زاکانی در مسیر احمدینژاد؟
پریسا هاشمی در هم میهن نوشت:
باز هم راه محمود احمدینژاد در میان است؛ کسی که تا قبل از سمت ریاستجمهوریاش ناشناخته بود. درست است که بعدها از سوی جریان حامیاش معجزه قرن لقب گرفت، اما آنقدر ناشناس بود که حتی عنوان و سبقه دوساله «شهردار پایتخت» هم نقشی در معرفی او در انتخابات ریاستجمهوری سال 84 ایفا نکرد، اما در نهایت مسیری که پیمود و نحوه رسیدناش به پاستور، سودایی شد برای شهرداران بعدی و شهرداری پایتخت و تبدیل شد به جایگاه مهمی در انتخابات مختلف از مجلس گرفته تا ریاستجمهوری و شورای شهر. هرچند در تمام دنیا و بهویژه کشورهای توسعهیافته سیاسی، سیر چنین راهی دور از انتظار نیست و حتی یکی از روشهای رایج اثبات توانمندی است، اما در کشور ما منتقدان به این روند بسیارند. این موضوع بیشتر با بحث استفاده ابزاری از جایگاه شهرداری و منابع آن پیوند خورده است.
نمونه اخیر آن انتشار خبرهایی مبنی بر اهدای کارت هدیه توسط شهردار تهران به روحانیون در مراسم افطاری شهرداری، آن هم در سال منتهی به انتخابات مجلس است. این خبر از آن جهت که روحانیون در کشور معمولا تریبوندار هستند، حائز اهمیت است و برخی از کارشناسان سیاسی بر این عقیدهاند قشری که پای صندوقهای رای میروند حالا هدف اصولگرایان حاضر در شهرداری قرار گرفته و این دست و دلبازیها برای جذب آرا و تریبونهای آنهاست.
انتخابات زمستانی در شهرداری تهران
قبل از سال ۱۴۰۲ زمانی که بارش برف، با بیتدبیری به یخبندان تبدیل شد و شهروندان تهرانی ساعتها در بزرگراهها ماندند و برخی دیگر موقع لیزخوردن خودروهایشان، خسارتهای بسیاری دیدند، در میانه توجیهات شهرداری و برخی اعضای شورای شهر، جعفر شربیانی، عضو شورای شهر تهران از سرگرم بودن مدیران به انتخابات در پستوی شهرداری خبر داد و در توئیتر خود نوشت: «ضمن قدردانی از زحمات بیوقفه عوامل شهرداری تهران در مواجهه با برف سنگین دیروز یادآور میشوم: سرگرم بودن در پستوی پشتی اتاق شهردار تهران برای تقسیم غنائم و پستهای مدیریتی و انتصاب شهرداران مناطق و کارسازی برای انتخابات سال آتی توسط برخی از افراد منتسب به ایشان، باعث غفلت و ایجاد مسیر انحرافی و نهایتا ناکارآمدی در بخشی از اداره شهر تهران شده است. بدون تردید یکی از دلایل نارضایتی و طمع بیگانگان و دشمنان به نظام مقدس ایران اسلامی مقوله ناکارآمدی اجزای مدیریت اجرایی بوده است.» با آنکه شربیانی این رشته توئیت را پاک کرد، اما این اظهارنظر صحهای میگذارد روی این موضوع که علی پیرحسینلو، یکی از مدیران سابق حملونقل شهری پیشتر به آن اشاره کرده بود: «شهرداری تکهای از کیک قدرت بود که به زاکانی و اطرافیانش رسید.» و برخی تحلیلگران سیاسی در سخنانشان به این موضوع اذعان داشتند.
حقیقت پنهان نمیماند و این موضوع از دوره احمدینژاد پایهگذاری شد که هر کسی میتواند از پست شهرداری تهران به نقشآفرینی در تصمیمگیریهای کلان و ایفای نقشهای اجراییتر برسد و به نوعی شهرداری گذرگاه و دروازهای شد که شهرداران تهران برای پیمودن پلههای ترقی به سمتش میروند و گاه نه پیگیر اهداف خیرخواهانه شهری، بلکه بهدنبال دستیابی به موقعیتهایی همچون پست ریاستجمهوری و مهرهچینی در مجلس برای تحقق خواستههای خود و جریان متبوع خود هستند و این روزها که علیرضا زاکانی از کاندیداتوری ریاستجمهوری به بهشت رفته است، بیش از آنکه نامش با پروژههای شهری پیوند بخورد، نامش در میان فعالان سیاسی و تشکلهایی شنیده میشود؛ مانند «جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» که به نظر میرسد به دنبال تصاحب مجلس دوازدهم هستند و مهمان ویژه برنامههای آنها شدهاند.
ناکامی زاکانی در تشکیل دولت کوچک
زاکانی را نمیتوان در همین رویا و سودای تصاحب اکثریت صندلیهای مجلس آتی محدود کرد؛ فعالیتهای او قبل از شهردار شدنش و اقداماتش در شهرداری در راستای رسیدن به ریاست قوه مجریه بوده و هست. مصداق این گفته نیز ارائه طرح «راهاندازی سازمان فناوریهای نوین و نوآوری شهری شهرداری تهران» توسط زاکانی است که به نوعی دولتی کوچک را در آن گنجانده بود. شهردار تهران در این طرح نقشی برای شهرداری از دیپلماسی گرفته تا واردات و صادرات پیشبینی کرده بود. اگرچه همین شورای شهر همسو و اصولگرا هم زهر تلاشهای او را گرفتند. در این میان پربیراه نیست که میان آنچه موجب بالا رفتن موقعیت یک فرد در میان مردم به دلیل حضور در یک موقعیت با استفاده از آن موقعیت و امکانات برای ارتقای سیاسی است، فاصله بگذاریم. چنانچه محمدعلی نجفی معمولا از گزینههای مطرح در دورههای انتخابات ریاستجمهوری پس از احمدینژاد بوده که پس از آن تجربه شهرداری داشته و البته در شهرداری هم به دنبال استفاده از فرصت آن برای ارتقای موقعیت سیاسی و استفاده از امکانات آن نبود. علتش هم فرصتهای پیشین و تجربیاتش در حوزه اجرا و وزارتخانه بود که این تحلیل و برداشت را بیاثر میکند. به هر حال این روزها شائبه استفاده از امکانات شهرداری تهران برای انتخابات پیش رو به میان میآید.
نگاه مدیر
پیروز حناچی شهردار پیشین تهران مطرح کرد:
شکلگیری رانتهای شهرداری دور از چشم شورای شهر
اولین شهردار اصلاحطلبان در دوره پنجم شورای شهر تهران، در بدو ورود خود و در راستای مبارزه با فساد در شهرداری راستیآزمایی هولوگرامها را در دستور کار قرار داد. درست است که در این حوزه موفق بود، اما استعفایش فرصت رسیدن به دیگر برنامههای فسادزدایی را از او ربود. پس از آن محمدعلی افشانی، بهعنوان شهردار تهران انتخاب شد اما قانون «منع بهکارگیری بازنشستگان» او را از این مسند پایین کشاند و پس از او پیروز حناچی با تخصص در شهرسازی، خیابان بهشت را از آنِ خود کرد. او درباره آنچه این روزها مطرح میشود گفتوگویی با هممیهن داشته که در ادامه میآید:
ادعای امکان سوءاستفاده و بهرهبرداری شهرداران تهران معمولا در آستانه انتخابات بهویژه وقتی فردی سودای ترقی سیاسی داشته است، مطرح میشود. بهعنوان شخصی که در این پست قرار داشتهاید، درباره موقعیت شهردار تهران و امکاناتی که در اختیار است، توضیح دهید؟
بعد از شخص اول کشور، بیشترین اختیارات مالی در یک محدوده معین در دست شهرداری تهران است. گردش مالی مستقیم شهرداری در زمان ما حدود 50 هزار میلیارد تومان در سال بود و در زمان مدیریت شهری کنونی با توجه به تورم به بالای 70 هزار میلیارد تومان رسیده است. هیچ دستگاه اجرایی در کشور این گردش مالی بالا را ندارد. اگر شهرداری به سمت انضباط حرکت کرده و شورای شهر روی آن کنترل داشته باشد، مسلما مشکلی پیش نمیآید. اما اگر کنترلی روی آن نباشد، شهرداری بدون برنامه حرکت کند و یا کنترل بر عملکرد آن ضعیف باشد، مانند این است که 70هزار میلیارد تومان در اختیار یک نفر قرار گرفته است که میتواند در هر جایی از آن استفاده کند.
جایگاه نظارتی شورای شهر چگونه است؟
وظیفه شورای شهر این است که باید مو را از ماست بیرون بکشد و ردیفهای بودجه و درآمدها شفاف، قابل تحقق، سالم و هزینهها نیز مطابق دقیق ردیفهای بودجه هزینه گردد. همچنین، تفریغ بودجه بهموقع انجام شود و وزارت کشور، فرمانداری و دستگاههای نظارتی وظایف خود را درست و بهموقع انجام دهند. در صورتی که این مراجع نظارتی به هر دلیلی چشم خود را بر این موارد ببندند، احتمال هر اتفاقی وجود دارد. وقتی نظارتی بر انضباط مالی وجود نداشته باشد، شهرداریها به نظام تولید رانت تبدیل میشوند. در این صورت است که شهرداریها عمده کسری درآمد خود را از فروش شهر و فضاهای شهری بهدست میآورند. وظیفه دولت و حاکمیت است که این رویه غلط را کنترل و اصلاح نمایند. بیتوجهی به این وظایف حاکمیتی تبعات جبرانناپذیری دارد و مانند با سر دویدن به سمت بحرانهایی مانند کمبود آب، افزایش آلودگی هوا، ترافیک و مشکلات زیستمحیطی و در یک کلام غیرقابل زیست شدن این کلانشهر و حتی مابقی شهرها میشود. این روش اداره شهر علاوه بر احاله مشکل برای آیندگان، موجب تولید رانت و فساد شده و افرادی را یکشبه صاحب ثروتهای بیحساب و کلان میکند و افرادی را در مسائل مالی به شدت فربه میکند.
چنین قدرت و امکاناتی در هر حوزه از جمله در پیشبرد اهداف سیاسی میتواند فسادزا و البته شرایط سوءاستفاده از آن را فراهم کند. شما زمانی در این موقعیت بودید و منتقد آن هستید. برای مهار این قدرت چگونه عمل کردهاید؟
اگر شهرداری در چارچوب انضباط مالی، طرح تفصیلی و شهرسازی حرکت نکند، دائما تولید رانت و فساد میکند. اگر وابستگی در بودجه شهر از حوزه شهرسازی افزایش یابد، به آن معناست که شهرداری مجددا در حال شهرفروشی است. در صورت وجود این وابستگی، مدیریت شهری یا تراکمفروشی میکند یا منافع عمومی و فضاهایی مانند باغات و ارزشهای شهر و… را معامله میکند. با افزایش میزان وابستگی بودجه شهرداری به درآمدهای ناشی از شهرسازی با تایید شورای شهر، مقصد نقشه راه شهرداری به سمت شهرفروشی و به سمت خروج از طرحهای مصوب و میثاق مشترک شهرداری و دولت ختم میشود. همچنین متاسفانه در بند (ت) تبصره 6 قانون بودجه امسال در توافق بر پروندههای ماده۱۰۰ با تشخیص شهرداری صحه گذاشته شده است و به شهرداری اجازه داده که وارد معامله در پروندههای کمیسیون ماده100 شود. در حقیقت ابزارهایی مانند کمیسیون ماده 100 و کمیسیون ماده 5 در خدمت شهرفروشی درآمده است.
بودجه شهرداری تهران در دوره ششم مدیریت شهری خلأهایی داشت که بسیاری به آن اشاره کردهاند. به نظر شما خلأیی در بودجه 1402 وجود دارد؟
بهطور عمومی بودجه شهر تهران شفاف نیست و از طریق تبصرهها سه برابر ظرفیت بودجه را در دل خود جای داده است. اسمش این است که یک بودجه 70 هزار میلیاردی تصویب شده، درحالیکه سه برابر آن بودجه در دل بودجه شهرداری تهران گنجانده شده و چند تبصره موجود در بودجه، ظرفیت این بودجه را تا سه برابر افزایش میدهند. در حقیقت امکان هیچ نظارتی روی آن وجود ندارد.
شهردار پایتخت واقعا رئیسجمهور دوم کشور است؟
شهرداری یک سازمان اجرایی عظیم است. گستره و ارتباط شهرداری تهران، تقریبا معادل چهار یا پنج وزارتخانه در محدوده یک شهرستان است. از جهت عظیم بودن ساختار اجرایی، این حرف شما درست است. البته در کشورهای دیگر مانند کرهجنوبی، فرانسه و… هم اینطور است و کسی که در شهرداری خوش بدرخشد، فضا برای رسیدن به مراحل بعدی هم فراهم میشود. مسلما هیچ جناح و فعال سیاسی با دستیابی شهردار به سطوح بالاتر مشکل ندارد. زمانی عملکرد یک شهردار با انتقاد و هجمه روبهرو میشود که شهرداری و منابع آن تبدیل شود به ابزاری برای رسیدن به اهداف و مقاصد شخصی یا جناح سیاسی. در آمریکا بیشتر از سطوح فرمانداری به ریاستجمهوری میرسند. شاید به این علت است که نظام مدیریت شهری نیز تحت فرمان فرمانداریهای منتخب رایدهندگان است و هر کسی که خوب عمل کند، در سطوح دیگر سیاسی نیز میتواند موفق باشد. این یک موضوع مطرح و مرسومی در جهان است. چون شهرداری ارتباط گستردهای با مردم دارد، یک سازمان کاملا اجتماعی است و کسی که با عملکرد خود رضایت شهروندان را به دست آورد، طبیعی است که به مراحل بالاتر هم صعود میکند. این تعریف فرق دارد با این موضوع که کسی تمام هم و غم، چارچوب و قدرت این سازمان را به آن هدف تبدیل و معطوف نماید.
فراکسیون شهری مجلس در دوره یازدهم مجلس شکل گرفته است. 193 نماینده در این فراکسیون عضو هستند. در حقیقت 193 نفر مستقیم یا غیرمستقیم سابقه حضور در حوزههای مختلف شهری را دارند و این عقبه و سابقه شهری است که آنها را به پارلمان ملی رسانده است. در دورههای اول، دوم و سوم مجلس، مدیران شهری کمتری حضور داشتند و بر این نظریه صحه میگذارد که ارتباط مستقیمی بین عالم سیاست و قدرت با شهرداریها بهوجود آمده است. به اعتقاد من این نظریه قابل اثبات است که ارتباط معنیداری بین نظام مدیریت شهری خارج از قاعده و عالم سیاست بهوجود آمده است.
نگاه اصلاحطلب
محمدجواد حقشناس عضو سابق شورای شهر تهران:
نشانه پولپاشیهای انتخاباتی در شهرداری به چشم میخورد
طرح موضوع فعالیت انتخاباتی شهرداری علیرضا زاکانی باعث واکنشهای بسیار شد؛ بهویژه پس از آنکه خبر کارت هدیه به روحانیون در مراسم افطار منتشر شد. در این زمینه محمدجواد حقشناس، عضو سابق شورای شهر تهران نیز گفتوگویی با هممیهن انجام داد که در ادامه میآید:
به نظر شما چرا شهرداری کارت هدیه توزیع کرده است؟ آیا نیت انتخاباتی در این اقدام وجود دارد؟
اساسا این نوع پرداختها فارغ از قاعده قانون و برخلاف ضابطه و مقررات است. جایی هم ثبت نمیشود و در قالب یک نوع فساد اداری و تخلف از مقررات دریافت و پرداخت محسوب میشود. شورای شهر تهران، سازمان بازرسی کل کشور و قوهقضائیه باید در این رابطه توضیحات لازم را از مسئولان شهرداری بگیرند و گزارش ماوقع را به شهروندان تهرانی بدهند که عوارض میپردازند. پرداخت کارت هدیه علل مختلفی دارد و با توجه به نزدیک بودن انتخابات مجلس، میتواند کارکرد انتخاباتی هم داشته باشد. چون به نظر میرسد سراغ نیروها و چهرههایی مانند روحانیون، مداحان، چهرههای ورزشی و هنری و… میروند که میتوانند در فضای انتخاباتی نقش ایفا کنند. این پرسش مطرح میشود که چنین پولپاشیهایی چه فایدهای دارد که شورای شهر و شهروندان تهرانی از آن بیخبرند و هنوز نهادهای نظارتی هم پاسخی درباره این موضوع به افکار عمومی ندادهاند. نظر محتمل این است که انتخابات مجلس نزدیک بوده و بهنوعی تمهید مقدمه میکنند تا از این پولپاشیها مقاصد سیاسی را دنبال کنند و آرای بیشتری را از طریق افرادی که به نظر آنها مرجعیت سیاسی دارند، کسب کرده و از این افراد یارگیری کنند.
یکی از اعضای شورای شهر تهران توئیتی زد که در شهرداری پستفروشی میشود و فعالیتهای انتخاباتی وجود دارد. چرا به شهرداری با گردش مالی عظیمی که دارد بهعنوان سکوی پرتاب به پاستور و قلک انتخابات نگاه میشود؟
من فکر نمیکنم نماینده مردم در شورای شهر تهران نظارت خود را در یک توئیت اعمال کند. درست است که اقدام به بیان این موضوعات پسندیده است، اما کافی نیست. برای پیگیری این تخلف، لازم است نمایندگان شورای شهر تهران در قالب سوال و حتی استیضاح شهردار، به این موضوع پرداخته و آن را شفافسازی کنند و اسناد خود را در صحن شورای شهر به اطلاع عموم برسانند. به نظر من اگر این موضوع به اثبات برسد، ماندن این شهردار با قواعد حقوقی و منافع شهردار سازگار نیست و باید نسبت به جایگزین کردن فردی صالح برای تصدی شهر اقدام کنند.
نگاه اصولگرا
ناصر امانی عضو شورای شهر تهران:
مساله عمیقتر از توزیع کارت هدیه است
چندی پیش جعفر شربیانی، عضو شورای شهر تهران درباره فعالیتهای انتخاباتی و تقسیم غنائم و پستها در پستوی اتاق شهردار تهران توئیتی منتشر کرد. این هشداری است برای پارلمان شهری تا برای پیشگیری از استفادههای نامتعارف از منابع شهرداری در انتخابات راهکاری در پیش بگیرند. ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران در گفتوگو با هممیهن این موضوع را تشریح کرد.
هشداری که یکی از اعضای شورای شهر تهران درباره فعالیتهای انتخاباتی در شهرداری داد، پیگیری شد؟
یکی از وظایف جدی ما نظارت بر عملکرد جدی شهرداری است. اگر شهرداری تصمیم داشته باشد خارج از وظایف و چارچوبی که قانون تعیین کرده، اقدامی کند، حتما تذکر خواهیم داد و این موضوع را در درون شهرداری رصد میکنیم.
تاکنون گزارشی در این مورد به دستتان رسیده است؟
فعلا به مورد خاصی دست پیدا نکردهایم.
اگر مورد خاصی وجود نداشته، چرا آقای شربیانی آن توئیت را نوشت؟
آن توئیت در ارتباط با توئیتی بود که یکی از نمایندگان مجلس منتشر کرده بود و بلافاصله هم جمع شد. نمایندگان هم متوجه شدند که نباید در وظایف شورای شهر تهران دخالت کنند. همانطور که ما در وظایف مجلس دخالت نمیکنیم. امیدواریم که شهرداری بههیچعنوان در بحث انتخابات وارد نشود. چون ورود شهرداری به انتخابات قانونی نیست و فعلا هیچ مورد خاصی وجود ندارد.
راهکاری که شورای شهر برای رصد شهرداری در نظر دارد چیست؟
آنقدر فضای شهرداری باز است و اخبار و اطلاعات آن به سرعت رد و بدل میشود که فکر نمیکنم بخواهند دور از دید شورای شهر در این زمینه اقدامی بکنند. ما بههیچعنوان اجازه نمیدهیم که در این زمینه اتفاقی رخ دهد و به هر خبری که به ما برسد، بلافاصله واکنش نشان میدهیم. ابتدا موضوع را به شهرداری منعکس میکنیم، اگر جواب قانعکنندهای نداشته باشند، حتما در صحن شورای شهر تهران تذکر میدهیم. انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری برای ما تفاوتی ندارد. حتی مهم نیست که چه کسی شهردار باشد. در دوره چهارم و سوم مدیریت شهری نیز شورای شهر بهشدت به فعالیتهای شهرداری حساسیت داشت. ما هم طبق وظیفهای که قانون و مردم بر عهده ما گذاشتهاند، این حساسیت را در نظارت خود به کار میبندیم تا رضایت مردم را کسب کنیم.
شما از رصد شهرداری میگویید، درحالیکه شهرداری در مراسم افطاری خود کارت هدیه پخش کرده و این باعث شده که زمزمه فعالیت شهرداری در انتخابات قوت بگیرد. این موضوع را پیگیری کردید؟
در حال پیگیری این موضوع هستیم و به نظر میرسد مسئله عمیقتر از این است و در حال کامل کردن اطلاعات خود هستیم.
به نظر شما عملکرد شهرداری در این دو سال آنقدر خوب بوده که بتواند در انتخابات نقش پررنگ ایفا کند؟
نظرسنجی تمام دورهها حاکی از مشکلات زیادی است که مردم به آن اشاره کردهاند. اما دو مشکل اساسی 1) آلودگی هوا 2) حمل و نقل و ترافیک شهروندان را رنج میدهد. اگر این دو مشکل حل شود، بهمعنای آن است که شهرداری عملکرد خوبی داشته است. تا این لحظه شهرداری هم قبول دارد که در مورد این دو موضوع اتفاق خاصی نیفتاده است. از سوی دیگر از وضعیت نگهداشت شهر هم رضایتی وجود ندارد. نظافت شهر مطلوب نیست و به آقای زاکانی گفتم که باید سیستم تغییر کند. بههیچکدام از وعدههایی که داده شده، عمل نشده است. اولین مشکلی که شهروندان در بازدید از محلات مطرح میکنند، نظافت محله است. مگر قرار نبود تعداد زبالهگردها کاهش یابد؟ در حال حاضر بیشتر هم شدهاند.
انتهای پیام