چرا اینقدر انتقاد زیاد است؟ | محمود سریع القلم
به گزارش انصاف نیوز، دکتر محمود سریع القلم، استاد دانشگاه و مشاور دکتر حسن روحانی، رییس جمهور در یادداشتی که در سایت خودش منتشر کرده، نوشت:
خاطرۀ اولین کلاس دانشگاهی خود را در چهارم بهمن ۱۳۵۵، نه تنها به یاد دارم بلکه با آن زندگی می کنم. ۸ صبح بود و استاد کامپیوتر وارد کلاس شد و بلافاصله سه واژه روی تخته نوشت: داده ها، پردازش و ستانده ها یا ورودی ها، پردازش و خروجی ها. او گفت کامپیوتر بر اساس این سه واژه بنیان نهاده شده است. اما استاد کامپیوتر با نکته مهم تری ادامه داد: کل زندگی بر اساس این سه واژه ساخته می شود.
اگر بیمار می شویم (خروجی) به خاطر نوع رژیم غذایی و ساختاری است که در آن زندگی می کنیم (ورودیها). جسم انسان، این ورودی ها را پردازش می کند. اگر کسی شنا کردن میداند ممکن است به خاطر این باشد که پدر و مادر در شش سالگی، او را در کلاس شنا ثبت نام کردند. کلاس شنا، این مهارت را به او آموخت. اگر هوای تهران آلوده است بخاطر سیاست های غلط شهری و اقتصادی طی نیم قرن گذشته است. جغرافیای تهران و اطراف، محل اجرای این سیاست ها و تصمیم گیریهای غلط بوده است. اگر کسی مؤدب نیست در مجموع بخاطر این است که خانواده، مدرسه و فرهنگ عمومی، از این نوع تربیت شخصی غفلت کرده اند. در فقدان تربیت، روح و روان و فکر فرد، بی ادبی را طبییعی قلمداد می کند. اگر کسی حداقل انتظارات از دیگران را دارد عمدتاً بخاطر تربیتی است که در خانواده شده، اعتماد به نفس پیدا کرده و توانایی بدست آورده که متکی به آنهاست. قدرت فکر و تجزیه و تحلیل و زحمت کشیدن مداوم فرد، این خصلت بسیار مثبت را فراهم آورده است.
انتقادات زیاد است چون ما انتظارات غیر واقعی داریم. هیچ خروجی بدون دلیل نیست. در پایتخت دانمارک، ۵۰ درصد مردم با دوچرخه تردد می کنند. ۴۰۰ کیلومتر خطوط دوچرخه سواری ساخته شده است و ۶۳ درصد نمایندگان مجلس با دوچرخه به پارلمان میروند. تعداد دوچرخه در پایتخت (560000) از جمعیت شهر (520000) بیشتر است. ۲۵ درصد از مردم با دوچرخه باری، فرزندان خود را به مدرسه برده و یا خرید هفتگی خود را انجام میدهند. مردم پایتخت دانمارک در سال ۲/۱ میلیون کیلومتر سفر دوچرخه ای میکنند. استفاده به مراتب کمتر از انرژیهای فسیلی، محیط زیست سالم، کم نیازی به اتوموبیل و شهرهای خلوتتر و زیباتر، نتایج این عملکرد هستند. اقدام و تداوم جدیت عامه مردم و مسئولین دانمارکی برای تصمیمی که چهل سال پیش گرفتند، این خروجیها را به ارمغان آورده است.
بنظر میرسد بسیاری از ما، خروجیهای بدون زحمت و مجانی میخواهیم. آیا میتوان بدون ورودی، انتظار خروجی داشت؟ رقابت نمیکنیم ولی کارآمدی میخواهیم. هر آنچه میخواهیم به دیگر کشورها میگوییم و انتظار داریم آنها به ما احترام بگذارند و هیچ نگویند. در خفا پشت سر افراد هر کار منفی انجام میدهیم و بعد به همان افراد تبریک عید نوروز میفرستیم و میگوییم ارادتمند شما هستیم. به همسایه توهین میکنیم و بعد میگوییم چرا مدتی است ما را محل نمیگذارد! از اتوموبیل تا میتوانیم زباله پرتاب میکنیم بعد میگوییم چرا شهر ما تمیز نیست. دوستان خود را به کار میگماریم بعدی میگوییم تصمیمگیریها در کشور، تخصصی نیست. بعد از شامی که ساعت ۱۰ یا ۱۱ شب میخوریم کلی میوه و شیرینی میخوریم، بعد بیمار میشویم در CCU میگوییم قسمت ما این بوده است. با گفتن حرفهای نسنجیده، انجام کارهای بدون فکر قبلی و نسبت دادنهای غلط به افراد، آنها را ناراحت میکنیم و دوستیها را نابود میکنیم بعدی میگوییم دست خارجی در کار است.
ورودیهای ما خیلی ایراد دارد. فکر، مشورت، سئوال، آیندهنگری، هماهنگی، همکاری، حمایت و خویشتنداری در ورودیهای ما ضعیف است. در شلیک کردن به خود هنرمندیم. هزاران مجوز برای چاه عمیق در اطراف دریاچه ارومیه طی چندین دهه صادر کردیم تا دریاچه در کنار عوامل دیگر خشک شد. چه تصمیم گیرندگان و چه جامعه مدنی متوجه پیآمدهای دراز مدت نشدند. بنابراین، اگر از منظر ورودی-پردازش-خروجی به مسایل کشور نگاه کنیم، وضع بسیار طبیعی داریم و خروجیهای ما حالت عادی دارند مانند فردی که ۳۵ سال سیگار بکشد طبعاً باید در انتظار انواع بیماریها به عنوان خروجی در جسم خود باشد. کاری را بدون فکر پیش بردن، حتماً پیآمد دارد. وقتی وزارت خارجه کشور، زبان حقوقی رایج جهانی و زبان مؤدب سنتی ایرانی را کنار میگذارد و کشور دیگری را فاسد خطاب میکند باید در انتظار تعدد کنفرانسها و اقدامات ضد ایرانی همان کشور در نیویورک بنشیند. ممکن است در پاسخ این نکته گفته شود آنها شروع کردند. پاسخ مجدد اینست: در هر نوع نزاعی باید زبان حقوقی داشت؛ خشم را فروبست و ورودیهای منطقی، عقلی و مؤدبانه به کار گرفت. نزاع و تقابل جزء مهمی از زندگی بشری است. اگر مجموع نویسندگان و علاقمندان به کشور و آیندۀ آن بخواهند کارهای مثبت ماندنی انجام دهند چه بسا باید بر ورودیها تأکید کنند و آنها را منطقیتر نمایند تا در پردازش منطقی، خروجیها به نفع جامعه و کشور باشد. هر عملی، عکسالعملی دارد. هرکنشی، واکنشی دارد. روابط میان افراد، همسایهها، شهروندان، دولت و ملت، روابط میان سازمانها و درنهایت کشورها، تابع این قاعده هستند. انسان هر بدی به دیگری کرد، باید به طور بالقوه و شاید بالفعل در انتظار واکنش باشد و هر خوبی کرد شاید هم خوبی ببیند.
در این جهان مجازی، حواس اکثریت جمع است. اگر انتقاد میکنیم به ورودیها هم توجه کنیم. مجانی در انتظار خروجیها نمیتوان نشست. بسیار مفید و سازنده خواهد بود اگر ایرانیان روان پزشک مطالعه کنند چرا بسیاری از ما تصور میکنیم دیگران چه در داخل و چه در سطح جهانی نباید به کارهایی که ما انجام میدهیم واکنش نشان دهند. به عنوان یک فرضیه اولیه، ظاهراً خود را خیلی حق به جانب قلمداد میکنیم. بحث ورودی-خروجی به تاریخ ۱۷۰ سالۀ اخیر ما نیز مربوط میشود زیرا یکی پس از دیگری، نهضتهای اجتماعی و اصلاحی شکل گرفته تا جامعه به طرف آزادی، عدالت، استقلال، توسعه، رفاه، پیشرفت، اخلاقمداری، احترام بین المللی و در یک کلام به طرف سعادت پیش برود اما کمتر بر کیفیت و کمیت ورودیها توجه کردهایم و یک منحنی سینوسی را تجربه کردهایم. اگر تمدن حداقل تکنیکی جهان معاصر چند ستون داشته باشد، یکی از آنها، خودانتقادی و اصلاح از داخل است. بدون خودانتقادی و تغییر ورودیها، خروجیها متحول نمیشوند. ورودیها نیز از خود شروع میشوند. هر فرد و جامعهای، مسئول ورودیهای خودش است چه ورودیهای مثبت و چه منفی. هر فردی و کشوری باید وضع خود را به تناسب عقلانیت، تصمیمگیریهای منطقی درازمدت، خلوص، احترام، پرکاری، دقت، مشورت، همکاری بسنجد. خاطرم هست در ۱۷ خرداد ۱۳۸۵ به صورت تصادفی با استاد محترم دانشگاه تهران، آقای دکتر جمشید ممتاز همسفر بودم. هنگام صرف چای به من گفت: معیاری در ارزیابی افراد دارم: گله و شکایت نمیکنند، انتظاری هم از دیگران ندارند و متمرکز بر فعالیتهای خود هستند. دکتر ممتاز یکی از بهترین ورودیهای فکری در زندگی را به من هدیه داد. مولانا می فرماید:
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
انتهای پیام
امروز بعد از خواندن این یادداشت دکتر سریع القلم عزیز ، بغض گلویم را بد جوری فشرد ……. و رویائی شدم ، رویائی شاید از جنس رویای مارتین لوتر کینگ * .
در رویای خود طنین صدای سریع القمها را از تریبون های نماز جمعه ها و دیگر تریبونهای بگوش میرسید.
* رویایی دارم (به انگلیسی: I Have a Dream) نام یک سخنرانی ۱۷ دقیقهای از مارتین لوتر کینگ است که در ۲۸ اوت ۱۹۶۳ در گردهمایی بزرگ طرفداران تساوی حقوق سیاهپوستان و سفیدپوستان در برابر بنای یادبود لینکلن در واشنگتن دی سی ایراد شد.
کلاس کامپیوتر در سال 55 ، در کدام دانشگاه ؟!
ناظر عزیز سلام ، من این مطلب را از ویکی پدیا نقل میکنم ، شاید پاسخی باشد برای سئوال شما .
محمود سریعالقلم پس از پایان دوره متوسطه به آمریکا رفت و در دانشگاه ایالتی نرتریج در رشته علوم سیاسی مشغول به تحصیل شد. وی مقطع کارشناسی ارشد و دکترا را در رشته روابط بینالملل در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و فارغالتحصیل شد.
سلام ،
ضمن تائید بخشی از نظر شما، توصیه میکنم رئیس دولت مهرورز ما را فقط برای یک دوره 6 ماهه بجای دولت فعلی دانمارک جایگزین کنید! فکر میکنید پس از پایان دوره 6 ماهه ریاست جمهوری ایشان، دانمارک را چگونه کشوری خواهید دید ؟ عرض میکنم ، بیکاری 70% – اختلاس ؟% – دروغ و ریا 70% – آمار فحشا و اعتیاد ؟% – آلودگی هوا 80% – ماشینهای غیراستاندارد در خیابانهای دانمارک 90% – بی تربیتی و بی ادبی ملی در دانمارک 85% – از همین مجمل،خودت حدیث مفصل بخوان ! بعد از آن 6 ماه، تازه متوجه میشوید که با این همه ،ما چه ملت بزرگ و با ریشه ای هستیم که تا این نقطه از فرهنگ دوام آورده ایم ! برادر من ! کمی عمیقتر مسائل را ببینید و نظر بدهید!
سلام بابام جان ،
ضمن تائید بخشی از نظر شما، توصیه میکنم ملت عزیز ایران ما را فقط برای یک دوره ۶ ماهه بجای ملت فعلی دانمارک جایگزین کنید! فکر میکنید پس از پایان این دوره ۶ ماهه ، دانمارک را چگونه کشوری خواهید دید ؟ بابام جان دروغ چرا ، تا قبر آ آ آ :
– دروغ و ریا ، اصلا – بی تربیتی و بی ادبی ، ابدا – وجدان کاری ، الگو برای کل اروپا – بازدهی ، بالاتر از ملت دانمارک – نظم و وقت شناسی ، مثل ساعت سویسی – ماشین سواری غیراستاندارد در خیابانهای دانمارک ، نخواهیم داشت – حفظ محیط زیست ، نمونه – هنر ، هنر نزد ایرانیان و است و بس – از همین مجمل،خودت حدیث مفصل بخوان ! بعد از آن ۶ ماه، تازه متوجه میشوید که با این همه ،ما چه ملت بزرگ و با ریشه ای هستیم که تا این نقطه از فرهنگ دوام آورده ایم ! بابام جان ! کمی عمیقتر مسائل را ببینید و نظر بدهید!
پسرم ! مش قاسم ! سلام ،
این جغرافیا و محل زندگی نیست که ادب و فرهنگ و پیشرفت به ارمغان میآورد ( با تسامح اندک درصدی ) بلکه خودِ مردم و بویژه نخبگان آن مردم، چه نخبه سیاسی باشد یا فرهنگی است که زیر ساخت پیشرفت را تآمین میکند! درست میگوئید ! اکر ما ملت ایران را هم، ببرند و بجای مردم دانمارک جایگزین کنند، همان میکنیم که دانمارکی ها کرده اند، شاید هم بهتر، ولی بشرطی که مسئو لیت در آنجا ( دانمارک ) با دولت مهرورز نباشد! قبول ندتری؟ خود دانی !
چرا عکسهایی که بالای مقالات کار می کنید اینقدر کوچک است . اقلا دوسه برابر بزرگتر کار کنید .