کسی به دادِ مالکین آپارتمان های ۶۵ واحدی شیراز می رسد؟ | محمدهادی جعفرپور
محمدهادی جعفرپور طی یادداشتی در خبرآنلاین نوشت:
رفع مشکلات و گرفتاری ساکنین مجموعه ی مسکونی ۶۵ واحدی شیراز(مجموعه ی فرصت شیرازی) مستلزم اراده ی جمعی مسئولان و خیرین استان فارس است
چالش ها و مشکلات ساختاری شرکت های تعاونی مسکن، موید ضرورتِ بازنگری و نظارت اساسی بر نوع فعالیت این دسته از شرکت هاست. یقینا مسئولان قوه قضائیه و سایر مدیران مرتبط با شرکت های تعاونی ، بیش از سایرین از گرفتاری ها و مشکلاتی که گریبانگیر شهروندان میشود آگاه هستند، علیرغم این امر، عجیب آنجاست که علیرغم این حجم از گرفتاری و مشکلات، هیچ ارادهای برای دفع مضرات چنین اقداماتی و ممانعت از ادامه ی فعالیت چنین شرکت هایی دیده نمی شود.
ندانمکاری مدیران چنین شرکت هایی حاصلی ندارد؛ جز به یغما رفتن سرمایهی اندک خانواده هایی که به امید خانهدار شدن چوب حراج به زندگی اشان میزنند.
چند وقتی است که در فضای مجازی و صفحاتی که اخبار و حوادث شهر شیراز و استان فارس را پوشش میدهند ،شاهد درددل وگلایه ی هموطنان عزیزی هستیم که به خیال خانهدار شدن به اعتبار نام و عنوان شرکت تعاونی ایثارگران … اعتماد کرده،کل زندگی اشان را حراج میکنند تا سقفی بالای سر نصیبشان شود و چه رویای دل انگیزی است این خیال خانهدار شدن در این وانفسای گرانی مسکن!
بندگان خدا خرسند از پیدا شدن سقفی برای زندگی با هزار دلخوشی وارد خانهای شده اند که عنقریب است سقف آن بر سرشان آوار شود.پیش از نگارش یادداشت سعی کردم راجع به دلیل طرح پرونده و چگونگی الزام ساکنین به رفع تصرف از ملک ، اطلاعاتی کسب کنم تا آنچه قلمی میکنم منطبق بر مستندات پرونده بوده خدای ناکرده خلاف واقع نگویم اما پس از شنیدن درددل بندگان خدا دریافتم آنچه در شرایط حاضر ضروریتر از مسائل حقوقی است،انتقال مصائب و مشکلات کسانی است که امروز شاهد به فنا رفتن اندک سرمایهی خویش هستند و دستشان که هیچ، فریادشان هم به جایی نمیرسد….
((ساکنین مجموعه ی مذکور هنوز طعم شیرین خانه دار شدن به دهانشان مزه نکرده بود که با حکم محکمه ملزم به رفع تصرف وتخلیه محل سکونتشان می شوند،چرا؟! اختلاف در مالکیت و دعوی بین شرکت تعاونی و مالک پیشین ملک و…. یادآور همان حکایت قدیمی و تلخِ ، گُنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند سر مسگری!!))
گرفتاری ها و مشکلات شرکت های تعاونی، نقل امروز و دیروز نیست که بگوییم این یک مورد استثنا است،منِ وکیل دادگستری و قضات محکمه بارها شاهد طرح چنین پرونده هایی در شکل و هیبت های متنوع بوده ایم.
هموطن عزیزی که با چوب حراج به کل زندگی اش حاضر به انعقاد قرارداد با تعاونی ها می شود به قول حضرت حافظ : نه پی حشمت و جاه بلکه از بد حادثه به آنجا پناه آورده!
نکته ی قابل تامل قضیه آنجاست که غالب مدیران و صاحبان اصلی چنین مجموعه هایی از وضعیت مالی متقاضیان خرید مسکن اطلاع دارند و علیرغم این علم و اطلاع هیچ راهکاری برای پیشگیری از بروز چنین مصائبی پیش بینی نشده ، دست آخر آنکه گرفتار و مستاصل در راهروهای دادگستری به دنبال فریادرسی است، همین مردم بیچاره هستند که کل سرمایه زندگی اشان با یک خط دادنامه به باد فنا میرود.
پرداختن به مسائل و مشکلات حقوقی پرونده مجموعه ۶۵ واحدی شیراز نه در حوصله این یادداشت است و نه در صلاحیت نگارنده بنابراین فارغ از مباحث حقوقی ،آنچه امروز به عنوان تکلیف بر گُرده ی مسئولان استانی است پیدا کردن راه حلی در جهت حفظ سرمایه ساکنین مجموعه است چراکه با این حجمِ تورم استرداد مبلغ قرارداد به ایشان هیچ گرهای از مشکلات این بندگان خدا باز نمیکند.
لذا لازم است مدیران و مسئولان شهری و استانی و حتی کشوری آستین همت بالا زده ، برای رتق و فتق این مشکل گامی اساسی بردارند واین معنای واقعی خدمت به مردمی است که قرار بود ولی نعمت حاکمیت تعریف شوند ،در غیر اینصورت پنهان شدن پشت دادنامه صادره از دادگاه و دعوت مردم به تمکین از حکم محکمه،دور از جوانمردی است و عنوانش هرچه هست خدمت نیست!
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ»
انتهای پیام