جنایت بزرگ
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
ریشههای فکری و رفتاری هر کدام از چهرههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط بحرانی مشخصتر از زمانهای دیگر است.
طی روزهای اخیر و پس از اوجگیری مسمومیتهای سریالی در برخی استانهای کشور و نشر تصاویر و خبرهای مربوط به این رویداد تلخ، برخی از مسئولان به جای پاسخگویی و آرام کردن فضای دلهره و نگرانی که در خانوادههای دانش آموزان شکل گرفته بود، اساس کار را بر نفی و انکار گذاشتند و با رویکردهای سطحی و انجام مصاحبههای پر از ابهام به نگرانیها شهروندان افزودند. در این میان برخی سلبریتیها با نشر پوسترهایی با جهتگیری خاص و بازنشر موضعگیری اشتباه اسیر جوسازی رسانهها شدند. موضعگیری صریح و شفاف مقام رهبری نشان داد آنچه به عنوان ابهامزدایی از سوی مسئولان درباره مسمومیتها گفته شده است، نادرست و صرفا بیان مواضع شخصی و بعضا ذوقی آنان است.
مقام رهبری در سخنانی با اشاره به این موضوع گفتند: «من یک اشارهای هم میخواهم بکنم به این مسئلهی رایجِ این روزها که مسئلهی گفته میشود مسمومیّت دانشآموزان. در این زمینه، مسئولین خب اطّلاع دارم، نشستهاند، بحث کردهاند و تلاش میکنند، وظایف را مشخّص کردند. من میخواهم تأکید کنم که این مسئله را بِجدّ باید تعقیب کنند! مسئله مسئلهی مهمّی است. اگر واقعاً دستهایی در کار باشد و افرادی، گروههایی، در این زمینه دخالت داشته باشند، این جنایتِ بزرگ و غیر قابل اغماضی است. اگر کسانی تو این کار دست دارند ــ که لابد دست دارند کسانی بلاشک؛ به یک نحوی حتماً کسانی دست دارند ــ بایستی دستگاههای مسئول، دستگاههای اطّلاعاتی، دستگاههای انتظامی دنبال کنند و سررشتهی این جنایت را پیدا کنند، هم عاملین را، هم مسبّبین را و اینها بایستی به اشدّ مجازات محکوم بشوند و دربارهی اینها اشدّ مجازات بایستی اجرا بشود؛ چون این یک جنایت کوچکی نیست».
این روزها خواهد گذشت، اما خبرها و موضعگیریهای نزدیک به شوخی مسئولان و برخی تحلیلگران زیادهگو، کم دانش و بعضا خیالپرداز درباره این حوادث تلخ از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نخواهد شد. مواضع این افراد نشانه روشنی برای رسیدن به این نقطه است که چنین افرادی در اوهام بیانتها زندگی میکنند؛ چه آنان که این حوادث را شوخی دانشآموزان با همدیگر نام گذاشتند و چه بلندگوهای خارجی که نام «حملات شیمیایی» را جعل کردند. حداقل آنکه آرشیو رسانهها در همین زمینه قابل دسترس است. سوال اصلی از مدعیان سواد رسانهای در داخل کشور این است؛ براساس کدام اطلاعات مشخص و قابل استناد موضوعی بزرگ و با اهمیت را به ترس اجتماعی، دلهره جمعی، هیستری جمعی-همگانی و عبارتهای مشابه ارجاع داده شد؟ آیا درباره این موضوع و با توجه به نظرات دانش آموزان و معلمان مدارس تحقیقات میدانی صورت گرفته بود؟ آیا نهاد نظرسنجی اطلاعات مشخصی را جمعآوری و منتشر کرده بود؟ تا اینجای کار و به صورت مشخص میتوان گفت طی روزهای گذشته مخاطبان با انبوهی از تحلیلهای بدون سند و مدرک برخی روزنامهنگاران، تیترهای نادرست از سوی روزنامههای سراسری و جعل روایتها از طرف رسانههای خارجی روبرو بودند. روایتهایی که بیش از آنکه به دنبال کشف حقیقت و ارایه روایتی درست با کمترین نقص به افکار عمومی باشند در پی جدل با سایر روایتها بودند، جدلی که زاینده ترس بیشتر در خانوادهها بود.
در شرایطی که اطلاعرسانی دقیق صورت نمیگیرد، مواضع به صورت روشن و صریح با مردم در میان گذاشته نمیشود و تکیه به برخی حرفهای بیپایه و اساس به عنوان سیاست اقناع شهروندان از سوی رسانههای رسمی دنبال میشود، تردیدی نیست که بوده و هستند کسانی و جریانهایی که با جعل روایت به دنبال اختلاف افکنی و شارلاتانیسم بروند و با شگردهای خاص دروغ را بر حقیت چیره سازند.
انتهای پیام
نیمه دهه هفتاد که طالع نحس ، سرطان اصلاح طلبان و غرب گدایان متولد شد ، مواضع ضد دین و رادیکال شون عیان تر شد . دشمنی خودشون با ولایت فقیه رو با عناوینی مثل مقام رهبری و حذف عمدی کلمه “معظم” فریاد میزدن . غرض و مرض شماها در تارنمای انصاف! که مشهوده ولی متحیریم از سطح تحلیل تحلیلگرتون ؛ باسوادتون اینه بقیه تون چی هستین ؟ اون مسئول ادعایی تون اگه غیرت داشت بودجه بیت المال مردم برای شما مفت خوران رو قطع میکرد با تحلیل های آبدوخیاری و جهت دار که روان جامعه رو نابود کردید ./ منتشر کن
مقام رهبریت منو کشته . تحلیلگرتون اینه ؟ بش بگید اینقد رو بازی نکنه تا چهره نفاق و تزویرتون زود برملا نشه
شور بختانه کسانی در درون حکومت نمیخواهند مردم روی ارامش ببینند ‘ کوته فکرانی که همیشه فَضای جامعه را تنش الود وپراسترس میخواهند’علتش چیست وچرا اینگونه رفتارمیکنند سوال بی پاسخی است که تاکنون هیچ مسولی جوابی بافکارعمومی نداده است!