خرید تور تابستان ایران بوم گردی

عدم تناسب جشن ها و عزداری های ما

نمی توان همه چیز را در حد “کج فهمی و نادانی نسل جوان” یا “تهاجم فرهنگی و غرض ورزی غربیها” تخفیف و تقلیل داد و دست به گریبانِ مسئولان دین جامعه نشد. چرا و به چه حقی و با کدام اجازه، دو دهه “عزا” برای فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می گیرند و رادیو و تلویزیون “ملی” مملکت را “بیت الاحزان” می کنند و دو ماه محرم و صفر را هم در تمام مملکت، ماتمکده برپا می کنند، اما برای اعیاد اصلی دین (که منشا حقیقت و هویت دینی، هردو همزمان هستند) یعنی قربان و مبعث و فطر و زادروز پیغمبر و یا اعیاد مذهب “حقه” تشیع (غدیر و زادروزهای اهل بیت)، دهه ها و جشن های آنچنانی نمی گیرند؟ یا اگر هم می گیرند، در حد مولودی خوانی های بی مشتریِ هیئتی، تخفیف و تنزل می دهند؟
این بخشی از یادداشتی وارده درباره ی بی توجهی به اعیاد و توجه ویژه به عزاداری هاست که در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است؛ متن کامل این یادداشت در پی می آید:
مطابق آنچه برخی مورخان و محققان و عالمان دینی گفته اند، سابقه برپایی “مجلس ذکر مصیبت” برای امام حسین و شهیدان کربلا، لااقل به زمان امام صادق برمی گردد. عظمت مصیبت کربلا در حدی بوده که هنوز هم که هنوزست، یاد آن، موجب تاثر شنونده می شود. سوای بار قوی عاطفی و تنبه قلبی و باطنیِ ناشی از ذکر آن مصیبت و برپایی مجلس برای آن، کارکرد اجتماعی آن را نمی شود نادیده گرفت و آن، تحریک وجدانها علیه حکومتهای استبدادی. هم آن تنبه و هم این تحریک، هر دو دوشادوش هم همواره بوده اند و انصاف را که هنوز هم (بیش و کم) هستند و این از برکات حماسۀ حسینی ست. در سده اخیر هم، روشنفکرانی همچون متفکر شهید، مرتضی مطهری پیدا شدند و از آن تنبه فردی و این تحریک اجتماعی با عناوینی چون “دو بُعد فاجعه و حماسه در نهضت حسینی” نام بردند و بر حفظ همزمان هر دوی آنها تاکید کردند. اینک اما پس از 35 سال از آن تاکیدات حکیمانه، در عمل، آنچه که از عاشورا باقی مانده و تازه به دیگر مناسبات معتبر و یا مشکوکِ و مختلف فیه خود علمای شیعه هم تسری کرده، جشنواره عظیم و حیرت آوری از “ماتم” از یکسو و “غلو و خرافه” از سوی دیگر است! در اینجا نمی خواهیم از غلو و خرافات بگوییم، چرا که دیگر بی حس شده ایم و حال و حوصله جنگ و جدال بر سر دین و مذهبِ ربوده شده را همچون دیگر سرمایه های معنویِ به غارت رفته، نداریم! مفت چنگ و نوش جان ربایندگان و حسرت جاودان بر ما.
و نمی خواهیم که داد سخن دهیم که دین ما طرفدار شادی است و اصلا خود ایمان و دیانت، شادی واقعی و عمیقی در درون آدمی به بار می آورد و یا اینکه امام علی فرموده از نشانه های مومن اینست که غمش در دلش پنهان و شادیش در چهره، پیداست و … . اینها هم از بینات  و تکرار “بی فایده” مکررات است!
می خواهیم به اتفاقی که دارد می افتد و پدیده ای که دارد رخ می نماید جلب توجه کنیم. جلب توجه نه از باب اخطار تاریخی، که فقط محض جلب توجه! ناامیدانه معتقدم که پیرایش و اصلاح دینی، با این اوضاع، نه فقط ناممکن، که اصلا نامطلوب و زیان ده است. ازین بحث هم بگذریم.
راقم این سطور معتقد است که “اسلامِ شیعی” در ایرانِ امروز، دارد به “نمادِ غم و ناخوشی” تبدیل می شود (و شاید در لایه هایی از اجتماع شده است!) و در برابرِ “فرهنگ ایران باستان” قرار می گیرد که “نماد شادی و خرمی” دانسته می شود. بزرگداشت فزاینده اعیاد و جشن های ملی و باستانی در میان جوانان و نسل جدید و متجدد ایران (که در جای خود، بسیار امیدوار کننده است) گواه گویای این مدعاست.
از طرف دیگر، “انفجار اطلاعات و انقلاب ارتباطات” که موجب “جهان بینی” مردم ما شده و می شود نیز در تضعیف و تبدیل بیش از پیش “اسلامِ شیعی” به “نماد غم و ناخوشی” (و لابد بعدش علت اصلی ناکامی های تاریخی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ما) و قرار دادن آن در برابر “دین مسیحیت” که (درست یا غلط) شده است “نماد محبت و معنویتِ اخلاقی” (در کنار بودیسم و دیگر ادیان و مکاتب عرفانی قدیم و جدید) و “فرهنگِ پاک دینیِ جهانی” (که انسان را “فقط” به رعایت اخلاق فرا می خواند و چیزی بیشتر نمی خواهد) نقش اساسی و مکمل و تشدید کننده ایفا می کند.
نمی توان همه چیز را در حد “کج فهمی و نادانی نسل جوان” یا “تهاجم فرهنگی و غرض ورزی غربیها” تخفیف و تقلیل داد و دست به گریبانِ مسئولان دین جامعه نشد. چرا و به چه حقی و با کدام اجازه، دو دهه “عزا” برای فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می گیرند و رادیو و تلویزیون “ملی” مملکت را “بیت الاحزان” می کنند و دو ماه محرم و صفر را هم در تمام مملکت، ماتمکده برپا می کنند، اما برای اعیاد اصلی دین (که منشا حقیقت و هویت دینی، هردو همزمان هستند) یعنی قربان و مبعث و فطر و زادروز پیغمبر و یا اعیاد مذهب “حقه” تشیع (غدیر و زادروزهای اهل بیت)، دهه ها و جشن های آنچنانی نمی گیرند؟ یا اگر هم می گیرند، در حد مولودی خوانی های بی مشتریِ هیئتی، تخفیف و تنزل می دهند؟
چه بخواهیم چه نخواهیم، در اذهان جوانان و نسلهای جدید و متجددِ امروز و فردا، سوگوارانه، چنین نمادپردازیِ نادرستی، تثبیت شده و می شود.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا