خرید تور نوروزی

ناکارآمدی‌های اجرایی و عرفی، به پای دین نوشته می‌شوند / براندازان یک صدم اصلاح طلبان هزینه نداده اند

دیدارنیوز نوشت: احمد شریف دبیرکل حزب همبستگی دانش‌آموختگان ایران هدا، در دومین قسمت از گفت‌وگوی خود با چهارمین برنامه رکن سه دیدارنیوز، به مباحثی، چون “اعتراضات”، “کارشکنی‌ها در دولت خاتمی و مجلس ششم”، “شعار اصلاح‌طلب-اصولگرا دگه تمومه ماجرا”، “اپوزیسیون”، “ملی‌گرایی” و “سکولاریسم”، پرداخت.

هیچ جوابی به مردم نداریم / ناکارآمدی‌های اجرایی و عرفی، به پای دین نوشته می‌شوند

اسفندیار عبداللهی: سلسله برنامه‌های رکن سه، با هدف آشنایی هر چه بیشتر مردم با حکمرانی حزبی، به تهیه کنندگی و اجرای اسفندیار عبداللهی در دیدارنیوز، تهیه و پخش می‌شود.

احمد شریف، دبیرکل حزب همبستگی دانش‌آموختگان ایران (هدا) -به عنوان چهارمین مهمان برنامه رکن سه- در قسمت اول، به کارکرد‌های حزبی، احزاب از ابتدا تا کنون، رابطه احزاب با حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران، بیانیه‌های مختلف بعد از مرگ مهسا امینی، براندازان، نقش جریان اصلاحات در شریط امروز و سایه روشن آینده سیاست در ایران، پرداخت.

آنچه می‌خوانید چکیده قسمت دوم گفت‌وگو با احمد شریف در برنامه رکن سه است:

سعید حجاریان در سال ۹۸ بعد از اعتراضات بنزین مقاله‌ای نوشت که در بخشی از آن می‌گوید اعتراضاتی که در ایران اتفاق می‌افتد مانند موج دریا است که می‌رود و با قدرت بیشتری باز می‌گردد. همانگونه که اعتراضات سال‌های ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ هرکدام با قدرت بیشتری نسبت به مورد قبل از خود برگشت و ما در ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ شاهد ظهور این تحلیل جناب حجاریان بودیم. دلیلش هم روشن است و آن اینکه علل بروز هر اعتراضی که در گذشته رخ داد، پیدا و آسیب شناسی نشد و مسائل وقتی حل نشوند، خود را به هر شکلی نشان خواهند داد.

مرگ مهسا بهانه و جامعه به مثابه انبار باروت بود

اعتراضات به مرگ مهسا امینی بهانه بود و نشات گرفته از مطالبات و خشم انباشه شده در سال‌ها و اتفاقات گذشته بود که به مثابه انبار باروتی عمل کرد که منتظر جرقه بود؛ لذا امروز نباید فکر کنیم اعتراضات تمام شده پس وظیفه حاکمیت ما هم تمام شده است. حتما باید ایرادات و اشکالات جدی، متعدد و تاریخی -که هر کدام به تنهایی می‌تواند عامل و مسبب حرکات و اعتراضات بعدی باشد- را شناسایی و حل کنند.

ما یک کشور جهان سوم و در حال توسعه هستیم، در این سنخ و نوع از کشور‌های اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی است و ما باید در هر مقطع منتظر اعتراضاتی از جنس اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ باشیم. به هر روی نگرانی در میان مردم و کارشناسان موج می‌زند، چون به تجربیات گذشته رجوع می‌شود و آن اتفاقات پیش روی ماست.

هیچ جوابی به مردم نداریم / ناکارآمدی‌های اجرایی و عرفی، به پای دین نوشته می‌شوند

اعتماد نسل‌های جوان جلب نشود، آینده روشنی نداریم

بعد از دوم خرداد شعاری توسط دانشجویان و در میتینگ‌ها تکرار می‌شد با این عنوان که “یک مملکت یک دولت، آن هم به رای ملت”، وقتی ما می‌گوییم صندوق رای باید به جایگاه واقعی وذاتی خود بازگردد، به این معنی نیست که صندوق رای را از انباری خارج کنیم و در حوزه اخذ رای نصب کنیم!، بلکه منظور این است که صندوق رای الزاماتی دارد. راضی کردن و آشتی دادن نسل جوان با صندوق رای کاری بس مشکل است، لذا برای اقناع سازی و بیان اهمیت صندوق رای باید دست به اقدامات مهم و بدیع بزنیم. اگر اعتمادسازی در مورد جوانان و لایه‌های مهمی از مردم اتفاق نیفتند من آینده روشنی نمی‌بینم.

لوایح دوقلوی خاتمی چه شد؟ ما جوابی نداریم!

یک پرسش مهم هنوز از سوی مردم مطرح می‌شود و آن اینکه ما در سال ۷۶ گزینه ریاست جمهوری خود را انتخاب کردیم، دو سال بعد هم در انتخابات مجلس ششم، اکثریتی از نمایندگان را انتخاب کردیم که هم به دولت نزدیک بود و هم حمایت مردم را داشتند، آیا این دولت و مجلس مردمی توانستند کاری از پیش ببرند و یعنی گذاشتند این دولت و مجلس، هم مطالبات مردم و هم برنامه‌ها، لوایح و طرح‌های خود را محقق کنند؟ می‌پرسند لوایح دو قولو دولت خاتمی چه سرنوشتی پیدا کرد؟ ما امروز هیچ جوابی برای این پرسش‌ها نداریم؛ بنابراین با لحاظ گذشته باید به سوی آینده راهی بگشاییم.

درست یا غلط بخشی از مردم از اصلاح‌طلب و اصولگرا عبور کرده‌اند و معتقدند این‌ها امتحان خود را پس داده‌اند. نسل جدید بنا بر اقتضائات خود، مطالبات و تقاضا‌ها و انتظاراتی دارد که برآورده کردن آن‌ها کار بسیار سختی است. آن دسته از نسل جدید که امکان خروج از کشور را پیدا کند می‌روند و زندگی آرمانی خود را در جای دیگری پیدا می‌کنند و آن‌ها که می‌مانند دست به اعتراض خواهند زد و گا‌ها رادیکالی هم عمل می‌کنند که برای هر سیستم حاکمیتی خطرناک است.

هیچ جوابی به مردم نداریم / ناکارآمدی‌های اجرایی و عرفی، به پای دین نوشته می‌شوند

اپوزیسیون!

اما در مورد فعالان سیاسی خارج از کشور من به عنوان یک شهروند در جایگاهی نیستم که برای آن‌ها تعیین تکلیف کنم. آن‌ها هم به عنوان ایرانی این حق را برای خود قائل هستند که نگران آینده کشورشان باشند، فارغ از اینکه من و امثال من با گفتمان و رویکرد آن‌ها موافق باشیم یا نباشیم. اما اینکه تا چه میزان اقدامات آن‌ها در راستای منافع ملی است، جای بحث دارد. اگر چشم امید ما به خارج از ظرفیت شهروندان داخل ایران باشد، ممکن است ما را به بیراهه ببرد.

ملی‌گرایی!

ما نسبت به هویت ملی ایرانی بی توجهی و کم لطفی کردیم. دانش‌آموزان تا پایان دوازده سال تحصیل شناخت واقعی از هویت ملی خود پیدا نمی‌کنند و این صدمه سهمگینی است که ما را به سمت خطر می‌برد. در جلسه‌ای که در خدمت مرحوم هاشمی بودیم به عنوان یکی از سخنرانان، در بخشی از صحبت‌هایم به ۲ هزار و پانصد سال تاریخ تمدن ایران اشاره کردم، مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی میان صحبت من آمد و گفت، بگو ۷۰۰۰ سال؛ لذا ما جز معدود کشور‌هایی هستیم که هویت مشخصی داریم و هزاران سال بدون وقفه یک ملت بودیم. به جای افتخار به این سرمایه مدنی، چگونه است که به آن بی مهری و بی توجهی می‌کنیم؟ برخی از کشور‌ها از یک کوزه برای خود تاریخ می‌سازند و ما غیر از تاریخ فرهنگی و معنوی که داریم، صاحب مفاخر بزرگی در تاریخ بشریت در حوزه‌های متعدد هستیم. به همین دلیل حتما نباید نگران تجزیه این تمدن چند هزار ساله بود، ما چند کشور متفرق نبودیم که به هم چسبیده باشیم که حالا بخواهند ما را از هم جدا کنند، بلکه خیلی از کشور‌های معاصر که از این بدن بزرگ جدا شده‌اند، هنوز ملت‌هایشان دل در گروه این تمدن فرهنگی بزرگ دارند.

سکولاریسم

مظاهر دینی در ایران همیشه در قدرت نفوذ داشته، حتی قبل از اسلام. از مجاورت حوزه‌های علمیه با بازار و نزدیکی آن‌ها به مراکز قدرت می‌توان فهمید که نفوذ مذهب در حکمرانی از قدیم الایام وجود داشته است. اما اینکه یک مفهوم مقدس را در حکمرانی و مسائل عرفی دخالت دهیم، ممکن است هر به دو مفهوم صدمه بزند. ما بابد به نقطه‌ای برسیم که اگر متوجه شدیم یک سیستم درست کار نمی‌کند، تغییر ریل داده و سیستمی که مردم می‌خواهند و تجربه شده است را به معرض انتخاب بگذاریم. چون هدف اصلی یک حاکمیت سعادت ملت است، لذا اگر روشی اشتباه است، می‌توان روش، رویکرد و راهبرد بهتری برگزید. همیشه آنچه باب میل ما است، ممکن است محقق نشود. وقتی دین و دولت در هم آمیخته باشند، ناکارآمدی‌های اجرایی و عرفی، به پای دین نوشته می‌شوند و هم جایگاه دین لطمه می‌بیند و هم امور عرفی و اجرایی لنگ می‌زند.


احمد شریف: براندازان یک‌صدم اصلاح‌طلبان هزینه نداده‌اند

دبیرکل حزب همبستگی دانش‌آموختگان ایران (هدا) در چهارمین برنامه رکن سه، در استودیو دیدار حاضر شد و به پرسش‌های ما پاسخ گفت. چکیده متنی و ویدئو کامل قسمت اول این گفتگو را بخوانید، ببینید و بشنوید.کد خبر: ۱۴۶۰۲۵۱۸:۰۰ – ۱۱ اسفند ۱۴۰۱

احمد شریف: براندازان یک‌صدم اصلاح‌طلبان هزینه نداده‌اند

دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: در ادامه سلسسله برنامه‌های رکن سه، که با هدف آشنایی هر چه بیشتر مردم با حکمرانی حزبی، به تهیه کنندگی و اجرای اسفندیار عبداللهی در دیدارنیوز، تهیه و پخش می‌شود، میزبان احمد شریف، دبیرکل حزب همبستگی دانش‌آموختگان ایران (هدا) -به عنوان چهارمین مهمان- بودیم. در قسمت اول از چهارمین برنامه رکن سه، با کارشناس برنامه کارکرد‌های حزبی، احزاب از ابتدا تا کنون، رابطه احزاب با حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران، بیانیه‌های مختلف بعد از مرگ مهسا امینی، براندازان، نقش جریان اصلاحات در شریط امروز و سایه روشن آینده سیاست در ایران، را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادیم.

آنچه در ادامه می‌خوانید چکیده پاسخ‌های احمد شریف در برنامه رکن سه است:

حزب همانند بسیاری از دیگر پدیده‌های محصولی وارداتی است. در ایران حزب از دوره مشروطه پا در عرصه سیاسی گذاشت و گرچه از عنوان حزب در آن مجامع و دورهمی‌ها استفاده نمی‌شد، ولی عملا قصد داشتند کارکرد‌های حزبی را از آن به دست بیاورند. ولی به طور کلی در ایران از مشروطه تا کنون حزب به معنای حرفه‌ای در ساختار قانون اساسی و در عرصه سیاست و انتخابات نداشته‌ایم. گرچه حزب توده فعالیت سراسری و بدنه بزرگ و دیسیپلین متفاوتی داشت، اما جایگاه یک حزب برزگ را در کشور در نزد افکار عمومی پیدا نکرد. ساختار‌های حزب توده گرچه به یک حزب حرفه‌ای می‌رفت نزدیک شود، اما فعالیت‌های مخفی و مسلحانه و همچنین تلاش برای نفوذ در ارتش و دیگر فعالیت‌های چریکی، آن را به تشکیلاتی نیمه مخفی تبدیل کرد که با با اساس فعالیت حزبی مغایر بود.

به نظر من ما در امر تحزب مشکل فرهنگی داریم که شاید ریشه در فردگرایی ما ایرانی‌ها دارد که البته ریشه در غیبت فرهنگ سازی دارد. در ورزش هم ورزشکاران ما به صفت فردی موفق‌تر از تیم‌ها هستند. همیشه در طول تاریخ اراده‌هایی وجود داشته که تشکل و تجمع و سازمان‌یافتگی را بر نتابد و این مهم را مزاحم قلمداد می‌کردند.

چرا حزب تشکیل دادیم؟

در ناامیدی بسی امید است. ما به حکمرانی حزبی اعتقاد داریم و همانگونه که در دنیا بسیار کوشش، خطا، تمرین، توفیق و شکست را تجربه کردند که امروز به یک آرامش در حکمرانی دست یافته‌اند، ما هم نباید ناامید باشیم و عقب بکشیم. افراد مختلف در طول این سال‌ها بار‌ها به من گفته‌اند، با چه هدفی و امیدی ادامه می‌دهید، آیا خسته نشده‌اید؟ به کجا می‌خواهید برسید؟ در دنیا تا بیش از دویست سال سابقه حزبی دارند و ما نمی‌خواهیم چرخ را از ابتدا اختراع کنیم. امروز در کشور رفتار‌ها و کار‌های هیاتی جایگزین احزاب شده اند و راه به جایی نخواهیم برد.

انتظاری که امروز از جریان اصلاحات وجود دارد، نسبت به جریان رقیب وجود ندارد. جریان اصولگرا همیشه در نهاد‌های انتصابی که بخش ثابت و حجیمی از منابع کشور را در اختیار دارند، حضور داشته‌اند و در دو حرکت انتخاباتی قبلی هم تمام نهاد‌های انتخابی را در اختیار گرفتند، لذا در این شرایط سخت اگر در جامعه انتظاری وجود دارد، از جریان اصلاحات است. به هر صورت طبیعی است، که رغبت به اصلاح طلبان بیشتر باشد، چون اصولگرایان خواهان حفظ وضع موجود و اصلاح طلبان خواهان تغییر هستند.

میرحسین و خاتمی

از نظر موسوی اصل قانون اساسی باید به رفراندوم گذاشته شود و اگر مردم رای دادند، مجلس موسسان تشکیل و قانون اساسی جدیدی نگارش و مجدد به همه پرسی گذاشته شود. ما دو حالت آرمانگرایانه و واقع‌بینانه را در این شرایط باید در نظر بگیریم. باید ببینیم هر پیشنهاد و بسته تا چه میزان قابلیت اجرایی شدن و تحقق دارد. در شرایطی که سید محمد خاتمی برای اصلاحات در همین قانون اساسی هم امیدوار نیست و معتقد است به صخره ستبری مواجهیم، تحقق محور‌های مطرح شده از سوی مهندس موسوی در ترازوی تامل قرار می‌گیرد و مکانیسم‌های برای آن حداقل تا این لحظه قابل تصور نیست. وقتی درخواست‌های حداقلی به «صخره ستبر» می‌خورد، تکلیف راهبرد‌های مهندس موسوی روشن است. به هر روی تا اینجای کار در جریان اصلاحات کسی با نظرات سید محمد خاتمی مخالفتی ندارد، بند به بند مباحث خاتمی قابل تحقق است، اما امیدی به فهم و اجرای آن نیست.

آقای خاتمی نامه‌های محرمانه‌ای را در بالاترین سطوح ارسال کرده است. اولین بار گفتمان آشتی ملی را ایشان مطرح کرده است، اما موضع طرف مقابل چه بود. منصفانه باید گفت، که کنش بسیاری از اصلاح‌طلبان برای کسب قدرت نیست و بحث اصلاحات جامعه محور برای همگرایی بین قدرت و جامعه است، لذا بحث استمرار طلبی امروز منتفی است و تلاش جریان فکری اصلاحاتی‌ها، خروج از بن‌بست‌ها و نگاه به آینده ایران از طریق یک حکمرانی خوب، سالم، شفاف و دموکراتیک است. براندازانی که صدای بلند و بلندگو‌های فراوانی در خارج از کشور دارند، یک صدم اصلاح‌طلبان هزینه نداده‌اند. اما به راحتی همه خاستگاه‌های اصیل را رد و طرد کرده و با فحاشی امورات خود را پیش می‌برند؛ لذا نظام سیاسی ایران باید خطر چنین گفتمانی رادیکالی را درک کرده و از خاستگا‌ه‌های دلسوز و سرد و گرم چشیده بهره کافی را ببرد.

تحریم انتخابات

رقابت انتخاباتی در ایران قابل تامل است و جریان اصلاحات به تیمی در زمین بازی می‌ماند که دست پارا بسته باشند و داور و اعضای تیم مقابل با هم تصمیم می‌گیرند به ما

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا