۱۰ نکته درباره تاسوعا و عاشورای امسال
عصر ایران نوشت:
تاسوعا و عاشورای امسال را میتوان در عین همه شباهتها با سالهای گذشته، واجد تفاوتها و ویژگیهایی دانست که یا تنها اختصاص به امسال داشت یا در صورت تسری به سالهای آتی ریشههای آن را باید در امسال جُست.
۱- درمیان همه شیعیان، علاقه ایرانیان به امام حسین (ع) و اهتمام در حفظ و گسترش آیینهای عاشورایی زبانزد است. به همین خاطر تقارن عاشورای امسال با روز واقعه مطابق تقویم ایرانیان / هجری خورشیدی – ۲۱ مهرماه – حال و هوای دیگری بخشیده بود.
تقویم هجری قمری در چرخش است و هر سال با سال قبل ۱۰ روز تفاوت دارد و همواره این پرسش خصوصاً برای کسانی که کمتر با تاریخ و تقویم سر وکار دارند پدید میآمد که عاشورا یا ۱۰ محرم ۶۱ هجری قمری با تاریخ خورشیدی اعم از اینکه پایه آن هجری باشد یا میلادی چه روزی میشود. برگزاری مراسم امسال در سالگرد عاشورا بر پایه هجری خورشیدی جنبه ملی و میهنی هم به این مناسبت بخشیده بود.
۲- در کوی و خیابان افرادی دیده میشدند که به جمعآوری ظروف نذری که در معابر ریخته شده بود میپرداختند. تلفیق یک امر سنتی (نذری دادن) با یک رویکرد مدرن (دغدغه زیستمحیطی) موضوع جالبی بود. ضمن اینکه کسانی که رعایت نمیکنند از دیدن این صحنهها به خود میآیند و امید میرود در سالهای بعد خودشان هم به گونهای رفتار نکنند تا لازم باشد دیگران وقت و انرژی خود را صرف جبران بیدقتی یا بیتوجهی همشهریان خود کنند.
۳- به نظر میرسید در آیینهای امسال از حجم خرافهپراکنیهای مداحان بعضاً کمسواد کاسته شده بود. اگر هم کم نشده باشد، حجم واکنشهای منفی و صریح به سخنان فردی که برای توجیه فحاشیهای خود سالار شهیدان را هم متهم به ناسزاگویی کرده بود، ناسزاگویان کمسواد را در موضع انفعالی قرار داد.
اینان از فضاسازی به خاطر برگزاری مسابقه فوتبال در غروب تاسوعا – که از اراده وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال خارج و از سر ناگزیری بود – نیز طرفی نبستند و حضور انبوه جمعیت سیاهپوش در ورزشگاه آزادی نشان داد که پایگاه اجتماعیشان تا چه اندازه آسیب دیده است.
۴- مسابقه فوتبال ایران و کره جنوبی در روز تاسوعا برگزار شد. در حالی که تماشاگران حرمت این روز را پاس داشتند و از سرمربی خارجی تیم ملی تا دیگران به تعهد یا تقید خود وفادار ماندند و نشان دادند برخی که مدعی هدایت جامعهاند تا چه حد از شناخت جامعه دور افتادهاند.
جا دارد کسانی که مدام این و آن را تکفیر میکنند بر پایه رفتار مردم در ورزشگاه آزادی در موضعگیریهای بعدی تجدیدنظر کنند.
۵- یک گروه فشار قصد داشت با تهییج احساسات مردم علیه مسابقه فوتبال در روز تاسوعا جمعیتی را گرد آورد اما حتی پس از نماز جمعه تهران نتوانستند ۱۰۰ نفر را جمع کنند.
به یاد آوریم در برخی از سالها این گروههای فشار در تاسوعا و عاشورا چه مانورها که نمیدادند. امسال اما به نظر میرسید کاملا منزوی شده باشند. هر چند از برخی رانتها و حمایتها برخوردارند اما مردم با مشاهده آنها خصوصا یکی دو چهره نام و نشاندار به شکل محسوسی فاصله میگیرند.
۶- اگر نهی صریح رهبری نبود چه بسا فردی که سودای ریاست جمهوری داشت میخواست از فرصت تاسوعا و عاشورا بهره برد و در شهرهایی که جمعیت زیادی نه برای او که به خاطر عاشورا شرکت میکنند حضور یابد اما امسال بیسروصدا به حسینیه امام خمینی رفت و نشست و عزاداری کرد و خارج شد.
۷- در صدا و سیما اما انگار در بر همان پاشنه میچرخد که میچرخید. همچنان این رسانه در انتخاب سخنرانان، گزینشی و بسته عمل میکند و اصرار دارد تفسیر واقعه عاشورا را به یک قرائت خاص محدود سازد.
بخش قابل توجهی از نارضایتی به خاطر گفتار و رفتار مداحان هم به خاطر میدانی است که صدا و سیما به آنها داده وگرنه به صورت طبیعی تا این حد رشد نمیکردند. مداحانی که به جای پرداختن به رفتار کاملا عقلانی و سیاسی امام حسین (ترک مکه و مدینه برای حفظ امنیت خانواده و انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در فضایی دیگر و در پی آن مذاکره برای جلوگیری از خونریزی و سرانجام تن ندادن به «اقرار علیه خود» با «بیعت اجباری» به مثابه قبول تجاوز به استقلال عقیده) و به جای تاکید بر «چرایی» این اتفاق که مدعیان دیانت نواده پیامبر را به خروج از دین متهم کردند تنها بر «چگونگی» یک واقعه تاکید میکنند و به جای واداشتن به تفکر و تامل و تدبر تنها میخواهند احساسات مخاطبان را برانگیزانند.
علی مطهری هم بدون اشاره مستقیم به این رسانه گفته است: «حجم برنامههای مداحی در ایران بیش از اندازه لازم است. اطلاعات ناقص برخی از آنها میتواند آنان را به ابزار دست برخی افراد و گروههای سیاسی تبدیل کند در عین این که نمیتوان از مداحان را از وارد شدن به مسایل سیاسی نهی کرد.»
۸- اگر تکلیف فیلم «رستاخیز» روشن شده بود امسال از این حیث هم متفاوت میشد. تهیهکننده و کارگردان با این اطمینان که حضرت عباس (ع) در زمره ۱۴ معصوم قرار ندارد نقشآفرین ایشان را هم به تصویر کشیدند و بعداً شخصیتهای مذهبی یادآور شدند که اگرچه در عداد معصومین نیست اما در کنار حضرت زینب (س) مرتبتی نزدیک به آنان دارد و بهتر است تصویری ترسیم نشود و از سوی دیگر بر تصویری که هر فرد از قمر بنیهاشم در ذهن دارد تاثیر نگذارد.
وزارت ارشاد هم به دنبال راه حل بینابینی رفت تا نور جایگزین چهره شود و امکان نمایش فراهم آید. با این حال گویا تهیهکننده بر پایه مجوزهای دریافتی مطالبه خسارت کرده و معتقد است این نکات را باید پیشتر گوشزد میکردند نه پس از صرف این همه وقت و انرژی. «رستاخیز» اما همچنان یک سرمایه تصویری برای حماسه عاشوراست و دریغ است که به جای نمایش ولو با اعمال اصلاحات دستمایه کشمکشها باشد. کما اینکه تصاویری با انتساب به این سریال یا مختارنامه در شبکههای مجازی پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت و این نیز یکی از ویژگیهای عاشورای امسال بود: اطلاعرسانی و تبلیغ با استفاده از نرمافزارهای پیامرسان موبایلی.
۹- امسال این زمزمه در برخی محافل خانوادگی یا حتی در صفهای نذری یا شبکههای مجازی شنیده میشد که آیا بهتر نیست به جای صرف این همه هزینه برای غذا دادن به مردم این بودجه صرف کمک به فقیران شود؟
هر چند در نیت خیر مطرحکنندگان این ایده تردید نیست اما میتوان این نکات را مطرح کرد:
نخست اینکه از کجا اطمینان دارند که اگر فرد این کار را نکند بودجه را صرف کار مورد علاقه آنان میکند؟ چهبسا رضایت یا لذتی را که از این کار داشته باشد برای کارهای خیر دیگر نداشته باشد.
دوم: از کجا میدانند که نذریدهنده به فقیران کمک نمیکند؟
سوم: نذری دادن بخشی از آیینهای محرم است و یکی از رموز ماندگاری عاشورا آیینهای متنوع آن است و نذری دادن تنها یکی از آنهاست.
چهارم: فرض کنیم فردی میخواهد هممحلیهای خود را میهمان کند و به آنان ناهار یا شام رایگان بدهد. آیا کسی بر او خرده میگیرد که چرا این پول را صرف فقیران محله نمیکند؟! پس چرا نوبت به این مناسبت که میرسد این بحث مطرح میشود؟ حتی اگر از سر ریا باشد نیز ریای دلچسبی است! چون دیگران را هم تشویق میکند و رواج یک سنت نیکوست.
دست آخر این که قطعاً در بین دریافتکنندگان غذای نذری هم کسانی هستند که در طول سال از امکان تهیه غذای گرم محرومند. هر چند که هدف اصلی نذری دادن سیر کردن گرسنگان نیست. زنده نگاه داشتن یک آیین است و طبعاً هر که به شیوه خود برای زنده نگاه داشتن میکوشد.
۱۰- یکی از جاذبههای ایران در گردشگری، جنبههای مذهبی و آیینی است. مشاهده صحنههای مختلف عزاداری، سینهزنی، نذریدهی، تعزیه و دهها سنت متنوع دیگر در جایجای ایران میتواند برای هر گردشگر خارجی جذاب باشد و به تفاوت ایران با دیگر کشورهای اسلامی نیز پی ببرند.
روزی یک راهنمای تور از نویسنده این سطور پرسید توریستهای بسیاری میپرسند که ما با تصور یک کشور اسلامی مانند دیگر کشورهای اسلامی وارد ایران میشویم ولی کشوری متفاوت را میبینیم. راز این همه تفاوت در چیست؟ غیر از اشاره به تمدن چند هزار ساله در ایران و وقوع یک انقلاب ضد سلطنتی در سال ۱۹۷۹ به او میگفتم این راز را در عاشورا میتوانند جُست چون تفاوت اسلام در ایران و دیگر کشورهای اسلامی را نشان میدهد.
هیچ استبعادی ندارد که گردشگری مذهبی به عنوان یکی از شاخههای گردشگری بر روی آیینهای عاشورا از منظر جلب توجه غیر ایرانیان تمرکز بیشتری داشته باشد.
انتهای پیام