حرف درست ضرغامی اما با مثالی بسیار عجیب؟
در واقع عضو کابینه آقای رئیسی اذعان دارد که داشتن سیم کارتی که بتوان با آن پلتفرم های معروف و پرکابرد جهانی مانند اینستاگرام و واتساپ را باز کرد، جزو “حداقل ها”ست و متاسفانه دولت مستقر، همین حداقل ها را نیز از مردم این کشور دریغ کرده است.
به گزارش عصر ایران آقای سید عزت الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در گفت و گو با خبرنگاران اظهار داشته است که طرح دادن سیم کارت به گردشگران خارجی که بتوانند بدون فیلترشکن وارد اینستاگرام و واتساپ و سایر سکوهای بین المللی شوند، ایده او بوده است و پیگیرش هم هست.
درباره این طرح، پیشتر نوشته و آن را نوعی کاپیتولاسیون ایننترنتی دانسته ایم که خارجی ها را در خود ایران بر ایرانی ها برتری می دهد. در این نوشتار اما به 4 بند از سخنان آقای وزیر می پردازیم:
1 – جناب وزیر گفته است: “باید حداقل خدمات و سرویس ها به گردشگران خارجی داده بشود.”
و ما می گوییم: باید حد اقلی از خدمات و سرویس ها به مردم ایران هم داده شود.
در واقع عضو کابینه آقای رئیسی اذعان دارد که داشتن سیم کارتی که بتوان با آن پلتفرم های معروف و پرکابرد جهانی مانند اینستاگرام و واتساپ را باز کرد، جزو “حداقل ها“ست و متاسفانه دولت مستقر، همین حداقل ها را نیز از مردم این کشور دریغ کرده است.
2 – جناب وزیر گفته است: “یکی از نیازهایی که مثل نان شب و آب و هوا برای آنها (گردشگران خارجی) لازم است، اینترنت و سکوهای بین المللی است.”
و ما می گوییم: خدا خیرت دهید آقای وزیر! در عصر حاضر، اینترنت و سکوهای بین المللی واقعا جزو نیازهای ضروری و روزمره همه انسان های کره زمین و از جمله ایرانیان است. همان گونه که جرج و ادوارد و لی چیانگ و ماری و آلبرتینو و سوفیا و … که به ایران می آیند به اینترنت متعارف و سکوهای اصلی بین المللی نیاز دارند، علی و حسن و مازیار و فاطمه و ترانه و مینا و … هم که در ایران زندگی می کنند، هم همین گونه اند.
واقعاً چرا فکر می کنید آنها نیاز دارند و مردم ایران نه؟!
3 – جناب وزیر گفته است: “نمی شود که گردشگر خارجی بیاید اینجا و ارتباطش با دنیا قطع بشود.”
و ما می گوییم: احسنت آقای ضرغامی! به قول ارسطو در سریال طنز پایتخت، «شما گل فرمایش کردی».
فقط یک سؤال: حالا که معتقدید نباید ارتباط گردشگر خارجی با دنیا قطع شود، می شود ارتباط ایرانی را هم با دنیا قطع نکنید؟ مگر ایرانی ها در قرنطینه اند یا لیاقت و عُرضه و شایستگی ندارند یا ایران، سیاره دیگری در منظومه شمسی است که مردم اش نباید با دنیا ارتباط داشته باشند و از پلتفرم های جهانی محروم شوند؟
نکنید این کارها را با ایرانی ها! به چند سال دیگر فکر کنید که دیگر در مسند قدرت نیستید و به تاریخ بیندیشید که درباره شما و کارهای شما چه خواهد گفت.
4 – آقای وزیر گفته است: “یک دفعه یک نفر از این ها (گردشگران) را به عنوان جاسوس می گیرند که بعضی وقتها من تا نیمه های شب پیگیری می کنم که آن مشکل را حل کنم.
اگر یک پیرزن و پیرمرد نگران باشند که دستگیر شوند یا مشکلی برایشان پیش بیاید و حتی نتوانند به خانوادههای خود خبر دهند، با چه انگیزهای باید به ایران بیایند؟”
و ما می گوییم: قحط مثال بود آقای وزیر؟! وقتی شما به عنوان وزیر گردشگری این مملکت رسماً می گویید که ممکن است گردشگر خارجی به عنوان جاسوس دستگیر شود و حتی می گویید اتفاق افتاده و بعضاً هم تا نیمه های شب پیگیر حل مشکل بوده اید، گردشگر خارجی با چه جرأتی به ایران بیاید؟
راستی نمی توانستید مثال بهتری برای تبین لزوم دادن سیم کارت ویژه به گردشگران بیاورید و باید می گفتید سیم کارت ویژه می دهیم که اگر دستگیر شدند بتوانند به حانواده هایشان خبر دهند؟ مثلاً نمی توانستید بگویید با این سیمکارت می توانند عکس و فیلم هایی از زیبایی های ایران بفرستند یا موقع خرید سوغاتی با خانواده هایشان تماس تصویری بگیرند و کالاهای مغازه ها را نشان دهند و نظر بخواهند و هزار و یک مثال دیگر؟! باید از بین همه پیامبران، جرجیس را انتخاب می کردید و می گفتید سیم کارت می دهیم برای اطلاع رسانی دستگیری گردشگران خارجی؟!
کمی قبل از حرف زدن فکر کنید آقایان و خانم های مسؤول! و اصلاً چه بهتر که حرف نزنید که اگر سخن گفتن نقره است – البته بعید می دانم سخن اغلب مسوولان نقره ای باشد – سکوت، قطعاً طلاست.
انتهای پیام