خرید تور تابستان

آخوندی: تجارت آزاد باید بنای برنامه توسعه ایران باشد

شرق نوشت:

عباس آخوندی به‌عنوان یکی از اشخاصی که همواره درباره برنامه‌های توسعه نقدهایی داشته، در جلسه شورای سیاست‌گذاری حزب ندای ایرانیان مطالبی را درباره استراتژی توسعه ایران و همچنین تشریح جریان سیاسی حاکم بر ایران بیان کرد. در این جلسه آخوندی ضمن انتقاد از برداشت و تفسیر از اقتصاد مقاومتی و همچنین بیان ضرورت و اهمیت انتخاب تجارت آزاد به‌عنوان محور توسعه ایران خاطرنشان کرد: «اصلی‌ترین مأموریت نهاد دولت در ایران باید توسعه تجارت آزاد باشد؛ بنابراین ضرورت دارد که با پایش فرایندهای تجاری کشور، هرجا مانعی برای رشد تجارت دیده‌ شده، سریعا مرتفع شود؛ یعنی سیاستی صد‌درصد مقابل سیاست جاری».

تجارت آزاد، محور توسعه ایران

عباس آخوندی، وزیر راه ‌و شهرسازی دولت اول روحانی، مطالبی را درباره شرایط اقتصادی و سیاسی ایران و منطقه عنوان کرد و گفت: عدم رشد و عقب‌افتادگی ایران معلول دو غفلت است که در حوزه سیاست‌گذاری اقتصادی یا به‌ عبارت‌دیگر ملی درباره نحوه تعامل و حضور ایران در بازارهای جهانی رخ‌ داده است. در این زمینه آخوندی گفت: گروهی تصور می‌کنند که توسعه امری است که در داخل ایران رخ می‌دهد و ربطی به تجارت ندارد. تقریبا خط‌مشی‌ای که همه‌روزه صداوسیما ترویج می‌کند، بر پایه چنین دیدگاهی است. برای همین می‌گوید مسکن یا کشاورزی می‌توانند موتور توسعه کشور باشند و مباحثی مانند خودکفایی را مطرح می‌کنند؛ درحالی‌که من معتقدم توسعه بدون تجارت خارجی وجود ندارد و درواقع تجارت ستون فقرات توسعه ایران است. او خاطرنشان کرد که تجارت صرفا صادرات نیست؛ بلکه هم صادرات است، هم واردات و هم پیداکردن نقش و جایگاه در بازار جهانی و در نتیجه تجارت و توسعه ارتباط تنگاتنگی با نحوه حضور سازنده و مؤثر ایران در تمام جنبه‌‌های زندگی بشری و افزایش رفاه جهانی دارند.

در ادامه آخوندی به بررسی جنبه‌های مختلف توسعه پرداخت و در این زمینه با اشاره به اینکه تاکنون درباره جنبه‌های اجتماعی یا به‌طور تخصصی‌تر اهمیت پرداختن به امر توسعه نیروی انسانی فراوان صحبت شده که بیراه هم نبوده است؛ اما به گمان من تابع هدف توسعه ایران باید گسترش تجارت باشد و تمام سیاست‌های دیگر اعم از توسعه دانش، فناوری، نیروی انسانی، مالی، اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی و دفاعی باید حول محور توسعه تجارت تنظیم شوند؛ چراکه موقعیت ژئوپلیتیک ایران با توسعه تجارت قابل تعریف است. اگر این ویژگی را از ایران بگیرید، دیگر ایران، ایران نیست؛ ازاین‌رو اساسا به نظر من توسعه بدون تجارت امکان‌پذیر نیست. این بحث مهم و استراتژیکی است. شوربختانه برداشتی که از اقتصاد مقاومتی می‌شود، کاملا توسعه ضد تجارت و ضد توسعه ایران است. حال‌ آنکه متن اقتصاد مقاومتی این نیست؛ ولی آن چیزی که تلویزیون از اقتصاد مقاومتی ترویج می‌کند، توسعه بدون تجارت خوانشی ضد توسعه است.

او در ادامه مسئله ویژگی‌های ایران و توسعه را نکته دوم در زمینه برنامه توسعه عنوان کرد و گفت: آیا اگر ما در ایران بخواهیم یک برنامه توسعه‌ای را از جهات مختلف به‌عنوان‌ مثال توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی طرح بکنیم، چه تصویری از ایران توسعه‌یافته در ذهن داریم؟ در پاسخ به این سؤال آخوندی گفت که ایران توسعه‌یافته ایرانی است که تبدیل به یکی از مرکز مبادلات جهان شده و دست‌کم یک گرانیگاه اصلی مبادله در منطقه است. منظور از مبادله اعم از مبادله کالا، پول، سرمایه، دانش، فرهنگ، فناوری و هر نماد دیگری است؛ بنابراین محور توسعه اقتصاد ایران نه نفت است و نه پتروشیمی. نه اینکه اینها نیستند؛ بلکه همه‌شان هست؛ ولی همه اینها در زمینه «تجارت آزاد» معنی پیدا می‌کنند؛ بنابراین من دو ادعا در این جلسه دارم: 1- سیاست تجارت آزاد سازگارترین سیاست با ویژگی‌های ژئوپلیتیک، تمدن و تاریخ اقتصادی ایران است و 2- اساسا و به‌طور کلی، توسعه و رشد اقتصادی بدون تجارت در هیچ جای جهان میسر نیست؛ بنابراین کسانی که به‌ نام خوداتکایی، سدی بر راه تجارت ایران ایجاد می‌کنند، ضد توسعه ایران هستند.

او در راستای همین فرضیه ادامه داد: بنابراین اصلی‌ترین مأموریت نهاد دولت در ایران باید این باشد که رشدهای تجاری کشور را مرتب شناسایی کند و هرجا برای رشد تجارت در ایران منعی وجود دارد، باید آن منع را برطرف کند؛ بنابراین اگر اقتصاددانانی مانند آقای دکتر نیلی راجع به ابرچالش‌های اقتصادی ایران بحث می‌کنند و می‌گویند باید آنها باید برطرف شوند، سخن درستی می‌گویند؛ ولی به گمان من، اینها همه شرط لازم هستند و شرط کافی برای رفع ابر‌چالش‌ها اتخاذ سیاست «تجارت آزاد» است.

او در ادامه در پاسخ به این سؤال که لازمه این اتفاق چیست؟ پاسخ داد: باید قدرت رقابت‌پذیری ایران در بازار جهانی افزایش پیدا کند. چگونه قدرت رقابت‌پذیری ایران در سطح جهان افزایش پیدا می‌کند؟ از نظر اقتصادی و از نظر علمی باید نرخ بهره‌وری کل عوامل تولید افزایش پیدا کند. این به آن معنی است که نه‌تنها نرخ بهره‌وری نیروی انسانی یا زمین یا سرمایه باید ارتقا یابد؛ بلکه نرخ بهره‌وری کل عوامل تولید که تابعی است از سیاست‌های کلی یک نظام حکمروایی باید بهبود یابد. نرخ بهره‌وری کل عوامل تولید تابعی از عوامل تولید به‌اضافه محیط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی است؛ بنابراین تأکید روی نرخ بهره‌وری کل یکی از آن تأکید‌های مؤکدی است که من می‌خواهم راجع به آن بحث کنم. دوستانی که با بهره‌وری آشنا هستند، متوجه می‌شوند که تفاوت آن با بهره‌وری تک‌تک عوامل تولید چیست.

آخوندی در ادامه با بیان اینکه اصلی‌ترین بحث ما برای پیداکردن استراتژی توسعه این است که بگوییم و بدانیم ما کجای بازار جهانی ایستادیم، افزود: موقعیت ایران در بازار جهانی اصلی‌ترین بحثی است که من در امر توسعه بحث می‌کنم، انتخاب شرکای تجاری استراتژیک و انتخاب استراتژی رقابتی. اگر شما نگاهی به چین بکنید، تمام اتفاقی که در زمینه رشد اقتصادی چین افتاد، این است که روی خودکفایی یک خط قرمز کشیده شد و تصمیم بر این شد که اقتصاد چین را به اقتصاد جهان پیوند بدهند و چین را تبدیل به کارخانه جهان کنند. از آن به بعد تمام سیاست‌های بین‌المللی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و حتی دفاعی چین بر‌اساس‌آن بنیاد یافت؛ بنابراین موقعیت‌یابی ایران در بازار جهانی نقطه کانونی است. اگر این را مبنا قرار بدهیم، نکته بعدی شناخت فرایند و رهگذر توسعه ایران است. پیشنهاد استراتژیک من توسعه دریا‌محور است. امروزه بخش اعظم توسعه در سطح جهان، به دلیل حمل‌ونقل‌های سریع و گسترده و ارزان دریایی، عمدتا روی دریا صورت می‌گیرد. شبکه ارتباطات و تبادل دریایی و تولید در کناره دریاها، ستون فقرات توسعه مدرن جهان را شکل می‌دهند. شما همین کشورهای جنوب خلیج‌ فارس را که نگاه کنید، همه توسعه‌ها روی دریا است و به شکل خیلی شگفت‌انگیزی سیاست عملی توسعه صنعتی ایران در دهه‌های گذشته فاصله‌گرفتن از دریاست. ما کاملا ضد جریان آب حرکت می‌کنیم، به‌ جای اینکه توسعه را لب دریای ایران در خلیج‌ فارس داشته باشیم، آب را با افتخار خیلی بزرگ از دریا به یزد و کرمان و کویر می‌آوریم و در کویر توسعه می‌دهیم! و بعد هم کلی افتخار می‌کنیم و برای خودمان هم کف می‌زنیم که توسعه دریامحور را کنار گذاشته‌ایم. درواقع داریم در دل کویر با هزینه بسیار زیاد که از توان رقابتی ما می‌کاهد، توسعه صنعتی می‌دهیم و زیان حاصل را تنها از مجرای انرژی ارزان جبران می‌کنیم. نتیجه این سیاست وارونه و مخرب محیط‌ زیست و ناپایدار آن شده است که در‌حال‌حاضر تراکم نفر در کیلومتر مربع در کنار دریای جنوب ایران یک‌ چیزی حدود 4.5 تا 4.8 است. این شاخص در تهران بالای 700 نفر است. این یعنی نبود تعادل کلی در سرزمین ایران.

او خاطرنشان کرد که افزون بر امر فوق، اگر تجارت را محور توسعه ایران بگذاریم، قاعدتا باید کار با قواعد بین‌المللی با عضویت در نهادهای تجاری جهانی ازجمله سازمان تجارت جهانی WTO را در دستور کار قرار بدهیم. اگر این فرضیه را محور قرار دهیم، سیاست ارزی پایدار نیاز داریم، سیاست پولی مستقل می‌خواهیم که نداریم و نظام بانکی معتبر می‌خواهیم. بانک‌هایی با استانداردهای بین‌المللی می‌خواهیم که شاید جز یکی، دو بانک مابقی توان همسری با رقبای خود در نظام پولی جهانی را ندارند.

آخوندی در ادامه روند سیاسی غالب در جهان را بررسی کرد و در این زمینه گفت: اگر شما بیایید روندهای سیاسی غالب در جهان را نگاه کنید، می‌بینید که روند غالب، روند توسعه قدرت نرم است. درواقع قدرت‌های نرم در فرایندهای جهانی‌شدن با همدیگر رقابت می‌کنند، ‌نه قدرت‌های سخت. یا به‌ عبارت‌ دیگر، قدرت سخت در صورتی کارایی دارد که همراه با قدرت نرم و در راستای حراست و حفاظت از آن باشد. با آمدن بایدن و رفتن ترامپ، این داستان شدت بیشتری هم پیدا کرد و درواقع قواعد بازی بین‌المللی بر مبنای قدرت نرم تشدید شد و آن رویکردهای حمایتی و ملی‌گرایانه افزایش دیوارهای تعرفه‌ای به نفع صنایع داخلی که ترامپ دنبال آن بود، از بین رفت؛ ولی قدرت‌های منطقه خاورمیانه همچنان دریافت‌شان از قدرت، مبتنی بر انباشت قدرت سخت است. البته به‌تازگی عربستان در حال ایجاد تغییراتی در این زمینه است.

 با این‌ وجود، منطقه خاورمیانه انبار بزرگ اسلحه جهان است. سیاست غالب در ایران نیز مبتنی بر قدرت نرم است. این مطلبی است که اغلب شب‌ها، صداوسیمای جمهوری اسلامی درباره آن داد سخن می‌دهد. چون فهم ما و سایر قدرت‌های منطقه بر این اساس استوار است که همچنان قدرت سخت به قدرت نرم ترجیح دارد. برای مثال می‌توانید به حرکت اخوان‌المسلمین نگاهی داشته باشید؛ حال اخوان‌المسلمین چه به شکل عام و چه به شکل زیرشاخه‌هایش مثل طالبان، داعش و این گروه‌ها که درواقع همه‌ آنها زیرشاخه‌های آن هستند. این نگاه که تا حد زیادی نگاه غالب جریان‌های اسلامی در منطقه است، همه‌ چیز را از لوله تفنگ می‌بیند؛ چون از نظر آنان عزت مسلمانان تنها به اتکای تفنگ و سرنیزه تأمین می‌شود. ازاین‌رو، شاهد یک نوع خشونت‌‌ فراملی در منطقه هستیم. متأسفانه ما در ایران به دلیل درک ناقص از تحولات جهان اسلام، بدفهمی اسلام و تنزل آن به ایدئولوژی و نداشتن استراتژی روشن در برابر این تحولات، اغلب در همین زمین‌ بازی می‌کنیم. گرایشی سیاسی غالب در ایران هم قدرت سخت است؛ مخصوصا از سال 84 به بعد که دولت نهم سر کار آمد، توجه به قدرت سخت در ایران در دستور کار اصلی قرار گرفت. اسرائیل هم با سوءاستفاده حداکثری از این سیاست ایران و بهانه قرار‌دادن آن، نه‌تنها ارتباطات امنیتی و دفاعی خود با سایر قدرت‌های منطقه را عمق و گسترش داد بلکه با پیش‌دستی‌هایی که کرد، توانست موانع سیاسی بیشتری برای توسعه تجارت ایران با منطقه و توسعه روابط اقتصادی ایران به‌طور‌کلی فراهم کند.

آخوندی با بیان اینکه مجلس فعلی و دولت سیزدهم کاملا بر اساس قدرت سخت عمل می‌کنند و این رویکرد، وضعیت اقتصاد ایران را بسیار سخت‌تر کرده و امکان توافق‌های بین‌المللی ایران را کاهش داده است، ادامه داد: البته اخیرا اتفاقاتی که دارد رخ می‌دهد، اگر به نتیجه برسد،‌ مقداری نشان از یک نوع تجدیدنظر در ارتباط با روابط منطقه دارد؛ ولی در هر صورت گروه حاکم بر سیاست ایران همچنان اتکایشان به قدرت سخت است و اتکا به قدرت نرم و دموکراسی به آن مفهوم در منطق آنان جایگاهی ندارد.

رفتار دولت آمریکا در منطقه هم خیلی مهم است. آمریکا هم در این منطقه هیچ تعهدی به قدرت نرم ندارد و فعلا منافعش این است که از قدرت‌های سخت در منطقه دفاع کند. بنابراین، وقتی می‌گوییم تجارت باید محور اصلی توسعه ایران باشد، به این معناست که تجارت را بخشی از قدرت نرم می‌دانم و به همین دلیل خیلی مهم است که فهمی از روندهای سیاسی غالب در جهان و بحث‌های قدرت نرم و سخت داشته باشیم. روندهای سیاسی غالب این است که آمریکا با رفتن ترامپ و محکومیت ترامپیسم، به روندهای نرم برمی‌گردد و روندهای نرم گسترش پیدا می‌کند؛ ولی در منطقه ما همچنان روندهای قدرت سخت است. ما هنوز منطق قدرت نرم و کار با قدرت نرم را بلد نیستیم و زبان، عکس‌العمل و بازتاب ما نسبت به تحولات سیاست جهانی از منظر قدرت سخت است. چون قدرت نرم بر مبنای گفت‌وگو است و قدرت سخت بر مبنای درگیری و منازعه است، هنوز خیلی مشکل نگرشی داریم.

آخوندی در بررسی روندهای اقتصادی کلان در منطقه گفت: بعد از بیماری کرونا، به‌تدریج اقتصاد جهان رو به بهبود است. به دلیل پول‌های زیادی که در ایام کرونا در دنیا چاپ شد و برای تأمین رفاه مردم در کشورهای مختلف از آمریکا و اروپا و کشور خودمان و بقیه کشورها، میانگین نرخ تورم جهانی افزایش پیدا کرد؛ ولی به‌طور آهسته این روند کاهشی مسیر خودش را طی می‌کند. آن جنگ تجاری که ترامپ با چین و اروپا شروع کرده بود و عدم قطعیتی که در تجارت جهان ایجاد کرده بود، دارد کاهش پیدا می‌کند و روندهای تجاری در دنیا به‌تدریج تبدیل به روندهای پایدارتری می‌شود. الان بازیگری روسیه کاهش پیدا کرده است؛ مخصوصا بعد از جنگی که شروع کرد. بنابراین روسیه که معمولا نانش در دعوا بود، الان به دلیل درگیری در جنگ قدرت، بازیگری‌اش کاهش پیدا کرده است و می‌توانیم تصور کنیم که چین همچنان به رشد خودش ادامه می‌دهد؛ مخصوصا در حوزه اقتصاد دانش‌بنیان. در چنین موقعیتی اگر شما بخواهید در صحنه تجارت جهان حضور داشته باشید، رشد بالای فناوری در واقع اصلی‌ترین و کلیدی‌ترین بحث است. اخیرا هم شما حتما با بحث سیستم‌های هوشمند آشنا هستید. در کنار این توسعه نقش رمز‌ارزها در جهان نیز درخور تأمل است؛ به‌ نحوی‌ که شاید در سال‌های آینده یک سیستم رگولاتوری برای رمز‌ارزها در جهان ایجاد شود. توجه به این امر از این‌ جهت ضروری است که بدانیم هوش مصنوعی و رمز‌ارزها تجارت آزاد در جهان را در آستانه یک تحول نوین قرار داده‌‌اند و بی‌توجهی ما به آن می‌تواند موجب عقب‌ماندگی مضاعف ما از روندهای بین‌المللی شود.

در حوزه اقتصاد، سرمایه‌گذاری زیادی در انرژی‌های تجدید‌پذیر صورت می‌گیرد؛ مخصوصا بعد از جنگ اوکراین. در واقع الان روند استفاده از فتوسل در انرژی ایجاد برق، رو به گسترش است. بسیاری از کشورهای اروپایی دنبال این هستند که در سال‌های 2030 بخش عمده حمل‌ونقل را از اتکا به انرژی‌های فسیلی خارج کنند؛ بنابراین اتفاق‌های بسیار بزرگی در انرژی‌های تجدید‌پذیر در سطح جهان در حال رخ‌دادن است و قطعا اهمیت نفت در جهان کاهش پیدا خواهد کرد. شما حتی اگر رشد اقتصادی جهان را در 20 سال گذشته نگاه کنید، درست است که مصرف نفت چندان کاهش پیدا نکرده است، اما با توجه ‌به رشد اقتصادی حاصل و افزایش انرژی مصرفی، مشاهده خواهید کرد که انرژی مورد نیاز، اغلب از منابعی به‌جز منابع فسیلی تأمین‌ شده و علی‌رغم رشد سهمگین مصرف انرژی در جهان، مصرف نفت ثابت باقی‌ مانده است. برای مثال رشد مصرف انرژی در سال 2021، 5.8 درصد نسبت به سال 2019 رشد داشته است. این در حالی است که رشد مصرف نفت در سال 2021 معادل حدود 97 میلیون بشکه در روز بوده؛ یعنی 3.7 میلیون بشکه کمتر از سال 2019 و مازاد مصرف انرژی در سال 2021 عمدتا از طریق افزایش 15‌درصدی در تولید انرژی‌ها تجدید‌پذیر تأمین شده است. این به آن معناست که سایر منابع و روش‌های تولید انرژی در حال‌ توسعه و رشد سریع‌تری نسبت به نفت هستند. فهم این حقیقت ما را به آن وا‌می‌دارد که بدانیم نقش نفت که اقتصاد ما متکی به آن است، در اقتصاد جهان رو به افول است و بیهوده وقتی یک‌ میلیون بشکه نفت با قیمت‌هایی زیر قیمت جهانی می‌فروشیم، دلمان غنج می‌رود. روند جاری نشان می‌دهد که در 30 سال آینده، نفت اهمیت خودش را از این هم که هست بیشتر از دست می‌دهد. بنابراین، آنچه می‌تواند آینده ایران را شکل داده و اقتصاد کشور را نجات دهد، فروش نفت و مشتقات نفتی نیست، بلکه تنها و تنها تجارت آزاد است.

آخوندی در جمع‌بندی صحبت‌های خود تا این بخش بیان کرد: من تا حالا فقط سه موضوع را مطرح کردم؛ تجارت محور توسعه اقتصاد ایران است و الزامات تجارت در ایران و روندهای سیاسی غالب جهان را هم گفتم که عمدتا به قدرت نرم برمی‌گردد و اینکه ما همچنان دنبال قدرت سخت هستیم و صبح تا شب تلویزیون ایران می‌خواهد نشان دهد که ایران از جهت قدرت سخت خیلی رشد کرده است. در چنین بستری، توجه به ساختار دولت در ایران بسیار حائز اهمیت است؛ چون در نهایت توسعه بدون دولت مدرن و دولت توسعه‌گرا امکان‌پذیر نیست. در این چارچوب تحلیلی، مسئله مهم این است که ایران فاقد دولت ملی است. حتی می‌توان گفت ما اساسا فعلا در وضعیت امتناع از امکان تشکیل دولت ملی هستیم. نهاد دولت در ایران در ضعیف‌ترین وضعیت تاریخی خودش است و فراتر آنکه دولت در موقعیت سیاست‌گذاری نیست. البته این فارغ از دولت فعلی و اعضا و ترکیب آن است. در واقع هر سیاستی که نهاد دولت وضع کند، چهار آدم در کمیته‌ای در مجمع تشخیص مصلحت می‌توانند آن سیاست را مغایر سیاست‌های کلی اعلام و آن را متوقف کنند. ازاین‌رو، نهاد دولت در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارد. سیاست تجارت آزاد نیازمند یک دولت قوی است که حافظ منافع ملی ایران در صحنه بین‌المللی و‌ حقوق مالکیت و حاکمیت قانون در داخل باشد؛ دو ظرفیتی که دولت از هر دو تهی است.

در انتها آخوندی اشاره کرد: من پیشنهاد کرده بودم که اگر ایران بخواهد توسعه پیدا کند،‌ باید برگردیم به ایده ایران. چرا ایده ایران مهم است؟ چون‌ ایده ایران بر مبنای فهم واقعی از تمدن ایران و موقعیت ژئوپلیتیک آن است. فهم واقعی ژئوپلیتیک ایران این است که اینجا چهارراه جهان است. ازاین‌رو، توسعه ایران تنها با بازنگه‌داشتن این چهارراه و روانی تردد در آن میسر است. دولت توسعه‌گرا باید این چهارراه را همیشه برای رفت‌وآمد کالا، پول، سرمایه و انسان باز نگه دارد؛ یعنی دقیقا ضد آنچه در حال حاضر در حال انجام است. ما دقیقا وسط چهارراه ایستاده‌ایم و فکر می‌کنیم چون کنترل چهارراه در دست ماست، می‌توانیم چهار طرف چهارراه را ببندیم و هر‌کس آمد از این چهارراه عبور کند، ما از او وجهی را دریافت کنیم. حال اینکه اگر شما چهار طرف این چهارراه را ببندید، کریدورهای موازی راه می‌افتد و در واقع شما را دور می‌زنند. همین‌طور که می‌بینید کریدور لاجورد و کریدورهای مختلف راه افتاده و ایران را دور زدند. بنابراین، هر‌کس ایده ایران را بفهمد، می‌فهمد که توسعه در ایران این است که شما ایران را به‌مثابه چهارراه تجارت جهانی در نظر بگیرید و اساس استفاده از این موقعیت در باز‌نگه‌داشتن این چهارراه و پاسداری از تجارت آزاد است؛ یعنی مأمور توسعه در ایران کسی است که سیاست او این باشد که همیشه کالا، پول، سرمایه و انسان در این چهارراه به روانی در حال حرکت باشد. دقیقا ضد آنچه الان در حال انجام است! از نظر من تنها راه توسعه اقتصادی ایران، آزادی تجارت است و هیچ امکان‌پذیر نیست که راه دیگری داشته باشیم

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا