دستکاری در تالاب شادگان به نام اشتغالزایی
روزنامه پیام ما نوشت: تعرضهای متعدد به محدوده و حریم تالاب بینالمللی شادگان در استان خوزستان، موجب شد تا تنی چند از فعالان حوزه محیط زیست و مردم شهرستان شادگان در نامههای جداگانه به رئیس سازمان محیط زیست کشور و همچنین استاندار خوزستان، از حمایت غیرقانونی برخی مسئولین محلی و استانی برای تجاوز، تصرف غیرقانونی و تخریب گسترۀ وسیعی از اراضی محدوده و حریم تالاب بینالمللی شادگان گلایه کنند.
تالاب شادگان با وسعتی بالغ بر ۴۰۰ هزار هکتار نه تنها جزء ذخایر ارزشمند طبیعی کشور میباشد که به دلیل اینکه زیستگاه و مرکز زادآوری پرندگان و بسیاری از گونههای آبزیان است، یکی از نواحی زایا در حاشیۀ خلیجفارس محسوب میشود.
با وجود همه اهمیتی که تالاب بینالمللی شادگان دارد، جرمهایی نظیر تعرضهای متعدد به محدوده و حریم تالاب شادگان با اجرای طرحهای متعدد و ناهمگون با زیستبوم بهطور مستمر در حال وقوع است.
این درحالیاست که در روزهای گذشته عدهای توسط یک دستگاه بیل مکانیکی در محدودۀ مابین تالاب شادگان و «خور دورق» با مشخصات معین و معلوم، اقدام به تجاوز، تصرف، تغییر کاربری و تخریبهای غیرقانونی اراضی محدودۀ تالاب شادگان کردهاند. این اراضی دارای حدود و ثغور معین هستند و بهرهبرداری از آن واجد ممنوعیتها و محدودیتهای خاصی است. خاکبرداری و خاکریزی و تسطیح در محل با کامیون و گریدر یکی از تحرکات مخرب در بستر تالاب شادگان است!
در کنار توسعۀ فولاد شادگان که در حریم تالاب است، ایجاد پتروپالایش ملل به یکی از دردسرهای جدید تالاب شادگان شده است. پروژهای که بیمحابا و بدون داشتن مجوزهای لازم و صرفاً براساس برخی روابط و با استفاده از تعطیلات در مناسبتهای گوناگون اقدام به ایجاد برخی زیرساختها میکنند.
باید با عنایت به قوانین و مقررات و قواعد حقوقی داخلی و بینالمللی ناظر به حفاظت و صیانت از تالابها از جمله ماده واحدۀ الحاق ایران به کنوانسیون مربوط به تالابهای مهم بینالمللی بهخصوص تالابهای زیستگاه پرندگان آبزی، باید نسبت به رفع و جلوگیری از تصرف، تخریب و بهرهبرداری غیرقانونی از عرصۀ حریم و محدودۀ تالاب شادگان و برخورد قانونی و تعقیب و مجازات آمران، عاملان و اشخاص حقیقی و حقوقیای که در وقوع جرم مؤثر بودهاند، اقدامات لازم صورت بگیرد.
در بررسیهای متعددی که انجام دادم نقض حریمها علاوهبر اینکه موجب صدمهزدن به تالاب میشود، بهموجب برخی پسابها و شورابهها، جنس رسوبات و خاک موجود در منطقه و اشباعبودن آنها از آب هیدرولوژی و آبهای سطحی و بالابودن سطح آبهای زیرزمینی، مباحث هواشناسی، دمای هوا به جهت وزش باد و تبخیر محیطی، هرگونه کاهش حریم و فاصله در نظر گرفتهشده در ابتدای احداث پروژه، سبب نقصان در فرآیند استحصال نمک و بالارفتن احتمال خطر تخریب حوضچههای استحصال نمک میشود. بنابراین، رعایت حریم دو کیلومتری برای احداث پروژهها موجب اختلال در برخی فعالیتهای قدیمی از جمله واحدهای استحصال نمک صنعتی از آب دریا میشود. اما هرگونه کاهش حریم در ابعاد زیست محیطی باتوجهبه تولید تلخابههای بیشتر و هدایت آنها به دریا، میتواند تعادل شیمیایی آب دریا در مناطق نزدیک به ساحل را بر هم بزند و باعث اختلال در زیست جانداران دریایی شود.
همانطور که پیشتر هم در رسانۀ «خوزیها» نوشتیم، همچنان تحرکات شرکت پتروپالایش یا همان «انرژی ملل» به وسعت ۸۵ هکتار در مجاورت تالاب شادگان به چشم میآید. پتروپالایش در حالی به ایجاد برخی زیر ساختها اقدام میکند که هنوز هیچ مجوز قانونیای از طرف سازمان محیط زیست دریافت نکردهاند.
این روزها نگاه سیاسی بار دیگر نابودی را به بیخ گوش این تالاب که پوشش گیاهی و جانوری قابل ملاحظهای دارد، رسانده است. پیش از این نیز در سال ۱۳۸۵ رئیس دولت وقت در اولین سفر استانی خود به خوزستان، مقدمات ساخت فولاد شادگان را فراهم کرد. موضوعی که تالاب شادگان را در کنار دیگر پروژههای عمرانی ناهمگون با طبیعت در حالت نیمهجان فرومیبرد و تیر خلاصی به تالاب شادگان شلیک محسوب میشود.
تنها توجیه نهادهای حامی این پروژه، اشتغالزایی است. درحالیکه با اجرای این طرح معیشت اقتصادی ساکنان منطقه تحتتأثیر قرار میگیرد. چراکه تالاب شادگان محل صیادی و گاومیشداری اهالی است. اما این روزها به علت تأمیننشدن حقابۀ تالاب در اثر فعالیتهای صنعتی پتروشیمی، کارخانۀ فولاد و احداث سد، این منطقه با چالشهای متعددی روبهرو شده است.
بهقول کارشناسان و برخی فعالان، «جدای از مسئلۀ معیشت اقتصادی، متولیان این پروژه طوری از اشتغالزایی یاد میکنند که گویا از اهمیت تالاب بیخبرند.» همین افراد آیا از آببری زیاد چنین صنایعی آگاهی دارند؟ پس هنوز منبع تأمین آن مشخص نیست. نکتۀ دیگر اینکه پسماندها و فاضلابهای پتروپالایش قرار است روانۀ کجا شود؟
البته این اولینباری نیست که محیط زیست کشور قربانی توسعۀ فعالیتهای انسانی میشود. اگر با این رویه پیش برود، نام تالاب شادگان در فهرست قرمز تالابهای در معرض خطر نابودی قرار میگیرد. حال با وجود این تعداد پروژۀ حلنشده و آسیبزا در تالاب شادگان، چرا باید طرح مخرب دیگری برای این منطقه تعریف شود؟ مگر ظرفیت دیگری از این تالاب باقی مانده که صرف این پالایشگاه شود؟ تالابی که به گفتۀ کارشناسان، توانایی جذب توریسم و درآمدزایی برای جامعۀ محلی را دارد و مردم این شهرستان میتوانند با استفاده از ظرفیت گردشگری شادگان درآمد خوبی کسب کنند. آنها میتوانند از مسیر گردشگری، سرمایهگذاران را برای حضور در این شهرستان ترغیب کنند.
تالاب شادگان تمام شاخصهای توسعۀ پایدار و صنایع سبز -یک تالاب بینالمللی و دو رودخانۀ کارون و جراحی- را دارد. این تالاب آنقدر ظرفیت محرومیتزدایی، ایجاد اشتغال و تولید درآمد برای ساکنان خود دارد که نیازی به توسعۀ صنایع آلاینده نیست.
ممکن است این طرح یک اشتغال زودگذر را ایجاد کند، اما تبعات سنگینی از لحاظ ایجاد هرگونه آلاینده از جمله ریزگرد، تشدید انواع بیماریها، افزایش شدت سیل، فرسایش خاک، فرونشست و رانش زمین و… بهوجود میآورد.
انتهای پیام