خرید تور نوروزی

دو کارشناس حوزه‌ی افغانستان درباره‌ی روابط با طالبان: ناگزیر و به سود مهاجرین است

نشست مخالفان طالبان در اتریش، تحویل سفارت افغانستان در ایران به نماینده‌ی طالبان، فیلم مصافحه‌ی گرم امیرعبداللهیان و نماینده‌ی طالبان، نقش بستن پرچم امارت اسلامی افغانستان بر دیوارنگاره‌ی میدان ولیعصر و حذف آن به دنبال واکنش‌های تند افکار عمومی، حرف‌های معاون سازمان ملل متحد و تصمیم به برگزاری نشستی برای تعامل جهان با طالبان مهم‌ترین اخبار مربوط به طالبان در هفته‌های اخیر بوده است که واکنش‌های بسیاری را از طرف افکار عمومی در پی داشته است.

انصاف نیوز پیرو این وقایع با دو نفر از پژوهشگران و فعالان حوزه‌ی افغانستان که دو دیدگاه مختلف در مورد طالبان دارند اما در مورد روابط ایران با طالبان تقریبا هم‌نظرند گفتگویی داشته است که در ادامه می‌خوانید.

فاطمه اشرفی، رئیس انجمن حامی

خانم اشرفی در پاسخ به نخستین پرسش خبرنگار انصاف نیوز که آیا اتفاقات اخیر از جمله تحویل رسمی سفارت افغانستان به نماینده‌ی طالبان و دیدار وزیر امور خارجه با او به معنی به رسمیت شناختن دولت طالبان است یا خیر گفت که او چنین برداشتی ندارد و در دیدار منظور خبرنگار نیز وزیر خارجه‌ی ایران مجددا بر این امر تاکید داشته است این دیدار به معنی به رسمیت شناختن طالبان از سوی ایران نیست. 

فاطمه اشرفی سایر ارتباطات لجستیک جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با طالبان را نیز ناگزیر و ضروری می‌داند: مسئله اینجاست که بخش قابل توجهی از جمعیت افغانستان، قریب به ¼ آن، در ایران زندگی می‌کند و این‌ها در تعامل با کشور خودشان هستند و مسائل کنسولی، ثبت وقایع چهارگانه، مسائل تجاری و… دارند. حل‌و‌فصل همه‌ی این مسائل نیاز به جایی دارد که مرجعیت سیاسی داشته باشد.

این کارشناس حوزه‌ی افغانستان و پناهندگی به این نکته نیز اشاره کرد که حتی قبل از حضور نماینده‌‌ی رسمی وزارت خارجه‌ی طالبان در ایران تعاملاتی بین سفارتخانه‌های این کشور و وزارت خارجه‌ی طالبان وجود داشته است چرا که سفارت یا دفتر نمایندگی در یک کشور بدون ارتباط با مرجع اصلی‌اش که وزارت خارجه است محل اثر نمی‌تواند باشد. او حرف‌هایش را اینطور ادامه داد: اینکه دفتر نمایندگی یک کشور فعال است و تسهیل‌گری چه برای مردم خودش و چه در روابط بین دو کشور می‌کند به معنی به رسمیت شناختن آن دولت نمی‌تواند باشد. خانم اشرفی برای تصدیق این حرفش به این گفته‌ی وزارت خارجه‌ی ایران اشاره کرد که حکومت ایران تنها دولتی را در افغانستان به رسمیت خواهد شناخت که برآمده از رای و اراده‌ی همه‌ی مردم افغانستان باشد.

نکته‌ی بعدی که خانم اشرفی به آن اشاره کرد این بود که حضور نماینده‌ی رسمی وزارت خارجه‌ی افغانستان مختص به کشور ما نبوده است و در کشورهای اطراف ما حتی از مدت‌ها قبل‌تر این اتفاق افتاده است.

خانم اشرفی همچنین در مورد مسائل مشترک بسیاری که بین افغانستان و ایران به سبب مرز مشترک طولانی وجود دارد مثل مسائل آبی، تجاری، مرزی و حتی طلب‌های ایران از افغانستان توضیح داد و این روابط را برای مطالبه‌ی منافع دولت ایران ناگزیر دانست.

او در پاسخ به برداشت اشتباه خبرنگار از حرف‌هایش مبنی بر اینکه حضور طالبان را به نفع طرفین می‌داند خیلی صریح و سریع پاسخ داد: خیر، خواهش می‌کنم چنین برداشتی نداشته باشید. ما در شرایط اضطرار قرار گرفته‌ایم. این جماعت حکومتشان قطعا مطلوب نیست اما این روابطی که شما الآن بین ایران و افغانستان می‌بینید ربطی به این ندارد که حکومت اشرف غنی سر کار باشد یا طالبان؛ این‌ها بخشی از روابط معطل‌مانده‌ی ماست. هر ارتباطی به معنای به رسمیت شناختن یک حکومت نمی‌تواند باشد. 

خانم اشرفی در پایان مصاحبه در مورد دیوارنگاره‌ی میدان ولیعصر نیز اظهار بی‌اطلاعی و در ادامه‌ی توضیحات خبرنگار اظهار تاسف کرد.

عبدالحمید نورزایی، پژوهشگر افغانستانی

تعبیر آقای نورزایی از این دیدارها و تحویل سفارت افغانستان به نماینده‌ی طالبان اینطور بود: هر دو دولت مکلف به همکاری با یکدیگر در حوزه‌های مختلف هستند. همین مسئولیت‌ها سبب می‌شود این دیدارها و گفتگوها در سطوح بالا صورت بگیرد. سفرا یا نمایندگان وظیفه دارند روابط دو کشور را تنظیم کنند و در همین حدود روابط هم نیاز به تحویل سفارت وجود دارد. 

این پژوهشگر افغانستانی در توضیح ضرورت تحویل سفارت به نمایندگان طالبان به سه میلیون مهاجر افغانستانی اشاره کرد که نیاز به خدمات کنسولگری و حمایت از سوی دولت افغانستان دارند. این حمایت‌ها نیازمند یک دولت مسئول و نماینده‌ی آن دولت در کشور مقصد مهاجر است. 

آقای نورزایی در ادامه‌ی توضیحاتش در مورد ضرورت تحویل سفارت به مرز طولانی ایران و افغانستان، مسائل امنیتی دوجانبه، روابط گسترده‌ی تجاری ایران و افغانستان، کمک‌های بشردوستانه‌ی ایران به افغانستان و منافع ملی دو کشور نیز اشاره کرد.

عبدالحمید نورزایی در مجموع تحویل سفارت را به نفع مهاجرین می‌دانست چرا که جلوی فساد گرفته شده و دقیق‌تر و بهتر به امور مهاجرین رسیدگی می‌شود. در مثال این امر به صدها زندانی افغانستانی در ایران که بلافاصله پس از تحویل سفارت آزاد شدند اشاره کرد. 

او همچنین در مورد تحویل رسمی سفارت توضیح دقیق‌تری داد: رسمیت دو نوع است؛ یکی در عمل و دیگری در عرف دیپلماتیک. در عرف دیپلماتیک یک سفیر استوارنامه‌اش را به رئیس‌جمهور آن کشور یا وزیر خارجه‌ی آن کشور تقدیم می‌کند؛ خود را معرفی می‌کند و به صورت رسمی عهده‌دار امور آن کشور می‌شود. به این صورت هنوز در مورد سفارت افغانستان در ایران و طالبان صورت نگرفته است.

رسمیت در عمل که الآن در مورد طالبان در ایران رخ داده اینگونه است که  شخصی در هیبت یک سفیر وارد یک کشور می‌شود؛ امور یک سفارت و رایزنی‌های مرتبط با آن را انجام می‌دهد اما دیدارها به آن صورتی که باید رسمی انجام نمی‌شود و از واژه‌ی دولت سرپرست یا دولت طالبان به جای امارت اسلامی افغانستان استفاده نمی‌کنند. سخنگوی امور خارجه و تمام خبرگزاری‌های ایران نیز براساس مصوبه‌ی شورای عالی امنیت ملی از وا|ژه‌ی دولت سرپرست افغانستان استفاده می‌کنند. این نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی ایران هنوز هم امیدوار است یک دولت فراگیر در افغانستان سر کار بیاید.

آقای نورزایی در مورد حضور پرچم طالبان در دیوارنگاره‌ی چند وقت پیش میدان ولیعصر از حساسیت شدید افکار عمومی در ایران نسبت به طالبان خصوصا در قیاس با کشورهای دیگر مثل چین، ترکمنستان، ازبکستان و… گفت: سطح روابط ایران و افغانستان به دلیل فشار افکار عمومی کاملا محافظه‌کارانه پیش می‌رود برخلاف سایر کشورها که کاملا صریح است. او حساسیت جامعه‌ی ایرانی را طبیعی می‌دانست ولی به گروهی هم اشاره کرده می‌کرد که به شدت مخالف امارت اسلامی هستند و از عملیات روانی برای تنش میان ایران و طالبان استفاده می‌کنند.

او در پاسخ به خبرنگار که به ارتباط کشورهای اروپایی و آمریکایی با طالبان به همان دلیل فشار افکار عمومی اشاره کرد چنین گفت: ایران وضعیت بسیار متفاوتی با اروپا و آمریکا دارد. آن گروه‌ها که توضیح دادم با همکاری طرفداران دولت گذشته حتی قصد داشتند ایران را به سمت جنگ با طالبان ببرند. حتی روزنامه‌ای مثل روزنامه‌ی جمهوری اسلامی چنین تیتری زده بود: تشکیل حشدالشیعی در افغانستان! همین روزنامه در آن ایام اخبار اخبار زردی و مصاحبه‌هایی برای دامن زدن به این امر که ایران وارد جنگ با طالبان شود منتشر می‌کرد؛ با این قسم حرف‌ها که شیعیان را می‌کشند و پاک‌سازی قومی می‌کنند و… . این سطح از جوسازی برای هیچ کشور اروپایی دیگر نداشتیم! هیچ روزنامه‌ای در اروپا از لزوم جنگ با طالبان نمی‌گفت. 

آقای نورزایی در مورد اظهارات شبهه‌ناک معاون سازمان ملل متحد نیز به طور کلی گفت: من به شما قول می‌دهم اگر مسئله‌ی تحصیل و اشتغال زنان در دولت طالبان حل شود بسیاری از کشورها امارت اسلامی را با آغوش باز خواهند پذیرفت. مورد دیگر اینکه نمایندگان سازمان ملل متحد و نماینده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل در امور افغانستان به این نتیجه رسیده‌اند که جایگزین دیگری برای طالبان در افغانستان وجود ندارد. وقتی جایگزینی وجود ندارد یا به رسمیت می‌شناسند و وضعیت روابطشان بهتر می‌شود و یا به رسمیت نمی‌شناسند و با تهدیدهای امنیتی، اقتصادی، غذایی، موج گسترده‌ی مهاجرین، پررنگ‌تر شدن داعش در اثر تضعیف طالبان و… مواجه خواهند شد. بنابر این توضیحات علیرغم اینکه سیاست‌های اجرایی طالبان به مذاقشان خوش نمی‌آید همه دوست دارند طالبان را به رسمیت بشناسند و در تلاش هستند که طالبان را با مذاکره و گفتگو به سمتی سوق دهند که زمینه‌ی اقناع افکار عمومی را نیز فراهم کنند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا