خرید تور تابستان

آیا تندروها ذاتا نفهم هستند؟ | یادداشت عبدالجواد موسوی

عبدالجواد موسوی در خبرآنلاین نوشت:

اگر کسی تا امروز فکر می کرد تندروها یعنی یک مشت آدم انقلابی متعصب که به هیچ قیمتی حاضر نیستند از ارزش های انقلاب کوتاه بیایند و آن چه برایشان مهم است شعارهای تند انقلابی است و نه هیچ چیز دیگر،‌قطعا دیگر این گونه فکر نمی کند.

حتی آن هایی که فکر می کردند این بندگان خدا آدم های ساده دلی هستند که در بدبینانه ترین حالت دچار استضعاف فکری هستند و خوب را از بد تشخیص نمی دهند و نمی فهمند منافع ملی یعنی چه، امروز دیگر آن گونه فکر نمی کنند. الحمدلله حوادث اخیر مشت همه را باز کرد و تعارف از میان برخاست.

ممکن بود در دهه شصت و یا حتی اوایل هفتاد آدم های تندرو آدم های باورمندی باشند که از سر تعصب بر سر عقاید خود پا فشاری می کنند و برای خودشان و دیگران درد سر درست می کنند و یا آدم های ساده دلی باشند که دیگران از آن ها سوءاستفاده می کنند اما از یک جایی به بعد تندروی انقلابی شد یک نوع دم و دستگاه و کار و کاسبی نون و آب دار. قطعا در همان دهه شصت و هفتاد هم آدم های ناجوری در پوشش انقلابی گری مقاصد دیگری را دنبال می کردند اما آن چه قاعده بود یا باورمندی و تعصب بود و یا ساده دلی. اما همان طور که گفتم از یک جایی به بعد شد کاسبی. کاسبی محض. کاسبان تحریم. کاسبان فتنه. کاسبان حجاب. این ها الفاظ من درآوردی نبودند که به بازار ادبیات سیاسی راه پیدا کردند. طرف در لباس پیامبر قسم جلاله می خورد که روحانی و ظریف و دار و دسته شان رفته اند به غربی ها در ضمن عهدنامه برجام تعهد داده اند که قاسم سلیمانی را کت بسته تحویل غربی ها بدهند. آیا خود او نمی دانست دارد آشکارا دروغ می گوید؟

چرا می گویم اگر کسی تا امروز…والخ. به این دلیل که همین ماجرای صلح و دوستی با عربستان نشان داد که این حضرات اگر اراده کنند در جهت سیاست های تنش زدایی گام بردارند خیلی هم خوب معنای دیپلماسی و کوتاه آمدن و مذاکره و منافع را می فهمند. به عمد نمی گویم منافع ملی چون عقیده دارم این جماعت اگر ذره ای به منافع ملی فکر می کردند هیچ وقت به سفارت عربستان حمله نمی کردند. آن ها علی رغم محکوم کردن رهبرانقلاب و به شهادت آقای ظریف حتی علیرغم مخالفت شدید سعید جلیلی دست به این کار زدند. بسیار هم آگاهانه دست به این کار زدند. چرا که بعضی هاشان به دلیل همین ضربه زدن به منافع ملی دست خوش گرفتند و به نان و نوایی رسیدند. مامور چه کسانی بودند و از چه کسانی خط می گرفتند نمی دانم اما یقین دارم می دانستند دارند چه غلطی می کنند.

این حرف ها دیگر تکراری است اما تامل در آن ها خالی از لطف نیست. تصور کنید اگر همین اتفاقِ ادا و اصول های مسئولان عربستانی که به دلیل حماقت انقلابی نماها، حالا حالاها دست بالا را دارند و ما باید ناز آن ها را بکشیم، در زمان ظریف و روحانی رخ می داد این جماعت چه آتشی می سوزاندند. همان ها که در زمان دولت پیشین می گفتند از خون شهید سلیمانی نمی گذریم و پس از این اگر کسی دم از مذاکره بزند دندان هایش را می شکنیم حالا دارند مسابقه می دهند برای پیشتاز شدن در مذاکره و سند این افتخار ملی را به نام خود زدن.

پس معلوم شد این جماعت کاسبان انقلاب نه تنها ذاتا آدم های نادانی نیستند بلکه اگر نوبت به خودشان برسد خیلی هم خوب بلدند چه طور کوتاه بیایند و ناز بکشند و پا روی شعارهایشان بگذارند. البته هنوز آن قدر رو دارند که به منتقدانشان می گویند از کی تا حالا شما شده اید مدافع حاج قاسم؟ این یکی دیگر ربطی به دانایی و نادانی و این حرف ها ندارد. این اسمش چیزی است که من علیرغم همه گستاخی ام شرم می کنم بیشتر از این در این باره توضیح بدهم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا