اقدام شهرداری تهران، مصداق استفاده ابزاری از شهید بهشتی است | «به حجاب باور داشت اما به اجبار، نه» | تضعیف جمهوریت، ضدیت با بهشتی است
گزارش مراسم چهل و دومین سالگرد انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی
انصاف نیوز، سرویس سیاسی: «استفاده ابزاری از شهید بهشتی بدون توجه به منظومه فکری او» ترجیع بند سخنان مراسم چهل و دومین سالگرد انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود. در این مراسم، فرزند شهید بهشتی نقل قولهای منتشر شده از شهید بهشتی درباره حجاب در بیلبوردهای شهرداری تهران را مصداق استفاده ابزاری از شهدا دانست و فرشاد مومنی چنین کارهایی را بی نتیجه خواند.
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، در مراسم بزرگداشت شهدای حادثه هفتم تیر سال 1360، سیدمحمدرضا بهشتی، فرشاد مومنی، سیدعلیرضا بهشتی و صدیقه قاسمی، به بررسی وجوهی از اندیشههای شهید بهشتی پرداختند و با بیان مصداقهایی از «بهشتیزدایی»، استفاده ابزاری از گفتههای این اندیشمند را محکوم کردند.
در این مراسم که بعد از ظهر پنجشنبه، اول تیر ماه 402 در موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد، ابتدا فرشاد مومنی، عدول از آموزههای شهید بهشتی را مسبب بلیات و فسادها و گرفتاریهای امروز دانست و گفت: در روزگار جوانی وقتی پای بحث آقای بهشتی و امثال او مینشستیم، به مسلمان بودن خود افتخار میکردیم اما امروز شرایطی پیش آمده که همه درباره دینگریزی جوانانی که در دوره جمهوری اسلامی متولد و تربیت شدهاند، هشدار میدهند.
فساد نتیجه عدول از اندیشههای بهشتی
مدیرعامل موسسه مطالعات دین و اقتصاد به انتشار کتابی از حجتالاسلام سروش محلاتی با عنوان «بازگشت از بهشتی، بازگشت به بهشتی» اشاره کرد و ادامه داد: در این کتاب نویسنده نشان داده است که مرحوم آقای دکتر بهشتی چه حساسیتهایی داشت و جامعه ما با این حساسیتها چگونه مواجه شد. در واقع ایشان نشان میدهد هر جا به آن حساسیتها توجه بایسته نشان دادیم، کشور دستاوردهای قابل اعتنا داشته و هر جا از آن حساسیتها غفلت کرده، شکست خورده است. به عبارت دیگر، عدول از اندیشههای بهشتی سبب فسادها، گرفتاریها و شکستها در کارنامه جمهوری اسلامی شده است.
مومنی وارونهسازی واقعیتها درباره اندیشههای شهید بهشتی را برنامهای در جهت بهشتیزدایی خواند و با اشاره به انتشار هر گاه نقل قولهایی از شهید بهشتی در بیلبوردهای شهری گفت: نظام تدبیر در کشور ما بجای ژرفکاوی در اندیشههای شهید بهشتی، استفاده ابزاری از گفتههای او را در دستور کار قرار داده است.
او افزود: اکنون که نتایج مداومت چند دههای در پیمودن مسیر اشتباه استفاده ابزاری از اندیشمندان و عالمان دینی عیان شده، وقت آن رسیده که در شیوه عمل خود بازنگری کنیم.
مومنی در بخش دیگری از این مراسم گفت: اعتماد به نفس مسلمانی ما به شکل معناداری تضعیف شده است و هر اهل دردی باید به این موضوع حساسیت نشان دهد.
او اضافه کرد: برای اینکه اعتماد به نفس پیدا کنیم و بتوانیم بین آنچه که به نام دین به خورد جامعه داده میشود با حقیقت اسلام تفکیک قائل شویم، باید نظریه عدالت در اندیشه شهید بهشتی را مورد مطالعه قرار بدهیم چرا که در اندیشه عدالت ایشان، ظرفیتی بزرگی برای توسعه در کشور وجود دارد.
مدیرعامل موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با برشمردن وجوهی از اندیشه عدالت شهید بهشتی، گفت: در نظر او اسلام منادی یک نظم اجتماعی غیر قائم به شخص بوده است. در حالی که شاهدیم امروز چگونه به نام اسلام همهچیز را قائم به شخص میکنند و تفسیرهای ارائه میدهند که با منطق حق و عدل سازگار نیست.
اولویت امروز را بحران خانواده ایرانی میدانست
در ادامه این مراسم، صدیقه قاسمی درباره «اصل دهم قانون اساسی و خانوادهاندیشی شهید بهشتی» سخن گفت.
این پژوهشگر اجتماعی نگاه بهشتی به مقوله خانواده را در زمانه خود خلاقانه خواند و افزود: در نظر او خانواده یک کل مستقل است که نباید هیچیک از اضلاعش را تضعیف کرد. او خانواده را مقدس میشمارد اما مقدسی که قانونپذیر است.
خانم قاسمی به نقش شهید بهشتی در تالیف کتاب تعلیمات دینی برای دوره متوسطه اشاره کرد و گفت: ایشان در آن زمان، برای دانشآموزان صحبت از اصالت فرد، اصالت جمع، و اصالت فرد و جمع را مفید میدانسته یا برای سال دوم متوسطه، از استقلال مالی زن یا اذن پدر سخن میگوید. میخواهم بگویم او به فرهنگسازی باور داشت و در این جهت گامهای عملی برداشت.
او با نامناسبخواندن وضع خانواده ایرانی و افزایش شدید آسیبها، عامل این شرایط را از نظر شهید بهشتی، عملنکردن دولت به معنای عام آن به وظایفش دانست و افزود: اگر ایشان زنده بود امروز مشکلات خانواده ایرانی را در اولویت قرار میداد و میکوشید کوتاهیهای حکومت در این حوزه را جبران کند.
این پژوهشگر گفت: مشکلات خانواده را تحریف میکنیم بدون دقت به این نکته که با پنهانکاری، جامعه واقعبینیاش را از دست میدهد. امروز سیاستزدگی پژوهشها و روشن بودن نتیجه یافتهها از قبل، مطالعات خانواده را به کاری بینتیجه تبدیل کرده است.
به گزارش انصاف نیوز، قاسمی دیدگاههای شهید بهشتی درباره خانواده را آموزههایی راهگشا برای بحرانهای اجتماعی امروز خواند و ادامه داد: تقویت کارکرد عاطفی خانواده از مهمترین آموزههای ایشان است. در این نگاه و عملکرد ناشی از آن خانواده به کانون محبت و مهرورزی تبدیل میشود. البته میگویند محبت هم این نیست که اعضای خانواده فقط همدیگر را دوست داشته باشند. میگویند هنر عشق ورزیدن به دیگران را باید در خانواده بیاموزد.
او گفت: در نظر ایشان، خانواده خودایمن، یک سلول اجتماعی غیرمنزوی است که فرزندانی با وسعت دید تربیت میکند.
این پژوهشگر به شعار «زن، زندگی، آزادی» اشاره کرد و ادامه داد: اگر بهشتی زنده بود از زن زندگی و سازندگی حرف میزد.
تداوم مظلومیت در قالب استفاده ابزاری از شهید بهشتی
در ادامه این مراسم، سیدعلیرضا بهشتی درباره «الگوی تعامل اخلاق و اقتصاد در اندیشههای شهید بهشتی» سخن گفت. او در آغاز سخن، به پیشزمینههای نادرست قضاوتها درباره پدرش اشاره کرد و گفت: به خاطر دارم که تا 40 روز پس از شهادت ایشان به شکل مستمر در منزل، و بعدها به طور متناوب، کسانی نزد خانواده ایشان آمدند و بهخاطر نسبتهایی که به ایشان داده بودند، نوعی حلالیتطلبی میکردند.
او ادامه داد: اما این مظلومیت به اشکال دیگری تا امروز ادامه پیدا کرده که بارزترینش، استفاده ابزاری از گفتههای او بدون توجه به منظومه فکریاش است. گویی بهشتی ابزاری است برای مشروعیتبخشی به رفتارهای خودمان.
مدیرعامل بنیاد نشر آثار شهید بهشتی با اشاره به بیلبوردهای سطح تهران که نقل قولهایی درباره حجاب از شهید بهشتی بر آن درج شده، ضمن تایید انتصاب این گفتارها گفت: گفتههای ایشان اشاره دارد به ارزش، نقش و کارکردی که میتواند حجاب برای یک زن داشته باشد اما هیچگونه استدلالی برای حجاب اجباری در این گفتهها دیده نمیشود.
سیدعلیرضا بهشتی ادامه داد: اعمال حجاب اجباری به هیچوجه با اندیشههای شهید بهشتی سازگار نیست و ما هیچ نص صریحی هم از ایشان در این باره نداریم. این استفاده ابزاری از شهید بهشتی است که متاسفانه تداوم دارد.
او گفت: مزایایی که حجاب میتواند برای یک زن داشته باشد یک بحث است، اینکه اجبار به حجاب همان مضاری را دارد که اصرار به بیحجابی در دوره پهلوی اول، یک بحث دیگر.
فرزند شهید بهشتی داوریها درباره شهید بهشتی را به دو دسته تقسیم کرد و گفت: از نظر من بخشی از این داوریها ناشی از بیاطلاعی است و بخشی دیگر ناشی از بیاعتنایی. خواهشم از کسانی که ایشان را داوری میکنند این است که ابتدا او را بشناسند، آثارش را بخوانند، تاریخ را مرور کنند و بعد درباره او داوری کنند. اصراری هم نداریم که همه با ایشان موافق باشند. اتفاقا چیزی که بهشتی را بهشتی کرد، نقدپذیری ایشان بود. او از خودش اشکال میگرفت و با آغوش باز پذیرش نقدها بود.
او بخش بزرگی از نقدهای وارده به مرحوم بهشتی را آمیخته به بیاطلاعی و مطالعه نکردن آثار او دانست و گفت: در حوزه اقتصاد، آقای بهشتی 4 اثر دارند و طبیعی است که وقتی کسی میخواهد اندیشه ایشان در این حوزه را نقد کند، باید حداقل این آثار را خوانده باشد.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس با نقل یک واقعهی ساختگی درباره مناظره تلویزیونی میان مرحوم مهندس بازرگان و شهید بهشتی با موضوع «تعهد یا تخصص» گفت: واقعیت تاریخی این است که این مناظره اصلا برگزار نشده است! ضمن اینکه آثار برجای مانده از آقای بهشتی، ایشان تاکید کرده بین متخصص و متخصص متعهد، گزینه دوم ارجحیت دارد.
علیرضا بهشتی با مرور یک داستان ساختگی دیگر که بارها منتشر شده گفت: گفته میشود رهبران انقلاب از جمله ایشان، نظریه اقتصادی نداشتند و وقتی انقلاب شد، چون اندیشههای چپ دو دهه در جامعه منتشر شده بود، رهبران انقلاب این نظریه را پذیرفتند و آن را وارد قانون اساسی کردند. حتی ادعا شده که حزب توده دیداری با ایشان داشته و نظرات اقتصادی خود را به ایشان ارائه داده است.
او ادامه داد: در مورد آقای بهشتی، ایشان حداقل در چند موضوع اقتصادی، به طور دقیق و عمیق مطالعه کرده بود از جمله درباره بانکداری، بیمه و ربا. خودشان میگویند به شرکتهای بیمه مراجعه کردهاند اما اطلاعات این شرکتها کمتر از یافتههای خودشان بوده است!
مدیرعامل بنیاد حفظ آثار شهید بهشتی درباره مجلس قانون اساسی هم گفت: بیش از 20 قانون اساسی کشورهای مهم دنیا ترجمه شده و در اختیار نمایندگان قرار داده شده بود. ضمن اینکه غیر از انتشار در رسانهها، گروههای سیاسی و احزاب نظراتشان را به دبیرخانه مجلس خبرگان ارسال میکردند. این اتفاقا نقطه قوت آن مجلس بود که بر خلاف امروز که هیچ نگاه دگراندیشانهای را نمیپذیرد، به دیدگاههای مختلف توجه میکرد.
سیدعلیرضا بهشتی با اشاره به تحولات معرفتشناختی دوران پسامدرن، برخوردهای جزماندیشانه با دیگران را محکوم کرد و ادامه داد: اگر دیدگاهی را به عنوان دیگاه خود پذیرفتیم، اگر گفتیم ما مکتب نئولیبرال را به عنوان مکتب فکری خود انتخاب کردهایم نمیتوانیم مدعی شویم این و فقط این علم است و مابقی شعر میبافند.
سیدعلیرضا بهشتی در ادامه، با برشمردن دیدگاههای بزرگان مکتب اقتصادی نئولیبرالیسم درباره عدالت اجتماعی، نگاه مرحوم بهشتی به این مقوله را تشریح کرد و گفت: ایشان در جلسات تشریح مواضع حزب جمهوری اسلامی، به صراحت میگوید قرار نبوده و نیست دولت همهکاره اقتصاد بشود و همه چیز را آماده کند.
او در بخش دیگری از سخنانش، با انتقاد از تضعیف جمهوریت نظام با عناوین پرزرق و برق، این اقدام را پشت کردن به شهید بهشتی خواند و گفت: شهید بهشتی را با اینهمه تاکیدی که بر نقش مردم دارد، حتما میتوان جمهوریگرا دانست.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، دیدگاههای شهید بهشتی در حوزه عدالت اجتماعی را به سوسیال لیبرالیسم رالز نزدیک دانست و افزود: از منظر توسعه، او به مکتب توسعه انسانی نزدیک بود.
سیدعلیرضا بهشتی قانون اساسی در منظر شهید بهشتی را یک سند محکم اما نامقدس معرفی کرد و گفت: در مباحث مجلس خبرگان، کسانی پیشنهاد میدهند بندی تصویب شود که تغییر قانون اساسی را ممنوع کند. شهید بهشتی میگوید این شدنی نیست. اگر مردمی هستند که در یک رفراندوم به قانون اساسی رای و به آن مشروعیت میدهند، ممکن است روزی هم این قانون اساسی را نامطلوب بدانند و بخواهند آن را تغییر دهند. شما نمیتوانید جلویش را بگیرید.
از مذاکره ابایی نداشت
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، در بخش پایانی این مراسم سیدمحمدرضا بهشتی سخن گفت. استاد فلسفه دانشگاه تهران به برخورداری دبیرکل فقید حزب جمهوری اسلامی از «یک منظومه فکری» اشاره کرد و گفت: داریم کسانی را که از هر جا، خوشهای میچینند بدون آنکه مبنای فکری مشخصی داشته باشند. در حد اعلای چنین طرز مواجههای با افکار، به التقاط میرسیم. یعنی افراد، افکاری را قبول دارند که وقتی واکایشان میکنیم، متوجه میشویم لوازم پذیرش هر یک در مباینت یا مخالفت با لوازم پذیرش فکر و نظریه دیگر قرار میگیرد و به عبارتی یک گالری اندیشهها را به نمایش میگذراند.
او افزود: مرحوم بهشتی تلاش میکرد درباره مسائل انسان و جامعه فکر کند، به نظریه برسد و نظریه را تا جای ممکن به اجرا بگذارد. او در جستوجوی حقیقت است، نه برای مچگرفتن از دیگران. اگر حقیقتی را نزد کسی مییافت، حتی اگر با اغلب نظریات و افکار او هم مخالف بود، این مخالفت باعث گمشدن آن حقیقت نمیشد.
سیدمحمدرضا بهشتی ادامه داد: با این وجود، مبنا داشتن و برخورداری از نظریه، برای ایشان به معنای جزماندیشی نبود.
او گفت: شهید بهشتی نه اندیشهورز گوشهنشین است و نه فقط اهل اجرا و عمل، بدون داشتن اندیشه. اینگونه زیستن، زیستن همزمان در حوزه عمل و نظر، بسیار سخت است.
فرزند ارشد شهید بهشتی به حضور پدرش در 32 تشکل، جمعیت و گروه اشاره کرد و ادامه داد: ایشان اعتقاد به کار متشکل و جمعی داشت. به تکتازی اعتقاد نداشت و آن را مفید نمیدانست اما از اینسو باور داشت که وقتی به کار تشکیلاتی و جمعی اعتقاد داری، باید لوازمش را بپذیری و انصافا زندگی شهید بهشتی نشان میدهد که لوازم حرکت جمعی را پذیرفته بود.
محمدرضا بهشتی به سرزنشهای شهید بهشتی از سوی بسیاری از همفکران و هم لباسانش در تجربه تاسیس حزب جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: آن سرزنشها و ممانعتها، بعدا به این گزاره تبدیل شد که راه عبور از بسیاری از مشکلات، کار جمعی و تشکیلاتی است.
او در بخش دیگری از سخنانش به فضاسازیهای سال 1359 درباره دیدار شهید بهشتی با ژنرال هویزر را مثال زد و گفت: به لحاظ تاریخی این دیدار انجام نشده است اما آقای بهشتی قطعا هیچ ابایی نداشت که با کسی یا کسانی بنشیند و حرف بزند یا مذاکره کند.
محمدرضا بهشتی با نقل خاطره دیگری از انتشار لیست کارکنان ساواک گفت: وقتی فشارهای بسیار زیاد شد و چنین شایع کردند که مرحوم بهشتی به دلیل وابستگی خودش به ساواک مانع انتشار این لیست میشود، من نزد ایشان رفتم و گفتم بگذارید لیست منتشر شود و اینهمه ملاحظه نکنید، هر چه شد شد! ایشان گفت نه، ما نمیتوانیم چنین کاری کنیم چون از باغبان و آشپز تا بازجو نامشان در این فهرست آمده و اگر آن را منتشر کنیم، اجازه دادهایم که قانون لیچ در جامعه جاری و ساری شود. یعنی هر کس به خودش اجازه بدهد به اسم برخورد با ساواکیها وارد حریم زندگی این آدمها شود و آنان را آزار بدهد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران در پایان گفت: مرحوم بهشتی آنچه را درست میدانست، زندگی کرد. تلاش کرد برای پیادهکردن آنچه درست میداند قدم بردارد و این چیزی است که برای زندگی امروز ما قابل بهرهبرداری است.
فیلم این مراسم درصفحهی اینستاگرام انصاف نیوز قابل مشاهده است.
انتهای پیام