود.»

این زیان‌ده بودن به رازگشایی نیاز ندارد و می‌تواند برآمده از چند دلیل کلی باشد.

ضعف سازوکار قیمت‌گذاری فرآورده‌های تولیدی و خوراک اولیه؛ عدم برخورد قاطع با سوء مدیریت‌های مالی و اجرایی؛ بهره‌وری پایین در فرایندهای تولیدی و عدم کارایی عوامل مؤثر در تولید؛ خو گرفتن به شرایط تکراری زیان‌ده بودن؛ عدم ترکیب بهینه دارایی‌ها و عوامل تولید؛ اختیار اندک مدیران در شرکت‌های تابعه‌ی هولدینگ‌های معظم؛ به کار نگرفتن فناوری‌های نوین در فرایندهای مدیریتی و تولیدی؛ ناتوانی در پایش و نظارت؛ دخالت‌ها و لابی‌های سیاسی در انتصاب‌ها؛ زنجیره پایین ارزش تولیدی؛ نیروی انسانی مازاد و غیر بهره‌ور و…

 2- برخی چرایی‌ها پیوسته با شرایط حاکم بر بازارهای داخلی و جهانی این صنعت و برخی چالش‌ها، متوجه عملکرد هر واحد تولیدی است. پتروشیمی آبادان در سال‌های اخیر نتوانسته به‌گونه‌ای عمل کند که از منافع به دست‌آمده؛ افزون‌بر حفظ شرایط موجود، فعالیت خود را توسعه بخشد. این ضعف بنیادین، منجر به کج‌روی و نابسامانی‌های مالی و عملیاتی فراوانی برای این مجتمع شده است؛ بنابراین سیمای اقتصادی شپترو، همواره با زیان‌دهی پیوسته تصویر می‌شود. تکه‌ای از جورچین تابلوی بورس به خاطر عملکرد این قطب بزرگ صنعتی در این سال‌ها همیشه قرمز است.

دراین‌باره می‌توان و باید به بازدهی پایین تولید در پتروشیمی آبادان اشاره کرد. در سال‌های گذشته برخی دلایل از سوی مدیران وقت این مجموعه به‌عنوان عوامل مؤثر بر زیان‌های هرسال ارائه شده‌اند که در قیاس با ارزش انباشته و ثبت شده زیان‌ها به نظر دستاویزهای رسانه‌ای می‌مانند.

عملیات نوسازی پتروشیمی آبادان در دو دهه قبل باید تکمیل می‌شد. پس از جنگ هیچ‌گاه نوسازی کاملی در این مجتمع صورت نگرفت و این باعث شد شرکت نتواند برنامه‌های بازسازی خود را تکمیل نماید. تا روزگار واگذاری به بخش خصوصی؛ هیچ‌یک از دولت‌ها بودجه‌ی نوسازی را علیرغم تخصیص در اختیار این مجتمع قرار نداند و پس از واگذاری روزگار چالش‌های تازه برای صاحبان جدید فرا رسید. نیروی انسانی مازاد، خوراک ورودی و ساختار اداری سه چالش تازه تاپیکو و شستا بودند تا اندیشیدن به نوسازی در این واحد صنعتی پیر هیچ‌گاه مجال نیابد.

 3- خوراک اولیه پتروشیمی آبادان از نوع مایع است. بر پایه برآوردهای تخصصی، 80 درصد سود صنعت پتروشیمی کشور مرتبط با عملکرد 13 واحد تولیدی با خوراک گاز به دست می‌آید. از این نظر عملکرد شرکت‌های پتروشیمی با خوراک مایع بسیار پر ریسک و کم سود در نظر گرفته می‌شود. به چنین وضع نامناسبی نه‌تنها پتروشیمی آبادان که دیگر واحدهای پتروشیمی مانند اروند، اصفهان و تندگویان نیز دچار هستند.

شاید آنچه در زیان‌ده بودن از همه برجسته‌تر بنماید مرتبط با اصلاح فرمول بهای سوخت و خوراک این شرکت‌هاست. مسئله‌ای که درد مشترک همه‌ی مجتمع‌های پتروشیمی است و نباید آن را تنها محدود به آبادان دانست!

افزایش بهای خوراک اولیه، حمل‌ونقل و دیگر هزینه‌های جانبی با توجه به بالا بودن نرخ دستمزد و سربار در تولید؛ اصلی‌ترین چرایی‌های زیان‌دهی تولید در پتروشیمی‌های مبتنی بر خوراک مایع انگاشته می‌شود. با این وضع پتروشیمی آبادان بدون کنترل هزینه‌های سربار تولید و دیگر مؤلفه‌های مؤثر بر نرخ نهایی تولید، نمی‌تواند از زیان‌دهی پیاپی بازگردد.

بهای تمام‌شده‌ی کسب درآمد عملیاتی در این مجتمع، هرساله بیش از خود درآمد عملیاتی آن است. چنین ناترازی درنهایت منجر به زیان ناخالص در حسابرسی‌های سالیانه خواهد شد. در دوره‌ی 9 ماهه‌ی منتهی به پایان آذر سال‌جاری، زیان خالص با افزایش 396 درصدی نسبت به دوره مشابه سال قبل به 592 میلیارد تومان رسیده است. همه زیان خالص «شپترو» در سال 1400 بر پایه گزارش رسمی، 209 میلیارد تومان ثبت شد. به‌جز سال 99 که نوار زیان‌های خالص به‌طور گذرا بریده شده، این مجتمع در دیگر سال‌ها متحمل زیان خالص فراوان بوده است.

4- تأثیر بی‌ثباتی و عملکرد ضعیف مدیریتی و دست‌اندازی برخی نماینده‌های آبادان در فرایندهای مدیریتی این پتروشیمی در زیان‌ده بودن درازمدت آن قابل‌انکار نیست.

گفته‌های «محمد رضوانی‌فر» مدیرعامل وقت شستا در 16 مرداد 98 می‌تواند برای این ادعا قابل استناد باشد. «در انتصاب آقای علوی [به‌عنوان] مدیر پتروشیمی آبادان، همه نمایندگان مخالف وی بودند اما در آزمون نمرات لازم را آورد و ما پای وی ایستادیم.»

این مخالفت نمایندگان وقت آبادان در مجلس دهم اگر دخالت تفسیر نشود و عمل به مسئولیت نظارتی قلمداد گردد، نیازمند درنگ در تخصص هر سه نماینده‌ی وقت است. دکترای ریاضی کاربردی؛ کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی و کارشناس ارشد امور بهزیستی!

بی‌آنکه هیچ‌یک دارای تخصص یا پیشینه‌ی فعالیت در حوزه‌های نفت و پتروشیمی باشند، در مدیریت مجتمع پتروشیمی مستقر در حوزه انتخاباتی خویش دارای دیدگاه گزینشی بوده‌اند!

این موقعیت و چنین دخالت‌های مشابهی را باید به سال‌های پس از بازسازی و راه‌اندازی دوباره مجتمع پس از جنگ تعمیم داد. از 13 مهر 68 که پتروشیمی آبادان به دست مرحوم حسن حبیبی -معاون وقت رئیس‌جمهوری- بار دیگر به بهره‌برداری رسید، همواره سلیقه‌ی نمایندگان و لابی‌های پرنفوذ محلی و استانی در چینش مدیریت‌ها مؤثر بوده است.

5- چشم‌انداز ترسیم شده، امیدبخش و قانع‌کننده نیست! زیان‌های انباشته؛ بیش از 80 درصد سرمایه اعلام شده پتروشیمی آبادان را تشکیل داده‌اند و این باعث می‌شود شپترو مشمول ماده 141 قانون تجارت شود. هرساله بر مجموع بدهی‌های این مجتمع افزوده شده و هدف‌گذاری کلان مدیران و صاحبان آن باید بر برنامه‌ریزی‌های دقیق برای خروج از ماده 141؛ پایداری در تولید؛ کاهش هزینه‌های فرایندی و جلوگیری از تعطیلی و سرانجام انحلال این شرکت متمرکز باشد. واحد تولیدی ورشکسته و تعطیل شده، امکان دستیابی به رکورد تولید 110 هزار تن پی‌وی‌سی را در طرح توسعه خود ندارد!

مهم‌تر آنکه سیاست‌های توسعه‌ای در این پتروشیمی تابه‌حال اثربخش نبوده‌اند و نباید تنها دل‌خوش به چشم‌اندازهای تولید بود. برای کامیابی در بلندمدت، پتروشیمی آبادان نیازمند نوسازی کامل است تا بتواند به‌عنوان یک مجتمع به‌روز و سودرسان به فعالیت خود ادامه دهد.

شستا و تاپیکو تا مرحله‌ای می‌توانند مانع از ورشکستگی کامل پتروشیمی آبادان شوند که زیان‌های این مجتمع برای سهامداران آن‌ها قابل جبران باشد. تداوم زیان‌های کلان یا به واگذاری کم‌ارزش یا تعطیلی این مجتمع در آینده‌ای نزدیک خواهد انجامید.

6- دیگر چالش پتروشیمی آبادان وابسته به ناشفافی فرایندهای مالی و گزارش‌های حسابرسی سالیانه است. مرداد 98 بر اساس اطلاعیه بورس، شپترو از فهرست شرکت‌های پذیرفته شده در بازار اصلی حذف و به بازار پایه فرابورس منتقل شد. پتروشیمی آبادان از 5 فروردین سال 80 با کشف قیمت 794 تومانی هر سهم وارد بورس شد که پس از 18 سال حضور در بازار سرمایه در فهرست شرکت‌های اخراجی بورس قرار گرفت.

دلیل این کنار گذاری، زیان انباشته، افزایش بدهی‌های جاری و مشمول شدن به مفاد ماده 141 قانون تجارت گزارش شد.

فرابورس، جایگاهی پایین‌تر از بورس است که نشان می‌دهد شرکت‌ها، توانایی یا شرایط حضور در بورس را ندارند؛ بنابراین با رویه‌های آسان‌تر در فرابورس حاضر شده تا بتوانند از مزیت‌های شرکت‌های پذیرفته شده در بورس بهره‌ی حداقلی را ببرند. 

7- مسئله‌ی زیان‌ده بودن، به‌ویژه در ردیف هزینه‌ای مرتبط با سایر هزینه‌ها و هزینه‌های غیرتولیدی می‌تواند شائبه‌ی فساد، انحراف منابع و بی‌انضباطی را در پی داشته باشد.

برابر صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای حسابرسی نشده دوره 9 ماهه منتهی به پایان آذرماه سال‌جاری، سایر هزینه‌های عملیات در تداوم این شرکت با افزایش 266 درصدی نسبت به دوره مشابه سال پیش، از 50.8 میلیارد تومان به 186 میلیارد تومان رسیده است. چنین افزایش هزینه‌ای آن‌هم در بازه‌ی زمانی یک‌ساله ابهام می‌آفریند.

رسانه‌ای شدن خبر سرقت 18 تن جیوه به ارزش 40 میلیارد تومان به دست 5 نفر از کارکنان این پتروشیمی در 27 مرداد امسال، تردیدهای فراوانی درباره مدیریت و نظارت در این کارخانه ایجاد کرد. ویژه‌تر آنکه این گروه در 6 سال توانسته بودند به‌صورت پیوسته، یک‌سوم جیوه موردنیاز کارخانه پتروشیمی آبادان را به سرقت برده و در بازارهای خوزستان، شیراز و تهران به فروش رسانند! شگفتا بخشی از همین جیوه‌ها در فرایندی طولانی دوباره به پتروشیمی آبادان فروخته شده که در واقع این مجتمع برای جیوه‌ی مورد نیاز خود دو تا سه برابر هزینه کرده است!

8- چارت پتروشیمی آبادان دارای 700 نیروی مازاد است که بخش قابل‌توجهی از درآمدهای این مجتمع صرف پرداخت حقوق و مزایای همین کارکنان می‌شود. آمارها نشان می‌دهد رابطه‌ی استخدامی 7 درصد نیروی کار این مجموعه؛ به‌صورت رسمی وزارت نفت است که 25 درصد هزینه‌های شرکت مربوط به همین تعداد ثبت شده است! در سال‌های گذشته برای کاهش هزینه‌های پتروشیمی مکاتباتی با ستاد تسهیل انجام شده تا برای بازنشستگی و یا خروج این نیروها از این شرکت تصمیم‌گیری شود. کوشش‌هایی که تابه‌حال بی‌نتیجه مانده‌اند!

مدیران تاپیکو و شستا، در حال حاضر برنامه‌ای برای تعدیل نیرو در این کارخانه ندارند و به نظر می‌رسد در اصلاح ساختار نیروی انسانی فعلاً نباید چشم‌به‌راه تحولی چشمگیر بود. در بسیاری از همین سال‌ها، درآمد حاصل از فروش محصولات این مجتمع، کفاف هزینه‌های جاری و کارکنان آن را نداده است.

 9- این‌ها که نوشته شد، همگی زیان‌های مالی قابل‌محاسبه هستند. آسیب‌های زیست‌محیطی این واحد صنعتی با توجه به مستقر بودنش در دل شهر آبادان، با هیچ سنجه‌ای قابل برآورد نیست! پتروشیمی‌ها حتی با به‌روزترین فناوری؛ صنایعی آب‌بر و آلاینده به‌حساب می‌آیند. وانگهی پتروشیمی 56 ساله آبادان به‌عنوان نخستین واحد پتروشیمی خاورمیانه؛ کهنه‌ترین فناوری را داراست.

انتشار گزارش‌های رسمی سازمان محیط‌زیست درباره فلرینگ، پساب، ضایعات و پسماند؛ می‌تواند نشان دهد چه اندازه مخاطرات زیست‌محیطی، ناشی از فرایندهای تولیدی و عملیاتی متوجه این صنعت در گستره‌ی شهری آبادان است.

10- وضع پتروشیمی آبادان، مبنایی شده تا بانک‌ها و موسسه‌های مالی از ارائه تسهیلات کلان و اوراق سلف به این شرکت خودداری کنند. همین ممکن است مجتمع را به اندیشه‌ی دریافت وام‌های کوچک با سودهای زیاد سوق دهد که در نتیجه موجب افزایش زیان انباشته در سال‌های دیگر خواهد شد.

ورود کارشناسان برای ارائه تحلیل‌های تخصصی در این زمان ضروری است اما به نظر می‌آید اگر به پتروشیمی آبادان کمک نشود به‌زودی شاهد تعطیلی پیرترین پتروشیمی خاورمیانه و کشور خواهیم بود. در این چند سال، شرکت حامی و سرمایه‌گذار پتروشیمی آبادان تا جایی که توانسته وارد عمل شده و پاسخگوی بدهی‌ها و هزینه‌های جاری این مجتمع بوده است. با این همه مشخص نیست تاپیکو و شستا تا چه زمان بتوانند و بخواهند به این حمایت پدرسالارانه ادامه دهند؟!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا