کسی که کشته نشد از قبیلهی ما نیست
عظیم محمودآبادی، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
وقتی خبر محرومیت علیاصغر شفیعیان (صاحب امتیاز و مدیرمسئول انصافنیوز) از مدیریت رسانهای منتشر شد چند روزی جرات نداشتم با او تماس بگیرم. چراکه در طول سالهایی که شفیعیان را میشناسم علیرغم دیدگاه انتقادی جدیای که به نظام سیاسی و ارکان مختلف آن دارد اما همیشه مرزبندی بسیار روشنی با براندازان داشته است. هرچند این ویژگی شفیعیان به زعم نگارنده از مهمترین عناصر هویت سیاسی او است – و حتی در نخستین سالهای پس از سال هشتادوهشت نیز از این مسیر خارج نشد – اما صدور حکمی آنچنانی آن هم پس از تشنجات اخیر سیاسی – اجتماعی و پایداری او در جاده اعتدال و انصاف، میتوانست نقطه پایانی باشد بر راهی که همه این سالها در پیمودنش مداومت کرده بود.
لذا جرات تماس با او را نداشتم. با خودم میگفتم بعد از این حکم – که به زعم نگارنده با عدالت فاصله زیادی داشت – احتمالاً با شفیعیانِ جدیدی روبهرو خواهم شد و او بدون لکنت خواهد گفت دیگر امیدی به نظم موجود و اصلاح ساختارهای آن ندارد و اگرچه نه در عمل اما در نظر به صف کسانی خواهد پیوست که در جرگه براندازان قرار گرفتهاند. اتفاقی که ابداً چیز عجیبی نیست وقتی هر از گاهی میبینیم حتی نیروهای متعلق به افراطیترین جریانهای اصولگرایی به صف مخالفان و بلکه براندازان پیوستهاند! آن هم کسانی که سالها از مواهب مختلف در نظام متنعم بودهاند و حتی نام و شهرتشان را مرهون مناصبی هستند که جمهوری اسلامی در عنفوان جوانی در اختیارشان قرار داده بود. از سردبیر اسبق «کیهان» گرفته تا نویسنده تندترین یادداشتهای روزنامه «وطنامروز» که تا همین دو سه سال پیش چه نسخههایی که برای نظام نمیپیچید و حالا چه مواضعی که نمیگیرد!
خلاصه بعد از دیدن خبر مسالهدار شدن «انصاف»، همه این موارد در ذهنم رژه میرفت و از تماس گرفتن با شفیعیان باز میداشتم! اما بالاخره گفتم زنگ میزنم و زیاد حرف نمیزنم و تنها به عنوان یک دوست ابراز تأسف میکنم از آنچه پیش آمده است. زنگ زدم و مثل همیشه با انرژی جواب داد و سلاموعلیک گرمی کردیم و گفتم متاسفم که چنین شد و … تشکر کرد و خودش سر حرف را باز کرد. گفت مربوط به پروندهای است که دو سال پیش در جریان بوده و نمیدانم چرا الان چنین حکمی صادر کردهاند و … . احساس کردم ناراحت است اما مأیوس نه! گویی حتی انرژیاش مضاعف شده بود و انگیزه بالاتری درصدد انتشار مجدد انصاف داشت! ضمن اینکه هیچ خبری از تغییر منش سیاسیاش احساس نکردم و همان شفیعیانی بود که چند ماه پیش در دفتر انصاف به اتفاق چند همکار دیگرش گپ مفصلی با هم زده بودیم.
کاش نظام و ارگانهای تصمیمگیرنده در این امور قدر رسانههای مستقل و منصفی چون «انصاف» را بدانند. کاش آنها متوجه این مهم باشند که برخی افرادی که سالها از بودجه کشور ارتزاق کردند و از جهات مختلف مورد حمایت نظام بودند اکنون سر از کجاها درآوردند و از این سو رسانههای مستقلی چون «انصاف» با هزاران مانعی که برایشان وجود دارد چطور خودشان را با زحمتی فراوان سرپا نگه میدارند و صادقانه – و البته به دور از ریا و تملق – به وظیفه آگاهی رسانی خویش میپردازند.
آری توقف نزدیک به دو ماه انتشار وبسایت خبری تحلیلی «انصافنیوز»، زخم دیگری بود که به رسانهای مستقل و عوامل آن وارد شد. رسانهای که در رسانههای برانداز و مروجانشان، گاه ملقب به «مزدور» یا «وسط باز» میشد. اما توقف انتشار این وبسایت بار دیگر نشان داد هزینه مستقل بودن در جامعه ما چقدر بالا است. هزینه اینکه هیچ طرفی آن را خودیِ خود نداند. در این وضعیت است که از هر طرف زخمی زده میشود؛ یکی از آن سو انواع اتهامهای بیاساس را نسبت میدهد و دیگری که گاه متهم به توجیه رفتار او شدهای حکم به محرومیت و ممنوعیتت میدهد. از این جهت شاید «انصاف» و مدیریت آن باید از بخت شکر داشته باشند و از روزگار هم که بهای استقلال را پرداختند و به سلامت گذشتند و هر یک از این زخمها نیز نشانی از وابسته نبودن رسانهای دارد که خواسته روی پای خودش بایستد که به قول اقبال لاهوری: «کسی که کشته نشد از قبیله ما نیست»!
انتهای پیام
اقای شفیعیان
سلام
صداقت و امانت داری را سرلوحه کار خود قرار دهید . خوشحالم همچنان در مسیر انقلاب و حامی مردم بی صدا، کارتان را ادامه می دهید. ما محدودیت های شما درک می کنیم وپشتیبان شما و همکاران تان هستیم . و دست همکاران مرد را می بوسیم و در مقابل همکاران زن ،به سبک …؟؟!!!!سر تعظیم ……
موفق باشید
سلامچهبساباورنکنیدامارسانه
مانندانصافنیوزنفعشبهنظام
حاکمبیشازرسانههایمتملق
وتوجیهگراستآنهامسئولین
رابادوخوابمیکننداینهابیدار
وآمادهدفاعوطرح…امابهترین
رسانهآنستکهحقرابنمایاند