زاکانی پاسخگو باشد!
رضا سلطان زاده، مدیرمسئول هفتهنامهی آئینه یزد در یادداشتی نوشت:
انتخابات دولت سیزدهم به گونهای رقم خورد که اکثر تأیید صلاحیتشدگان ریاست جمهوری از اصولگرایان بودند و 220نفر از نمایندگان مجلس یازدهم طی نامهای از سیدابراهیم رئیسی درخواست نمودند به عنوان کاندیدا ثبتنام نماید و چند روز مانده به 30 خرداد 1400 بیش از دویست نفر از نمایندگان طی نامهای از کاندیداهای اصولگرا درخواست نمودند استعفا دهند تا زمینه برای انتخاب سیدابراهیم رئیسی با رأی بالا و به صورت یکدست فراهم گردد اما در نهایت برای اولینبار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران کمتر از پنجاه درصد حائزین شرکت در انتخابات پای صندوقهای رأی آمدند و سیدابراهیم رئیسی را با کمترین رأی به عنوان رئیسجمهور دولت سیزدهم انتخاب نمودند و در تاریخ انتخابات ثبت شد که نه تنها از سوی شورای نگهبان صلاحیت بسیاری از متقاضیان ثبتنام احراز نگردید بلکه افرادی چون علی لاریجانی و مسعود پزشکیان و… نیز نتوانستند به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری خود را به مردم عرضه نمایند.
یکی از افرادی که تأیید صلاحیت شد علیرضا زاکانی بود که در مناظرات انتخاباتی و در برنامه «بدون تعارف» سیمای جمهوری اسلامی سخنانی سخیف مطرح و ضمن تعریف و تمجیدهای فراوان از سابقه و عملکرد خود به بسیاری از مسئولان وقت اعم از اصلاحطلب و میانهرو و اصولگرا اهانت نمود و به عنوان نمونه گفت: «…هرکس میگوید اختیارات رئیسجمهور کافی نیست از بیفکری، بیارادگی و بیعرضگیشان است و حداکثر سهم تحریمها در مشکلات اقتصادی کشور را 15 تا 20 درصد دانست و از اینکه مرغ کیلویی چهارده هزار تومانی به 35 هزار تومان رسیده بود آن را ظلم و نامردی مینامید و اولین تلاش خود را در این میدانست که از افزایش تورم و گرانی جلوگیری کند، از تولید و ساخت یک میلیون مسکن در سال میگفت و قول داد نمیگذارد سوداگران کاری کنند که خانهها خالی بماند و جوانها خانه نداشته باشند، از هدفمندسازی یارانهها میگفت و از مساعدت به مردم در حوزه بهداشت و سلامت شعارهای دهنپرکن و توخالی میداد و در باره بورس اظهار میداشت برنامههایی دارد که مردم بتوانند با اطمینان و سیاستگذاری صحیح سرمایهگذاری کنند…»
در نهایت علیرضا زاکانی توهین به مسئولان و مقامات مملکتی را در برنامه بدون تعارف 20:30 سیمای جمهوری اسلامی در میدان وقاحت دوانید و در پاسخ این سؤال که مشکلات ناشی از تحریم را چند درصد میداند؟ پاسخ داد حداکثر پانزده تا بیست درصد مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها است و در جواب این سؤال که بقیه 80 درصد چی؟ گفت: «بیعرضگی، بیفکری، بیغیرتی!!» و وقتی کلمه بیغیرتی را سانسور کردند با اعتراض زاکانی روبرو شد و نوشت: بیغیرتی نسبت به مردم جدی است چرا حذف شده؟ به چه کسی برخورده است؟!!
پرسش آیینه یزد از علیرضا زاکانی این است که چند روز مانده به رأیگیری چرا به نفع سیدابراهیم استعفا داد؟ اگر به این دلیل بود که برنامههای رئیسی را برتر و مقدمتر از وعدهها و شعارهای انتخاباتی خود میدانست بنابراین زاکانی بهتر از دیگران میداند که با گذشت یکسال و نیم از عمر دولت سیزدهم، گرانی و تورم دمار از روزگار مردم درآورده است بهای سکه و دلار سر به فلک کشیده است.
بنا را بر این میگذاریم که 20٪ و 80٪ اعلام شده از سوی زاکانی صحیح است بنابراین شهردار تهران باید پاسخ دهد گران شدن تا سیصد و چهارصد درصدی بهای اکثر مایحتاج زندگی در دوران دولت سیزدهم آن هم نه ماه به ماه و هفته به هفته بلکه روز به روز و ساعت به ساعت و رسیدن بهای سکه به بیش از 30 میلیون تومان و دلار بیش از 55 هزار تومان را نتیجه عملکرد چه کسانی میداند و چه گروه و دستهای را بیعرضه و بیفکر و نعوذبالله بیغیرت میداند؟
داد و فریاد کیهان در مهرماه 1399 از افزایش قیمت مرغ کیلویی 19 هزار تومان و تخممرغ کیلویی بیست هزار تومان بلند بود بنابراین با وضعیت فعلی که سرانه گوشت طی 4سال از 12 کیلو به 3 کیلو رسیده و ایران بعد از کشور هند که بیشتر مردم آن سرزمین گاوپرست هستند و از خوردن گوشت قرمز خودداری میکنند کمترین سرانه مصرف گوشت را در دنیا دارد، بسیاری از مردم ایران گوشت را از سفره خود حذف کردهاند. اخیراً اعلام گردید بهای نیمکیلو گوشت خورشتی بیش از 280 هزار تومان است.
در سال 1356 و 1357 که زنان و مردان، دختران و پسران، جوانان و پیران از هر قوم و نژاد و زبان و مذهب در بیشتر مناطق ایران زمین برای سرنگونی رژیم پهلوی در تظاهرات شرکت میکردند و از استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی و برابری و مساوات و اجرای عدالت و برپایی حکومت اسلامی و زندگی علیگونه و مبارزه با فساد و ارتشاء و اختلاس و سادهزیستی مدیران و مسئولان و برتری کوخنشینان بر کاخنشینان و از بین بردن اختلافات و تبعیضات طبقاتی میگفتند آیا کسی باور میکرد 45سال بعد مردم باید گوشت گوسفند را، کیلویی 360 تا 560 هزار تومان خریداری کنند و سفرهها روزبهروز کوچکتر و تورم و گرانی کمرشکن گردد و نازیباتر آنکه فردی به عنوان مسئول و مدیرکل نظارت بر کالاهای اساسی وزارت کشاورزی به خیال خودش خوش خبری به ملت بدهد و بگوید: «…من یک خبر خوش بدهم به هرحال ایام عید است و ایام شادمانی و سرور اهلبیت(ع) هست مردم مشکل داشتند و میگفتند: من این گوشت دو سه کیلویی منجمد را چطوری ببرم در منزل خرد کنم (همان گوشتی که مردم قبل از انقلاب از خوردن آن پرهیز میکردند و میگفتند به عنوان کود باید از آن استفاده کرد) الان یکی دو روز هست که با همکاری سازمان دامپزشکی کشور و شرکتها بستهبندی گوشت منجمد هم وارد بازار شده است!!…»
در واقع باید گفت و نوشت احسنت و آفرین بر دولتمردانی از دولت سیزدهم در سال 1401 که اینگونه به فکر رفاه و آسایش مردم هستند و گوشت بستهبندی منجمد 3 کیلویی را لطف فرموده، نیرو گذاشته، وقت صرف کرده و برای رعایت حال هموطنانشان به صورت کیلویی بستهبندی کردهاند!!
به راستی علیرضا زاکانی چه کسانی را مسئول این گرانیها میداند چرا بر صفحه تلویزیون ظاهر نمیشود و نمیگوید چه توجیهی برای شعارهای داده شده و اهانتهایی که به مردم نموده است دارد؟ اخیراً مردم تهران شاهد بارندگی برف آن هم نسبت به بسیاری از دیگر شهرها و مناطق ایران با ارتفاع کمتر بودند. عکسها و فیلمها نشان میداد که بیشتر خیابانهای تهران کمتر از ده سانتیمتر برف باریده و به یقین برای پیشگیری و تسطیح کوچهها و خیابانها نیازی به خرید و وارد کردن وسایل و لوازمی که از طرف استکبار ستمگر تحریم شدهایم نبود یعنی از قبل پیشبینی و تهیه وسایل لازم از قبیل تعدادی بیل و کلنگ و مقداری شن و ماسه و آمادگی عدهای کارگر با برنامهریزی صحیح و شنپاشی در خیابانها و گذرگاهها. اما عموم مردم تهران شاهد بودند که ساعتها در ترافیک گرفتار شدند و در انتظار تسطیح خیابانها و کوچهها ماندند و بسیاری از مردم سخنان علیرضا زاکانی را آنگاه که در پی جمع کردن رأی مردم بود افتادند که در برنامه «بدون تعارف» با کمال جسارت مطالبی زشت و سخیف و اهانتآمیز گفت و عدم حل گرفتاریها و 80 درصد مشکلاتی که مردم در اثر تحریمها با آن روبرو شدهاند را در اثر بیعرضگی و بیارادگی و بیغیرتی مسئولان میدانست!!
آخرین نکته اینکه نمایندگان مجلس در دوران دولت سیزدهم نتوانستند زمینههایی فراهم نمایند تا وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم سر و سامان یابد گرچه بعضی از نمایندگان اعتراض خود به وضع موجود را اعلام نموده و از جمله گفتهاند: «آقایان سوپرانقلابی! اجازه هست درباره قیمت دلار و گرانیهای افسارگسیخته سوال بپرسم؟ یا مثل قبل برچسب بارانم میکنید و پروندهسازی برای رد صلاحیتم؟ دولت محترم ناتوانی شما در مدیریت بازار باعث سرافکندگی حامیانتان و ناامیدی مردم شده است» (جلال رشیدیکوچی نماینده مردم مرودشت)
«آقای رئیسجمهور امروز باید واقعا دلواپس معیشت و متاسفانه حتی یک وعده غذای این ملت بزرگ باشیم تورم طوری در این کشور یکهتازی میکند که کار از شکاف و دره و گسل طبقاتی گذشته است… دشمن داخلی همان مدیران عناصر و جریانات خائنی است که به دلایل مختلف از دلالی، باندبازی تا ناکارآمدی مسبب وضعیت امروز کشور هستند…» (روحا… حضرتپور نماینده ارومیه)
مجلس شورای اسلامی در مواردی جایگاه اصلی خود را از دست داده است. «سران قوا یا شورای نظارت مجمع برای خودشان یک مجلس موازی هستند ما نباید درهای کشور را به روی خودمان میبستیم… دوستان دولت میآیند همهچیز را گل و بلبل اعلام میکنند و این با واقعیات همخوانی ندارد اتفاقات در جامعه خودش را نشان میدهد دلار هر روز هزار تومان بالاتر میرود و مسئولان اقتصادی گم شدهاند… وظیفه دولت تامین ابزارها و وسایل رفاه عمومی مردم است با عملکردی که این دولت دارد متاسفانه تامین برخی امکاناتی که در اختیار مردم بود تبدیل به آرزو شده است…» (سیدغنی نظری نماینده مجلس و عضو هیات رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس)
حسن روحانی از آخر سال 1399 تاکنون بارها اعلام کرده است «ای کاش گرفتار مصوبه برجامی مجلس نمیشدیم تا میتوانستیم برجام را احیا کنیم» متصدیان و مذاکرهکنندگان برجامی در دولت سیزدهم پس از ماهها تشکیل جلسات و نشستها و صرف هزینههای گزاف برای احیای برجام توفیقی بدست نیاوردهاند اکنون که وعدهها تحقق نیافته، به شعارهای داده شده عمل نشده، فرمانهای صادره از طرف رئیسجمهور بدون اقدام روی هم انباشته شده، تیم اقتصادی دولت نه تنها هماهنگ نبوده بلکه نتوانستهاند به خواستههای اعلام شده دست یابند.
بنابراین بهتر است سیدابراهیم رئیسی سراغ سیاستمداران و مدیرانی برود که بتوانند با رعایت مصلحت و عزت مردم این سرزمین برجام را احیاء کنند و بر این همه گرفتاریها و مشکلات اقتصادی به خواست پروردگار فائق آیند تا مردم بتوانند با رفاه نسبی نفس راحت بکشند و از این همه کمبودها و گرانیها و تورم مشمئزکننده و سرسامآور تا حدی نجات پیدا کنند در غیراینصورت این دولت ضعیف و این تیم اقتصادی ناکارآمد راه به جایی نخواهد برد و روزگار معیشت مردم تیره و تار خواهد ماند و هیچ امیدی به بهبود اوضاع نخواهد بود.
انتهای پیام