فرصتهای تاریخی را از دست ندهید | کمال الدین پیرموذن
کمال الدین پیرموذن در روزنامه جهان صنعت نوشت: ایران در میان عموم کشورهای دنیا رتبه یک فرصتسوزی را دارد و ضرورت تحول در اذهان حکمرانان و صاحبمنصبان کشور در این مورد حیاتی بسیار فوقالعاده است. به هر صورت دولت، امروز در سایه تمامیتخواهی و کجپنداری برخی گروههای تندرو از ضعف روزافزون اقتصادی-سیاسی و بینشی رنج میبرد و فاصله و شکاف بین دولت و مردم برحسب ظواهر
رو به فزونی است و در این مقطع و با این دولت، دورنما و چشماندازی از حمایتهای خارجی، اقتصادی یا سیاسی، با غایت به تشدید تحریمها توسط آمریکا و اروپا، وجود ندارد، مگر به بهای عظیم و گزاف فروختن بسیاری از منابع جامعه و تسلیم در برابر اراده اکثریت جامعه و تحول در تقنین و پندار و کردار و گفتار برخی مسوولان و صاحبمنصبان کشور. مجدد یادآوری میکنم هنر مدیران دولت در عصر ثبات تاریخ، پل زدن بین ملل و استفاده کافی و وافی و به موقع از میوههای مفید و پرثمر تعاملات سازنده بینالمللی است نه دیوار کشیدن اطراف کشور و در عمل شعارچی بودن دولتیان و بس. همچنین با کمال تاسف دولت را آن توان و قوه نیست که بدون مشارکت مردم و بهرهگیری از تمام امکانات و استعدادها، در یک بستر وفاق و اشتراک، موفق به کاری چشمگیر یا حداقل نجات کشور از تورم لجامگسیخته زیانبار برای ایران و ایرانی شود.
روند کلی جامعه ایرانی را جز با یک تغییر بنیادی و نجات کشور با تحول در اذهان مجموعه کشور و ملت نمیتوان اصلاح کرد. آیا ممکن است فرصتسوزی خسرانآور انجام نشود و آفتاب عقلانیت در این سرزمین بتابد و شکل و صورت دیگری از تغییر بنیادی در اندیشهها و بینشهای مسوولان و مردمان در خصوص مسائل اصلی جامعه همچون اعطای کامل حقوق اساسی ملت و سبک زندگی و مسائل اقتصادی و تعامل با دنیا و مشارکت موثر ملت و دولت با همدیگر رخ نماید؟ در تاریخ ایران، خیلی از غیرممکنها به عرصه امکان و تحقق درآمدهاند.
در عمر ملتها، نظامها و گروههای اجتماعی یا سیاسی و حتی افراد بشر، گاه فرصتهایی پیش میآید که امکان بازنگری به گذشتهها و تجدیدنظر در رفتارها و سلوک و بینشهای خودشان پیدا میکنند.
اگر این فرصتها مغتنم شمرده نشود و فرصت به تهدید مبدل شود و قدمی در راه تغییر، بهبود و اصلاح در رفتارها برداشته نشود یا برعکس، در چنین فرصتهایی، بر ادامه روندهای گذشته اصرار و بلکه لجاجت هم ورزیده شود، آن فرصتها از دست میروند و دیگر تجدید فرصت یا مصونیت از شرایط و پیامدهای طبیعی رفتارهای گذشته، در اختیار افراد بشر و مسوولان جوامع بشری نخواهد بود، شرایطی که ممکن است بسی سختتر و خانمانسوزتر باشد.
وقتی مهلتها گذشت و از فرصتها بهموقع استفاده نشد، دیگر امکان بهبود و اصلاح حال مردم و روابطشان با مسوولان نیز از دست میرود، در حالی که هر دولتی با هر ماهیت و مکتب راهنمایی که داشته باشد از اصلاح و بهبود و ترقی و تعالی مستمر خود بینیاز نیست.
این فرصت و امکانات و لحظههای تاریخی اجتنابناپذیر، برای صاحبان قدرت، گاه نامطلوب و تلخ مینمایند. ممکن است آنها درگیر در مسائلی باشند که در پندار ایشان بااهمیتتر شناخته شده و لذا اعتنا و توجهی شایسته و هوشیارانه نسبت به فرصتها نکنند، ولی همیشه پس از گذشتن فرصتهاست که مدعیان قدرت و دستاندرکاران، کم یا بیتوجه، درمییابند که عواقب پیشآمده، بسی تلختر و نامطلوبتر است و آنگاه است که متوجه میشوند صلاح و نفع درازمدت ایشان در بهرهگیری از آن فرصتها بوده است.
کوشش در اصلاح امور و باز کردن فضا از انحصار یگانه، راه نجات کشور از بحرانها و بیاعتمادیها و باورسوزیهای داخلی و دسیسههای خارجی معاند نظام و کیان است. اگر فرصتها مغتنم شمرده نشود، آینده را گرچه دهشتناک و فاجعهآمیز، به خوبی میتوان دید و پیشبینی کرد.
انتهای پیام