خرید تور نوروزی

پاسخی به انتقادات از سخنان اخیر رهبری درباره‌ی رفراندوم

خبرگزاری اصولگرای تسنیم در در دو یادداشت به انتقادات از سخنان اخیر رهبری انقلاب پیرامون موضوع رفراندوم پاسخ داده است که متن آن در پی می‌آید:

«جنگ شناختی در میدان صفین با برافراشتن پیراهن عثمان رفراندوم

مردم در نظام جمهوری اسلامی که با حرف نو «مردم سالاری» دینی -که شاید بتوان آن را مهم‌ترین دستاورد انقلاب اسلامی دانست- از جایگاه مشخص و معتبر و مورد اعتنایی برخوردارند.

علاوه بر این، تلاش‌های فکری و عملی امامین انقلاب اسلامی برای تئوریزه کردن مردم سالاری دینی و دفاع تمام قد آنان از «جمهوریت» نظام خصوصاً در بزنگاه‌های حساسی که دشمنان داخلی و خارجی کیان نظام اسلامی را مورد تهدید قرار داده‌اند، بزرگ‌ترین سند چنین مدعایی است که صداقت نظام اسلامی را در پاسداشت و احترام به رأی و نظر مردم و فکر نوی «مردم سالاری دینی» را به خوبی نشان می دهد.

بر این اساس، انتخابات در نظام اسلامی یک فریضه قلمداد می‌شود و در سابقه پر افتخار جمهوری اسلامی شاهد بوده و هستیم که مردم با قصد قربت و به مثابه یک عبادت در آن مشارکت می‌کنند و البته همواره مشارکت حداکثری مردم در همه انتخابات صرف نظر از نتایج محتمل هر انتخاباتی مورد تأکید و توصیه و سفارش رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار داشته است.

در کنار این کارنامه درخشان نظام و رهبری، در برهه‌هایی حساس از تاریخ انقلاب اسلامی شاهد بوده‌ایم که برخی سیاسیون و جریان‌های سیاسی سوابق و خاطرات تلخی را در عدم پای بندی به رأی مردم و نتایج حاصل از انتخابات در حافظه تاریخی ملت ایران باقی گذاشته‌اند.

مروری بر عملکرد این جریان‌های سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری 1384 و 1388 که با بی‌تفاوتی از کنار رأی باورنکردنی نامزد رقیب خود گذشتند و حتی شرم‌آورانه برای مخدوش سازی رأی مردم متوسل به دسته بندی رأی مردم به رأی کیفی و رأی غیر کیفی شده و ترجیح رأی کیفی بر رأی غیرکیفی را بر خلاف همه ادعاهای دموکراسی‌طلبانه خود تئوریزه کردند نشان می‌دهد، وقتی صرف تصدی و تصاحب قدرت ملاک باشد حاضرند مقدس‌ترین ارزش‌ها را پای منافع سیاسی و حزبی خود ذبح نمایند.

شوربختانه پس از حوادث تلخ پاییز 1401 شاهد هستیم سران این جریان و متملقان و چاپلوسان آنان به انحای گوناگون و برای موضوعات ریز و درشت مسئله برگزاری رفراندوم را مطرح و حتی موضوع رفراندوم را براندازی نرم جمهوری اسلامی از طریق همه‌پرسی برای تغییر قانون اساسی عنوان کردند که طبیعی بود مورد استقبال دشمنان انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) از جمله سیاستمداران جنایت‌کار غربی و رژیم صهیونیستی قرار بگیرد که گرفت و امپریالیسم رسانه‌ای تمام قد به دفاع از آن برخاست.

در روزهای اخیر هم شاهد بودیم رئیس دولتی که باید به خاطر ناکارآمدی و خیانتی که به دلیل ناکارآمدی در طول دوران تکیه بر قدرت داشت که منجر به ضربه زدن به اعتماد عمومی و ایجاد شکاف بین دولت و ملت شد، پاسخگو باشد، با توسعه دایره رفراندوم به موضوعات ریز و درشت در عرصه سیاست داخلی، سیاست خارجی و مقولات فرهنگی عرض اندام کرد و اگر چه اکثر مردم آن را یک پز انتخاباتی قلمداد کردند اما طبیعی بود که مورد حمایت دشمنان قرار بگیرد و دستمایه‌ای برای حمله و تهاجم به نظام مظلوم اسلامی در اختیار رسانه‌های بیگانه و مواجب‌بگیر سیاستمداران غربی و صهیونیستی قرار دهد که داد.

اکنون همه این جریاناتی که نه تنها کارنامه قابل قبولی در پای‌بندی به رأی و نظر مردم ندارند بلکه آنها را لشگر قابله به دست معرفی می‌کردند با بیانات اخیر مقام معظم رهبری در جمع رمضانی دانشجویان دانشگاه‌ها در باره رفراندوم که طراحی آنان برای درگیری سازی و مشغول سازی جمهوری اسلامی را بر هم زده است فریاد «وا رفراندوما» سر داده و پیراهن عثمان را بر سر نیزه کرده‌اند که آی خلایق بیایید و ببینید که جمهوری اسلامی به شعور مردم توهین کرده‌است.

حامیان این جریان در خارج از کشور (که گناهشان را بی شک باید به پای اربابان و صاحب‌کارانشان که از آنها بهره برداری سیاسی می‌کنند نوشت) با طرح موارد همه پرسی در کشورهای غربی مدعی شده‌اند که آنها همه مسائلشان را به رفراندوم می‌گذارند و شما چرا اصل اعتقاد به نظام را به رفراندوم نمی‌گذارید؟

در پاسخ به اینان باید گفت ما همه حرف‌های شما را می‌پذیریم به یک شرط و آن شرط این است که یک نمونه حتی یک نمونه کوچک نشان دهید که در کشورهای غربی خط قرمز بودن هولوکاست را به عنوان یک موضوعی که منجر به چالش های عمیق در روابط بین‌الملل و خصوصا غرب آسیا شده است و خون‌های بسیاری از جوانان فلسطینی را به زمین ریخته است را به رفراندوم گذاشته باشند یا حتی اجازه پیشنهاد آن نه به صورت رسمی بلکه حتی توسط یک رسانه را داده باشند.

این همه مرعوبیت نسبت به غرب و این همه بزک کردن غربی ها و فرو کوفتن ایران تا کنون چه دستاوردی برایتان داشته است که این مسیر را پر شناب ادامه می‌دهید؟

واقعیت این است که برگزاری رفراندوم به عنوان یک راه کار برای تصمیم‌گیری در باره مسائل مهمی که اهمیت و ضرورت آن برای مراجعی که در قانون مشخص شده‌است، به اثبات رسیده باشد در قانون اساسی تعبیه و به رسمیت شناخته شده است لیکن جوازی برای توسعه این مسائل به مسائلی که مربوط به اصل «اسلامیت» و «جمهوریت» نظام است یا مسائلی که برای تصمیم‌سازی یا تصمیم‌گیری در باره آنها ساز و کارهای قانونی و مشخصی در قانون اساسی طراحی شده است، وجود ندارد.

آنچه رهبر معظم انقلاب اسلامی به آن اشاره کرده‌اند این است که رفراندوم باید ضرورت داشته باشد و این طور نیست که در نقاط مختلف دنیا همه مسائلشان را به رفراندوم بگذارند. ضمن این که با تعدد و تکرر رفراندوم نمی توان همیشه جامعه را در حالت دوقطبی نگه داشت آن هم کشوری که با دشمنی‌های آشکار و غیر قابل انکار مواجه است و حلقوم‌هایی با فریادهای برآمده از حقد و کینه آرزوهای براندازی آن را فریاد می‌کنند.

از این مهم تر کشور نیاز به پیشرفت دارد و نمی توان با درگیر سازی کشور از طریق رفراندوم به مقولات غیر ضروری که از اهمیت لازم برای موضوع رفراندوم قرار گرفتن برخوردار نیستند قطار پیشرفت کشور را متوقف کرد.

در پایان باید به کسانی که مدعی هستند این بیانات نشانه عبور نظام از مردم‌سالاری و توهین به مردم است گفت اولا شما دارید با دروغ‌پردازی و شبهه‌افکنی به شعور مردم توهین می‌کنید چرا که با تحریف سخن رهبری، مخالفت ایشان را که مربوط به توسعه موضوعات رفراندوم به مسائل گوناگون کشور است و طبعا موضوعات کم اهمیت و غیر اولویت‌دار کشور را در برمی‌گیرد که برای اتخاذ تصمیم در باره آنها ساز و کارهای قانونی مشخصی وجود دارد آن را به مخالفت با اصل رفراندوم و قانونی بودن آن تعبیر و تفسیر می‌کنید.

ثانیا نظامی را متهم به عبور از مردم سالاری دینی می‌کنید که در طول عمر پر برکت چهل و چند ساله خود کارنامه پر افتخاری از مردم سالاری با برگزاری تقریبا یک انتخابات در هر سال دارد.

رهبری را متهم به این امر می کنید که پرچمدار دفاع از جمهوریت نظام است و مردم در منظومه فکری و سیره عملی ایشان همواره از جایگاه معتبر و ممتازی برخوردار بوده‌اند و همواره در همه انتخابات رأی و نظر آنان از سوی ایشان مورد احترام قرار گرفته و فرصت خدمت و بیش از آن حمایت از منتخبان مردم نیز از سوی ایشان در اختیارشان قرار گرفته است.

تجربه تاریخی نشان می‌دهد دشمنان از این هیاهوها که با هدف دوقطبی سازی بین مردم و نظام و رهبری صورت گرفته است طرفی نخواهند بست و همچون بیست و دوم بهمن تاریخی شاهد انتخاباتی پر شور و تاریخی در انتهای این سال با مشارکت حداکثری توصیه شده توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی خواهیم بود.

رفراندوم؛ از قاعده‌ی دموکراسی تا قصد دیکتاتوری

نخست: آیا امکان رفراندوم در ایران به طور کلی وجود دارد؟ پاسخ حتماً بله است؛ اساساً قاعده‌ی رفراندوم در خود قانون اساسی به صورت معیّنی تعبیه شده و اگر چنین اقتضائی ایجاد شود می‌توان به آن رجوع کرد. ضمن آنکه در سابقه جمهوری اسلامی همه‌پرسی‌های بنیادی مانند رفراندوم درباره خود جمهوری اسلامی در 12 فروردین 58 و همه‌پرسی درباره قانون اساسی انجام شده است. پس جمهوری اسلامی از اصلِ همه‌پرسی نه تنها واهمه‌ای نداشته بلکه تنها انقلاب بزرگ تاریخ است که پس از پیروزی، حتی برای تعیین نوع حکومت، رفراندوم برگزار کرد.

دوم: امّا درباره رفراندوم بی‌قاعده و کاریکاتوری که بعضاً لق‌لقه‌ی زبان برخی سیاستمداران است چه؟

1- اینان علیرغم همه‌ی فریادهایشان تاکنون حتی یک بار نتوانسته‌اند به روند قانونی موجود در قانون اساسی اتّکا کنند؛ علت هم مشخص است: آنها اقلیتند اما ادای اکثریت را درمی‌آورند و از آنجا که صدایشان در بعضی رسانه‌ها بلندتر از صدای مردم معمولی است، تن صدایشان را با حقانیت خواست‌شان اشتباه می‌گیرند. اینها صدایشان بلند است اما اقبالشان در افکار عمومی کوتاه؛ لذا چون می‌دانند در اقلیتند، صدایشان را بلند و کلفت می‌کنند و نهایتاً هم این ادعا که چون به حرف من گوش نداده‌اند، پس دموکرات نیستند را سر دست می‌گیرند!

2- وقتی کار از قاعده خارج شد و هر کسی که خواست بتواند بگوید: یا درباره آنچه من می‌گویم رفراندوم بگذارید و یا دیکتاتورید، این پرسش‌ها پیش می‌آید:

اولاً: چه کسی به شما برخلاف قانون این حق را داده که برای همه تعیین تکلیف کنید؟

ثانیاً: در این فرآیند بی‌قاعده، فرض کنید عده‌ای امروز گفتند همه‌پرسی، و از قضا بعد از 6 ماه تدارک چنین اقدام دشوار و مهم و هزینه‌بری، رفراندوم هم برگزار شد. دقیقاً یک هفته بعد حالا عده‌ی دیگری هم بگویند اتفاقاً عکس آن موضوع را هم باید به همه‌پرسی بگذاریم چون معتقدیم نظر مردم عوض شده است! چه استدلالی دارید که انجام ندهید؟ در این صورت آیا کشور غیر از رفراندوم‌های خنده‌دار کار دیگری می‌تواند بکند؟ اصلاً خود همین کار انجام شدنی است؟

ثالثاً: اگر هر کس دلش خواست نسخه‌ی رفراندوم‌های پی‌درپی بپیچد، پس انتخاباتی که به طور متوسط هر ساله در کشور برگزار می‌شود چیست؟ آیا خود همین انتخابات، یک رفراندوم مستمر و باقاعده برای تعیین و تغییر شیوه‌های حکمرانی نیست؟ در همین 44 سال، مجالس و روسای جمهوری انتخاب شده‌اند که کم و بیش با یکدیگر بعضاً تا 180 درجه متفاوت اندیشیده و عمل کرده‌اند. مجلس ششم با مجلس هفتم، مجلس امروز با مجلس دور قبل، خاتمی با احمدی‌نژاد، احمدی‌نژاد با روحانی و رئیسی با روحانی به لحاظ اقدام و اندیشه چه شباهتی دارند؟ آیا هرکدام بر اساس پیامی که از انتخابات آن دور دریافت شد، شیوه و مسیر متفاوتی را اتخاذ نکردند؟ لذا اگر هر چیز محل اختلافی بخواهد با رفراندوم تعیین تکلیف شود، به معنای تعطیلی یا بلاموضوع کردن انتخابات نیست؟

سوّم: مسئله دیگر خلط میان رفراندوم با انقلاب و تغییر بنیادهای یک نظام سیاسی است؛ به صورت طبیعی هیچ نظم سیاسی بعد از استقرار، طبق قانون اساسی، اصول بنیادی خود را به همه‌پرسی نمی‌گذارد. این تغییر از ریشه، موضوعِ انقلاب است نه رفراندوم. برای مثال جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی نمی‌تواند مواردی را به رفراندوم بگذارد که به معنای نفی جمهوریت و یا رویکرد اسلامی و یا استقلال آن باشد. یعنی اگر کسی گفت رفراندوم بگذاریم و اگر مردم رأی دادند از این پس انتخابات برگزار نکنیم و یا رفراندومی برگزار کنیم که بر اساس آن نظام کشور دیگر نشانه‌های اسلامیت نداشته باشد، این هیچ نسبتی با رفراندوم ندارد.

چهارم: آنچه طی سالهای مختلف در تاریخ جمهوری اسلامی از سوی برخی آقایان به عنوان ضرورت رفراندوم گفته شده، در واقع اراده‌ی رفراندوم برای تقویت دموکراسی نیست؛ لبّ کلام آنها این است که ما اوّلاً صدای بلندتر و گردن کلفت‌تری داریم و ثانیاً حتی اگر در ظاهر ادعای دیگری داشته باشیم، اما می‌دانیم که پایگاه اجتماعی لازم برای آن مسائلی که مد نظر داریم وجود ندارد، لذا قصد دیکتاتوری خود را پشتِ نمایشِ تلاش برای رفراندوم پنهان می‌کنند.

برای اینها مسئله‌ی اصلی اعمال دیکتاتوری است؛ یک روز به واسطه‌ی اردوکشی خیابانی علیه صندوق‌های رأی و روز دیگر شوآف رفراندوم»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. نویسنده محترم، چرا این قدر دچار فرافکنی شده اید؟ چرا واژه ها را مرتب به سود خود جا به جا می کنید؟ این طور که شما می فرمایید ما یک حکومت کاملا دمکراتیک داریم و آن هایی هم که معترضند، یا باید ساکت و مطیع و فرمانبردار باشند و یا در زندان و حصر و محرمیت از همه حقوق اجتماعی و سیاسی و گرنه دیکتاتورند! عجب معادله ی پیچیده ای حل کرده اید! جناب نویسنده، دانش آموخته کدام دانشکده علوم سیاسی هستید!؟

    5
    1
  2. سلام – بجای این همه صغرا و کبرا – یک صندوق بگذار تا مردم بگویند فلان چیز ، آری یا نه ؟ والسلام. همانند اول انقلاب که همه گروه ها و احزاب و افراد و همه و همه هر چه گفتند، امام اعتنایی نکردند و گفتند، صندوق رآی – آری یا نه ؟ و مردم هم با صدای بلند گفتند آری – حالا فرزندان ما میگویند که چطور شما خودتان که هم تحصیلاتتان از ما کمتر است و هم اطلاعاتتان نسبت به دنیا کمتر از ما میباشد، صندوق گذاشتید و رآی دادید ؟ ولی به ما که رسید، دبه میکنید ؟

    2
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا