بازی با عبارت «توافق موقت» + یادداشت بهشتی پور، فرجی راد و ماجدی
روزنامه اعتماد نوشت:
سال 1402 با نااميدي از احياي برجام آغاز شده است. نااميدي كه بيش از همه چيز ريشه در تحولاتي دارد كه از نيمه تابستان 1400 جرقه آنها زده شد و تبعات آن همچنان احياي برجام را تحتالشعاع قرار داده است. از اتهام همكاري ايران با روسيه در جنگ اوكراين و تامين پهپادهاي مورد نياز مسكو در اين جنگ تا آغاز ناآراميها در ايران كه به وضع مجموعهاي از تحريمهاي حقوق بشري عليه تهران و شكرآب شدن رابطه ايران با غرب منتهي شده است. در چنين شرايطي امريكا ميگويد كه احياي برجام در اولويت كاخ سفيد نيست و تهران ميگويد آماده برداشتن گام نهايي براي اجرايي شدن دوباره توافق هستهاي و بازگشت همه اعضاي اوليه به اجراي تعهداتشان است. در بازه زماني 7 ماه گذشته هر چند مذاكرات علني قابل توجهي ميان ايران و 1+4 برگزار نشده، اما خبرهاي جسته و گريخته غيرعلني حكايت از تبادل پيام ميان ايران و امريكا با وساطت كشورهاي عضو برجام يا كشورهاي منطقهاي چون قطر، عمان و عراق و همچنين ديدار علي باقري، رييس هيات مذاكرهكننده ايران با انريكه مورا، معاون جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا دارد. به نظر ميرسد كه در مقطع فعلي كه شرايط احياي برجام به دليل تاثيرگذاري عوامل غيربرجامي ممكن نيست، ايران و امريكا پيشبرد مذاكرات موردي نظير تبادل زندانيان دوتابعيتي و آزادسازي اموال ايران در كرهجنوبي را با جديت بيشتري پيگيري ميكنند. هر چند كه بسياري معتقدند مجموعه شرايط در مقطع فعلي ايران و غرب را به سمت اجرايي كردن فرمول نه توافق نه بحران پيش برده، اما در اين فضا دو مساله توسعه برنامه هستهاي ايران و نزديك شدن آن به نقطه غيرقابل بازگشت و فشار اقتصادي ناشي از اجراي تحريمها بر ايران، تداوم اين وضع را با مخاطراتي روبهرو كرده است. در حالي كه ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي اين بار در مسير حل و فصل اختلافهاي پادماني با جديت و برنامهريزي دقيقتري حركت ميكنند و به نظر ميرسد كه تهران در سايه آخرين توافق محمد اسلامي، رييس سازمان انرژي اتمي با رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي به سمت تنشزدايي از اين رابطه حركت ميكند اما از آنجا كه مختومه شدن پرونده اختلافهاي پادماني ايران با آژانس به توافق نهايي براي احياي برجام گره خورده عدم حركت اين دو پرونده در مسير موازي با سرعت يكسان ميتواند به زودي بر تفاهمهاي ايران و آژانس هم تاثير منفي بگذارد. در چنين فضاي پرهياهويي، پايگاه خبري آكسيوس شامگاه دوشنبه به وقت تهران به نقل از منابع آگاه مدعي شده جو بايدن، رييسجمهور امريكا در هفتههاي گذشته با شركاي اروپايي و اسراييلي درباره نوعي «توافق موقت» با ايران رايزني كرده است. بر اساس ترجمه خبرگزاري فارس از اين گزارش، مقامهاي اسراييلي، ديپلماتهاي غربي و كارشناسان امريكايي كه از جزييات طرح امريكا مطلع هستند، گفتهاند كه طرح مدنظر كاخ سفيد شامل رفع برخي تحريمها در ازاي توقف بخشهايي از برنامه هستهاي ايران خواهد بود. پايگاه آكسيوس نوشته با اشاره به اينكه رويكرد جديد دولت بايدن نشاندهنده ميزان نگراني كاخ سفيد از پيشرويهاي جديد برنامه هستهاي ايران است، نوشت: ده منبع مطلع ميگويند دولت بايدن گفتوگو در خصوص اين رويكرد جديد را در ماه ژانويه آغاز كرد و در ماه فوريه مقامهاي اسراييلي و سه كشور اروپايي را در جريان آن قرار داد. طرح كاخ سفيد شامل برداشتن برخي تحريمهاي ضد ايراني در ازاي توقف برخي فعاليتهاي هستهاي ايران به ويژه توقف غنيسازي ۶۰ درصدي است. يك مقام اسراييلي و يك ديپلمات غربي به آكسيوس گفت ايرانيها از رايزنيهاي امريكا در خصوص اين طرح مطلع هستند، اما تاكنون اين ايده را رد كردهاند.آكسيوس نوشته اين طرح شبيه طرحي در سال ۲۰۱۳ است كه توسط مقامهاي ارشد دولت باراك اوباما، رييسجمهور وقت امريكا پيشنهاد شد و در نهايت به امضاي «برنامه اقدام مشترك» (معروف به توافق موقت ژنو) منجر شد. هدايت آن طرح در دولت اوباما توسط «جيك ساليوان» و «بيل برنز» انجام شد كه در حال حاضر در دولت بايدن، به ترتيب، مشاور امنيت ملي كاخ سفيد و رييس سيا هستند. در توافق موقت ژنو مقرر شده بود ايران بخشهايي از برنامه هستهاي خود را در ازاي رفع بخشي از تحريمها متوقف كند. مدت اصلي اين توافق ۶ ماه در نظر گرفته شده بود، اما ايران و قدرتهاي جهاني، تا زمان حصول توافق نهايي يعني برجام چند بار آن را تمديد كردند. يك سخنگوي شوراي امنيت ملي كاخ سفيد به آكسيوس گفت: رييسجمهور بايدن «كاملا متعهد است كه ايران هرگز به سلاح هستهاي دست پيدا نكند و ما هنوز معتقديم كه ديپلماسي بهترين راه براي رسيدن به آن هدف است.» اين سخنگوي كاخ سفيد كه اشارهاي به نام او نشده گفته كه بايدن با هماهنگي كامل با شريكان و متحدانش از جمله اسراييل در حال آماده شدن براي همه گزينهها و شرايط اقتضايي است. وي همچنين اضافه كرده است: «اما كاخ سفيد در خصوص شايعات دست دوم در خصوص رايزنيهاي ديپلماتيك اظهارنظري غير از اينكه تقريبا همه چنين شايعاتي غلط هستند، مطرح نميكند.»سه مقام اسراييلي و ديپلماتهاي غربي گفتهاند: «ايرانيها تاكنون طرح جديد را رد كرده و گفتهاند كه چنين طرحهايي قبلا هم كارساز نبودهاند و آنها توافقي را كه محتويات آن به هر نحوي كمتر از توافق ۲۰۱۵ باشد، نميخواهند.»
واكنش مبهم كاخ سفيد
در حالي كه مقامهاي ايراني تا لحظه تنظيم اين گزارش واكنشي نسبت به آن نداشتهاند، يك سخنگوي وزارت امور خارجه امريكا در اين باره گفت: «ما دايما با متحدان و شركاي خود از جمله سه كشور اروپايي طرف مذاكرات در تماس هستيم، اما قرار نيست به جزييات مكالمات ديپلماتيك بپردازيم يا به شايعاتي كه بسياري از آنها به سادگي دروغ هستند، پاسخ دهيم. البته، ما همچنان نگران گسترش فعاليتهاي هستهاي ايران، از جمله بهرهبرداري از سانتريفيوژهاي پيشرفته و انباشت اورانيوم بسيار غنيشدهاي هستيم كه ايران هيچ هدف معتبري براي آن ندارد. همانطور كه رييسجمهوري گفته، ايالات متحده متعهد است كه هرگز به ايران اجازه دستيابي به سلاح هستهاي را ندهد. ما معتقديم ديپلماسي بهترين راه براي دستيابي به اين هدف است، اما پرزيدنت بايدن نيز به صراحت گفته است كه ما هيچ گزينهاي را از ميز حذف نكردهايم.»
چرا تهران از توافق موقت استقبال نميكند؟
به گزارش «اعتماد» به نظر ميرسد كه جمهوري اسلامي ايران تمايلي به پيشبرد ايده توافق موقت نداشته باشد و آن را به اصطلاح يك تله از سوي غرب به خصوص امريكا بداند. بهمن ماه 1400 بود كه حسين اميرعبداللهيان، وزير خارجه در پاسخ به پرسشي در اين باره به صراحت اعلام كرد كه «ما به دنبال يك توافق خوب هستيم و نه به دنبال توافق موقت و محدود.»ايده توافق موقت تاكنون چند بار از سوي افراد و رسانههاي متفاوت مطرح شده كه به نظر ميرسد اصليترين دليل طرح آن بررسي بازخوردها و واكنشها به آن باشد. 28 آبانماه 1400 بود كه همين پايگاه خبري آكسيوس در گزارشي تقريبا مشابه با گزارش اخير، مدعي شد كه «جيك ساليوان»، مشاور امنيت ملي كاخ سفيد، ايده توافق موقت با ايران با هدف خريد زمان بيشتر در مذاكرات هستهاي را با همتاي اسراييلي خودش مطرح كرده است. دو منبع امريكايي گفتهاند كه ساليوان و هولاتا تنها در حال بررسي احتمالات مختلف بودهاند و ساليوان، ايدهاي كه از سوي يكي از كشورهاي اروپايي مطرح شده بود را با همتاي اسراييلي خود در ميان گذاشت. طبق گفته مقامهاي امريكايي، ايده مطرح شده از سوي امريكاييها اين بود كه امريكا و متحدانش در ازاي توقف موقت بخشهايي از برنامه هستهاي ایران، امكان آزادسازي بخشهايي از داراييهاي مسدود شده ايران را فراهم خواهند كرد يا اينكه براي مبادلات كالاهاي بشردوستانه، معافيتهاي تحريمي صادر خواهند كرد.واكنشها به ايده توافق موقت همواره به دو ايده موافق و مخالف محدود شده است. براي بخش قابل توجهي از ناظران مذاكرات حصول و احياي برجام از 2013 تا به امروز، قرار گرفتن ايده توافق موقت روي ميز به اين معناست كه امريكا و اروپا اميد خود را براي احياي كامل برجام از دست دادهاند و به دنبال اجرايي كردن ايده تعهد كمتر در برابر تعهد كمتر با تهران هستند. با اين همه درك اينكه چرا ايران از اين ايده استقبال نميكند، عجيب نيست. در ايران توافق موقت يعني بازگشت گام به گام دوطرف به اجراي تعهداتشان آن هم در شرايطي كه پايان اين مسير روشن نيست و همين ابهام ميتواند ميزان بهرهبرداري اقتصادي ايران از كنار گذاشتن بخشهاي مهمي از توانمندي هستهاي فراتر از برجام اين كشور را كم و كمتر كند. البته ايده توافق موقت طرفداراني هم دارد كه سود و زيان اين راهحل را در دو كفه ترازو گذاشته و ادعا ميكنند كه با توافق موقت حداقل دو طرف از شرايط پرتنش فعلي دورتر ميشوند. به عنوان مثال كلسي داونپارت، كارشناس ارشد منع اشاعه پيش از اين درباره ايده توافق موقت گفته بود: طبيعتا احياي كامل برجام بهترين گزينه است، اما اگر مذاكرات پرفراز و نشيب باشد و ايران هم به توسعه برنامه هستهاي خود ادامه بدهد، توافق موقت ميتواند شرايط را تا حدودي باثبات كرده و فضاي لازم براي تداوم تلاش براي احياي برجام يا توافقي وسيعتر را فراهم كند. نيكولاس ميلر، كارشناس ارشد حوزه منع اشاعه نيز در آبانماه 1400 ايده توافق موقت را مثبت ارزيابي كرده و ضمن ابراز اميدواري براي اينكه دولت بايدن اين ايده را پيگيري كند، نوشته بود: در سايه توافق موقت، بهرغم خريد زمان براي ادامه گفتوگوهاي اصلي، آزاد شدن بخشي از اموال ايران در ازاي برخي گامهاي هستهاي از سوي تهران ميتواند همان حسننيت مدنظر تهران باشد. برخي منابع آگاه به مذاكرات براي احياي برجام ميگويند گمانهزنيها درباره جايگزين برجام همواره در چندماه اخير در جريان بوده، اما امروز نميتوان ادعا كرد كه ايده توافق موقت به شكل يك طرح مشخص روي ميز قرار گرفته است. روز گذشته ساعاتي پس از انتشار اين خبر در پايگاه آكسيوس، نشريه اخبار و تحليلها متعلق به معاونت سياسي نمايندگي وليفقيه در سپاه پاسداران در شماره روز خود با اشاره به اين خبر آن را خبرسازي دانست. به گزارش اعتمادآنلاين، نشريه روزانه سپاه پاسداران در اين باره نوشته: «اين نشريه مدعي شد دولت بايدن در هفتههاي گذشته با مقامهاي صهيونيست و اروپايي درباره توافق موقت با ايران رايزني كرده است. طبق اين گزارش، توافق مدنظر كاخ سفيد شامل رفع برخي تحريمها در ازاي توقف بخشهايي از برنامه هستهاي ايران خواهد بود. اما بلافاصله اين پايگاه در متني ديگر اعلام كرد ايران طرح توافق موقت بايدن را رد كرد. اين خبرسازيها را دقيقا بايد طرحي براي مقصرنمايي ايران در مذاكرات پيش روي احتمالي دانست كه غربيها از امروز آن را كليد زدهاند».به گزارش «اعتماد» در حالي كه حسين اميرعبداللهيان، وزير خارجه ايران بارها در پاسخ به پرسشهاي متفاوت درباره رويكرد ايران به مذاكرات احياي برجام از آمادگي تهران براي برداشتن گام نهايي سخن گفته به نظر ميرسد كه طرف مقابل ترجيح ميدهد با اصرار بر مهيا نبودن فضا براي احياي برجام و پيشبرد ايده توافق موقت، مهمترين اهرم فشار ايران در مذاكرات را كه توسعه برنامه هستهاي ايران است از تهران بگيرد. توافق موقت عملا با توجه به گستردگي تحريمهاي اعمال شده عليه ايران و فضاي ناامني كه پيرامون كار تجاري با تهران و سرمايهگذاري در كشور ايجاد شده نميتواند ماحصل قابل توجهي را در مقايسه با احياي كامل برجام و عاديسازي رابطه تجاري، اقتصادي و بانكي ايران با جامعه جهاني متوجه تهران كند.
علی ماجدی در این روزنامه نوشت: شنيدههايي كه در مورد پيشنهاد توافق موقت وجود دارد در حالي بيان ميشود كه ايران اعلام كرده است آمادگي دارد تا به برجام بازگردد. اين پيشنهاد در واقع خواست امريكاييها است كه ميگويند فعلا قصد ندارند به برجام برگردند و به جاي آن تلاش ميكنند تا توافق موقتي را ارايه دهند. سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران نياز به يك تحول جدي دارد. طليعه اين تحول هم با توافق با عربستان سعودي اتفاق افتاده است. بدون ترديد، آشتي با عربستان يك گام مثبت در راستاي بهبود وضعيت سياست خارجي كشور است. رابطه با عربستان به دلايل مختلف يك گام مهم محسوب ميشود كه اميدوارم بتواند به نتيجه برسد. اگر توافق با عربستان را به عنوان يك طليعه براي تحول سياست خارجي كشور ببينيم، مطمئنا يكي از مسائلي كه در پي آن از اهميت بالايي برخوردار است، مساله برجام است. با توجه به سخنرانيهاي رهبر انقلاب هم در مورد برجام و هم در مورد اشاراتي كه در مورد اروپاييها داشتند، ميتوان در مورد حل و فصل مساله برجام تصميمگيري كرد. در مورد آنچه از آن با توافق موقت ياد ميشود، نميتوان پيش از مطالعه دقيق جزييات احتمالي نظر قطعي داد. بايد بدانيم كه چه شرايطي در اين توافق پيشبيني شده است و موقت به معناي چه مدت است؟ شش ماهه است؟ قرار است بعد از پايان مدت اين توافق سراغ برجام برويم؟ توافق تمديد ميشود؟ تا زماني كه محتواي اين توافق منتشر نشود نميتوان آن را ارزيابي كرد. اما به اعتقاد من همين كه اين قضايا مطرح ميشود و شاهد تغيير و تحولهايي در سياست خارجي كشور هستيم، به نظر من ميتواند گام به جلو محسوب شود. اگر سياست خارجي به جايي برسد كه بتواند به رفع تحريمها كمك كند و در بهبود مسائل اقتصادي كشور كارساز شود، به نظرم رويكرد موثر و مطلوبي است. رفع تحريمها و پذيرش شرايط FATF دو گام مهم و اساسي است كه بايد دستگاه سياست خارجي كشور به دنبال اجراي آن برود. اگر انجام توافق موقت به معناي كنار گذاشتن كامل برجام باشد، بايد با ترديد و تامل به آن نگاه كرد، اما اگر چنين توافقي به معناي پيشزمينه احياي برجام باشد، ميتوان با ديد مثبت به آن نگريست. برجام يك دستاورد براي ما بود و اگر اين توافق موقت مقدمهاي براي بازگشت به برجام باشد، حتما ميتواند يك اتفاق مثبت باشد. اگر بخواهيم گشايش بيشتري در سياست خارجي داشته باشيم، مذاكره مستقيم با اروپا و امريكا به خصوص اگر در راستاي احياي برجام باشد، ضروري است. قطعا مذاكره مستقيم با امريكا راه بسيار موثري براي ارزيابي شرايط برجام و تسهيل بازگشت به اين توافق است. از مذاكره نبايد ترسيد. در مذاكرات ديپلماتيك بدترين حالت اين است كه مذاكرهكنندگان به نتيجه نميرسند، مگر اينكه حاكميت به مذاكرهكنندگانش اعتماد نداشته باشد كه اين يك مساله كاملا متفاوت است. مذاكره كردن در سياست خارجي يك ابزار كاملا شناخته شده است كه ممكن است به نتيجه برسد يا نرسد. بهتر است كه ايران براي منافع ملي خودش با طرف امريكايي پاي ميز مذاكره بنشيند. ممكن است به نتيجه برسد يا نرسد.
عبدالرضا فرجی راد نوشت: خبري كه در مورد پيشنهاد توافق موقت هستهاي از سوي يك رسانه امريكايي منتشر شده، نشان ميدهد كه زمينههاي چنين پيشنهادي از ماههاي قبل آغاز شده است. در همين خبر آمده كه ايران اين پيشنهاد را رد كرده است. روز گذشته هم امريكاييها گفتند كه بخشهايي از خبري كه اكسيوس منتشر كرده است دروغ است، هر چند كه كل خبر را منكر نشدند. قطعا اين خبر بدون مبنا نيست و امريكاييها هم كلا آن را رد نكردهاند. واقعيت اين است كه با توجه به تحولات استراتژيكي كه رخ داده است، چه امريكا و چه حتي اروپا به اندازه گذشته براي نهايي كردن برجام تمايل ندارند. تحول اصلي كه در اين زمينه موثر بوده است، مساله همكاريهاي نظامي و دفاعي ايران و روسيه است. اين موضوع براي كشورهاي اروپايي و امريكا خيلي مهم بود. تا حالا ايران و روسيه با هم دوست و همسايه بودند و مشكلي براي غرب ايجاد نميكرد، اما در حال حاضر غربيها احساس ميكنند كه تبادلات نظامي و دفاعي ايران و روسيه به مرحلهاي رسيده است كه هم امنيت اروپا را تهديد ميكند و هم در مقابل ناتو قرار ميگيرد. به همين دليل غربيها قصد ندارند در اين مقطع با احياي برجام امتيازي در اختيار ايران قرار دهند. در واقع شرط كنوني غربيها براي احياي برجام، بازگشت شرايط روابط ايران و روسيه به حالت عادي است.
امريكا در حال حاضر به سمت Plan B يا برنامه جايگزين خود رفته است. قبل از آغاز اجراي Plan B امريكاييها فشارهايي را عليه ايران آغاز كردند، به امارات متحده عربي، چين و به ويژه عراق فشارهايي را وارد كردند تا جلوي ورود ارز از عراق و امارات به ايران را بگيرند و چينيها سرمايهگذاري كلاني در ايران انجام ندهند. امريكا وارد گفتوگوها با اين كشورها شده است تا به ايران فشار وارد كنند تا نهايتا ايران Plan B را بپذيرد. Plan B امريكا اين است كه ایران غنيسازي را از ۶۰ درصد كمتر كند و در مقابل امريكاييها تعدادي از تحريمها را معلق كنند. كاهش تحريمها ميتواند شامل افزايش فروش نفت ايران باشد يا منجر به آزادي پولهاي مسدودشده ايران نزد كره جنوبي شود. در خبرها آمده است كه ايران اين پيشنهاد را نپذيرفته است. ايران همچنان به احياي برجام اصرار دارد و البته بايد توجه داشت وقتي از احياي برجام سخن ميگوييم، ايران بايد براي بهرهمندي از منافع آن شرايط FATF را هم بپذيرد. من معتقدم كه اگر ايران و امريكا مستقيما با يكديگر مذاكراتي را آغاز كنند، شايد بتوانند به نوعي با هم به توافق برسند. البته اين مذاكرات نبايد علني و تبليغاتي باشد. امريكاييها نگرانيهايي در مورد همكاريهاي نظامي ايران و روسيه دارند. برداشت آنها اين است كه روسيه سلاحهايي را در اختيار ايران قرار ميدهد كه توازن منطقهاي را به هم ميزند. در نتيجه اگر مذاكرات دو طرف در اتاقهاي در بسته انجام شود، ميشود بده بستانهايي انجام شود. اين نوع مذاكرات صفر و صد ندارد، قرار نيست كه رابطه ايران و روسيه كاملا قطع شود، اما اين امكان وجود دارد كه نگرانيها را رفع كرد. در مذاكرات رودررو ميتوان تاحدي نگرانيهاي طرف امريكايي را برطرف كرد، به ويژه در شرايطي كه ايران هم در منطقه با عربستان سعودي روابط خود را بهبود دادهاند، امكان توافق با امريكا بهبود پيدا كرده است. به اعتقاد من مذاكرات رودررو و بدهبستان در اتاقهاي در بسته خيلي موثرتر از اين است كه كشورهايي مانند عمان، امارات متحده عربي و قطر هر از چندگاهي پيامي ببرند و بياورند. با واسطه نميتوان به نتيجه درستي رسيد و معتقدم كه مذاكرات مستقيم با امريكا نتيجه مطلوبتري در پي خواهد داشت.
حسن بهشتی پور در اعتماد نوشت: خبرهايي كه در مورد پيشنهاد امريكا در خصوص توافق موقت منتشر ميشود، بدون آگاهي كامل از جزييات اين پيشنهاد، چندان قابل تحليل نيست. مادامي كه طرح را مطالعه نكنيم و دقيقا متوجه نشويم كه چه چيزي قرار است بر اثر اين طرح رد و بدل شود، نميتوان به درستي در مورد منافع يا مضرات آن اظهارنظر كرد. براي مثال گفته شده است كه ايران غنيسازي ۶۰ درصدي اورانيوم را متوقف كند و در مقابل امريكاييها هم بخشي از داراييهاي ايران را آزاد كنند كه به نظر ميرسد ۷ ميليارد دلار دارايي مسدود شده ايران در كره جنوبي مدنظر باشد. به صورت كلي ميتوان دو رويكرد نسبت به چنين پيشنهادي داشت. رويكرد نخست اين است كه اگر واقعا بخشي از تحريمهاي اساسي ايران مثل فروش نفت و تحريم بانك مركزي برداشته شود، ولو اينكه به صورت موقت و تعليق باشد، كمكي به اقتصاد ايران ميشود و بايد از چنين پيشنهادي استقبال كرد. اما رويكرد دوم اين است كه معتقد است اصولا اقتصاد ايران با توافق موقت سامان نميگيرد، چراكه سرمايهگذاران به توافق موقت بها نميدهند، بلكه بايد توافق همهجانبهاي به دست بيايد تا سرمايهگذاري اطمينان داشته باشد كه دستكم در ۴-۵ سال پيشرو با مشكل اساسي مواجه نخواهد شد. سرمايهگذار ديدگاه بلندمدت و آيندهنگرانه دارد و نميتواند بر اساس شرايط موقت و ناپايدار اقدام كند. در اين رويكرد دوم نبايد از چنين طرحي استقبال كرد و بايد به اين فكر بود كه ببينيم چگونه ميتوان به يك توافق همهجانبه و پايدار و بلندمدت براي حل و فصل مساله تحريمها رسيد كه براي ايران نواقص و كمبودهاي برجام را نداشته باشد و در عين حال مزاياي برجام را دربر بگيرد.
در مورد توافق احتمالي با غرب در مورد پرونده هستهاي ايران، چيزي كه چندان اهميت ندارد، اسم توافق است. برجام يا توافق رفع تحريمها يا هر اسم جديدي كه براي آن انتخاب شود، زياد مهم نيست. مهم محتواي توافق است. در حال حاضر آنگونه كه ميتوان از عملكرد دولت سيزدهم برداشت كرد نه دولت سيزدهم چندان تمايلي به احياي برجام دارد و نه طرف امريكايي برجام ۲۰۱۵ را ميپسندد و چيزي فراتر از برجام يا به قولي برجام پلاس ميخواهند. در طرف ايران هم افرادي كه مسووليت مذاكرات را بر عهده دارند، مدتها مبلغ اين بودند كه برجام توافقي ناقص است و اسم مذاكرات خودشان را مذاكرات براي رفع تحريمها گذاشتهاند. من معتقدم كه اسمها چندان اهميتي ندارند، بلكه نتيجه مهم است. بايد يك تعيين تكليف اساسي و پايدار در مورد پرونده هستهاي ايران و مناسبات بينالمللي اقتصادي و تجاري ايران انجام شود. توافق موقت نميتواند اقتصاد ايران را سامان دهد. چنين توافقي ميتواند به شكل يك داروي مسكن عمل كند، اما نميتواند مشكل را اساسا حل كند . كساني كه به رويكرد نخست معتقد هستند، ميگويند كه با توافق موقت ممكن است اقتصاد ايران بتواند يك تنفس انجام دهد و پس از آن با ساماندهي جديد تحريمها كم اثرتر شوند. اما رويكرد دوم معتقد است كه بايد به يك توافق همهجانبه و پايدار رسيد تا بتوانيم سرمايهگذاري خارجي و برنامههاي همكاري بلندمدت اقتصادي با كشورهاي خارجي انجام دهیم . رسيدن به يك توافق پايدار و بلندمدت، بدون مذاكره مستقيم با امريكا امكانپذير نيست. من همواره تاكيد كردهام كه مذاكره مستقيم با امريكا ضروري است. در چند سال گذشته هم به ما ثابت شده است كه اروپاييها عملا به تنهايي كاري پيش نميبرند و جز اينكه مسير توافق طولانيتر بشود، هيچ اثري نداشتهاند. بهترين و منطقيترين راه اين است كه ما مستقيما با خود امريكا وارد مذاكره شويم كه هم توان هستهاي خودمان را بالا ببريم و هم توان اقتصادي.
انتهای پیام