چرا فاطمه (س) فاطمه نامیده شد؟
“بدن حضرت از درخت طوبي و روح او از نور عظمت خداست، اما بايد در دل شب زير خاك برود. كنار اين بدن بود كه رادمرد عالم امكان گفت كه “اي كاش زنده نبودم تا چنين وضعيتي را ببينم”.
به گزارش انصاف نیوز (رسانه کمپین انتخاباتی دکتر پزشکیان)، آيتالله العظمی وحيد خراساني در جمع عزاداران فاطمه زهرا(سلامالله عليها) در یک سخنرانی در سال 1389 در مسجد اعظم قم در سخنان مهم و عمیقی با اشاره به فضايل و مناقب آن حضرت، طبق فرمايش خاتم انبیا رسول گرامي اسلام(ص)، ناخشنودي فاطمه زهرا(س) را ناخشنودي خاتمالانبياء و انبساط (خشنودی) فاطمه زهرا(س) را نيز موجب انبساط ايشان دانست و تصريح كرد: طبق نص كتابالله “و ما آتاكم الرسول فخذوه”، تمام فرق اسلامي با قطع نظر از مذهب و مسلك، بايد عزاي فاطمه زهرا (س) را متناسب با عظمت اين مصيبت اقامه كنند.
وي با بيان اينكه به حكم سنت قطعيه، اقتضاي ايمان به خدا و ايمان به خاتم انبياء(ص)، اقامه شعائر فاطميه است، تصريح كرد: فاطميه تنها متعلق به شيعه نيست، بلكه به هر كس كه ايمان به قرآن و سنت رسولالله دارد، تعلق دارد، لذا قهراً بايد در ناراحتي خاتم ناراحت باشد و در انبساط او منبسط. البته اين قضيه از قضايايي است كه قياساتها معها.
آیت الله العظمی وحید خراسانی وظيفه دو طائفه را در اين راستا سنگينتر دانست و خاطرنشان كرد: طائفه اول به علما و خواص مسلمين باز ميگردد كه دقائق كتاب و سنت را ميفهمند و واقعه را هم آنچنان كه هست ميدانند. لذا وظيفه اين طبقه سنگينتر است. اين مرجع تقليد طائفه دوم را كساني معرفي كرد كه رابطه نسبي با صديقه كبري دارند و در زمره اولاد ايشان شمرده ميشوند. لذا اين طبقه مسووليت خاصي دارند كه بايد روشن شود.
وي بااشاره به عظمت مصيبت فاطمه زهرا(س) در مذهب تشيع، اظهار كرد: اين عزا كه به سوم جماديالثاني ختم ميشود، بايد مجالس و محافل در مملكت مشحون باشد و همگي به بيان فضايل و مناقب ايشان و آنچه بر ایشان گذشت بپردازند. لذا اين امر بر هر مسلمان و بويژه كساني كه پيرو مذهب تشيع هستند، ضروري است.
وي پرداختن به روايت “عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن ابي عبيده، عن ابي عبدالله” که از طریق شیعه مطرح است را براي اقامه عزاي هر مسلماني بر آن حضرت كافي دانست و گفت: اين سند از نظر فقهی براي مثل شيخ انصاري در اهم مسائل فقيهه حجت است و قلت وسائط را كه يكي از امور مهمه در شدت وثوق به صدور است، دارد.
آيتالله وحيد خراساني جهت دوم در اهميت اين مطلب را احوال اين روات در رجال و روايات آنها دانست و تصريح كرد: رجال روايت همه موثق هستند به توثيقات قدما ی اصحاب همانند شيخ و نجاشي. یک نفر موثق به توثیق عام آن هم توثیق عام از شیخ طوسی در عده و از علی ابن ابراهیم در تفسیر. این خصوصیت رجال روایت است.
متن روایت این است:
عن ابی عبدالله علیه السلام قال : كان رسول الله . این صیغه مفید دوام و استمرار است. كان رسول الله، کار دایمی اش این بود، نه تنها به نحو اتفاق. كان رسول الله يُكثر تقبيل فاطمة وأنكرت ذلك عائشة، فقال: رسول الله: يا عائشة إني لما اُسري بي إلى السماء دخلت الجنة فأدناني جبرئيل من شجرة طوبى، وناولني من ثمارها فأكلته.
این مرجع تقلید شیعه با اشاره به متن روايت خاطرنشان كرد: خصوصيت روايت اين است كه مايه ی تكون بدني او بايد در مقام “ابيت عند ربي يطعمني” محقق شود كه البته اين حقايق بهتآور است، اما نه براي هر كس. براي آنهايي كه به عظمت اسراء در آن شب واقفند و به آن قربي كه آن شب محقق شد، و بعد بفهمند كه شجره طوبي چيست؟ اوصاف آن شجره چيست؟ شجرهاي كه هيچ قصري در بهشت از قصور همه ی انبیا و امم نيست، الا اينكه يك رشته از شجره طوبي در آن قصر است.
وي با بيان اينكه از چنين درختي، آن نطفهاي كه مبداء تكون جسماني او بود، تكوين شد، گفت: حضرت رسول ميفرمايند ” من به زمين آمدم و خدا از آن ثمر شجره، فاطمه را به من داد”، ” فما قبلتها قط”، ” هيچ وقت نشد كه او را ببوسم و بوي شجره طوبي را استشمام نكنم”.
اين مرجع تقليد با اشاره به مباحث عمیق ارتباط روح و بدن و تناسب بدن با روح، اظهار كرد: اگر بدن و جسم از درخت طوبي باشد، پس مبداء روح از كجاست؟ اگر بدن چنين بدني است، نفسی كه به چنين بدني تعلق ميگيرد، چه نفسي است؟
وي با بيان اينكه وقتي اين حقايق روشن ميشود، معناي بيان امام ششم (ع) تا حدي واضح ميشود و روشن ميشود كه چرا فاطمه، فاطمه ناميده شد، تصريح كرد: فاطمه از فطم است و فطم قطع است. و ايشان فرمود؛ فاطمه فاطمه ناميده شد چون خلق از معرفت او منقطع است. يعني دست عقل را از نيل به مقام منيعش قطع كرد.
وي افزود: برهانش هم اين است که اگر بدن این است، اگر مایه ی جسمانی از اعلا علیین است آیا خمیره ی روحانی از کجاست؟ و اینجا از بيان امام ششم روشن ميشود كه روح از چه چيز مخلوق است. بدن از درخت طوبي است و روح “من نور عظمت الله” است. بنابراين در اينجاست كه قلم هر نويسندهاي ميشكند و بيان هر فقيهي و حكيمي الكن ميماند.
آيتالله والعظمی حيد خراساني با بيان اينكه بدن حضرت از درخت طوبي و روح او از نور عظمت خداست، اما بايد در دل شب زير خاك برود، يادآور شد: كنار اين بدن بود كه رادمرد عالم امكان گفت كه “اي كاش زنده نبودم تا چنين وضعيتي را ببينم”.
وي با بيان اينكه اين واقعه چطور بايد احياء شود، به وظيفه اولاد فاطمه(س) اشاره كرد و گفت: اولاد فاطمه(س)، يعني ولد حقيقي و كساني كه از مادر فاطمي هستند، بايد شام غريبان آن حضرت را كه روز سوم جماديالثاني بود، در تمام شهرها به صورت هيئت خاص سادات برگزار ميكردند و وظيفه خود را نسبت به مادرشان ادا مينمودند.
وي با اشاره به روايتي از شيخ صدوق كه ميگويد ” نظر به صورت ذريه حضرت فاطمه(س) عبادت است”، خاطرنشان كرد: اين كلمه از كجا نشات ميگيرد؟ زيرا نظر به كعبه عبادت است، نظر به مصحف عبادت است، نظر به صورت عالم عبادت است، نظر به صورت يك فاطمي كه فقط انتساب به او دارد هم عبادت است. البته در سوالي از امام هشتم پرسيدند كه آيا نظر به همه ذريه است؟ كه امام ميفرمايند “نظر به همه ذريه فاطمه است” يعني سيدي كه 14 قرن بعد هم بيايد، باز نظر به قيافه او عبادت است.
آيتالله العظمی وحيد خراساني يادآور شد: همچنين در روايتي ديگر از شيخ صدوق آمده است كه؛ روز قيامت كه ميشود، ظلمات محشر را ميگيرد، بعد كه اين ظلمات سيطره پيدا كرد، ناگهان انواري در محشر ظهور ميكنند. مردم متحير ميمانند كه اينها چه طبقهاند؟ آيا ملائكه هستند؟ انبياء هستند و يا شهدا هستند؟ كه منادي ندا ميكند كه اينها نه انبياء و نه شهدا هستند، بلكه ذريه پيغمبر خاتم هستند.
وي افزود: بنابراين در هر سيدي كه اين دو خصوصيت پيدا شود، يعني ابتدا از منهاج رسول خارج نشود و دوم معصيت به دامنش ننشيند، نظر به صورت اين سيد در دنيا عبادت، و در آخرت به صورت چراغ فروزان عرصه محشر خواهد بود.
وي با بيان اينكه ريشه همه اين بركات از فاطمه زهرا(س) است، تصريح كرد: زماني كه فاطمه (س) از دنيا رحلت كردند، كسي جز اسماء در خانه نبود. وقتي دو پسر ايشان رسيدند، سوال كردند كه اسماء مادر ما چه شد؟ و سپس به سمت مسجد پيامبر حركت كردند كه اميرالمومنين با ديدن آنها به زمين افتاد و غش كرد. اميرالمومنيني كه هزاران ضربت بر بدن او بود و بر هيچ كدام آه نكشيد، اما وقتي چشمش به پسرانش افتاد، غش كرد.
وي ادامه داد: در روايات آمده است كه آب به صورت ايشان ميپاشند تا به هوش ميآيد. سپس روانه خانه ميشوند و پرده از روي صورت حضرت فاطمه ميكشند و با ايشان نجوا ميكنند. حضرت فاطمه نيز به ايشان ميفرمايند كه همه كار من را در دل شب انجام دهيد، همچنين به اميرالمومنين ميفرمايند كه تنها ياور تو و تنها ركن تو من بودم كه رفتم.
اين مرجع تقليد شیعه با تاكيد بر اينكه جمله آخر حضرت فاطمه(س) حجت را بر سادات و علويون تمام ميكند، گفت: ايشان در آخرين لحظات عمر خود، وظيفه خواص و سادات را مشخص كردند. بنابراين بر سادات و پشت سر آنها غير سادات واجب است كه شام غريبان ايشان را براي هميشه داشته باشند.
وي در پايان نيز از خداوند خواست تا همه مسلمين را به روح صديقه كبري ببخشد و مورد نظر فرزند صالحش(عج) قرار دهد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت ایت الله العظمی وحید خراسانی
انتهاي پيام