حکمتی از گلستان سعدی برای این زمان
مجتبی پنجهپور در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
قرآن مجيد، از عالم بى عمل به «الاغ» تعبير كرده و در آیه 5 سوره جمعه چنین آمده است:
مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ اَسْفاراً…
“مـثـل كـسـانـى كـه تـورات بـر آنـان حـمـل شـد ولى بـدان عـمـل نـكـردنـد، مـثـل درازگـوشـى اسـت كـه كـتـاب ـهـايـى را حمل مى كند.”
بر این اساس سعدی علیه الرحمه حدود 700 سال قبل حکایتی را در گلستان آورده است. با توجه به کلام خداوند در حدود 700 سال قبلتر و نکوهش انجام آن در عالمان قوم یهود که حداقل 1000 سال قبلتر از میلاد مسیح بوده اند به یک نکته پی میبریم که در هر زمان عملی که بر اساس عقل و خرد و آگاهی و اندیشه و مصلحت باشد، عملی صحیح و صواب و عالمانه است نه آنکه آن عمل فقط در جهت تامین منافع گروه و فرقه و … باشد ولی نهایتا این منفعت به هزینه ضرر و زیان عموم مردم تمام شود.
در اینجا بر اساس شرایط زمانه و خردورزی جای چند واژه در متن حکایت تغییر یافته است. شاید به جای آنکه با سیاهی لشکر، عمل بیهوده ای به نام جعلی تولید علم و مقاله سازی و مقاله شماری به جای پژوهش واقعی و هدر دادن میلیاردها تومان بودجه از بیت المال و رواج تقلب و بیسوادی بهره خود را ببریم، کمی تامل در کاری که انجام می دهیم لازم باشد!
***
دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند: یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد.
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود نه دانشمند
چارپایی بر او مقالاتی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا پیپر!
توضیح: در حکایت اصلی بهجای مقالاتی، کتابی و بجای پیپر (paper) دفتر می باشد.
انتهای پیام
جان بی علم تن بمیراند
شاخ بی بار دل بگیریاند
برای رعایت وزن باید گفت:
چارپایی بر او مقالی چند
یا:
چارپایی بر او کتابی چند