کنترل بازار خودرو با گفتاردرمانی!
بابک صدرایی در روزنامه جهان صنعت نوشت:
بازار خودرو در ایران به شکل بیسابقهای بههمریخته و آشفته است که عواملی نظیر عدم ثبات تولید، قیمتگذاری دستوری و سیستمهایی مانند سیستم جامع قرعهکشی و نظیر این مسائل به چنین آشفتگیای دامن زده است. در همین رابطه موضوع اساسی دیگر عدم ثبات اقتصادی در کشور است، به طوری که هر چه این بیثباتی اقتصادی بیشتر شود، مردم تمایل بیشتری به سرمایهگذاری روی محصولاتی مانند خودرو پیدا خواهند کرد.
در واقع وقتی میان قیمت کارخانه و قیمت بازار یک خودروی متوسط مانند پژو ۲۰۷ حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان اختلاف وجود دارد، این طبیعی است که برای هر شخصی جهت سرمایهگذاری روی خودرو جذابیت ایجاد شود.
از سوی دیگر شاهد هستیم که یکی از مشکلات مهم تولید در کشور ما این است که قیمتگذاری به صورت واقعی صورت نگرفته و به هر میزانی که دولت روی قیمتگذاری دستوری پافشاری میکند به همان میزان نیز سیستم توزیع دچار مشکل میشود؛ موضوعی که سبب شده تولیدکننده علاقهای به توزیع خودروی خود در بازار نداشته یا آن را از درب پشتی کارخانه به بازار روانه کند. دقیقا در همین نقطه است که ما با یک پارادوکس مواجه هستیم؛ یعنی در حالی که از یک سمت به دنبال افزایش تیراژ تولید هستیم، ولی از سوی دیگر به تولیدکننده میگوییم که باید محصولش را با شرایط و قیمتی که دولت تعیین میکند به فروش برساند.
علاوه بر این، دولت برای کنترل بازار بیشتر به گفتاردرمانی روی آورده است. یعنی اقدامات احساسی و هیجانی را در دستور کار قرار میدهد مانند اینکه تعداد زیادی خودرو پیشفروش کند به این امید که عطش بازار کاهش یابد. حال مشکل در اینجا پدید میآید که اگر مانند امروز قادر نباشیم خودروها را به موقع تحویل دهیم، این مساله یک سیگنال به بازار میدهد مبنی بر اینکه من خودروساز توان تحویل خودرو تا سال آینده را ندارم و بنابراین بازار قیمت آن را افزایش داده و به بازار سیاه دامن بزند.
چنین معضلی در بحث واردات خودرو نیز وجود دارد. یعنی باید در تاریخ نوشت که اکنون یکسال است واردات خودرو در کشور آزاد شده، اما خودروی چندانی وارد کشور نشده و اتفاقا در سالی هم که واردات آزاد شده شاهد بیشترین افزایش قیمت در بازار خودرو بودهایم. به همین دلیل است که به نظر میرسد اقدامات صورت گرفته تاکنون بیشتر جنبه گفتاردرمانی داشته تا واقعگرایی. یعنی تمامی شواهد نشان میدهد که ما تحت تاثیر فشارها و چالشهای کنترل بازار از واقعیتها دور شده و تصمیمگیریهای غلطی انجام میدهیم که شاید برخی از آنها در کوتاهمدت جوابگو باشد ولی در میانمدت و درازمدت به حجم مشکلات و چالشها میافزاید.
در همین راستا وقتی سوال میشود که دورنمای کوتاهمدت این وضعیت چه خواهد شد، پاسخ این است که برای تحلیل یک مساله جزئی مانند بازار خودرو باید به دورنمای کلی یعنی اقتصاد کلان کشور توجه شود. در این رابطه اگر شرایط مانند سال گذشته رقم بخورد و کشور دچار نوسانات سیاسی و اقتصادی شود و قیمت ارز نیز جهش پیدا کند، همان سناریوی پارسال با شدتی کمتر یا بیشتر در سال جدید نیز رقم خواهد خورد.
اما اگر دولت بتواند قیمت ارز را ثابت نگه دارد و ثباتی نیز در زمینه عرضه و تقاضا ایجاد شود، نه تنها شاهد افزایش قیمت نخواهیم بود، بلکه این افزایش قیمت کمتر رقم میخورد، چراکه از هماکنون پیشبینیها بر اساس تورم ۵۰ درصدی برای اقتصاد کشور است. بنابراین از آنجا که بازار خودرو تحت تاثیر نوسانات اقتصادی و مسائل سیاسی است، با توجه به تورم ۵۰ درصدی، اگر دولت قادر به مهار نرخ ارز نباشد، با هر میزان تیراژ تولید و عرضه خودرو در بازار، باز هم شاهد افزایش قابل ملاحظه قیمتها خواهیم بود.
انتهای پیام