از راپل علیه دیش ماهواره تا برخورد ضربتی با بی حجابی | فردین علیخواه
فردین علیخواه (جامعهشناس) در عصر ایران نوشت: -به عکس زیر نگاه کنید. حدود سال 1390 است. طرح ضربتی جمعآوری دیشهای ماهواره در حال اجراست. تکاوری با راپل از پشتِ بام یک ساختمان مسکونی خودش را به بالکن آپارتمانی رسانده است و در حال معدوم کردن دیش ماهواره و سپس پرتاب آن به حیاط ساختمان است. در آن روزها، فرمانده محترم نیروی انتظامی مدام با رسانههای جمعی مصاحبه میکند و پافشاری؛ که پلیس به هیچوجه از این اقدام عقبنشینی نخواهد کرد.
همان زمان پژوهشگران اجتماعی و فرهنگی، روزنامهنگاران، دیندارانِ اصیل این سرزمین تذکر دادند، نصیحت کردند، نهی از منکر کردند که مردم، محترماند. بالا رفتن از ساختمان مردم شهر و استفاده از راپل برای دسترسی به بالکنها و پنجرۀ خانههای آنان و بعد، لگد زدن به دیش و متلاشی کردن آن در مقابل چشمان بهتزدۀ کودکان، و در مقابل نگاه هراسان سالمندان که در خانۀ امن خود به دنبال آرامش و آسایشاند در شأن مردمان هیچ سرزمینی نیست. با این اقدام، پلیس تنها به شهرت و وجهۀ اجتماعی خود صدمه خواهد زد.
افسوس، که آن زمان گوش شنوایی پیدا نشد. همان هنگام البته، پژوهشگران اجتماعی بارها و بارها بدون ذرهای محافظهکاری گفتند که بیتردید، سرنوشت این شکل از مواجهه با تحولات فرهنگی جامعه و انتخاب شهروندان، جز شکست نخواهد بود. با جستجوی اندکی در اینترنت، هم میتوان عکسهای بیشتری از این اقدام دید و هم به نوشتههای دلسوزان دست یافت.
اکنون سال 1402 است. نیروی انتظامی با انبوه دیشهای ماهواره در گوشهگوشۀ شهرها و روستاها کاری ندارد و برای جمعآوری آنها اقدامی نمیکند. پرسش آن است که چرا اقدامی نمیکند؟ در سال 1390، برای اجرای طرح ضربتی برخورد با دیشهای ماهوارهای اقدام کرد، آن هم در شکلی خشن، و برای توجیه اقدام خود به قانونی استناد کرد که هفده سال پیش یعنی در سال 1373 با عنوان «قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره» به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیده بود.
جالب آنکه قانون یادشده هماکنون نیز همچنان به قوت خود باقی است و به طور رسمی منسوخ نشده است ولی چرا نیروی انتظامی با وجود الزام قانونی، دیگر بر اجرای آن پافشاری نمیکند؟ اصلا چرا سایر نهادهای حاکمیت دیگر با دیشهای ماهواره کاری ندارند؟ مگر قانون نیست؟ مگر قانون نباید اجرا شود؟ چرا حاکمان از شهروندان نمیخواهند که «همسایۀ دیشدار» خود را به پلیس لو دهند؟
میتوان حدس زد چرا. حداقل یکی از دلایلش آن است که در عمل اجرای این قانون را بیاثر میدانند. قانون هست ولی مجری قانون به این نتیجه رسیده است که به دلایل مختلف اجرای آن «شدنی»، و به «مصلحت» نیست. همانطور که گفتم در همان روزها، در سال 1390، پژوهشگران اجتماعی، و روزنامهنگاران همین وضعیت امروز در خصوص ماهواره را دقیقا پیشبینی کردند و با قلم و بیان صریح خود به حاکمیت تذکر دادند که «نکن» چون«شدنی و به صلاح نیست» ولی افسوس که حاکمیت گوش نکرد و علاوه بر صدمه دیدن اعصاب و روان شهروندان، سرمایه اجتماعی خود را نیز ذره ذره نابود کرد.
ولی آیا آن اقدام اثری هم داشت؟ نه. به هیچ وجه. استفاده از راپل هم کمکی به کاهش استقبال شهروندان از تماشای شبکههای ماهوارهای نکرد و در سالهای پس از آن، جامعه مسیر خودش را طی کرد.
اکنون سال 1402 است. سیاستِ رسمی دوباره سختگیری در حوزه فرهنگ را آغاز کرده است. «سیاست پلمب» به شکلی فراگیر در حال اجراست. فرمانده محترم نیروی انتظامی از برخورد ضربتی با پوشش ناهمخوان با حجابِ رسمی مورد حمایت حاکمیت خبر دادهاند. طی هفتههای گذشته پژوهشگران اجتماعی و فرهنگی، دینداران اصیل و روزنامهنگاران با صراحت به حاکمیت تذکر دادند که سرنوشتی جز شکست در انتظار چنین برخوردها و چنین خطمشیهایی نیست. جامعه ایرانی عوض شده است و دیگر با چشمانی بیحالت به رویدادهای پیرامونش نگاه نمیکند.
عرصه فرهنگ عرصه گفتگو و اقناع جمعی است. در صورت تحقق نیافتن اقناع جمعی بر سر موضوعی، عرصه فرهنگ عرصه مدارا و تساهل نیز هست. همیشه همه اعضای یک جامعه در خصوص ارزشها و مؤلفه های فرهنگی اقناع نمی شوند و یا به توافق نمی رسند. این طبیعی است.
در این صورت آنان باید دگرپذیری(و نه دگرستیزی) را بیاموزند که این خود، فضیلتی اخلاقی است و می تواند عرصهای جدید برای توافق عام در بین شهروندان باشد: «ما یاد میگیریم که به تفاوتهای همدیگر احترام بگذاریم». همۀ اینها البته زمانی رخ میدهد که نخست حاکمیت خود را پایبند به چنین ارزشهایی نشان دهد.
فقط برای ثبت شدن در جایی میگویم. به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی یقین دارم که سرنوشت قانون دیشهای ماهواره در انتظار الزام های سختگیرانهای است که این روزها اعلام میکنند میخواهند درباره شیوه لباس پوشیدن متفاوت بخشی از زنان این سرزمین اجرا کنند. نمیدانم چه زمانی، ولی بیتردید روزی در یادداشتی خواهم نوشت که «ملاحظه کردید سختگیری در عرصه فرهنگ نتیجۀ عکس میدهد». ماهیت فرهنگ ماهیتی گفتگویی، و نه زورگویی است.
شوربختانه اشتباه در حکمرانی هیچ وقت در این کشور ما تمامی ندارد. ما مدام از اشتباه قبلی به اشتباه بعدی پرتاب میشویم. ما نمونۀ تیپیک جوامعی هستیم که با وجود آنکه موزه عبرت میسازیم ولی خود هیچ وقت عبرت نمیگیریم.
انتهای پیام
ورود به مانزل اون هم توسط طناب و از طریق تراس خونه کاملا غیر قانونی هست..مطمعنا ما تو شهرستان اگه باشه از همون بالا پرتش میکنیم پایین تا یاد بگیره .چون ناموسمون تو خونه هطت ..با کدوم مجوز وارد منازل میشن..از نجابت مردم شهرهای بزرگ سواستفاده میکنند..تو شهرستان با داس وتبر پرتش میکنیم پایین که یاد بگیرن باید اجازه بگیرن..چون حزب الهی هستن نباید هر کاری دلشون خواست انجام بدن
زورگویی در مسایل فرهنگی هیچ نتیجه ای ندارد و قطعا محکوم به شکست است. استالین (رهبر دوم شوروی)، که از قضا رشد صنعتی را در این کشور رقم زد، همه مخالفانش را قلع و قمع می کرد ولی همین که مرد، جریانی علیه او شورید و نهایتا شوروی متلاشی شد! مسوولان ما موزه عبرت می سازند ولی خود عبرت نمی گیرند!!
ما رو یاد چی میندازه این اقدامات یکم فکر کنم…
یک مادر و دختری توی کوچه ما کشف حجاب کردن البته قبلش هم حجابی نداشتن ولی دیروز دختره ۳ تا مرد آورد خونه مادرش هم اومد دم در نگاهی توی کوچه انداخت بعد با یکی از مردها سوار ماشین شد دخترش هم با دو تا م د رفتن زیر رمین من میخوام به پلیس معرفیش کنم آخه امروز صبح اومده مادره در خونه ما میگفت شوهرت بیاد شیر دستشویی ما رو نگاه کنه گفتم شوهرم بلد نیست گفت بهش یاد میدیم. به همین پررویی من تمام تنم میلرزید از نحوه برخورد دش .
هرکه به حریم دیگران تجاوز کند محترم نیست
همین زنان و دختران که خواهران من و شماست در ایران اسلامی و دارند از موضوع حجاب انتقاد می کنند بدانیم بعد از ۲۰ سال فرزندان غیوری به این سرزمین تحویل خواهند داد . سوال اینجانست در ان سال ها این فرزندان طرفدار مادران تغییر خواه خود خواهند بود یا طرفدار دیگران! چه بخواهیم چه نخواهیم نسل جدیدی از درون استبداد دوران اقای هاشمی زایش کرد و در دو خرداد سقط شد ولی زایش مجدد با نیروی زیاد رخداد ! بهتر است موضوع حجاب از دست پلیس و قوه قهریه گرفته شود چرا که روند اجتماعی تغییرات را نهادینه کرده و تقابل ذهنی و عینی را در جامعه بوجود خواهد اورد .
شرم باد بر کسانیکه ترویج اباحه گری و کشف حجاب می کنن ، غریت نداشته ات ببینه که دیگر به کشف لباس و دامن رسیده نتیجه تعطیلی گشت ارشاد برای دختران و زنان کمبود دیده شدن در راستای اهداف رسانه های اون ور آبی و در امتداد کاغتشاشات برای ضربه زدن به نظام اینبار با فتنه کشف حجاب
احسنت ، در شهر اگر کس است
یک حرف بس است
آخه ….به شقیقه چه ربطی داره !؟چرا قیاس مع الفارق می کنی!؟ چقدر مقایسه مع الفارقشون هم شبیه رسانه های معاند اون ور آبیه، جناب آی کیو ویدیو در چهارچوب حریم خانه و چهاردیواری بود دیش در پشت بام بود گاهی مقابله میشد ولی در معرض دید عموم و معابر و جلوی انظار عمومی و ملت انقلابی و مومنان و خانواده های شهدا نبود ولی کشف حجاب و بی حجابی در معابر عمومی و جلوی اظار عمومیه یه فعل حرام هم شرعی هم سیاسی هم بعد اغتشاشات با نافرمانی که درصدد ضربه به نظام شد جنبه امنیتی پیدا کرده ودیگر مثل قبل اغتشاشات جنبه منکراتی فرهنگی از آن زدوده شده، ۷ ماه دل مومنین کشور اسلامی خون شد از این فتنه کشف حجاب ، چطور تا ۷ماه قبل بدحجاب رو می گرفتند ولی اکنون بخاطر مصلحت و مماشات حتی بی حجاب در ملاعام بازداشت نمی شود!؟ صبر مومنان و خانواده شده یه گنجایشی داره دیگه به کشف مانتو و دامن رسیده واقعا چرا به بی عفتیدامن می زنید ، حجاب اسلامی بیرق و فونداسیون این نظام مقدسه
حرف حساب
در صورتیکه فروش مواد مخدر ومشروب وفساد جنسی در محله زندگی جنابعالی رواج داشت بازهم باید قانون نادید گرفته شود.چقدر فکر کردی این مقاله سرتاپا بهانه رو بنویسی یعنی جز غر ولند کردن راه دیگری نداشتید نشان بدهید.این موارد نوشته شده رو که همه میدونن
خیر دلیلش دولت بی لیاقت روحانی است که دغدغه ای برای این کار و حتی کارهای اصلی دولت همد نداشت. دولت اعتدال هدفش رواج فساد و بی بند و باری و بی اعتمادی مردم به نظام بود و ماهواره ابزار بسیار خوبی برای این کار بود، پس چرا باید آن را جمع آوری می کرد؟؟؟!
اون کسی هم که ماهواره در منزل داره هم داره نقض قانون میکنه، باید باهاشون برخورد بشه
اگه اون طرح ماهواره جمع کردن هم هوشمند انجام میشد جواب میداد ، مثال واضحش همین قوانین راهنمایی رانندگی ، خدا واکیلی چقدر رصد دقیق پلیس توی رانندگی مون تاثیر داشته ؟ بابا ۹۹ درصدمون کمربند نمی بستیم ، الان از تو پارکینگ می بندیم ؛ خدا پدر سردار رادان باغیرت رو بیامرزه ، الان که همه غلاف کردن یه تنه بار رو دوششه ، پرچم اصفهان بالاست
بسیار زیبا نوشتید.