طباطبایی: ندای ایرانیان اصرار دارد که آقای نبوی بمانند و تغییر نکنند
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: شهاب الدین طباطبایی درمورد استعفای بهزاد نبوی از ریاست جبهه اصلاحات به مخالفت حزب ندای ایرانیان اشاره کرده و میگوید: ما در جبهه اصلاحات کمتر فردی را مثل آقای مهندس نبوی داریم که همه گروهها و شخصیتهای سیاسی روی ایشان اجماع داشته باشند. اگر فرد دیگری انتخاب شود ممکن است نتواند این یکپارچگی را حفظ کند. برای همین در ندای ایرانیان ما اصرار داریم که آقای نبوی بمانند و تغییر نکنند.
طباطبایی در بخش پایانی گفتوگوی خود با انصاف نیوز، غیر از تغییرات در جبهه اصلاحات و موانع تحزب در ایران به مسائلی چون سال ۸۸، انتخابات 1402 و همچنین مسائل صلی کشور در این دوران پرداخته است که در ادامه میخوانید:
احمدینژاد کجای ماجراست؟/ ائتلاف اصولگرایان منتقد
انصاف نیوز: نظر شما در مورد جریان احمدینژاد چیست؟ شما نشانهای از فعالیت این جریان برای انتخابات میبینید؟
من نشانهای ندیدهام. فعلا که بخشی از این جریان، دولت را تشکیل داده اند.
انصاف نیوز: به نظر شما آیا امکان دارد تمام جریانهای منتقد حتی اصولگرایانی که منتقد شرایط موجود هستند زمان انتخابات کنار یکدیگر قرار بگیرند در قالبی مثل شورای میانهروها نه الزاما همین شورا؟ و نقشآفرینی کنند در انتخابات آینده؟
ممکن است. هر چقدر که شرایط سیاسی و اقتصادی کشور بدتر میشود، عقلای سیاسی کشور هم بیشتر به این نتیجه میرسند که حتما لازم است اصلاحات و روش دیگری را در پیش بگیرند حتی اگر اسمشان اصلاحطلب نباشد و در جبههی اصلاحات تعریف نشوند فرقی نمیکند. من به مجموعهای از عاقلین کشور امیدوارم که صادقانه و دلسوزانه وارد شوند و ترمز بعضی تندرویها را بکشند و کشور را در مسیر درستش قرار دهند.
انتخابات 1402
انصاف نیوز: در انتخابات ۱۴۰۲ رقابت اصلی بین چه جریانهایی خواهد بود؟
نمیتوان از الان پیشبینی کرد. ممکن است تندروها با کمترین رقابت و با یک مشارکت پایین با کمک شورای نگهبان پیروز انتخابات شوند. ممکن است حضور مردم همه معادلات را تغییر دهد و افراد میانهرو و عاقل در انتخابات پیروز شوند.
انصاف نیوز: البته پیش از این باید تایید صلاحیت شوند!
بله با همین فرض صحبت میکنیم. پیشفرض ما رسیدن به این سطح از تعقل است که حضور یک جریان خاص و یکدست در مجلس و دولت گرهگشا نیست.
انصاف نیوز: شما چه انتظاری از حکمرانی دارید یا چه پیشنهادی دارید که هم مردم از انتخابات استقبال کنند و هم شرایط فعلی تکرار نشود؟
مهمترین مسئلهای که همه باید یک بار برای همیشه بپذیریم این است که کشور ۸۵ میلیون شهروند دارد و این خاک و ظرفیتهایش متعلق به همه این شهروندان است. اینکه کشور را تنها متعلق به یک گروه حامی اقلیت ببیند که تمام ظرفیتها و فرصتهای کشور در اختیار آنها قرار بگیرد و دیگر شهروندان غیرخودی دیده شوند، نتییجهاش همین شکافهای عمیق امروز در کشور است که متاسفانه به راحتی ترمیم نمیشود. مطالبات و خواستههای تک تک این شهروندان ارزشمند است. اگر این پذیرفته شود به طور طبیعی سیاستها و تصمیماتی اتخاذ خواهد شد که هم به مشارکت مردم در انتخابات منجر خواهد شد و هم ایرانی واقعا قوی به پشتوانه همه این ۸۵ میلیون نفر خواهیم داشت. این قدرت تمایز ما نسبت به همه کشورهای منطقه است که هزینههای نظامی مالی به مراتب بیشتری از ما دارند. نفوذی های اصلی دشمن کسانی هستند که تنها به پشتوانه یک قشر خاص به دنبال ندیدن و حذف دیگران هستند تا هر روز بخشی از جامعه را از ساختارهای داخلی به سمت بیرون سوق دهند.
لازم است یکبار برای همیشه جلوی مناسبات حامی پرورانه گرفته شود و عقلانیت و شایسته سالاری به جای وفاداریهای ریاکارانه در اولویت قرار گیرد. اگر این اتفاق بیافتد ابزارها و نهادهایی که استقلال نهادی خود را از دست دادهاند و به ابزار قدرت گروههای تندرو تبدیل شدهاند، جایگاه قبلی خود را پیدا میکنند و اعتماد اجتماعی بازسازی میشود.
مسئلهی اصلی
انصاف نیوز: به نظر شما مسئلهی اصلی کشور در حال حاضر چیست؟
ما در کشور با یک بحران یا مسئله روبرو نیستیم. با تعدادی از مشکلات روبرو هستیم که روز به روز روی هم تلنبار میشوند. اینها حل نمیشوند فقط تا یک مدت جمع میشوند. همین حوادث سال گذشته را ببینید. کدام یک از مطالبات و اعتراضات مردم حل شد و به آن توجه شد؟ آقایان مسئول فکر میکنند وقتی حل نشده است، آیا به شکل دیگری بروز نخواهد کرد؟ بحرانهای محیط زیستی، بحرانهای اقتصادی و بحرانهای اجتماعی روز به روز در کشور عمیقتر میشود و یک جریان در کشور که از قضا دولت را هم در دست دارد، اصرار به انکار آن دارد. این مسائل به صورت زنجیرهای، مدام و مدام خود را در حوزههای مختلف نشان میدهد. به ظاهر در ایران دولت مدرن شکل گرفته است اما آنچه که ما میبینیم بازتولید مناسبات دولت سنتی در ساحتهای مختلف در کشور است.
یکی از مهمترین ابعاد آن این است که هنوز در کشور عدهای به برابری حقوق همه شهروندان باور ندارند و تمام کشور را متعلق به خود و حامیانشان میدانند و باقی شهروندان را نادیده میگیرند. در مورد عملکرد صدا و سیما در ابتدای مصاحبه گفتم. این نمونه کوچکی از بازتولید مناسبات دولت سنتی در دنیای مدرن امروز است. اینکه صدا و سیما، رسانه بخش بسیار کوچکی در جامعه شده است و اکثریت جامعه صدای خود را در آن نمیبینند.
نتیجه این می شود که ما وقتی میخواهیم در مورد مسائل کشور حرف بزنیم در مختصات مشترکی نیستیم. مثلا در صحبتهای آقای رئیسی این را بیشتر میبینید؛ آقای رئیسی از پیشرفتی میگوید که نه مردم آن را میبینند و نه نخبگان! همین که بسیاری از موضوعات هنوز برای برخی از دوستان زمینی نشده است کار را سخت میکند.
در همین چند روز گذشته ببینید احساس اغلب جامعه این است دوربینهای بی خطای دوستان، به جای آنکه خطاهای مقامات و مسئولان را رصد کند، مردم را هدف گرفته است.
انصاف نیوز: اپوزیسیون خارج از کشور را آیا خطری برای جمهوری اسلامی میدانید؟
من خطر تندروهای داخلی را از اپوزیسیون خارج از کشور بیشتر میدانم. عملکرد همین تندورهای داخلی باعث قوت گرفتن رسانههای برانداز خارج نشین شده است. شرایطی که برای کشور ایجاد شده است ایدهآل دشمنان این خاک است که تندروهای داخلی یا مستقیم و عامدانه یا ندانسته به عنوان پیاده نظام آنها عمل میکنند.
موانع تحزب در ایران
انصاف نیوز: به نظر شما برای اینکه مردم رو به فعالیت سیاسی در چارچوب و فعالیت حزبی بیاورند چه باید کرد؟
حزب پیچیدهترین و حرفهایترین کنش جمعی غیر خشونتآمیز است که بشر تجربه کرده است. اما در ایران ما نتوانستیم این تجربه را درست و کامل داشته باشیم و از جایگاه اصلی که درهمه دنیا دارد به مقامی نازل فروکاستهایم. درصد کمی از دلایل این وضعیت به خود احزاب مرتبط است. دلیل اصلی این پا نگرفتن احزاب به رویکردهای حقوقی و سیاسی مرتبط است. ما فقط در قانون، فعالیت احزاب را به رسمیت شناختهایم. اما واقعیت این است که نه تنها ابزار و لوازم آن را نپذیرفتهایم، بلکه در عمل سیاستها و روشهایی را اعمال میکنیم که هیچ حزب واقعی نتواند در ایران پا بگیرد و نقش موثری در سیاست داشته باشد.
اگر بخواهیم مردم به سمت فعالیت حزبی روی بیاورند باید در قانون انتخابات تغییرات جدی به نفع احزاب ایجاد کنیم. منظورم ایجاد رانت برای رای آوری نیست. اینکه مردم بتوانند مثل همه جای دنیا به احزاب رای دهند. لازمه این هم این است که هر حزبی بتواند کاندیداهای خودش را معرفی کند. در انتخابات مجلس دهم حزب ندای ایرانیان در شهر تهران و شهرهای بزرگ حتی یک کاندیدای تایید صلاحیت شده نداشت. تنها سه نفر از مجموع ۱۵۰ نفر عضو حزب که در سراسر کشور ثبت نام کرده بودند تایید صلاحیت شدند. به عنوان دبیرکل چطور میتوانم جوانی را که تصمیم گرفته است از درستترین و اخلاقیترین و مدرنترین شیوه وارد قدرت شود و تاثیر گذار باشد را تشویق کنم کار حزبی کند؟ کسی که سالها دورههای حزبی را گذرانده است، درجلسات مختلف توانایی مذاکره را یاد گرفته است، انتقال تجربیات مدیران بزرگ کشور در جلسات آموزشی برایش گذاشته شده است، به زمان بهره برداری که میرسد و دوست دارد این تجربیات را در انتخابات استفاده کند اساسا ردصلاحیت میشود و اجازه حضور در انتخابات را به او نمیدهیم.
در حالیکه همین فرد در خارج از حزب، بیشتر میتواند به تایید صلاحیت امیدوار باشد. این میشود که حزب کارکرد خود را از دست میدهد. مجبور میشود از افرادی حمایت کند که تواناییهای یک آدم حزبی را ندارد و این فرد هم اگر به مجلس راه پیدا کند از ابتدا به دنبال تایید صلاحیت در دوره بعدی است و وارد هزار بده بستان دیگر میشود. به طور طبیعی حزب هم نمیتواند به پایگاه اجتماعی خود پاسخگو باشد و مردم از احزابِ بیکارکرد عبور میکنند و ترجیح میدهند از روش های دیگری مطالبات خود را فریاد کنند. این اراده باید به وجود بیاید که کنشگری اصلی سیاسی از گعدههای اقتصادی و سیاسی و غیره به احزاب رسمی و شفاف منتقل شود. در جلسه اخیر دبیران کل احزاب با وزیر کشور، ایشان حرفهای معقولی درباره لزوم تقویت احزاب و آسیب شناسی رفتار دولتها نسبت به احزاب زد که امیدوارم عملیاتی شود.
آیندهی اصلاحات بدون بهزاد نبوی
انصاف نیوز: آقای نبوی از ریاست جبههی اصلاحات استعفا دادند؛ به نظر شما آیا شاهد دوران جدیدی با رویکردی متفاوت خواهیم بود؟
نقش رئیس جبهه اصلاحات حفظ یکپارچگی جریان اصلاحات است. برای رویکرد جدید باید ترکیب اعضای حقیقی تغییر کند. ما در جبهه اصلاحات کمتر فردی را مثل آقای مهندس نبوی داریم که همه گروههای و شخصیتهای سیاسی روی ایشان اجماع داشته باشند. اگر فرد دیگری انتخاب شود ممکن است نتواند این یکپارچگی را حفظ کند. برای همین در ندای ایرانیان ما اصرار داریم که آقای نبوی بمانند و در عوض ترکیب حقیقی ها تغییر کند.
در مورد ترکیب اعضای حقیقی گفتم در تلاش هستیم افرادی انتخاب شوند که بتوانند رویکردی متفاوت متناسب با تغییرات جامعه را به جبهه اصلاحات تزریق کنند. پیش از عید حزب ندای ایرانیان در مورد تثبیت افراد حقیقی فعلی مخالفت کرد و خواستار تغییر اکثر این افراد شد. در حال حاضر هم لیستی از چهرههای محترم و معتمدِ جامعه را به جبهه اصلاحات پیشنهاد دادهایم و در حال رایزنی هستیم تا این افراد جایگزینِ اعضای حقیقی فعلی شوند.
مغالطهی مسئولان
انصاف نیوز: اظهارات تازهای این چندماه گاها شنیده میشد مثلا آقای قالیباف از حکمرانی نو حرف زدند. به نظر شما آیا عزمی پشت این اظهارات وجود دارد؟
من امیدوارم عزمی وجود داشته باشد، تجربهی گذشته نشان میدهد بعضی مقامات کشور فقط با واژههای جدید بازی می کنند، اگر هم واقعا عزمی داشته باشند متاسفانه در همان مرحله اول در هزارتوی تندروها به نابودی کشیده می شود. به همین دلیل است که متاسفانه این حرفها نه جدی گرفته میشود و نه به نتیجه میرسد. تاکید میکنم از هر موضع و اقدام واقعی برای بهبود اوضاع کشور و مردم استقبال میکنیم و آماده کمک هستیم. حداقل در وضعیت موجود، فکر میکنم رئیس قوه قضائیه نسبت به بقیه مقامات کشور بیشتر تدبیر به خرج داده که البته قطعا کافی نبود و اصلا به چشمِ معترضین نیامد و متاسفانه با صدور بعضی احکام عجیب و غریب این تدبیرها هم چندان از طرف اکثر جامعه جدی نگرفته نشد.
اصلاحطلبی به رسم
انصاف نیوز: به جریاناتی اشاره کردید که به روند اصلاح در کشور کمک میکنند ولی الزاما اصلاحطلب نیستند. منظورتان کدام جریانات است؟
منظورم اشخاص بود. بسیاری جامعه شناس یا حقوقدان که در همین چند ماه نشان دادند که اتفاقا هم حرف مردم را بهتر از بعضی گروههای سیاسی شنیدهاند؛ هم بهتر میتوانند مسائل و مشکلات کشور را صورتبندی کنند و هم برای آن راهحل دارند. یکی از ایراداتی که به گروههای مختلف سیاسی وارد است همین است که در سیستم بستهی خود فعالیت می کنند و شاید کمتر هم از مردم بدانند.
اصلاحطلبان خیلی اوقات خودشان هم از خودشان راضی نیستند
انصاف نیوز: عدهای بر این باورند که اصلاحطلبان از جمهوری اسلامی گذر کردهاند. شما چه نظری دارید؟
من چنین حرفی را نشنیدهام. اتفاقا عکسش را شنیدهام. میگویند اصلاحطلبان تا کجا میخواهند خود را درون ساختار سیاسی تعریف کنند وقتی خودِ ساختار سیاسی آنان را قبول ندارد. اصلاح طلبی به همین دلیل سختتر است. اصلاح طلبی نقطه مقابل هر حرکت رادیکال و براندازانهای است. شما مورد بیمهری حاکمیت قرار میگیرید. گاهی جامعه به شما بیمهری میکند. درون انبوهی از محدودیتهای کنشگری قرار میگیرید و میدانید نباید از چارچوبهای خود خارج شوید. خیلی اوقات بیکارکرد میشوید و حتی خودتان از خودتان راضی نیستید.
1401 در قیاس با 88
انصاف نیوز: آقای طباطبایی شما تجربهی سال 88 را دارید. ارزیابیتان از قیاس نحوهی مواجهه در آن سالها با سال ۱۴۰۱ چیست؟
به نظرم مسئله اصلی در این دو رویداد، نهادهای واسطه هستند. در سال ۸۸ نقطه اصلی برخورد نهادهای واسطه و کنشگران سیاسی بودند. اما در سال ۱۴۰۱ مردم از نهادهای واسطه و نیروهای میانهرو عبور کردند و متاسفانه بیشترین برخورد مستقیما با خود مردم و جوانان شد. در سال ۸۸ اگر مردم هزینه دادند اما خیلی جاها نیروهای سیاسی توانستند سینه سپر کنند و هزینه اصلی را آنها بدهند. اما سال گذشته این طور نبود. نیروهای میانهرو در صدای بلند تندروهای دو طرف داخلی و خارجی صدایشان شنیده نمیشد. این شرایط واقعا از شرایط ۸۸ سختتر بود. جانهای عزیز زیادی از دست رفت، این همه هزینه بر کشور تحمیل شد… حتما تحمل سال ۸۸ برای من به عنوان یک کنشگر سیاسی و اصلاح طلب آسانتر بود.
انتهای پیام