داوریِ غیرمنصفانهی داوری!
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی ادعاهای مطرحشدهی اخیر عبدالرضا داوری علیه میرحسین موسوی و مهدی محمودیان نوشت:
مشکل اساسی اظهارات اخیر عبدالرضا داوری علیه میرحسین موسوی و مهدی محمودیان که با نوعی اتهامزنی علیه آنها همراه بود این است که مطلقا سندی برای اثبات آن وجود ندارد.
آقای داوری مدعی است که آنچه میگوید حاصل «کار تحقیقی و پژوهشی» اوست اما مسئلهی اساسی اینجاست که از این تحقیقات و پژوهشهای ادعایی او سندی حاصل نشده است که بتوان بر اساس آن داوریِ داوری علیه محمودیان و موسوی را پذیرفت.
چه در توییتهای منتشرشده از سوی این فعال سیاسی و چه در مصاحبهای که در روزهای اخیر از او در انصاف نیوز منتشر شده اثری از سندی برای اثبات این ادعاها یافت نمیشود و مشخص نیست که اگر چنان نتایجی حاصل کار پژوهشی است چرا از ارائهی اسنادی برای اثبات آن عاجز هستند؟!
این روش انگ زنی بدون سند آقای داوری یادآور زمانی است که در کیهان مشغول بود و با همین دست فرمان انگ میچسباند؛ ازجمله خود داوری بارها اعتراف کرده که دروغ بزرگ دیدار سیدمحمد خاتمی و جورج سوروس کار خود اوست.
مسئلهی دیگری که در این اظهارات وجود دارد تمایل پنهان و آشکار برای خارج کردن میرحسین موسوی از دایرهی نظام و انقلاب است. این تلاش چندین ساله برای آنکه «نخست وزیر امام» و بسیاری دیگر را در خارج از دایرهی نظام تعریف کنند یادآور خاطرات برخی زندانیان حوادث پس از انتخابات 88 است که از جانب بعضیها به آنها توصیه میشد که به خارج از کشور کوچ کنند.
به نظر میآید آنها که چنان توصیههایی را به فعالان سیاسی اصلاحطلب در سال 88 میکردند در این سالها هم تمایل دارند تا آنجا که میشود هر نوع «منتقد»ی را در دستهی «براندازان» و مخالفان انقلاب و نظام دستهبندی کنند. تاکید عبدالرضا داوری مبنی بر اینکه میرحسین موسوی از نظام عبور کرده است نیز از همین جنس است. میرحسین با وجود تمام مخالفتهای جدی که با عملکرد دستکم پانزده سال اخیر مسئولان جمهوری اسلامی دارد اما همچنان ذیل همین نظام سیاسی موجود مشغول فعالیت است؛ در نتیجه نشاید و نباید او و مانند او را در زمرهی عبورکنندگان از جمهوری اسلامی قرار داد.
نکتهی دیگری که میتوان دربارهی اظهارات عبدالرضا داوری مطرح کرد شباهت آنچه گفته شده با ادعاهایی است که پیش از این از سوی خبرگزاریهای تسنیم و میزان مطرحشده بود. تاکید بر هدایت میرحسین از سوی چهرههایی در خارج از کشور فصل مشترک ادعاهای آن دو رسانهی دوقلوی تابلودار و آقای داوری است. دربارهی اینکه آیا میان مشاور سابق محمود احمدینژاد و آن نهادها برای بیان این ادعاها رابطهای هست یا نه قضاوتی نداریم اما به نظر میآید که توضیح دادن پیرامون این شباهتِ دیدگاه علیه میرحسین میتواند به شفاف شدن بیش از پیش میدان سیاست کمک بسیاری کند.
در حاشیهی مواردی که گفته آمد اندیشیدن به این پرسش که «وظیفهی رسانه در مواجهه با چنین سوژههایی چیست؟» هم خالی از لطف نیست. ممکن است برخی انتظار داشته باشند که رسانهها به واسطهی تمایلات سیاسی یا روابط نزدیک با یک سوی ماجرا تنها انعکاسدهندهی دیدگاههای یک طرف سوژههای این چنینی باشند؛ همان کاری که صداوسیما و ایراناینترنشنال در آن استاد هستند اما به نظر میآید که چنین انتظاری از رسانه تقلیل آن به بوق تبلیغاتی این سو و آن سوی میدان سیاست است.
رسانهای را میتوان حرفهای نامید که بدون سوگیری به چنین رخدادهایی بنگرد و سخن هر دو طرف را شنیده و آن را برای مخاطبانش منعکس کند و نتیجهگیری را نیز به آنان واگذارد. اگر در این میان یک طرف تمایلی به پاسخگویی به اتهامات و ادعاها از خود نشان ندهد و طرف دیگر هم توان ارائهی سند اثبات سخن خود را نداشته باشد احتمالا در نظر مخاطب هر دو سوی این میدان شایستهی سرزنش خواهند بود!
[انصاف نیوز بار دیگر آمادگی خود را برای انتشار پاسخهای احتمالی افرادی که نامی از آنها در گفتوگو با آقای داوری و همچنین این یادداشت آمده است، اعلام میکند]
انتهای پیام
اگر دین داشتی به ظاهراما اخلاق نداشتی نهایتش می شوند یزید ودارو دسته اش.اخلاق پایه واساس دین است .متاسفانه کیهان نشینان و مانند ان ها تفسیر بدی از دین ارایه دادند وبیندگان را به همه چیز بدبین کردند
چرا دست ازمردهمتحرکی مثل میرحسین موسوی برنمیدارید؟میرحسین موسوی روزی مردواز حلقه نظام و انقلاب و رهبری خارجشدکه قبل از اعلام نتایج خودش را برنده انتخابات خواندوهوادارانش رابشورش دعوت کرد.موسویوهمهمیدانستند برنده احمدی نژاد است ولی مطابق میل دشمن رفتاروملیاردهادلار زیان مالی ونیز باعث عقب نشینی آمریکا از تعهدات خودشد.
متاسفانه این قبیل انسانها در هر رده ای هستند و ادعای حقیقت طلبی میکنند .خودشان را با جورج سوروس بی آبرو کردند و عذر خواستند ولی ماهیت و ذات هر کس چیزیست که همیشه همراه اوست و دوباره به ذاتش برمیگردد
هیچ نسبتی نه با حسین داری نه با ذبیح! نامت را بگذار صدام صادق!!
اگر داوری در عمرش هیچ خطایی نکرده بود جز همان یک دروغی را که علیه آقای خاتمی ساخت کفایت می کرد که برای همیشه دامن از عرصه سیاست و رسانه بر چیند و اگر صداقت دارد به تربیت نفس خویش و توبه از گذشته اش مشغول شود. مسأله فقط به جناب خاتمی مربوط نمیشود به آسیب رسانی به اعتماد میلیونها انسان رای دهنده به خاتمی و محرومیت یک شور و منطقه و در ابعادی، جهان از خدمات متصور بر می گردد..
فرستادن فعالان اصلاح طلب به خارج از کشور ظلم به اونها ظلم به دموکراسی ظلم به انقلاب ظلم به نظام بود با تاسف ….