خرید تور نوروزی

پیام شش‌دانگ نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ ؛ ایران، کره شمالی نمی‌شود

علی نیلی، انصاف نیوز: نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ حاصل 2 سفر رضا امیرخانی، نویسنده شناخته‌شده ایرانی به کشور ناشناخته کره شمالی است که تجربه‌ای بلافصل از شمال مدار 38 درجه را برای ایرانیان رقم زده است و به واسطه همین یک کار، اثری ارزشمند محسوب می‌شود. اما ارزش کار امیرخانی، تنها گزارش دست اول از کشوری نیست که ما به واسطه چند کتاب ترجمه‌ای و نگاه غربی به آن جمهوری کمونیستی، می‌شناسیمش. ارزش نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ به پیام واضح و مشخصی است که می‌دهد: ایران کره شمالی نمی‌شود!

نویسنده در سفر اول خود به کره شمالی، به عنوان مستندساز، همراه هیاتی از حزب موتلفه اسلامی می‌شود که به عنوان خواهرخوانده حزب کارگران کره شمالی با آن حزب مراودات تشکیلاتی دارد.

این سفر رسمی است؛ بازدیدهای رسمی و دیدارهای رسمی، هیات را در چارچوبی قرار می‌دهد که میزبان می‌خواهد و همه چیز همان طور به نمایش درمی‌آید که مطلوب مقامات حزبی در کره شمالی است و بنابراین عضو مستندساز هیات، هرچه بیشتر تلاش می‌کند که از چارچوب‌های رسمی خارج شود و واقعیت‌های جاری در آن کشور را ببیند، کمتر توفیق می‌یابد.

امیرخانی از فرصت یک دیدار رسمی با بالاترین مقام سیاسی حزب حاکم استفاده می‌کند و تعارف او را چنان جدی می‌گیرد که زمینه برای سفر دوم فراهم می‌شود.

در این سفر دوم هم میزبان تلاش آشکاری برای «آن‌کادره کردن» میهمانان خود دارد اما حریف کنج‌کاوی‌ها و شیطنت‌های امیرخانی نمی‌شود و او، به اندازه نیم‌دانگ می‌تواند به متن زندگی مردم در کره شمالی نزدیک شود.

امیرخانی خطر می‌کند و بدون اطلاع میزبان، به طبقات دیگر هتل سرک می‌کشد، به خیابان می‌رود و با مردم هم‌کلام می‌شود یا بهتر است بگوییم تلاش می‌کند هم‌کلام شود. در بازدیدهای رسمی، که مانند یک دوره درسی برای هر هیات اعزامی به آن کشور تکرار می‌شود، سعی می‌کند سوالاتی خارج از عرف بپرسد و با رفتاری خارج از عرف، عکس‌العملی در میزبان پدید آورد تا از «انسان کره‌ای» رمزگشایی کند.

امیرخانی ادعایی درباره شناخت جامعه کره شمالی ندارد. حتی به نظر می‌رسد در بیان برخی یافته‌های خود که اماره و دلیل عینی نمی‌تواند برایش ارائه کند اما خود در موردش به یقین رسیده، امساک می‌کند. او به مثابه دستیار صوتی، فقط صحنه‌هایی را گزارش می‌کند که حرکت دوربین برداشت کرده است؛ گاه تصویر عمق بیشتری دارد و برخی جزییات را هم گرفته و گاه به اجبار چنان سریع چرخیده که فقط عناصر نزدیک به لنز وضوح داشته‌اند و مابقی صحنه ناواضح و تیتره و تار است.

سفرنامه رضا امیرخانی، انسان ایرانی را به اندازه نیم دانگ به شناخت واقعیتهای کره شمالی نزدیک کرده است

با همه این اوصاف، ما نیم‌دانگ از پیونگ‌یانگ را از چشم یک انسان ایرانی دیده‌ایم. امیرخانی به ما می‌گوید مردم کره شمالی به انسان خارجی، فارغ از ملیتش، به چشم یک جاسوس یا دشمن بالقوه نگاه می‌کنند.

امیرخانی به ما می‌گوید که این ملت به واقع از تحولات جهان بی‌خبر مانده‌اند و «بی‌خبری، خوش‌خبری» در موردشان به تمامی صدق می‌کند.

آنان با تمام وجود احساس می‌کنند که «رهبر عزیز» یک فراانسان بوده است و باید برای رضایتش تلاش کنند. سیاسی‌ترهای‌شان باور دارند که در جنگ با استکبار، فقط یک گام تا پیروزی نهایی فاصله دارند.

امیرخانی به ما می‌گوید که ملت کره شمالی، متر و معیاری برای سنجش رفاه خود با دیگران ندارد و اصلا دیگرانی را به رسمیت نمی‌شناسد که بخواهد موقعیت و وضعیت خود را با آن قیاس کند.

امیرخانی به ما می‌گوید که یک تلاش نیم‌قرنی، به اضافه موقعیت جغرافیایی، ساکنان ناحیه شمالی شبه جزیره کره را از هر گونه تماس با جهان محروم کرده است اما تلگراف و تلفن و اینترنت و ماهواره برای این مردم وجود خارجی ندارد که فقدانش را محرومیت تلقی کنند.

امیرخانی به ما می‌گوید که انسان کره‌ای از زندگی و موقعیت و وضعیتش راضی است چون برای نمونه اگر خودرو ندارد، اساسا قرار نبوده که داشته باشد. زاده‌شدگان شمال مدار 38 درجه، چون یک ماشین، از بدو تولد وظایف مشخصی دارند، در آن چارچوب بزرگ می‌شوند، تربیت می‌شوند، انجام وظیفه می‌کنند و جای خود را به نسل بعدی می‌دهند. در ذهن‌شان یک آرمان وجود دارد که آن نابودی «دشمن» است اما دشمنی که شناختش کار رهبران کشور است و نه مردم عادی.

به این سان نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ امیرخانی یک پیام آشکار دارد؛ ایران با هیچ چسب و زور و فشاری، کره شمالی نخواهد شد. ایران کره شمالی نمی‌شود چون نه موقعیت جغرافیایی‌اش به آرزومندان اجازه می‌دهد که ارتباطش با جهان را قطع کنند، نه ذهن انسان ایرانی پذیرای آن است که تمنای توسعه جای خود را به موهوماتی چون نابودی دشمن بدهد. انسان ایرانی از اساس با انسان کره‌ای متفاوت است و بر این ساختار ذهنی و روانی متفاوت، آن سیاست‌ها بار نمی‌شود.

نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ را مانند دیگر آثار رضا امیرخانی، نشر افق منتشر کرده است.  

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. شما که نشر نمیدهید اما بدهکار خود نمیشوم و می نویسم:این خود خدا پنداران پیراهن عثمان به دست در آخر روی امویان و عباسیان را در رویکردهای اخلاقی و در سیاست روی قاجاریان را سفید می کنند بسیار بیش از آنچه تا کنون کرده اند.

    17
    2
    1. هوش شما با گفتن جمله «شما که نشر نمیدهید» خیلی بیشنر از سانسورچی انصاف نیوز است. آفرین! با یک سیخ کردن این یارو، متن دلخواهتان را منتشر کردید. میدانم چاپ نمیکنید اتصاف نیوز خخخخخ

  2. حزب موتلفه سرمایه دارکه ادعای مسلمانی اش درحدطالبان است چه کارش باکره شمالی کمونیست است ؟استغفرالله ربی واتوب الیه

    9
    3
  3. فکر نمی کنید این وصفی که از مردم کره شمالی کردید چقدر دل اصولگرایان رو آب می کنه؟! آخی این درسته؟!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا