خاطرهای دربارهی چاپ عکس مریم رجوی!
علی اصغر شفیعیان، انصاف نیوز:
خب لابد در جریانید که چند روز پیش عکس «مریم رجوی» در یک ویژه نامهی فارغ التحصیلان دانشگاه شریف چاپ شد و بعد دانشگاه آن انجمن را تقریبا بست. خب رجوی سرکردهی گروه تروریستی مجاهدین است که بهترین نیروهای انقلاب و حتی مردم معمولی را ترور کردند و در جنگ با عراق، یار صدام علیه ایرانیها بودند. اما نکته این است که آیا میتوان تاریخ را تحریف کرد و مثلا بگوییم مریم رجوی از دانشگاه صنعتی شریف فارغ التحصیل نشده، چون تروریست است؟!
تا سالها پس از انقلاب از این رفتارها با تاریخ میشد اما الان کم شده؛ مثلا با این که از سالها پیش آقایان موسوی و کروبی در حصر خانگی به سر میبرند (و امیدوارم هر چه زودتر به آن خاتمه داده شود) و به همراه آقای خاتمی تاکیدها بر ممنوع التصویری آنهاست، اما بارها و بارها در مستندهای صداوسیما تصویر و فیلم سخنرانی آنها از سوی مدیران این سازمان که مخالف آنها هستند پخش میشود، چون تاریخ است و حذف آن شکلی مضحک است.
این سطحی از پختگی است که قبلا نبود. حالا ببینید چطور مدیریت دانشگاه شریف که یکی از سه مرکز علمی برتر کشور است با تاریخ برخورد میکند و توان دفاع از تاریخ را ندارد. این خجالت آور است. مگر تروریست شدن آن فرد، فارغ التحصیلی 50 سال پیش را پاک میکند؟!
آیا فقط خانم مریم میرزاخانی که مدال فیدرز ریاضیات را برده، چون در گذشته در صنعتی شریف تحصیل کرده «فارغ التحصیل» شماست؟ اگر اسم او را به عنوان فارغ التحصیل چاپ میکنید، باقی فارغ التحصیلان هم هر یک سرنوشتی داشتهاند.
این استدلالها پوشالی است، به هیچ چیزی بند نیست. آیا کسی هست که بتواند ثابت کند ضرورت تحریف تاریخ را؟ بروید و در موزهی عبرت که «کمیتهی مشترک» زمان شاه بوده، ببینید تصاویر یا اسامی همهی کسانی که پیش از انقلاب در آنجا زندانی بودهاند را نمایش دادهاند، چون تاریخ است و تحریف آن صحیح نیست. اتفاقا تابلوی بزرگی هم دربارهی زمان تبدیل آن به موزه در دولت اصلاحات خواهید دید که نام سیدمحمد خاتمی بر روی آن درج است!
پارسال به خاطر انتشار چندین بارهی عکس و خبر آقایان موسوی و کروبی در انصاف نیوز، دادگاهی شدم و سایت هم هشت ماه در توقیف موقت بود تا این که بالاخره تبرئه شدم و سایت از بازداشت درآمد! در دادگاه یک لایحهی کت و کلفتی پیوست دفاعم کرده بودم که دو سه صفجه دفاع مکتوب بود و باقی آن تصویر انتشار خبرهای محصورین در خبرگزاریها و صداوسیما بود. البته در کنار آن، به عنوان کنایه به کسانی که اینقدر حساسیت به موسوی و کروبی نشان می دهند، یکی از آن تصاویر هم تصویر خبر سخنرانی مریم رجوی تروریست به همراه عکس او بود که خبرگزاری فارس خیلی راحت چاپ کرده و همچنان هم میکند. هر چند به نظر من از لحاظ کار خبری هیچ ایرادی ندارد، اما برای جناحی که اینقدر دربارهی رسانههای اصلاحطلب و لیدرهای سیاسی آنها حساسیت دارد، این رفتارها درباره ی سرکرده ی گروهی تروریستی نشانهی تناقض است.
اگر با چاپ عکس رجوی قرار بود کسی به او علاقهمند شود یا چاپ عکس او به معنای تایید او بود که تا حالا صداوسیما و روزنامهها و خبرگزاریها کردهاند و چنین نشده؛ اگر هم تاثیری ندارد که ندارد، پس این همه دستپاچگی برای چیست؟
اتفاقا این دستپاچگیها به نفع آن منافقینی است که اموراتشان با حساسیتهای ما و اتهام زنیهایمان به یکدیگر میگذرد، وگرنه منافقین مردهاند؛ لطفا زندهشان نکنید!
[توضیح عکس: این عکس را باشگاه خبرنگاران صداوسیما منتشر کرده است؛ عکسی که مشابه آن را تقریبا همه ی خبرگزاری های داخلی و رسمی، حدود دو ماه پیش منتشر کرده اند]
انتهای پیام
با آقای شفیعیان کاملا موافقم. در تروریست بودن این شخص شکی نیست و خدا میدونه شخصا چقدر از این خائنین وطن فروش بیزارم، اما فارغ التحصیلی این فرد از دانشگاه شریف واقعیتی تاریخی است و قرار نیست با عدم حذف این بخش از تاریخ و انتشار نام و تصویرش تغییری در دیدگاه مردم نسبت به او ایجاد بشه. آیا جز اینه که اگر تصویر این ادم رو چاپ کنید و بزنید به در و دیوار هرکی عبور کنه لعنی نثار خودش و شوهرش و نیروهای تحت فرماندهیش میکنه؟ قرار نیست با دیدن تصویر این آدم فراموش کنیم که بود و چه کرد، برعکس، به خاطر میاریم که چطور دست در دست صدام مردم کشور خود رو به خاک خون کشیدند.
جناب شفيعيان، مطلب تان بطور کلي صحيح بود، منتها يک تفاوت اساسي ميان خانم رجوي و ميرحسين و کروبي و خاتمي هست، و آن اينکه اين مدعيان دروغين اصولگرائي، چندان واهمه اي از خانم رجوي ندارند، چرا که ميدانند وي حائز کوچکترين پايگاه اجتماعي نيست، در حاليکه همه ميدانند و ميدانيم که آن افراد که يکبار اسمشان را بردم، بيشترين پايگاه اجتماعي را دارند، بگونه اي که سيد خندان و دوست داشتني، تبليغات مستقيم و غير مستقيم چندماهه و شايد ساله مدعيان را با يک نوار ويدئوئي دو سه دقيقه اي (تکرار ميکنم ليست اميد) بکلي بي اثر کرد.
اراجیف بهم بافته اید در حد المپیک
انتشار مشخصات یک فرد جانی به عنوان فارغ التحصیل یک دانشگاه و توزیع آن در روز اول سال تحصیلی یک دانشگاه به منزله تبلیغ آن فرد جانی است اما در یک مکان تاریخی مانند موزه عبرت یا مستندهای ژورنالیستی روایت از آن فرد جانی به منزله روایت تاریخ است
می دانم نظر مخالف تان را منتشر نمی کنید اما کمی تعصب و شعار را کنار بگذارید و واقعیت را همان گونه که هست ببینید و کمتر آسمان و ریسمان به هم ببافید