خرید تور تابستان

نشریه اصولگرا: روحانی میخواهد ضعف هایش را پنهان کند

اعتماد نوشت:

پس از سخنان سه‌شنبه شب رهبري درباره رفراندوم واكنش‌هاي زيادي در اين باره مطرح شد. شايد يكي از مهم‌ترين واكنش‌ها، مربوط شود به نشريه «اخبار و تحليل‌ها» متعلق به معاونت سياسي نمايندگي ولي‌فقيه در سپاه پاسداران. نشريه روزانه معاونت سياسي سپاه پاسداران، در واكنش به سخنان رهبري پيرامون رفراندوم، به حسن روحاني رييس‌جمهوري پيشين حمله كرده و پرسيده كه اين چهره سياسي از طرح موضوع رفراندوم، دقيقا به دنبال چيست؟ سخنان رهبري كه سه‌شنبه در ديدار با دانشجويان بيان شد، در پاسخ به يكي از حاضرين بود كه بحث رفراندوم را مطرح كرد: «مگر مسائل گوناگون كشور قابل رفراندوم است؟ مگر همه مردمي كه در رفراندوم بايد شركت كنند و شركت مي‌كنند، امكان تحليل آن مساله را دارند؟ اين چه حرفي است؟ چطور مي‌شود رفراندوم كرد، در مسائلي كه تبليغات مي‌شود كرد، از همه طرف حرف مي‌شود زد؟ اصلا يك كشور را شش ماه درگير بحث و جدل و گفت‌وگو و دوقطبي‌سازي مي‌كنند براي اينكه يك مساله‌اي رفراندوم بشود. در همه مسائل رفراندوم بكنيم؟ يعني قضايا اين‌جوري نيست كه آدم اين‌جور ساده از رويشان عبور كند».


رفراندوم نقطه عطفي در قانون اساسي است
نشريه معاونت سياسي سپاه توجه به رفراندوم در قانون اساسي را از «نقاط عطف قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران» برشمرده و تاكيد كرده كه «انقلاب اسلامي ايران تنها انقلاب جهان است كه نظام برآمده از انقلاب و قانون اساسي را به رفراندوم گذاشت.»
اين نشريه در ادامه راه رفراندوم را «مفتوح» دانسته ولي در عين حال نوشته «به نظر مي‌آيد توجه به فرامتن موضوع رفراندوم و انگيزه‌هاي آن از اهميت بيشتري برخوردار است، چون اينگونه تصور مي‌شود كه انگيزه طراحان موضوع رفراندوم طي اين سال‌ها بيشتر سياسي و منبعث از تمايلات جناحي بوده است تا اينكه بخواهند از طريق رفراندوم گره‌اي از مشكلات باز شود». در ادامه باز هم پرسيده كه «مهم‌ترين پرسشي كه در اين باره قابليت طرح دارد آن است «مسائل بسيار مهم» كشور كه هم‌اكنون از طريق عادي قابل حل نيستند چيست؟ طي سال‌هاي گذشته كدام مساله به شكلي اساسي و فراگير ذهن و روان مردم را درگير خودش كرده است؟ طبعا مسائل و مشكلات معيشتي و اقتصادي».


روحاني به دنبال چيست؟ 
پس از بخش مقدماتي اين مطلب، نشريه سپاه پاسداران حمله خود به حسن روحاني را آغاز كرده و بدون نام بردن از او، رييس‌جمهوري سابق را «آن چهره سياسي» خوانده كه «در دوره مسووليتش شديدترين مشكلات اقتصادي بر كشور تحميل شد و شاخص‌هاي اقتصادي بدترين وضعيت ممكن را تجربه» كرده است و پرسيده او «از اينكه در دوران اداره كشور توسط دولتش و حتي بعد از آن موضوع رفراندوم را مطرح مي‌كند، دقيقا به دنبال چيست؟» نشريه معاونت سياسي سپاه ادامه داده «فردي كه بر اثر سوءتدبير در اجرا، سبب شد در سال 1398 در پي تغيير قيمت بنزين در كشور فاجعه درست شود و در مرحله‌اي ديگر مردم را به بازار سرمايه دعوت مي‌كند اما مدتي بعد مردم به خاك سياه نشانده مي‌شوند، درباره چه چيزي مي‌خواست همه‌پرسي برگزار كند؟» نشريه روزانه سپاه افزوده « او بارها موضوع رفراندوم را به فضاي عمومي و رسانه‌اي كشاند، اما يك‌بار نگفت درباره چه چيزي بايد رفراندوم كرد و هيچگاه سازوكار برگزاري رفراندوم را طي نكرد! مشخص است كه چنين فردي به دنبال تبليغات و كار سياسي است و هم اينكه مي‌خواهد ضعف‌هاي خودش را پشت شعارهايي از اين دست پنهان كند.» اين نشريه پس از آنكه مشكل كشور را «اقتصادي و معيشتي» عنوان كرده، راه‌حل آن را هم «رجوع به آرای كارشناسان دلسوز، به كارگيري مديران اجرايي توانمند و گسترش روحيه انسجام بين مردم و مسوولان» دانسته است.


روحاني چه گفته بود؟
حسن روحاني رييس‌جمهوري پيشين اخيرا در ديدار نوروزي جمعي از وزيران و استانداران دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم، گفته بود: «اگر دنبال تحول هستيم اصل ۵۹ قانون اساسي را اجرا كنيم كه تصريح دارد در مسائل بسيار مهم اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي مي‌شود از راه همه‌پرسي به آراي عمومي مراجعه كرد. آنچه خواست مردم است شايد ده‌ها سوال باشد اما در يك همه‌پرسي مي‌توان از مردم خواست به سه پرسش اساسي در زمينه سياست خارجي، سياست داخلي و اقتصاد پاسخ دهند.»
پيش از اين هم روحاني در طول رياست‌جمهوري‌اش بارها بحث رفراندوم را مطرح كرده بود. شايد نخستين دفعاتي كه روحاني حرف از همه‌پرسي يا همان رفراندوم زده بود، به سال دوم رياست‌جمهوري‌اش بوده؛ سال 1393 او در جريان يك سخنراني گفته بود: «يك‌بار، سالي يك‌بار، ده سال يك‌بار، اكنون كه ۳۶ سال شده است، يك‌بار اين قانون اساسي و اين اصل قانون اساسي اجرا و عمل نشده است. قانون اساسي به ما مي‌گويد در مسائل مهم اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي به جاي اينكه قانون در مجلس تصويب شود، ماده قانوني يا برنامه مستقيم به آرای عمومي مردم و همه‌پرسي گذاشته شود. يك‌بار آن مورد مهم كه براي همه ما اهميت دارد و در زندگي ما تاثيرگذار است را از مردم مستقيم بپرسيم.» روحاني در طول 8 سال رياست‌جمهوري بارها به همه‌پرسي اشاره داشت؛ همان زمان هم كه تنها به اصل 59 قانون اساسي اشاره مي‌كرد، حملات تندي از سوي محافظه‌كاران به سمت رييس‌جمهوري مستقر روانه مي‌شد. اصل 59 قانون اساسي مي‌گويد: «در مسائل بسيار مهم اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي ممكن است اعمال قوه مقننه از راه همه‌‏پرسي و مراجعه مستقيم به آرای مردم صورت گيرد. درخواست مراجعه به آرای عمومي بايد به تصويب دوسوم مجموع نمايندگان مجلس برسد.» روحاني هم با استناد به همين اصل، بحث رفراندوم را مطرح مي‌كرد و مي‌كند. او زمستان سال 1399، در جلسه‌اي گفته بود «اصل ۵۹ قانون اساسي مي‌تواند در مقاطعي كه اختلاف نظر اساسي وجود دارد و اتفاق نظري وجود ندارد، مهم باشد. البته بايد موضوع مهمي باشد و بحث و بررسي شود و در اختيار آراي عمومي و به رفراندوم گذاشته شود. البته سازوكار اين اصل خيلي پيچيده است ولي بعد از ۴۰ سال مي‌تواند يك بار اجرا شود.» او بهار سال 1398 هم از رفراندوم گفته بود: «اصل 59 قانون اساسي، اصلي بن‌بست‌شكن است و مي‌گويد در هر زمان لازم دريچه به‌روي مردم باز است، حالا چه‌موقع بايد از اين اصل استفاده كرد يا آيا بايد قبلا استفاده مي‌كرديم، موضوعي ديگر است.» او در جريان سخنراني 22 بهمن در سال 1396 هم به اصل 59 قانون اساسي اشاره كرده بود: «قانون اساسي، بن‌بست‌ها را برداشته است و ظرفيت بزرگي دارد و اگر در موضوعي با هم بحث داريم، بايد به اصل ۵۹ (قانون اساسي) مراجعه كنيم كه طبق آن بايد به آراي مردم مراجعه كرد. اگر جناح‌ها اختلافي دارند، صندوق آرا را بياوريم و هرچه مردم گفتند عمل كنيم.»


استدلال عجيب روزنامه جوان  براي عدم برگزاري رفراندوم
روزنامه جوان نيز در شماره ديروز خود، به موضوع رفراندوم اشاره كرده و نوشته: «در ايران، اصلاح‌طلبان هرگاه در قدرت نيستند عليه كل دولت و حاكميت، رفراندوم را پيش مي‌كشند و هرگاه دولت و مجلس را به دست گرفته‌اند فقط عليه آن بخش از حاكميت كه در دست‌شان نيست يا در فقره‌هايي مي‌تواند قدرتمندتر از دولت و مجلس عمل كند، يعني نهاد رهبري و دستگاه قضا، طالب رفراندوم مي‌شوند. روساي جمهور سابق و اسبق نيز در وضعيت «خارج‌ازقدرت‌بودن» به قدرت «بامبول رفراندوم» در تحريض و اغواي افكارعمومي متوسل مي‌شوند كه بيش‌از هرچيز نشانه ضعف آنان در برانگيختگي عقلاني و ملي مردم است.» روزنامه جوان، در ادامه نوشته رفراندوم «در نظام‌هاي دموكراتيك معروف جهان، بسيار نادر است و نه در فرانسه و نه در امريكا هر صبح و شام حرف از رفراندوم نيست با آنكه مردم براي بسياري از تغييرات ملي كف خيابان هستند و هرگاه نيز حرفي بوده حساب‌شده و براي مقاصدي بوده است كه اجماع كلي درباره آن ميان نمايندگان مردم و اقبال با‌لكل ميان خود مردم وجود داشته است، مانند استقلال از قدرت‌ها يا خروج از پيمان‌هاي استعماري.» اين روزنامه حتي پا را فراتر گذاشته و به اصل رفراندوم نيز ايراداتي وارد دانسته است: «با همه اين حرف‌ها حتي اصل رفراندوم با همه ملاحظات آن مورد نقد است و ايرادات حقوقي و مردم‌سالارانه زيادي به آن مي‌توان گرفت و گرفته شده است.» اين روزنامه براي عدم برگزاري رفراندوم، استدلالي عجيب آورده است: «اگر امروز پذيرفته شود و رابطه با امريكا به رفراندوم گذاشته شود و فرداي آن روز دوباره فعالان سياسي مخالف رابطه با امريكا و گروه‌هاي دانشجويي و روزنامه‌ها خواهان رفراندوم ديگري براي قطع رابطه با امريكا شدند، چه كسي يا چه سازوكاري مي‌تواند مانع آنان شود، جز آنكه دوباره جمعه هفته بعد رفراندومي برگزار شود تا معلوم گردد كه بالاخره رابطه يا قطع رابطه!». اين در حالي است كه وقتي مثلا براي برقراري رابطه با امريكا همه‌پرسي برگزار مي‌شود، قاعدتا مخالفان هم در آن شركت مي‌كنند و آراي «نه» به آنها برمي‌گردد و برگزاري همه‌پرسي ديگري براي عدم رابطه نمي‌تواند منطقي باشد!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا