شما هم از وضعیت عصبانی هستید آقای کیهان | عباس عبدی
عباس عبدی در اعتماد نوشت:
بنده بهطور معمول مطالبي را كه از روي عصبانيت يا همراه با توهين عليه خودم نوشته باشند، نه ميخوانم و نه پاسخ ميدهم. البته نقدهايي كه محترمانه باشد را به روي چشم گذاشته و بيپاسخ نميگذارم. با اين حال در برخي موارد دوستان به عللي درخواست ميكنند كه پاسخي دهم. مطالب اخير نويسنده كيهان جناب آقاي محمد ايماني، از اين گروه است. البته بنده از كلمات توهينآميز و تند عليه ايشان استفاده نميكنم و گمان هم نميكنم استفاده از اينگونه كلمات در كاهش اعتبار مخاطب اثري بگذارد، شايد بيشتر نشاندهنده وضعيت و جايگاه نامناسب اخلاقي و فكري نويسنده است. ايشان در متني كه در كانال خودشان هم منتشر كردهاند با عنوان طعنهآميز «مهندسان ويراني!» و اينكه فقط وقاحت نيست؛ براي امثال بنده ماموريت حمله به دولت مستقر را تعريف كردهاند و نوشتهاند: «عبدي كه ميگويد «حل مسائل در سطح اين دولت نيست»، پارسال طعنه زده بود: دولت، چه واگذاري ارز 4200 توماني را ادامه دهد و چه حذف كند، دو پوست موز زير پايش هست(!) او و مرعشي، دستپخت روحاني را «استخوان در گلوي دولت (جديد)» خواندند… دولت رييسي وعده كرده و مسووليت دارد به اقتصاد سامان دهد. مطالبه و نقد هم واجب است. اما ميراث تورمي 60درصدي، نقدينگي ده برابري، كسري بودجه 480 هزار ميلياردي و بلبشوي بيثباتساز رسانهاي را هم فراموش نكنيم.» حقيقت اين است كه هيچ فرد يا نهادي به اندازه امثال ايشان و دستاندركاران رسانه متبوع اين نويسنده با دولت كنوني دشمني نكردهاند، حتي اگر در خوشبينانهترين حالت آنها را طرفدار دولت بدانيم. زيرا نه منتقد بودن نشانه دشمني است و نه طرفدار بودن، نشانه خدمتگزاري است. حتما داستان دوستي خاله خرسه را به ياد داريد. در اثبات اين ادعا توضيح خواهم داد. اول اينكه انتخاب ارز ۴۲۰۰ توماني مربوط به سال ۱۳۹۷ و سه سال پيش از انتخابات ۱۴۰۰ بود و ربطي به اين انتخابات نداشت و آن دولت سال ۹۸ هم خواست آن را حذف كند كه با شكستي كه نواصولگرايان محترم در تشديد بحران آبان ۹۸ بر آن طرح تحميل كردند دور حذف آن ارز را خط كشيدند. دوم اينكه بارها نوشتهام آن سياست، بيش از اينكه انتخاب دولت روحاني باشد، از روي ناچاري بود زيرا از مخالفان داخلياش ميترسيد. ولي ما ميدانستيم كه اين سياست قابل تداوم نيست و هرچه فاصله ارز بازار با ارز ۴۲۰۰توماني بيشتر شود امكان برداشتن آن كمتر يا پرهزينهتر ميشود. اثبات اين ادعاي من، اقدام دولت كنوني است كه ارز ۴۲۰۰ توماني را به 28هزار و 500 تومان تبديل كرد و اكنون ارز بازار آزاد ۲۸ هزار تومان (تا اين ساعت كه مينويسم) بيشتر از ارز رسمي است. يعني خيلي بيشتر از تفاوتي كه در دولت روحاني بود. اگر آن تفاوت طي چهار سال رخ داد تفاوت اخير فقط طي ۸ ماه رخ داده است. خب! چرا دولت كنوني نرخ ارز را تثبيت كرد؟ آيا روحاني دستور داد؟ آيا ميخواهند اين پوست موز را زير پاي دولت بعد از خود بگذارند؟ آيا ما حمايت ميكنيم؟ پاسخ همه پرسشها خير است. كاري جز اين بلد نيستند و اجازه هم ندارند. تازه از همه جالبتر اينكه دولت جديد در داخل ساختار حكومت مخالف جدي هم ندارد و ميتواند به راحتي اين ارز را معادل ارز بازار كند. مهمتر اينكه ارز ۴۲۰۰ توماني دولت روحاني فقط چند قلم كالا را شامل ميشد، در حالي كه در دولت جديد همه كالاها را شامل ميشود. چرا صداي شما درنميآيد؟ وي در ادامه حملات خود نوشته: «ميراث تورمي…». ظاهرا نويسنده محترم كيهان متوجه ماجرا يا نوشتهها نيستند. حداقل بنده ميدانستم كه با اين دولت نه تورم قابل كنترل و حل است و نه اشتغال وعده داده شده محقق ميشود و نه يك ميليون واحد مسكوني در سال ساخته ميشود. مشكل اين است كه چرا اين وعدهها را داديد و الان داريد جِر ميزنيد؟ تورم در دولت روحاني نه ۶۰ درصد كه در سالهاي ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ به ترتيب عبارت بود از: ۳۱، ۴۱، ۳۶ و ۴۰ درصد به عبارت ديگر نرخ تورم در سالي كه دولت جديد آمد از سال قبل از آن هم بيشتر شد و امسال به حدود ۵۰ درصد خواهد رسيد. مشكل اصلي بياطلاعي كساني بود كه موجب دادن اين وعدهها شد، آن مشكل هماكنون نيز وجود دارد و عوارض جدي ايجاد ميكند، والا هر كسي كه اندكي از امور آگاهي داشت، ميدانست وضعيت ايران بدون برجام همين است كه ميبينيد، شايد اگر دولت ديگري به جاي اين دولت بود وضع بهتر ميشد ولي تغييري اساسي نميكرد. با اين ملاحظات از همان ابتداي آمدن دولت جديد تذكر دادم كه اگر برجام را حل نكنيد، هيچ كدام از اين شاخصها بهبود نخواهد يافت. نقلقولي از آقاي دكتر محمد صدر، عضو مجمع تشخيص مصلحت منتشر شده كه آقاي رييسي گفتهاند و تا امروز تكذيب نشده است.
ايشان گفتهاند دستور دادهام كه مذاكرات احياي برجام به نتيجه برسد، ولي مخالفين جدي در داخل دارد. ظاهرا اينها هستند كه با بازيهاي بچهگانهاي مثل «زمستان سخت»، مسوولان را فريب دادند و اجازه ندادند كه مشكل حل شود، حالا هم كه شاهد نتايج دستاوردهاي خود هستند نعل وارونه ميزنند كه عدهاي مخالف دولت هستند. گويي تورم و بيكاري و نداشتن مسكن و… وجود خارجي ندارد فقط با گفتن كسي محقق ميشود، فراموش نكنيم كه دفاع تمامقد كيهان از وضع موجود به همراه صداوسيما و دهها رسانه ديگر، هيچ تغييري در ماجرا ايجاد نميكند نقد چند روزنامه با تيراژ محدود نيز واقعيتي را ايجاد نخواهد كرد. من هم نهتنها دشمن اين دولت نيستم، بلكه آرزوي من است كه در انجام وعدههاي دادهشده موفق شود. موفقيت آن براي من و همه مردم سود دارد كه شكست آن سراسر زيان است هم براي مردم و هم براي من و امثال من. ولي اين آرزومندي به منزله انتقاد نكردن نيست. براي من چه فرقي دارد كه چه كسي رييسجمهور شود مگر قرار است به من پست و مقامي دهند؟ اگر از كسي حمايت ميشود به دليل حب او و بغض از ديگري نيست، به اين علت است كه فكر ميكنم حضور او بيشتر به سود مردم است، والا من چه رفاقتي با روحاني داشتم؟ او هم از مجموعه حكومت و حتي جامعه روحانيت مبارز تهران بود. حتي زماني هم كه كار آقاي خاتمي را قابل نقد دانستم سكوت نكردم. اگر ميگويم كه اين دولت در سطح حل مسائل ايران نيست، نه به دليل كينه يا پيشداوري، بلكه به دليل واقعيت موجود است. آنها در هر سه شعار اصلي خود ناموفق بودهاند، حتي مسير معكوس هم طي شده است. شما كافي است قيمت هر متر بنا را با حداقل حقوق حساب كنيد تا ببينيد در همين ۲۰ ماه گذشته، ميليونها خانوار از خانهدار شدن بهكلي نااميد شدهاند. وضعيت تورم را هم كه ميبينيد. خالص اشتغال هم از سال ۱۳۹۸ هنوز كمتر است يا حداكثر به همان اندازه برسد. مساله بنده حل مسائل كشور است، در اين حوزه معتقدم كه بايد نقد كرد. من در نقد همه دولتها مينوشتم، فرقي نداشت. حتي اگر موردي را در دولت احمدينژاد ديدم كه درست است از آن دفاع مكرر كردم (پرداخت يارانهها گرچه ضعفهايي جدي هم داشت) ولي شما به صورت پيشفرض با برخي دشمن هستيد با برخي دوست، مشكل شما نقد و ارزيابي نيست، حب و بغض است و به همين علت نه تنها به دولت كنوني خدمتي نميكنيد كه جز زيان به آنان كار ديگري نميكنيد.
اين نوع حمله به نوشتههاي امثال من فقط نشان ميدهد كه شما هم عصباني هستيد، فقط ميخواهيد كسي را پيدا كنيد و عصبانيت خود را روي او خالي كنيد.
انتهای پیام
برخی حرفها!مسکوت گذاردنش اولی است خودرا به خواب زده بیداری ندارد درامربمعروف هم امکان پذیرش شرط است. نون بعضیها در بافتن اباطیل و قضاوت های نان محورانه است. جای ایرادی نیست به هرحال اقتصاد زیربناهم نباشد نیم بناکه هست!