تبیین مانیفست گروه Z از نگاه جامعهشناسی – حقوقی
محمدسعید مقصودی، کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «تبیین مانیفست گروه زد از نگاه جامعهشناسی – حقوقی» نوشت:
پیشگفتار:
جامعه از منظر جامعه شناختی، مجمعی از افراد کاراکتریک با ویژگیهای گوناگون هویتی، جنسیتی، سنی، شغلی و… تعریف میگردد که هر کس با توجه به نقش و جایگاه ذاتی خود به زیست مطلوب یا نامطلوب در بستر آن پرداخته و به مقتضای نقش، عامل پیش برنده یا مانع جهت رسیدن اجتماع بشری به غایت حقیقی خود میباشد.
یکی از اقسام ویژگیهای یاد شده در فوق که کارکرد اساسی در شناخت زیر بنای ساختاری جامعه دارد گروه سنی است. اشخاص از لحظه تولد تا نهایه مرگ در قالبهای سنی مختلفی قرار گرفته که هر کدام آنان دارای عناصر، خصوصیات و ویژگیهای مختص به خود بوده و میتوانند رُل پیش برنده یا عامل منکوب کننده نظم درون گروهی یک مجموعه باشند. این گروه بندیها معمولاً در جوامع مختلف اعم از جغرافیایی، زبانی، عقیدتی و… با توجه به درون مایه آن حوزه دارای کثرت اشل بندی میباشد. پس ناگفته پیداست علمای فن اعم از جامعه شناس، روانشناس، حقوقدان و… باید با برنامه ریزی مدون و کارآمد به شناخت اساس موضوع بحث پرداخته تا با تعریف یک زبان مشترک میان افراد جامعه از بروز پیشامدهای ناگوار و گسست اندیشه حاکم بر آن جلوگیری به نحو مطلوب نمایند.
در این مقاله کوشش میگردد ضمن بررسی و شناخت گروههای مختلف سنی از نگاه جامعه شناختی-حقوقی به تفسیر جهان بینی گروه زد (متولدین دهه هشتاد) به عنوان یکی از مهمترین آنان، نگاهی پژوهشی-تحلیلی صورت گیرد
تعریف گروه بندی از منظر سن:
علم جامعه شناسی به یارای دیگر علوم، جهت شناخت محتوای معانی موجود در بطن جامعه اقدام به تقسیم بندیهای شکلی و موضوعی (دارای نقاط شباهت و افتراق فراوان) از دیدگاه پرداخت به سن نموده است.
بعضی از متفکرین این حوزه، قائل به تقسیم از نگاه مرتبه عمر میباشند در واقع این دسته از علما، هر دوره از ادوار بقا انسان را نام گذاری خاص نموده و به بیان ویژگیهای اثبات شده آن در 12 مرحله میپردازد اینان به مدد علم روانشناسی سیر تحولی زندگی بشر را شامل دورههایی همچون کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و… میدانند.
عدهای دیگر از پژوهشگران حوزه مردم شناسی گروههای سنی را با توجه به صفت و حالات آنان نام گذاری نمودهاند. این صفات نشانگر عنصر اصلی متشکله و زبان حال آن مجموعه میباشد به عبارت دیگر جامعه شناسان با ارائه دکترین خاص خود به نوعی مویدی بر گفت و شنودهای مردم میباشند اینگونه که بعضی از افراد خود را متعلق به دوره بی امکاناتی، دوره خاموشی، یا نسل سوخته و رها شده میدانند و بسیاری از علمای فن هم با طرح نظریات خود بر این تفکر صحه میگذارند.
اما شاید بتوان یکی از پر مخاطره ترین و چالش بر انگیزترین این پارتبندیها را تقسیم اشخاص جامعه به دهکهای مختلف سنی (معمولاً ده یا پانزده ساله) دهه شصت، هفتاد، هشتاد و… عنوان نمود. بر طبق گزارههای جامعه شناسی و دقیق شدن در تحقیقات به عمل آمده توسط نگارنده، به وضوح میتوان مجموعه افرادی را مشاهده کرد که در یک دوره ده یا پانزده ساله (میلادی یا خورشیدی) زیست نموده و دارای نقاط اشتراک فراوانی میباشند. بدون شک این شباهت و تجانس امری بی قاعده و ناشی از تصادف نیست و پر واضح است که از مدلول مشخصی نشات میگیرد که باید به تفصیل بررسی گردد.
ویژگیهای گروه سنی زد در دهکده جهانی:
“نسل زد” یا با عبارتی دهه هشتادیها شامل متولدین سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰ خورشیدی (۱۹۹۵-۲۰۱۰ م) هستند دلیل نام گذاری این گروه به “زد (زومر)” تلفیقی از دو معنای حرف الفبا انگلیسی Z به عنوان خاتمه حروف انگلیسی و اصطلاح بومر (به عنوان نسلی از گروه سنی ایالات متحده آمریکا 1966_1946 که همه چیز را برای خود ممکن میدیدند) میباشد از دیگر نام هایی که میتواند معرف این گروه باشد میتوان به نسل اینترنت، نسل دیجیتال و نسل مدیای مجازی اشاره نمود.
پرداخت به ویژگیهای خاصه نسل نت از این جهت دارای اهمیت بروز مینماید که این گروه خاص دارای ویژگیهای منحصر به فرد و خارق العادهای است. همچنین دارای وجوه شخصیتی پسا پست مدرن کمتر شناخته شده، حتی برای اساتید جامعه شناس میباشد.
باری، وجوه تمییز به خصوص این کلونی ناشناس، خلاصه در چند مورد کلی و کم اهمیت نمیگردد و شامل طیف وسیعی خصوصیت شامل موارد زیر میباشد این موارد که در ذیل عنوان شده حاصل پژوهش چهره به چهره نگارنده در یک بازه زمانی چند ماهه با بیش از صد نفر از نسل فوق الذکر میباشد
(دهه هشتادی همانطور که بیان شد نسل نت و مدیای مجازی است، دارای ارتباطات گسترده و به افراد مشهور و سلبریتی ها علاقمند میباشد، به هیچ عنوان تحمل سلطه را نداشته، خود را محصور در مرزها نمیبیند و برای خود تابعیت جهانی قائل است، سواد اجتماعی دارد اما علاقه کمی به مدرسه و دانشگاه از خود نشان میدهد، معتقد به آزادی و دارای حریم شخصی است، اهل سانسور کردن خود نبوده و احساساتش را به راحتی بیان میکند و …)
باید بر این نکته هم تاکید نمود که با توجه به شناخت حاصله از معادلات جهانی، این خصایص و ویژگیهای بر شمرده شده مختص به تفکر ایدئولوژیک یک حوزه جغرافیایی و کشور خاص نبوده و تقریباً تمامی افراد حاضر در این بازه سنی در جهان شرق و غرب را شامل میشود.
بررسی حقوقی صفات گروه زد:
با عنایت به شناخت نسبی که از این نسل اکتیویست به دست آمده حال باید این نکته مورد نقد و بررسی قرار گیرد که راه تعامل و همگرایی نظام حقوقی-تقنینی در مواجهه با ابن نسل پر چالش (دارای گستره خصوصیات خاصه) چیست؟
اگر نوجوانی دهه هشتادی به اقتضای سن در جهت مطالبه موضوعی اقداماتی را انجام داده که مورد پذیرش نظم حاکم بر جامعه نیست راه حل مقابله با آن را باید در آموزههای نوین علم جرم شناسی حقوق و علوم مرتبط با آن (روانشناسی، جامعه شناسی و…) جستوجو نمود و نباید دست به انجام سلسله افعالی زد که هیچ پشتوانه شناختی و علمی نداشته و خالی از هر نوع نگاه کارشناسانه میباشد. در واقع موضوعی که همواره ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده این است که آیا نباید عوامل محرک درونی و بیرونی که میتواند عامل اطلاق عنوان ناهنجار، بزهکار و… در مورد این نسل باشد به شکل مطلوب کانالیزه و تعدیل گردد. به بیان دیگر مناسبتر به حال جامعه آن است که توده نقشهای مختلف متشکله آن، از برچسب زنی به گروه سنی دهه هشتاد امتناع ورزند زیرا ناگفته پیداست برچسب زدن به یک نوجوان به عنوان مجرم باعث از میان رفتن قبح اینگونه مفاهیم و قدم اول جهت سوق دادن ایشان به سمت و سوی تبدیل شدن به یک عنصر نامطلوب و خطرناک برای زیست در جامعه میباشد. گمان میگردد بر اهل فن پوشیده نیست اگر این نوع از برخوردها منتج به مجازات گردد شاید بتوان گفت که برگشت هویت، باز اجتماعی نمودن و پاک کردن تصاویر ذهنی نوجوان از مجازات بسیار دشوار و دارای مشقات فراوانی میباشد.
با توجه به پژوهش رو در رو نگارنده این مکتوبه با نوجوانان دهه هشتادی بسیاری از آنان دارای یک جمله و ترجیعبند مشترک بودند با این مضمون که: “مگر دهه هشتادی بودن جرم است؟”
به نظر میرسد یکی از روشهای مفید جهت حداقل رساندن هزینه برخورد با نسل نت، برخورد نکردن با آنهاست به این معنی که رویه و نگاه نهاد قانونگذاری در خصوص این نسل به کلی یا حداقل تا حد زیادی دچار استحاله و تغییر گردد. یعنی قانونگذار باید یه شیوهای هوشمندانه به وضع و اصلاح قانون مبادرت نماید و به جای پیش بینی تنبیه و مجازات سخت و قانونی جهت متنبه نمودن این گروه، دست به وضع اقدامات تامینی متناسب با احوالات این نسل کارآمد بزنند.
پیشنهادات راه ارتباط با گروه زد:
با توجه به آنچه که تا بدین جا بیان گردید، نوجوان دهه هشتادی دارای ویژگیهای شگفت انگیز فراونی است که جهت تعامل با ایشان لازم است به موازات و شانه به شانه آنان حرکت نمود. نظر به دادههای پژوهش صورت گرفته میتوان موارد ذیل را بیان نمود.
اصولاً نسلی که نسل فضای مجازی و دنیای مدیا است را نمیتوان با شیوههای تربیتی که اجداد ما بدان معتقد بودند به اصطلاح خودشان سر به راه نمود (دستور و تحکم را فراموش کنید). این نسل از لحظهای که چشم به جهان باز مینماید با لپتاپ و کامپیوتر سر و کار دارد به دهکده جهانی دسترسی داشته و لایف استایل زندگی دیگر نقاط جهان را به چشم دیده، خود و دیگران اعم از خانواده، والدین، جامعه و… را در خصوص دلایل افتراق سطح زندگی داخل و خارج مورد سؤال قرار میدهد پس بر والدین و دیگر افراد جامعه واجب است که با بالا بردن سواد اجتماعی و آشنایی کامل با دنیای مدیا به دنبال کاور نمودن عاقلانه این خلع باشند.
نسل زد را نباید به هیچ عنوان تحت سلطه قرار داد اگر در سالیان دور والدین و جامعه میتوانستند تا حد زیادی افراد متولد دهه شصت و هفتاد را به طرق گوناگون زیر نظر داشته و در بسیاری از امور خواسته یا ناخواسته عامل سرکوب کننده استعداد و استقلال نوجوان باشند اما امروز و در مواجهه با دهه هشتادی ها وضع به طور کلی تغییر کرده جامعه باید برای این نسل هوشمند استقلال عمل و شخصیت قائل گردد در مسائل کلان زندگی برای آنان نقشهای مهم تعریف نموده و مسئولیت اعمال انجام شده توسط آنان را به خودشان بسپارد. این نسل دارای هوش هیجانی بالا و شیفته تجارب جدید و انجام امور غیر ممکن است و از هر فرصتی برای اثبات خود و استعدادهای درونیاش استفاده مینماید.
آنچه که برای این نسل اهمیت بسیار بالایی دارد شعور و درک اجتماعی است پس نباید آنان را مجبور به انجام کاری کرد که به آن هیچ علاقهای ندارند. یکی از دغدغههای بسیار عجیب و پر از استرس والدین نسل دهه شصت و هفتاد (مخصوصاً هفتاد) قبولی فرزندان در دانشگاه و تحصیلات عالیه بود و برای رسیدن به این آمال (شاید چون خود والدین به این هدف نرسیده بودند) نوجوانان دهه هفتادی را تحت شدیدترین استرسها و اضطرابها قرار میدادند اما نسل زد اینگونه نیست آنان علایق و سلایق فراوانی دارند که بسیاری از آنان به دانشگاه ختم نمیگردد نسلی که به دنبال بلاگر شدن، یوتویوبر شدن و از این دست افعال میباشد اهمیت زیادی به سواد آکادمیک و دانشگاه نخواهد داد.
این موارد دلایل بسیار مهم و کلیدی هستند که تا حد زیادی عامل شکاف میان نسل زد و جامعه کنونی گردیده پس مفیدتر به حال نظم درون گروهی جامعه آن است که با قبول یک ایدئولوژی نو، پرداخت خارج از کلیشه، طبقه بندی مفروضات و بیان راه حل کارآمد، هر کارشناس به سهم خود به حل و فصل آن بپردازد.
سخن آخر:
آنچه که در این مکتوبه بیان گردید حاصل پژوهش چهره به چهره چند ماهه نگارنده از نوجوانان نسل مذکور و شناخت نسبی ایشان بوده و تحلیل و تفسیر آن به هیچ عنوان به معنای نادیده گرفتن تلاشهای صورت گرفته از جانب افراد و ارگانهای ذی ربط با موضوع نیست و صرفاً تلاشی کارشناسی در جهت همگرایی و هم سانی نقشهای دور افتاده از هم موجود در جامعه و بیانی دغدغه مند جهت رویارویی با چلنج های پیش روی صده جدید میباشد.
امید که مفید به فایده و منتج به نتیجه گردد.
انتهای پیام