خرید تور تابستان

«تاثیر فضای مجازی بر زبان فارسی» | بررسی

بیست و هفتمین نشست هم‌اندیشی «تاثیر فضای مجازی بر زبان فارسی» در انتشارات فنی ایران با همیاری شورای ویراستاران برگزار شد.

به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، در این جلسه که علی‌ صلح‌جو ویراستار، مترجم و مدرس گرداننده آن بود علی رضاقلی فامیان، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور به عنوان نخستین سخنران سخنان خود را با عنوان «دو گرایش در کاربرد زبان در فضای مجازی» آغاز کرد و گفت: یک گرایش زبان‌شناسی رایانشی است که به پردازش زبان طبیعی یا تبدیل متن به گفتار و برعکس می‌پردازد که اینجا موضوع بحث نیست. گرایش دیگر زبان‌شناسی اینترنت است. در این شاخه سه اصل بنیادی وجود دارد: اول اصل کم‌کوشی (کمینه‌سازی) یعنی تلاش کمتر برای انتقال بیشتر اطلاعات. اصل دوم «پرهیز از رسمیت» است؛ فضای مجازی را از هر جهت که نگاه کنیم، فضایی غیررسمی است. اصل سوم، اصل «متن- تصویر» است به این معنی که نشانه‌ها و تصویرها در کنار متن حضور دارند و احساسات و افکار را با نشانه‌ها بیان می‌کنند.

او در ادامه افزود: طی سال‌های اخیر، امتیازات شبکه مجازی در تسهیل و سرعت بخشیدن به ارتباطات سبب می‌شود آن را بپذیریم و استفاده کنیم، اما در این فضا، قاعدۀ واحدی در نگارش نمی‌بینیم. بنابر مطالعات انجام‌شده در انگلستان و آمریکا، فقط ۱۰درصد از واژگان و علائمی که نوجوانان و دانشجویان در اینترنت ردوبدل کرده‌اند با الگوی متعارف زبان انگلیسی همخوان نیست و ۹۰ درصد همخوانی دارد. با این وجود این نگرانی که انگلیسی نابود خواهد شد، وجود دارد.

فامیان همچنین متذکر شد: این نگرانی در مورد زبان فارسی هم وجود دارد و ما را برآن می‌دارد که این موضوع را به صورت قاعده‌مند آسیب‌شناسی کنیم. تعداد پژوهش‌های علمی و مستند مربوط به زبان فارسی و اینترنت از ۱۰ عدد تجاوز نمی‌کند. در این دو سال هم روی نفوذ فضای مجازی، بیشتر تأکید شده است؛ نیاز به بررسی فضای مجازی در پنج حوزۀ نظام آوایی، واژگان، دستور، معناشناسی و گفتمان بیشتر است. البته کاربران منتظر نمی‌مانند که متخصصین آسیب‌شناسی کنند. همچنین فضای سنتی ارتباطی هزینه‌بر است، طیف سنی که شغل و استقلال مالی ندارند، سراغ شبکه‌ها و وبگاه‌هایی می‌روند که رایگان است.

او در ادامه گفت: بخشی از نگرانی که در بین اهل قلم وجود دارد و شاید مربوط به زبان نباشد، برمی‌گردد به مفهومی به نام «فن‌هراسی» که شاید بیماری یا استرس اجتماعی باشد.

سخنران دوم رضا شکراللهی، ویراستار و پژوهشگر ادبی و دبیر جایزۀ ادبی بهرام صادقی بود. او در ابتدا اظهار کرد که سخنانش برگرفته از تجربیات و مشاهدات و تعامل نزدیک با طبقات گوناگونِ کاربران اینترنت طی ۱۴ سال گذشته است. وی به ارائۀ آمار پرداخت و گفت: بر اساس آمار مرکز افکارسنجی دانشجویان تا شهریورماه ۱۳۹۵،  ۵۲ درصد مردم ایران عضو شبکه‌های اجتماعی هستند و ۴۰ درصد روستاییان نیز از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. شبکۀ اجتماعی تلگرام ۲۸ میلیون عضو در ایران دارد. ۶۶ درصد عموم و دانشجویان در تلگرام از محتوای طنز و سرگرمی استفاده می‌کنند.

شکراللهی سپس با اشاره به فراگیر شدن استفاده از زبانِ گفتار در نوشتار  به بحث دربارۀ این موضوع پرداخت و گفت: بنا به پیش‌بینی محسن مهدوی زبان‌شناس، در آینده‌ای دور، زبان فارسی به عنوان زبان رایج نوشتار خواهد مرد. شواهد و قرائنی برای این ادعا موجود است که مهم‌ترین آن‌ها مسئلۀ شکاف زبانی ناپایدار میان زبان گفتار و نوشتار است و به دلیل همین ناپایداری، احتمال از بین رفتن یکی به نفع دیگری بسیار است. البته تفاوت فارسی نوشتاری با گفتاری آن‌قدر زیاد نیست که به نظر مشکل‌ساز باشد اما فارسی گفتاری به سرعت تغییر می‌کند ولی فارسی نوشتاری بسیار محافظه‌کار است و همین باعث عمیق‌تر شدن این شکاف می‌شود. امروزه زبان گفتار در کنار زبان نوشتار رسمیت نسبی پیدا کرده است. از چاپ کتاب‌هایی به این زبان گرفته تا رویکرد تاز ۀ رسانه‌ها و حتی تبلیغات رسمی به استفاده از این زبان. ضمن آن که فضای مجازی عملاً در تسخیر این زبان است.

این ویراستار و پژوهشگر زبان فارسی در ادامه به موضوع همگانی شدن امر نوشتن در سایۀ گسترش و پیشرفت تکنولوژی پرداخت و گفت: برخلاف سیر هزارسالۀ اخیر امروزه همه می‌نویسند. اما در چرخش از زبان نوشتار به گفتار، اتفاقات دیگری هم می‌افتد که باید به آن‌ها توجه کرد. مهم‌ترین اتفاق غلبۀ تکنولوژیکی در قالب موبایل‌محوری است که فراهم شدن امکان نوشتن برای همگان، نیاز به سرعت بیشتر در نوشتن که با زبان گفتار تناسب بیشتری دارد، استفاده از زبان تصویر و اموجی‌ها در راستای نیاز به سرعت و تطبیق‌پذیری با زبان گفتار و هم در ساحت معنا و فقر واژگانی حتی در بیان احساسات، و به هم خوردن موازنه در تولید و مصرف متن که معمولا به زیان زبان نوشتار امروزی ختم می‌شود، برخی از پیامدهای این وضع است.

شکراللهی به بحث زبان معیار پرداخت و با اشاره به تعریف‌ انواع زبان معیار گفت: امروزه وارد مرحله‌ای شده‌ایم که گویندگان زبان خودشان وارد این تعریف شده‌اند و تعریف متفاوتی از زبان معیار ارائه می‌دهند و این تعاریف را عوض کرده‌اند. مسئله این است که معیارها و پیش‌فرض‌ها متفاوت است. ما معیار را سرمایه بودن زبان فارسی و علاقه و تعلق به آن قرار می‌دهیم ولی کاربران اصلا با چنین معیاری آشنا نیستند و تعلق خاطری به آن ندارند و در این زمینه بیشتر تعارف می‌کنند. همچنان که در موسیقی، سینما و سبک زندگی چنین تعلق خاطری ندارند. این فاصله برای نسل جدید توضیح داده نشده، ضمن آن که نسل جدید شبیه نسل ما نیست که سؤال نکند و همه‌چیز را حکما بپذیرد. نسل جدید می‌پرسد چرا باید بنویسیم گرسنه‌ام ولی بگوییم گرسنمه. و جالب این‌که این وضع ظاهراً منافاتی هم با پویایی زبان ندارد.

او سپس به مؤلفه‌های پویایی زبان از قبیل گسترش آن به دلیل پیدایش مفاهیم و اشیای جدید، ساده‌سازی، ایجاز اجباری و نزدیک‌تر شدن به زبان محاوره اشاره کرد و افزود: همۀ این عناصر در رویکرد زبانی جدید حاضر است ولی مسئلۀ اصلی اینجاست که پویایی زبان چه چشم‌اندازی از نظر اندیشه برای زبان ایجاد می‌کند؟

شکراللهی با شرح نمونه‌هایی تجربه‌شده از تأثیر زبان گفتار بر زبان اندیشه گفت: به نظرم می‌رسد زبان گفتار با محدودیت دایرۀ واژگان ارتباط مستقیم دارد. در چند سال اخیر با نوعی از نوشتار روبه‌رو هستیم با دایره‌ای بسیار محدود از واژگان، شاید حتا کمتر از ۳۰۰ کلمه. در جامعۀ موبایل‌محور، زبان غیرگفتار دیگر در حوصلۀ مخاطب عام نیست و  این زبانِ حداقلی امروزه مورد پسند اکثر مردم است. جابه‌جایی ناگزیر زبان گفتار با نوشتار فقط جنبۀ پویایی ندارد، مسئله این است که الگو و نظام معنایی زبان گفتار را هم به نوشتار وارد می‌کند. مرز بین ادبیات شفاهی و مکتوب مخدوش شده است و چون الگوی قبلی برای آن در ذهن فارسی‌زبانِ عام وجود ندارد، معلوم نیست زبان گفتار در آینده بتواند از پس فکر و اندیشه هم برآید و به تعبیر دکتر آشوری، ممکن است واقعاً در آینده در سطح زبانی برای تفنن باقی بماند و کمتر حرفی جدی به این زبان زده شود.

او در پایان سخنان خود با بیان این‌که محدودیت کلمات یعنی محدویت تفکر و گرفتن خصلت اندیشه‌ورزی و بیان اندیشه و حتا احساس از زبان، گفت: چگونه می‌توانیم پدید آمدن تعاریف و معیارهای تازه نزد کاربران زبان، و تفاوت اصولی آن‌ها را با آن‌چه در ذهن ما وجود دارد جمع کنیم؟ و در این مسیر، تکیۀ صرف بر غلط‌های املایی و آشفتگی رسم‌الخط، به نظر من بیشتر گمراه‌کننده است تا راهگشا. چون هم ما و هم جامعۀ فارسی‌زبان امروز با پرسش‌هایی اساسی روبه‌روست که پاسخ دادن به آن‌ها باید مقدمۀ هر نوع نگاه به آیندۀ زبان فارسی قرار بگیرد.

آخرین سخنران جلسه، دکتر کورش صفوی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و نایب‌رئیس انجمن زبان‌شناسی با ذکر مثالی توجه مخاطبان را به این نکته جلب کرد که چگونه گاهی معنا دریافت نمی‌شود و این در فضای مجازی بیشتر اتفاق می‌افتد.

او گفت: آسان شدن ارتباط از دو سوی کرۀ زمین و در نتیجۀ آن کوچک شدن دنیا براساس پیشرفت فناوری صورت می‌گیرد که ما برای استفاده از آن مجازیم، ولی برای دریافت فرهنگش به زمان نیاز داریم. هنگامی که مختصات رفتار اجتماعی ما با مختصات فرهنگی ناآشنا در هم بیامیزد، خشونت ایجاد می‌کند. شبکه‌های مجازی هم لاجرم باید وجود داشته باشند، هیچ نگران نباشیم که قرار است چه بر سر زبان یا خط فارسی بیاید.

صفوی با تأکید بر لزوم وجود آموزش افزود: فضای مجازی یا هر تکنولوژی که به صورت قرضی یا عاریه‌ای از کشورهای دیگر وارد می‌شود، لازم است با آموزش همراه شود که بدانیم چگونه با آن برخورد کنیم. نگرانیم چون آموزش نمی‌بینیم. سعدی و فردوسی همچنان سر جایشان هستند، حتی اگر به خط ارمنی هم بنویسیم، حافظ سر جایش می‌ماند. خشونت را چه باید بکنیم؛ این اهمیت دارد.

سپس جلسه به صورت پرسش و پاسخ ادامه یافت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا