آنها که نمیخواهند کنسرت برگزار شود
هم میهن نوشت: رویدادهای هنری ازجمله کنسرتهای موسیقی، تئاتر، سینما و گالریها پس از اتفاقاتی که در ششماههدوم سالگذشته رخ داد با چالشی اساسی مواجه شد. چالشی که طرفین دعوایش، معترضین و متولیان دولتی برگزاری این رویدادها بودند و هنرمندانی با گرایشهای متفاوت، مایل به اینسو یا آنسو، سرگردانانِ میانهاش. ازیکسو محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از این میگفت که معاونت هنری همه پیشبینیهای لازم را برای بازگشت هنرمندان انجام داده است و شاک و شعام (شورای امنیت کشور و شورای عالی امنیت ملی) مرتب پیگیری میکنند تا فعالیتهای هنری بهصورت عادی برگزار شوند و ازسویدیگر معترضین، هنرمندانی که قصد بازگشت به صحنه را داشتند متهم به عادیسازی و بیاعتنایی به رویدادهای رخداده میکردند.
در حوزه موسیقی، نخستین کسانی که به صحنه برگشتند اهالی موسیقی پاپ بودند. هنرمندانی که بازگشتشان به صحنه باتوجه به مناسبات بازار کارشان و طیف گسترده مخاطبانشان دور از انتظار نبود. سازوکار بازار موسیقی پاپ و تماشاگرانی که سلیقه موسیقایی، رده سنی و وضعیت اقتصادیشان به مخاطبان صنعتهای سرگرمیساز تبدیلشان کرده است، خبر از این میدادند که سالنهای کنسرت خوانندگان پاپ خالی از جمعیت نخواهد بود. در عمل هم چنین شد. خوانندگان موسیقی پاپ به صحنه برگشتند و پیشوپس از سیوهشتمین جشنواره موسیقی فجر و ازجمله در ایام نوروز 1402 به خلق موقعیتهایی سرگرمکننده برای تماشاگرانشان پرداختند. در این میان تا مدتها خبری از اهالی موسیقی ردیف- دستگاهی، کلاسیک، نواحی و تلفیقی نبود. بخشی از آنها خودشان مایل به بازگشت به سازوکاری که پیشازاین برای اخذمجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی میکردند، نبودند و بخش دیگرشان میدانستند که تماشاگرانشان توان روحی و مالی حضور در سالنهای کنسرت را ندارند و عدهای هم نمیخواستند تیغ تیز اتهام عادیسازی را در جانشان احساس کنند. نخستین خواننده ایرانی اما که تصمیم به بازگشت به صحنه گرفت؛ علیرضا قربانی بود. او تور کنسرتهایش را از ۱۶ اردیبهشتماه 1402 در شهرهای گرگان، رشت، تبریز، شیراز، کرمان، سیرجان و جزیره کیش آغاز کرد و ۲۳خردادماه به مجموعه فرهنگیتاریخی سعدآباد تهران رسید. خرید تمام بلیتهای کنسرت علیرضا قربانی از لحظهای که امکان خرید بلیت هر سانس در سایت فروشبلیت فراهم میشد، نشان از استقبالی داشت که همچنان ادامه دارد و منجر به تمدید کنسرت او در تهران شده است. محسن شریفیان، خواننده و سرپرست گروه موسیقی نواحی لیان هم از دیگر هنرمندانی بود که به صحنه برگشت. هر دوی این هنرمندان اما با اتفاقاتی مواجه شدند که خارج از متن اثر هنریشان است و حواشی این روزهای برگزاری کنسرت موسیقی در ایران را رقم زده است.
«گروه فشار قدیم» در کنسرت لیان
بخش عمده حواشی دامنگیر کنسرتهای موسیقی در ایران در روزهای اخیر را گروهی رقم زدند که شامگاه جمعه، 26خردادماه با حضور در برابر تالار وحدت قصد ورود به این تالار و برهمزدن کنسرت گروه موسیقی لیان را داشتند. اتفاقی که با واکنش بهموقع حراست این مجموعه و در ادامه ورود نیروی انتظامی، از آن با تیتر «ناکام ماندن عوامل خودسر برای بهتعطیلیکشاندن کنسرت گروه لیان» یاد شد. حضور عوامل خودسر در کنسرتهای موسیقی و تلاششان برای بهتعطیلیکشاندن آن اما موضوعی مربوط به دیروز و امروز نیست و آنطور که شریفیان هم در صفحه اینستاگرامش نوشت، بهعنوانمثال لیان طعم تلخ این اتفاق را در سال 1393 هم چشیده بود. او با اشاره به این موضوع، نوشت: «برای گروه 30ساله ما زیاد از این اتفاقها افتاده… از تهدیدهای بسیار تا حمله و زدوخورد و در بهترین حالت قطع صدا و برق…» روابطعمومی بنیاد رودکی هم در مطلبی که برای رسانهها ارسال شد در این مورد توضیح داد: «فردی شناختهشده در برهمزدن برنامههای هنری برای دقایقی اندک در بیرون از تالار و خیابان شهریار (پهنه رودکی) به ایجاد هیاهو پرداخت که اینامر با حضور بهموقع ماموران نیروی انتظامی تحت کنترل قرار گرفت.»
«گروه فشار جدید» بهتعبیر ضرغامی
ازسویدیگر کنسرت علیرضا قربانی بهواسطه شعارهای سرداده شده در حاشیه آن با واکنشهایی مواجه شد. ازجمله این واکنشنشاندهندگان، عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری ایران بودند که کسانی که در کنسرتها شعار میدهند را «گروه فشار جدید» خواند. ضرغامی با اشاره به «استقبال مردم» از کنسرتهایی که در مجموعه سعدآباد برگزار میشوند، گفت: «برخی به میان مردمی که میخواهند شاد باشند میآیند و شعار ساختارشکنانه میدهند و با شادی مردم مخالف هستند. اینها گروه فشار جدید هستند و جمع را بههم میریزند.» او اضافه کرده که «خود مردم باید آرامش و سلامت برنامهها و رویدادهای فرهنگی را حفظ کنند»، چراکه به گفته او «نباید ١٠ تا ٢٠ نفر مانع شادی ٢ هزار نفر شوند.» آنچه از فضای توئیتر در مورد این اتفاق برمیآید اینگونه است که علیرضا قربانی در پایان اولینشب از کنسرتاش ترانه «از خون جوانان وطن لاله دمیده» را خوانده و همراهشدن این ترانه با نورپردازی قطرات خون و پرپر شدن لالهها، سر دادن شعار ازسوی تماشاگران را بههمراه داشته و بههمیندلیل این ترانه در اجراهای بعدی حذف شده است.
دو روی یک سکهاند؟
مهدی سالم، مدیرعامل بنیاد رودکی، به عنوان یکی از افراد مطلع از آنچه در کنسرت گروه موسیقی لیان گذشت، در گفتوگو با «هممیهن» به شرح واقعه پرداخت و اینگونه گفت: «همانطور که اجرای موسیقی تابع قوانین است، تماشای آن هم تابع قوانین است و اگر کسی بخواهد در هرکدام از این حوزهها برخلاف قوانین عمل کند، با او برخورد خواهد شد. در حوزه تماشاگران اگر کسی، در کمال تاسف بهعنوان مثال در وضعیتی غیرعادی قرار داشته باشد، در مبادی ورودی سالن از ورودش جلوگیری خواهد شد تا آرامش دیگر تماشاگران بههم نخورد. در کنار این مسئله، اگر کسی یا کسانی قصد ورود به سالن را داشته باشند و بخواهند آرامش تماشاگران را مختل کنند، باز هم با آنها برخورد خواهد شد. کسانی که میخواهند وارد تالار وحدت شوند یا باید از عوامل رویدادهای هنری یا کارکنان بنیاد فرهنگی، هنری رودکی باشند یا پس از تهیه بلیت وارد شوند و حالت چهارم این است که مامور قانون با مجوز و حکم قانونی اقدام به این کار کند. ضمن اینکه در این حالت هم اجازه دخالت نخواهند داشت و تنها میتوانند پس از ورود با مجوز و حکم قانونی با مسئول مربوطه به گفتوگو در مورد موضوع موردبحث بپردازند. اینکه کسی یا کسانی بخواهند بدون هیچحکمی، بدون ارائه هیچ مدرک شناساییای و بدون معرفی خود وارد مجموعه شوند، قطعا با ممانعت حراست مجموعه مواجه خواهند شد. ما در این حوزه تابع قانونیم و من بهعنوان مدیرعامل رودکی موظف به رعایت قوانین هستم.» سالم با بیان اینکه به نظرش این مسئله دو روی یکسکه است و هردو خلافقانون است، افزود: «درواقع هم کار آن تماشاگرانی که حالتی عادی ندارند و اقدام به برهمزدن نظم کنسرت میکنند خلاف قانون است و با تذکر همکاران ما در سالن مواجه خواهند شد و اگر به این تذکر بیاعتنا باشند به بیرون از سالن هدایت میشوند، هم کار کسانی که میخواهند با رفتاری غیرمنطقی از بیرون وارد سالن شوند و کنسرت را به تعطیلی بکشانند خلاف قانون است و باز هم با ممانعت همکاران ما مواجه خواهند شد. چراکه هدف هر دو سوی ماجرا بهمخاطرهانداختن امری است که میتواند موجب شادابی، امید و نشاط در جامعه شود. آنها میدانند که جامعهای غمگین و ناامید بسیار تحریکپذیرتر از جامعهای شاد و امیدوار است و هدفشان افزایش میزان این تحریکپذیری و استفاده از آن در مقاطع زمانی مشخص در راستای اهدافی مشخص است. پس هم کار کسانی که به هنرمندان فشار میآورند و به عادیسازی متهمشان میکنند، هم کار کسانی که با انتشار تصاویری غیرواقع قصد القای اینمسئله را دارند که شاهد آنچه بیبندوباری مینامندش در این رویدادها هستیم و هم کار کسانی که قصد ورود غیرقانونی به این رویدادها را دارند؛ در راستای ضربه زدن به هنر، هنرمندان و جامعه است. ضمن اینکه ازنظرما هرچیزی که میتواند در راستای قانون، شرع و عرف موجب افزایش میزان شادابی و امیدواری جامعه شود، باید مورد حمایت و تاکید ویژه قرار بگیرد.»
انتهای پیام