ایران اینترنشنالهای دیگری در راه است
/ ارزیابی سردبیر روزنامهی سازندگی و مدیرمسئول روزنامهی صبحنو از فضای رسانهای /
شبکهی تلویزیونی ایران اینترنشنال در چند ماه گذشته با افتوخیز بسیاری مواجه شد. مهاجرت دفتر این شبکه، توافق ایران و عربستان، شایعاتی پیرامون سطح پوشش این شبکه از اعتراضات بعد از توافق ایران و عربستان، مصاحبه با نتانیاهو و حجم واکنشهای منفیای که به سمت این شبکه روانه شد و به تبع این واکنشها حدس کاهش مخاطبین این شبکه، همه و همه سوالات بسیاری را در ذهن مخاطب میسازند كه چه شد؟ و چرا؟
انصاف نيوز پیرامون همین موضوع مصاحبهای با اکبر منتجبی، سردبیر روزنامهی سازندگی و سعید آجرلو، مدیرمسئول روزنامهی صبح نو داشته است.
با فروکش کردن بحران مخاطب چنین رسانههایی هم کاهش پیدا میکند
انصاف نیوز: به نظر میرسد حجم مخاطبین اینترنشنال به نسبت بحبوحهی اعتراضات کاهش پیدا کرده است. به نظر شما چه رفتارهایی باعث این تغییر شده است؟ من از آنچه در شبکههای اجتماعی دیدم چنین برداشتی کردهام.
اکبر منتجبی: این ادعای شما نیازمند آمار است و من هم دسترسیای به این آمار ندارم. اما در کل هر بحرانی که در جامعه به وجود میآید تمرکز مردم بر رسانهها بیشتر میشود چرا که میخواهند از آن اتفاق مطلع باشند. اگر رسانههای داخلی چه صدا و سیما، همشهری و ایران و چه رسانهها یا سایتهای خصوصی آزادی عمل و در عین حال سرعت و دقت داشته باشند طبیعتا تمرکز مردم معطوف به اینها میشود.
مثلا در مقیاس کوچک میگویم اگر صدا وسیما با فرو ریختن پلاسکو بلافاصله در محل حاضر و وارد عمل شود یا روزنامهها بتوانند شمارهی ویژه بزنند و یا رسانههای داخلی آزادی عمل داشته باشند و بتوانند در مورد آن اتفاق بنویسند خب چشمها معطوف به آنها میشود.
برای مثال در آتش سوزی زندان اوین سرعت عمل قوهی قضائیه واقعا خوب و قابل تقدیر بود. قبل از اینکه رسانههای خارجی وارد موضوع شوند و جو را در دست گیرند رسانههای قوهی قضائیه وارد عمل شدند. شرایط جوری پیش رفت که آتشسوزی زندان اوین آنچنان بازتابی در ایراناینترنشنال یا بیبیسی نداشت. بلافاصله این دستگاه بعد از آتشسوزی چند روزنامهنگار را به آن محل برد و این ماجرا دو، سه روزه بسته شد.
وقتی رسانهی داخلی اجازهی ورود به موضوعی را پیدا نمیکند اینترنشنال وارد عمل میشود و در جریان این ورود اخبار فیک به نقل از آدمهای فیک هم ظاهر میشوند. مردم هم وقتی میبینند رسانهی داخلی به موضوعی نپرداخته یا نمیتواند به خوبی بپردازد ناخواسته جذب رسانههای خارجی از جمله اینترنشنال میشوند برای آگاهی از اخبار.
نهایتا منطقی است که با فروکش کردن بحران مخاطب چنین رسانههایی هم کاهش پیدا کند.
سیاست تجزیهطلبی یکی از دلایل ریزش مخاطب اینترنشنال میتواند باشد
انصاف نیوز: یکی از بزنگاه هایی که که منظور من در سوال اول بود بعد از انتشار پیش خبر مصاحبه با نتانیاهو بود. از همین زمان حجم انتقادات به این شبکه افزایش پیدا کرد. به نظر شما دلیل این حجم از ناراحتی مخاطبان چه بوده است؟
من خودم مخاطب ایران اینترنشنال نیستم ولی اخباری که در مورد آن منتشر میشود را دیدهام. به نظر کارفرمای این رسانه عوض شده است. آن مثالی هم که شما میزنید مصداق همین امر است. به نظر میرسد این شبکه برای اسرائیل به طور مستقیم یا غیرمستقیم کار میکند.
من اطلاع دقیقی از این موارد ندارم اما من از این زاویه میبینم که جهتگیری اینترنشنال در خصوص آیندهی ایران تجزیه است و این هم قابل کتمان نیست. یکی از کشورهایی هم که دنبال تجزیهی ایران است اسرائیل است و این را کتمان هم نکرده است.
اینترنشنال به کسانی تریبون میدهد که کموبیش طالب تجزیهی ایرانند. ایران تکه پاره حتما مطلوب نتانیاهو نیز هست. شما تصور کنید تکههای نامنسجمی که دائم هم با یکدیگر درگیرند مثلا تهران با اصفهان یا کردستان با مثلا خوزستان چه وضعی پیدا میکنند؟ و حتما هر کاری هم بخواهند در این مناطق انجام میدهند.
به تبع همین مسائل بوده که این نارضایتی ایجاد شده است. مردم ایران انصافا انسانهای باهوشی هستند. آنچه مشخص است این است که یک، مردم ایران دنبال هیاهو و هیجان زیادی نیستند و دو، اینکه دنبال تکهپاره شدن ایران نیستند. مردم حتی در مورد جزایر هم وقتی بحثی شکل میگیرد مواضعشان یکپارچه است. ایرانیان داخل یا خارج از کشور بلاخره از تمامیت ارضی ایران دفاع میکنند و برایشان مهم است. فارغ ازینکه چه دولت یا حاکمیتی روی کار است مردم در مورد تمامیت ارضی خود حساسیت دارند و شبکهای که بخواهد در مورد تجزیه حرف بزند بین این مردم دچار ریزش میشود.
خبرنگاران اینترنشنال دغدغهی ایران ندارند
انصاف نیوز: رفتار اینترنشنال به نظر شما چه نسبتی با رفتار یک رسانهی حرفهای دارد؟ طرز رفتار مجریان این شبکه به نظر شما چه سیاستهایی را دنبال میکند؟
این خبرنگاران به زعم خود حرفهای کار میکنند کمااینکه یکی از اینها در همین شبکههای مجازی علنا گفته بود من از کارفرمایم پول میگیرم و سیاستهای آنها هم دنبال میكنم. هر رسانهای متناسب با سياستهای صاحبانش رفتار میکند.
سیاستهایی هم که دنبال میکنند را در پاسخ قبلی گفتم. سیاست اینترنشنال در وهلهی اول براندازی ج.ا است و در مراتب بعدی به دنبال تجزیهی کامل ایران هستند.
طبیعتا این نمیتواند رفتار حرفهای باشد؛ روزنامهنگار حرفهای چنین نمیکند. چنین شخصی اصلا دغدغهی ایران را ندارد.
انصاف نیوز: شایعه شد که بعد از توافق ایران و عربستان تغییراتی در روند پخش این شبکه اتفاق افتاد. شما نظری در این مورد دارید؟
از آنجا که خودم مخاطب این رسانه نیستم نمیتوانم در این مورد نظری بدهم اما همان تغییر محل دفترشان حتما معنادار است.
سیاستهای نظارتی داخلی، همجهت با اهداف اینترنشنال
انصاف نیوز: رفتار رسانهای ما در داخل کشور چه کمکی به ایراناینترنشنال و امثالهم در خارج از ایران کرده است؟
هر چقدر فضای رسانهای داخل کشور محدودتر باشد و مجبور به خودسانسوری باشند شبکههای ایراناینترنشنال و امثالهم این فرصت را پیدا میکنند که امر رسانهای را رهبری کنند. الان یکی از مشکلات بزرگ ما این است که مرجعیت خبری ما به خارج از کشور منتقل شده است. بسیاری از اتفاقات را ما در داخل نمیتوانیم منتشر کنیم و موضوع را مدیریت کنیم.
علت این از دست رفتن مرجعیت خبری سیاستهايی است که در قبال رسانهها گرفته شده است. اگر آزادی لازم رسانهها را بدهند تا بتواند به نقاط تاریک نور بتاباند دیگر جایی برای اینترنشنال باقی نمیماند.
اهمیت شبکههای تلویزیونی خصوصی داخلی
منتجبی پاسخش را ادامه داد: نکتهی مهم دیگر راه انداختن شبکههای تلویزیونی خصوصی است. ایران نیازمند چندین شبکهی خصوصی است تا بتوان با امثال اینترنشنال رقابت کرد چون دورهی روزنامه به شکل مرسوم آن گذشته است. همانطور که در حوزهی سینما و سایر زمینهها با دنیا رقابت میکنیم در زمینهی رسانه هم اینطور میتوانیم رقابت کنیم.
اگر این رقابت ممکن نشود و این شبکهها ایجاد نشوند امروز اینترنشنال است فردا ممکن است اینترنشنالهای دیگری هم اضافه شوند.
در اعتراضات 1401 برای رسانههای داخلی چطور گذشت؟
انصاف نیوز: آقای منتجبی در 6 ماه اعتراضاتی که پشت سر گذاشتیم شما آیا شاهد این امر بودید که ارادهای برای بازتر کردن این فضا برای رسانهها به وجود آمده است؟ برای اینکه شاید بتوان مرعیت خبری را به داخل بازگرداند.
واقعیت این است که حجم شکایتها در این 6 ماه به شدت افزایش یافت. حالا اینکه این شکایتها به نتیجه رسید یا نرسید بحث دیگری است. تعداد روزنامهنگارانی که در این مدت بازداشت شدند خیلی بالا بود چیزی حدود 100 روزنامهنگار بازداشت شدند. بازداشتشان از یک هفته، ده روز بوده تا خانم الهه محمدی و حامدی که همچنان هم بازداشت هستند.
اینها نشانهی خوبی نیست. نشانهی خوب این است که رسانه این آزادی را داشته باشد که به مشکلات و معضلاتی که توجه مردم را جلب کرده است بپردازد. مدیران رسانههایی مثل اعتماد، شرق یا حتی سازندگی بارها در جلسات خصوصی و نیمهخصوصی از حجم شکایتها گلایه کردهاند. یا حتی همین سیات شما که مدیرمسئول و سردبیر تعلیق شدند و بعد آن شرایط برای سایت به وجد آمد.
همین روزنامهی سازندگی تیتری زد تحت عنوان طغیان گوشت؛ ناراحت شدند و روزنامه را کلا بستند. بعد که دیگرانی هم اعتراض کردند نهایتا روزنامه بعد از یک هفته، ده روز باز شد. اینها نشانههای خوبی نیست و نشان میدهد کمتحملی بین مسئولان ما همچنان وجود دارد.
اینترنشنال یک رسانهی تروریستی است
انصاف نیوز: آنچه در فضای مجازی به نظر آمد این بود که در یک برههای ناگهان مخاطبان ایران اینترنشنال ریزش پیدا کرد. به نظر شما دلیل این ریزش چه بود؟ چه رفتارهایی باعث این ریزش مخاطب شد؟ و چرا آن عدهی دیگر مخاطب این شبکه باقی ماندند؟
سعید آجرلو: به نظر من اینترنشنال یک رسانهی تروریستی است به این دلیل که آنچه منتشر میکند یک هدف عملیاتی و تخریبی و آشوب طلبانه را دنبال می کند. روایت واقعیت نیست یا براساس تعریف کلاسیک روایت بیطرفانهی واقعیت نیست؛ بلکه سازندهی واقعیت است و بخشی از جریان ناآرامی و برپا کردن آشوب در ایران بوده چه در سال 98 و چه در سال گذشته.
به رسانه جفا کردهاید اگر اینترنشنال را رسانه بگویید
این شبکه از جنبهی یک رسانهی حرفهای بودن درآمده و به بخش جدیای از جریان خصومت با جمهوری اسلامی بدل شده است. اساسا استفاده از کلمهی رسانه در مورد ایران اینترنشنال با توجه به محتوای تجزیهطلبانه، آموزش رفتارهای خشونتآمیز و رادیکال جفا به ماهیت رسانه است. از این بایت من فکر میکنم اینترنشنال یک حرکت تروریستی و ضد حاکمیت ملی ایران بوده است.
تاریخ مصرف اینترنشنال تمام شده
طبیعی است که با پایان آن ناآرامیها ماهیت آشوبطلبانهی اینترنشنال مشخص شد و هرچه گذشت با افت مخاطب مواجه شد. این طبیعی است چرا که مخاطب به دنبال یک رسانهی بیطرف و راستگوست كه بتواند بازتابی از واقعيت باشد نه اينكه واقعيت را وارونه بسازد و خودش بخشی از جريان تخاصم با يك كشور باشد. با توجه به تمام اين توضيحات اينترنشنال يك مجموعهی دارای تاريخ مصرف است و نمیتوان انتظار داشت كه بلندمدت بتواند كار كند چرا كه نگاه پروژهای دارد.
در حادثهی تروریستی اهواز این شبکه جز اولینهایی بود که با یکی از رهبران این گروه تجزیهطلب مصاحبه کرد و به دنبال مشروع جلوه دادن خشونت و تروریسم بود.
انصاف نیوز: مصداق من در سوال اول حجم بالای بازخوردهای منفی مردم بعد از مصاحبهی این شبکه با نتانیاهو بود. شما چه توضیحی برای این بازخوردهای منفی دارید؟
مصاحبه با نتانیاهو بخشی از برنامهی گستردهای بود که دشمنان ایران داشتند و بخشی از این برنامه هم در سفر رضا پهلوی به سرزمینهای اشغالی خود را نشان داد. اینها دو روی یک سکهاند که باطن ناآرامیهای سال 1401 را نشان داد.
سال 1401 دو بخش داشت؛ یک بخش گلایه و ناراحتی مردم، از طیفهای مختلف، بابت اتفاقی بود که برای خانم امینی افتاده بود اما تبدیل این موضوع به یک حرکت خشونتطلبانه و آشوبطلبانه بخش دیگری بود که این گروهها و اینترنشنال در صدر اینها جلو میبردند.
حامی اصلی بخش دوم، رژیم صهیونیستی بود و این را به وضوح هم نشان داده بود. اساسا این ماجرا چیزی جز برنامهریزی سرویسهای امنیتی غربی و برخی از سرویسهای منطقه با محوریت رژیم صهیونیستی نبود.
اینترنشنال، رسانهای علیه دولت ایران
ایران اینترنشنال رسانه به معنای منعکسکنندهی حقایق نبود بلکه رسانه به عنوان بخشی از یک طراحی امنیتی علیه دولت ایران (به معنای عام) بود. دولت ایران شامل سرزمین ایران، مردم ایران و حاکمیت ایران میشود. شکل گرفتن رسانهی تروریستی به این معنا در سال گذشته پدیدهی جدیدی هم بود طوریکه موجب شد حتی بیبیسی فارسی هم، که پیش از این سعی میکرد حداقل بخشی از ظواهر را حفظ کند، به وادی رادیکالیسم کشیده شود.
انصاف نیوز: تحلیلی هم بود که توافق با عربستان بر پوشش خبری این شبکه اثر گذاشته؛ آیا شما تحلیلی در این مورد دارید؟
با این وجود که اخبار بسیاری داریم که دولت سعودی از این شبکه حمایت میکرده است اما تا جایی که من میدانم هیچگاه مسئولیت این شبکه را به عهده نگرفته است. به عهده گرفتن مسئولیت این شبکه عوارض و عواقب بسیار زیادی برای آنها دارد.
با این تفاسیر من فکر میکنم بعد از اینکه اغتشاشات در ایران به نتیجهای که میخواستند، نرسید اینها حس کردند نه تنها نباید مسئولیت این شبکه را بپذیرند بلکه در پشت پرده درصدد رها کردن این شبکه باشند.
من نمیدانم سرانجام این شبکه چه خواهد شد؛ آیا رژیم صهیونیستی از او حمایت میکند؛ آیا همچنان ساختارهای قدرت در برخی کشورهای منطقه قرار است از آنها حمایت کنند یا چه احتمال دیگری وجود دارد؟! ولی به نظر من اینترنشنال بیشتر از قبل افول میکند؛ دورانش تمام شده است و این از روزی که به آمریکا منتقل شدهاند هم شروع شده است.
پیشبینی من این است که در میانمدت موضوعیتش را کاملا از دست خواهد داد ولی به هر حال گروههای ایرانستیز همهی تلاششان را خواهد کرد که همچنان این شبکه را حفظ کنند.
نیاز ما در داخل بازدارندگی رسانهایست
انصاف نیوز: به نظر شما رفتار رسانهای ما در داخل کشور و اساسا برخورد صاحبان قدرت با رسانهها چه تاثیری میتواند روی ایران اینترنشنال و امثالهم در خارج از کشور داشته باشد؟
ما در داخل کشور به صورت کلی نیازمند بازدارندگی رسانهای هستیم یعنی اگر شما قدرت موشکی را به عنوان یک نیروی بازدارنده برای کشور ببینید و این فرض را هم بپذیرید که بخش زیادی از این جنگ، جنگ نرم و اثرگذاری روی اذهان است طبیعتا بخش زیادی از این بازدارندگی باید در حوزهی ذهنی، در حوزهی روایت و در یک کلام بازدارندگی رسانهای خود را نشان دهد. این بازدارندگی رسانهای نیازمند اصلاح نظام رسانهای است برای این کار هم باید رویکردها چه در رسانههای جریان اصولگرا، چه در رسانههای جریان اصلاحطلب و چه در رسانههای مهم و مرجع مثل صدا و سیما عوض شوند.
در تولید محتوا نوع نگاه به محتوا، نوع نگاه به جامعه، در تناسب ایجاد کردن بین واقعیتها و مصالح و… را برای تبیین نظام رسانهای جدید نیاز داریم. یکی از مولفههای اصلی که نشان میدهد ما به هدف دوریم یا نزدیک همین مرجعیت رسانههای داخلی است و باید سریعتر به آن دست پیدا کنیم.
مرز میان انتقاد و عامل ناامیدی مردم/ پوشش حقایق به شرط مصالح!
مرز فعالیت رسانههای داخلی به نظر من تبدیل انتقاد به عامل ناامیدی مردم است و مرز دیگر هم پوشاندن همهی واقعیتها به نفع مصالح است. این دو را حتما باید رعایت کنند.
علاوه بر این قرار گرفتن در جامعهی شبکهای نیز مهم است. در چنین جامعهای که هر شهروند میتواند پیام منتقل کند و رسانه باشد نقش روشنفکران و نخبگان کمتر میشود. در چنین شرایطی کار رسانههای داخلی بسیار سخت میشود چرا که رقبای قدرتمندی مثل رسانههای خارجی و نیز خود این جامعهی شبکهای دارند.
مخاطب خسته از محتوای نازل، ما را به روزنامهنگاری سنتی بازمیگردانند
بزرگترین مشکل این جامعهی شبکهای نازل بودن محتواست و به همین دلیل ممکن است ما به عصر روزنامهنگاری سنتی برگردیم چرا که مردم بعد از یک دورهای آشنا شدن و سیر کردن در این جامعهی شبکهای دوباره به مطالب عمیق و بنیادی بازخواهند گشت. اینجاست که نقش رسانههای رسمی پررنگ خواهد شد.
رسانه در نقش حزب، دانشگاه، روشنفکر و…
اگر یک روزگاری ما در بخشهای مختلف بخشهای تفکیک شدهای مثل حزب داشتیم الان تمام این بخشهای تفکیک شده در رسانه تجلی پیدا کردهاند و نقش رسانه چیزی فراتر از رسانه است. رسانه در حال حاضر هم نقش روشنفکری دانشگاه را دارد؛ هم نقش سیاسی یک حزب را دارد؛ هم نقش واسطهای نهادها را دارد و از این جهت رسانه چیزی بیشتر از رسانه است.
حالا اینکه چطور با توجه به نکاتی که گفتم نظام رسانهای را اصلاح کنیم این کار بسیار سختی است و نیاز به گفتگو و تفاهم بین بخشهای مختلف حاکمیت، رسانه و… دارد.
چارهای جز اقناع کردن جامعه نداریم
انصاف نیوز: به نظر شما دولت و حاکمیت در پوشش خبری بهتر رسانههای داخلی چه نقشی میتوانند داشته باشند؟ مثلا در کمتر کردن سانسور خبری یا برخورد با رسانهها برای بازگرداندن مرجعیت رسانهای.
فهم موضوع رسانه باید ذیل جهاد تبیینی که رهبری تاکید کردند، اتفاق بیافتد. ما چارهای جز اقناع کردن جامعه و گفتوگو کردن با جامعه و ارائه روایت درست نداریم. زمانهای که ما موضوعات را نادیده بگیریم گذشته است. کاری که که اینترنشنال میکرد هم فقط این نبود که با عینیت مخاطب مواجه شود و فقط چیز مقابل چشمش بگذارد بلکه در ذهن او هم دستکاری میکرد. ما با چنین فضایی مواجهیم. بنابر تمام این توضیحات دولتها باید همگام با راهبردهای جهاد تبیین عمل کنند.
سمت دیگر قضیه این است که ما نیازمند رسانههایی هستیم که به ایران قدرتمند فکر کنند. اگر مبنای ما ایران قوی در همهی بخشها باشد و به نقد بدون تخریب بیندیشیم، امکان تفاهم بیشتری به وجود می آید.
شما تغییرات جامعه را فارغ از دولتها ببینید ما چه دستاندازهایی را پشت سر گذاشتهایم! هر یک از اینها میتوانست کشوری را به 50 سال قبل برگرداند. شما با چنین جامعهای مواجه هستید که در تورم شدیدی زیست میکند و اتفاقات سختی را از سر گذرانده است. رسانهها در این شرایط چه باید کنند؟! آیا باید این جامعهی نحیف از مسائل و سختیها را ناامیدتر کنند؟! به همین دلیل است که ما باید به فکر قویتر شدن کشور، برحذر بودن از ایجاد ناامیدی و ارائهی راهحل باشیم. چرا که انتهای فرآیند ناامیدسازی، چالشهای جدیای مثل سرخوردگی اجتماعی است. ما باید در این موضوع تفاهم کنیم.
انتهای پیام
تاسیس شبکه های خصوصی داخلی زیر نظر صدا و سیما. چقدر عالی می شود!
تجزیه برای ایران خوب است ولی شما بهش تن نخواهید داد
اینقد تخریب و دشمنی با صداوسیما برای بعضی ها عادت شده که گاهی وقتا چشماشون رو میبندن و دهانشون رو باز ….. آقای منتجبی دو سوال :
اولا آیا اگه پلاسکو در زمان شهرداری اصلاح طلبان یا دوستان اعتدالی تون فرو میریخت باز هم اینقد این جادثه براتون مهم بود ؟؟؟ البته جوابش خیلی واضحه
دوم : در مورد پلاسکو صداوسیما دهها ساعت برنامه زنده از محل پخش کرد… حتی وسط یکی از همین پخش زنده ها بود که حدثه فرو ریختن این ساختمان بصورت زنده پخش شد و در روزهای بعد ساعت ها نقد و برنامه و تفسیر از همه دیدگاهها پخش شد….
احتمالا شما منظورتون این بوده که باید شهردار وقت تهران رو بخاطر فروریختن برجی که فقط شانس بد ریختنش به قالیباف رسید ؛ محاکمه و عزل میکردند….!!!
لطفا از کسانی دعوت به مصاحبه کنید ( از هر دو طرف ) که علاوه بر فهم کمی انصاف هم به مانند اسم !! سایت تون داشته باشند.