اهالی توییتر، اینستاگرام و تردز در توهم هستند؟
محمد توکلی، انصاف نیوز: سیما فردوسی، روانشناس، دربارهی نسبت جهان ساختهشده در شبکههای اجتماعی مثل توییتر، اینستاگرام و تردز با واقعیت گفت: این دو دنیا نمیتواند دو دنیای کاملا متفاوت باشند. دنیای مجازی برگرفته از دنیای حقیقی است اما در یک بستر و حال و هوای دیگری نمود دارد.
عباس نعیمی جورشری، جامعهشناس نیز معتقد است که یک رویارویی جدیدی میان جامعهی مدنی و فعالان عرصهی عمومی با نهادهای قدرت و ثروت در کشورهای مختلف در گرفته است که یکی از عرصههای آن شبکههای اجتماعی است.
خانم فردوسی در گفتوگو با انصاف نیوز دربارهی دنیای کاربران شبکههای اجتماعی میگوید: نوع فعالیت همهی افرادی که در فضای مجازی فعال هستند را نمیتوانیم یکسان تعبیر کنیم. قطعا بعضی افراد از این فضا استفادهی درست میکنند اما بسیاری هم که در دنیای حقیقی نمیتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند و یا اینکه اعتماد به نفس کافی را ندارند برای جبران این کمبودها از فضای مجازی استفاده میکنند.
او با تاکید بر اینکه «درباره هر فعالیتی در فضای مجازی نمیتوانیم چنین تعبیری داشته باشیم» گفت: افرادی که کم هم نیستند به درستی از فضای مجازی استفاده میکنند و برای نمونه خدماتی به مردم ارائه میدهند و یا محتواهای ارزشمندی تولید میکنند ولی عدهای که شمار آنها هم کم نیست هم برای اینکه خودی نشان دهند و یا سرگرم شوند و چند نفری تاییدشان کنند فعالیتهایی دارند که جنبهی مثبتی ندارد.
دنیای مجازی برگرفته از دنیای حقیقی است
این روانشناس در پاسخ به این سوال که «میان دنیای واقعی و دنیای ساختهشده در شبکههای اجتماعی چه نسبتی برقرار است؟» گفت: این دو دنیا نمیتواند دو دنیای کاملا متفاوت باشند. دنیای مجازی برگرفته از دنیای حقیقی است اما در یک بستر و حال و هوای دیگری نمود دارد.
او در ادامه میگوید: اما در یک دیدگاه کلان دنیای مجازی یک دنیای کاذب است و همانطور که از نام آن برمیآید مجازی است و به این معناست که لزوما دنیایی واقعی نیست.
دکتر سیما فردوسی در پایان میگوید: البته که دنیای واقعی بر روی این دنیای مجازی و کاربران آن تاثیر دارد و خیلی چیزهایی که در شبکههای اجتماعی میبینیم منشاء آن در دنیای حقیقی بوده است. به بیان دیگر، مسائلی در دنیای حقیقی وجود داشته که به شکل مجازی در دنیای شبکههای اجتماعی هم نمود دارد.
نعیمی جورشری: مالکان شبکههای اجتماعی تلاش میکنند تا افکار مخاطبان خود را مهندسی کنند
عباس نعیمی جورشری، جامعهشناس، دربارهی نسبت میان دنیای واقعی و دنیای مجازی در گفتوگویی با انصاف نیوز گفت: در این رابطه از دو زاویه مختلف میتوان بحث کرد؛ هنگامی که دربارهی واقعیت صحبت میکنیم پرسش این است که عبارت «واقعیت» دلالت بر چه چیزی دارد؟ فلسفه این پرسش را مطرح میکند که آیا آنچه میبینیم و میشنویم و تحلیل میکنیم واقعیت است؟ اگر واقعیت است این کدام بخش واقعیت است و آیا این همهی واقعیت است؟
او با بیان اینکه «این یک پرسش جدی است و پیش از آنکه فضای مجازی وجود داشته باشد این پرسش مطرح بوده است»، گفت: در دو دههی اخیر و با افزوده شدن شبکههای اجتماعی و گسترده شدن حیات مجازی آن پرسش کلاسیک پیچیدهتر هم شده است. به جهت اینکه آن پرسشی که متفکران و فلاسفه مطرح میکردند ابعاد جامعهشناختی هم پیدا میکند و این بحث مطرح میشود که آیا این گسست از واقعیت و توهم و پوچ است و یا انعکاسدهندهی واقعیت هم میتواند باشد؟
این جامعهشناس میگوید: یک دیدگاه جهان مجازی را سراسر بازتابدهندهی جهان واقعی میداند و بر اساس آن میتوان تصویر خوبی از اینکه در جهان واقعی انسانها چه میگذرد یافت. رویکرد دیگری معتقد است که نه تنها بازتاب خوبی از جهان واقعی نمیدهد بلکه اساسا توهم و پوچ است و آنچه به ما بازمینمایاند یک بازنمایی واقعی نیست و حتی منحرفکننده هم است.
او با بیان اینکه «برای پاسخ به این سوال با تلفیقی از این دو نگاه مواجه هستیم» گفت: رسانه که شبکههای اجتماعی هم بخشی از آن است متولی دارد؛ چه بخواهیم چه نخواهیم جهان مجازی یکی از میوههای درخت سرمایهداری است و در جهان سرمایهداران وسرمایهداری بود که پدیدهی اینترنت و پس از آن شبکههای اجتماعی را داشتیم.
نعیمی جورشری در توضیح بیشتر این موضوع گفت: تمامی شبکههای اجتماعی مالکی دارند، یا به شکل شرکت سهامی و یا مالک شخصی، این متولی و مالک داشتن به ما میگوید که مالکان تلاش میکنند افکار مخاطبان خود را مهندسی کنند. در همینجاست که یک درجه انحراف از امر واقع را داریم.
نهاد قدرت و ثروت تلاش میکند که افکار عمومی را دستکاری کنند
این جامعهشناس ادامه میدهد: نهاد قدرت و ثروت در کشورهای مختلف به شکلهای مختلفی تلاش میکنند که افکار عمومی را دستکاری کنند تا همهی آنچه واقعیت است در شبکههای اجتماعی بازنمایی نشود و یا بخشی از واقعیت پررنگتر دیده شود. ما شاهد پررنگ کردن و کمرنگ کردن واقعیت و یا حذف بخشی از واقعیت هستیم.
نعیمی جورشری در پاسخ به این سوال که «آیا این سخن به آن معناست که شبکههای اجتماعی خطرناک هستند و کارکرد بدی دارند؟» گفت: خیر، به جهت آنکه در آن طرف میدان هم کنشگرانی داریم که بردههای تام و تمام نظام سرمایهداری، نهاد قدرت و ثروت و فاشیسمی که در کشورهای استبدادی وجود دارد و تلاش میکنند بر گردش آزاد اطلاعات به شکلهای مختلف محدودیت اعمال کند نیستند.
او با بیان اینکه «این کنشگران تلاش میکنند تا عرصهی عمومی را تقویت کنند»، گفت: کارکرد مثبت شبکههای اجتماعی این است که یک عرصهی عمومی پدید میآورند که آدمیان بتوانند کنش و واکنش داشته باشند و با هم ارتباط بگیرند. این موضوع باعث میشود که علیرغم تمام تلاشهایی که نهاد قدرت و ثروت برای تسلط هژمونی خودش دارد این کنشگران هم فعالند و تلاش میکنند تا واقعیتها را آنچنان که میفهمند با دیگران اشتراک بگذارند.
نعیمی جورشری دربارهی نوع فعالیت کاربران شبکههای اجتماعی گفت: بخشی از افرادی که در این فضا فعال هستند نسبت به پیرامون خود آگاهی و یا به تعبیر جامعهشناسان «خودآگاهی» داشته و ابزار عقل نقاد را در اختیار دارند به تحلیل محتواها میپردازند.
یکی از عرصههای رویارویی جامعه مدنی با نهادهای قدرت و ثروت شبکههای اجتماعی است
این جامعهشناس ادامه میدهد: در موضوع اینکه آیا شبکههای اجتماعی کارکرد مثبت دارند یا خیر بایستی در موضعی بینابین قرار بگیریم. یک رویارویی جدیدی بین جامعه مدنی و فعالان عرصه عمومی با نهادهای قدرت و ثروت در کشورهای مختلف درافتاده است که یکی از عرصههای آن هم همین شبکههای اجتماعی است.
دکتر نعیمی جورشری در پاسخ به این سوال که «پیروز این رویارویی کدام سمت خواهد بود؟»، گفت: تاریخ بشر را که نگاه میکنید به این نتیجه میرسید که عمدتا نهاد قدرت و ثروت در کشورهای مختلف روایت خود را به تاریخ دیکته کرده است. بسیاری روایتهای طرد شده و در حاشیه در تاریخ وجود داشته و دارد که اجازه داده نشده است دیده و شنیده شود و وارثان تاریخ که ما باشیم هم یا از آنها بی اطلاع و یا کم اطلاع هستیم.
کاروان عقل نقاد در طول تاریخ بشر دستاوردهای زیادی داشته اما …
او در ادامه گفت: این یک فکت است که بنا بر آن گویی عمدتا پیروز این میدان نهاد قدرت و ثروت بوده است به دلیل آنکه روایتهای خودش را به خورد تاریخ داده است. ولی در کنار این، پیروزیهای کوچکی هم برای آنها که من نامشان را اهالی خرد و عقل نقاد میگذارم به دست میآید. کاروان عقل نقاد که در طول تاریخ بشر در حال حرکت است دستاورد هم داشته و اینگونه نیست که یکسره بازنده بوده باشد و اتفاقا دستاوردهای زیادی هم داشته است.
این جامعهشناس در توضیح این «دستاوردها» گفت: یکی از دستاوردها این «بلوغ اندیشهی بشری» که در نقطهی از فهم و ادراک ایستاده است که یوغ بندگی را نسبت به نهاد قدرت و ثروت برنمیتابد است. برای مثال جنبش آزادی سیاهان و یا جنبش زنان که در قرن معاصر هم بوده یک بلوغ ادراک بشری از حقوق خود است. در این جنبشها بشر نسبت به حق خودش فهم نو و تازهای پیدا کرده است. این محصول تلاش کاروان خردمندان تاریخ بشر است از نویسندگان و فیلسوفان و جامعه شناسان و… که برای آزادی و حقوق بشر اندیشیدهاند، تلاش کردند، خودشان به نقد خودشان پرداختهاند و… این یک دستاوردهایی داشته که تجلی اصلی آن را در بلوغ ادراک بشر از حقوق خود میبینیم.
انتهای پیام