همنشینی یاس و فروغ فرخزاد | در رپ فارسی چه میگذرد؟
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: موسیقی رپ تقریبا از دههی هشتاد وارد ایران شد و با فراز و فرودهای بسیاری هم همراه شد از جمله بازداشت خوانندگان و تولیدگان قطعات رپ و یا پلمب استودیوهای زیرمینی که با این خوانندگان همراهی میکردند. حالا که دو دهه از آن برخوردهای قانونی و غیرقانونی با فعالین این موسیقی گذشته علاوه بر اینکه آن برخوردها بسیار کمرنگتر شده یا تغییر شکل دادهاند رپ بین مردم ایران هم محبوبتر و شناختهتر شده است و اثرگذاری این سبک هم بیشتر شده است.
مصداق این امر هم اسامی خوانندگان و قطعات رپی که در اعتراضات سال گذشته یا سال 98 به دلیل محتوای اعتراضیشان در میان بخشی از جامعه مطرح شدند.
انصاف نیوز به دلیل همین اهمیت روشنی که رپ در جامعهی ما پیدا کرده است با متین مهرنو، سردبیر سابق یک مجلهی رپ (ماه رپ) گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.
جایگاه رپ فارسی در جامعهی ایرانی
انصاف نیوز: موسیقی رپ در حال حاضر در جامعهی ما چه جایگاه و نقشی دارد؟ مصداقی برای بروز و ظهور اثرگذاری این سبک از موسیقی دارید؟
موسیقی رپ، یا به تعبیری مفهومیتر، نمود آوایی و ادبی فرهنگ هیپ هاپ، نشات گرفته از زندگی رومزه سریع و ریتمیک انسان قرن ۲۱ و برآمده از بیپردهترین نوع ابراز احساسات توسط هنرمندان در چند ده سالگذشته است. این سبک از موسیقی همواره یکی از سرگرمیهای دغدغهآمیز اقشار مختلف جامعهی حال حاضر بوده است، در عین حالی که شما حتی بدون توجه به یک کلمه از شعر یا حتی بدون توجه به جغرافیا و زبان شاعر میتوانید با جریان موزیک همراه و ساعتها سرگرم شوید؛ اگر از دغدغهمندیهای پیچیده ذهنی از هر نوعی برخوردار باشید نیز میتوانید با کمی تیزبینیِ موسیقیایی و بیشتر ادبی، محصولات قابل توجه و ارزشمندی را در این مجموعه پیدا کنید.
میخواهم برای بازنگری کلیشهی رپ به مثابه “موسیقی و زبان خیابان” مثال جدیدی را عنوان کنم؛ اگر از بالاترین نقطه قابل دسترس به شهر نگاه کنید، دوربینی کار بگذارید و برای ساعتهای طولانی از شهرتان، انبوه جمعیت شهری در حال گذر، در روشنایی روز یا تاریکی شب با هر پوشش و هر شکل و قیافهای و هر نهاد اجتماعیای، پویا و خوشحال یا غمگین و عصبانی، از کوچه، خیابان، ماشین و ساختمانهای مختلفی که هر ثانیهشان پر از اتفاقات عجیب و غیرمنتظرست ویدئویی تهیه کنید؛ این را روی دور تند بگذارید و بعد هم بخواهید این ویدئو را به قلمرو ادبیات و موسیقی ببرید، اثری تولید میشود که شباهت بسیار زیادی تا حد یکی شدن با آثار رپ فارسی دارد.
اینطور باید بگویم که اثرگذاری موسیقی رپ به این صورت نیست که بخواهیم در لایههای عمیق جامعه دنبالش باشیم، بلکه عریان و بیپرده قابل مشاهده است. نسلهای جدید، انعطاف ذهنی بیشتر، ذهنهای خلاق و اندیشههای نو، جنبشها و تحرکات پویا و در نهایت سنتشکنی، ساختارشکنیهای جسورانهتر و … دارند.
انصاف نیوز: ترانههای این نوع از موسیقی چه جایگاهی در ادبیات ما دارند؟ مثلا فکر میکنید آیا ممکن است در آینده این ترانهها هم به عنوان بخشی از ادبیات ما تدریس شوند؟ اصلا تا به حال چنین کار مدونی انجام شده است؟
ببینید همیشه در گذشته هم آثاری بودهاند که به روانترین شکل ممکن بازگوی شیوه زندگی واقعی، اندیشه و احساسات جمعی افراد آن اجتماع بودهاند. به نظرم امروزه اصلیترین نقشی که ترانههای رپ فارسی در جامعه ایفا میکنند نیز همین مورد است.
این ترانهها انعکاس موزون زندگی حقیقی اقشار مختلف جامعه هستند بدون اینکه بخواهند موضوع را درصدی تحریف یا تلطیف کنند.
اشعاری عمیق از هنرمندان متعهد، که تصاویری فوری از جامعه را در بافت منعطفی از زبان منعکس میکنند و جامعه هم بیدرنگ خودش آن را تحویل میگیرد چون لازمش دارد. از طرفی هنرمند همیشه در متن اجتماع حضور دارد و این نیاز و الزام را نیز به خوبی احساس میکند. طبیعتا هرچقدر این زبان به اصطلاحات محاوره و زبان کوچه و خیابان نزدیک تر باشد مردم راحتتر قبولش می کنند.
میشود گفت در حال حاضر بخش قابل توجهی از هنرمندان رپ فارسی با آثارشان نقش روشنفکران و پیشگامان فرهنگی و هنری جامعه را ایفا میکنند. اینها پیشاپیش جامعه حرکت میکنند و حتی اگر تعداد کمی از این آثار، برای تودههای مختلف مردم قابل جذب نباشد، هنوز تاثیرگذاریشان احساس میشود، چرا که از راههای دیگر هنرمندانی از آنها تاثیر میگیرند؛ اثر قابل درکتری برای تمام اقشار تولید میکنند و درنهایت به تمام لایههای جامعه رسوخ می کنند.
به نظرم این نوع از کارکرد و ایفای نقش هنرمندان رپ فارسی شباهت بسیار زیادی با تاثیر جریانهای شعر نو و آزاد در سالهای گذشته دارد که قابل بحث است.
ماندگاری رپ در طول زمان
آقای مهرنو پاسخش را اینطور ادامه داد: سوالتان راجع به تدریس این اشعار در زمینههای ادبی در آینده سوال جالبی است!
ببینید، هنرمندان بسیار زیادی مخصوصا در زمینه شعر و موسیقی، از هر ژانری، سالهای متمادی آمدند؛ آثاری تولید کردند و بعضا توفیق اجتماعی بسیار قابل توجهی هم داشتند ولی نکته غمانگیز ماجرا این است که خیلی از این آثار با مرگ شاعر یا خالقشان به دست فراموشی سپرده شدند.
به عبارت دیگر اگر در حال حاضر شعری به دلیل شرایط خاص محبوبیت اجتماعی زیادی داشته باشد اما درنهایت نتواند بر فرهنگ جامعه اثر بگذارد از حرکت در زمان عاجز است و محکوم به فراموشی است. به نظرم باید اجازه بدهیم که زمان و تناسبات ساختاری آینده این مورد را مشخص کند.
امروز رپ فارسی، دیروز شعر سپید و نو
انصاف نیوز: تعبیر جالبی از اثرگذاری موسیقی رپ در هنر امروز ایران داشتید با این توضیح که نقش موسیقی رپ در این زمانه را برابر با شعر سپید و نو در چند دههی قبل میدانستید. تعبیر عجیبی است قیاس مثلا یاس با فروغ فرخزاد و شاملو! بیشتر توضیح دهید.
اینطور که شما تعجب کردید برای من هم قضیه خندهدارتر شد. ناخودآگاه تصاویر یاس و فروغ و شاملو را به صورت کاریکاتوری تصور کردم که در حال تعارف سیگار به یکدیگرند.
دروهلهی اول ناگفته نماند که منظورم هنرمند خاصی نیست و همچنین مقایسهای هم مطرح نیست. بیشتر ماهیت و جریانهای ایجاد شده توسط این دو پدیده مورد بحث است که میشود دقیقتر راجع به آن صحبت کرد.
نقل قولی از فروغ فرخزاد
مهرنو با نقل قولی از فروغ فرخزاد ادامه داد: این نقل قول از فروغ را بخونید: «آنچه شعر امروز را از شعر دیروز جدا میکند و به آن شکل تازهای میدهد همان جداییست که به اصطلاح میان فرمهای مختلف زندگی امروز با دیروز وجود دارد. من فکر میکنم کار هنری یک جور بیان کردن و ساختن مجدد زندگیست و زندگی هم چیزیست که یک ماهیت متغیر دارد، جریانیست که مرتب در حال تغییر شکل و رشد و توسعه است. امروز همه چیز عوض شده؛ دنیای ما هیچ ارتباطی با دنیای سعدی و حافظ ندارد. من فکر میکنم که حتی دنیای من هیچ ارتباطی به دنیای پدر من ندارد. فاصله ها مطرحند. فکر میکنم یک عده عوامل تازه ای وارد زندگی ما شدند که محیط فکری و روحی این زندگی را میسازند.
من در شعرم، بیشتر از هر چیز دیگر، سعی میکنم از زبان استفاده کنم یعنی چون این نقص را در زبان شعری خودمان احساس میکنم، نقصی که میشود اسمش را کمبود کلمات گوناگون نامید. شعر ما مقداری سنت به دنبال دارد. مثل کلماتی که امروزه در گوش ملت دیگر مفهومشان اثر واقعی خودشان را ندارند.
زندگی ما عوض شده و مسائل تازهای مطرح شده که حسهای تازه به ما می دهند و ما به خاطر بیان این حس ها، احتیاج به یک مقدار کلمات تازه داریم . اگر شعر امروز قرار است موجود جاندار و زندهای باشد، نیازمند این نوع کلمات است .هیچ نوع هماهنگی بین وزنهای کلاسیک و معمول شعر فارسی با یک آدم امروزی نمیبینم. اینها یک ریتمهای خیلی ملایماند، در همه اینها ملایمتی هست که با حس های امروزی جور در نمی آید، من فکر میکنم اگر ما حس هایمان را بخواهیم و بتوانیم ترسیم کنیم روی یک کاغذ، یک خط زیگزاگی می شود ، این حس ها را هرگز نمی شود توی آن ریتم های ملایم ، آورد. باید کوشش بشود در راه پیدا کردن وزن های تازه، به خاطر بیان حس های تازه»
شباهتهای شعر نو و رپ فارسی
بینید، بحث گستردهست و اینجا بیشتر از یک سری کلیات را نمیشود گفت. جنبشهای ساختارشکنانه اجتماعی و ادبی در گذشته که توسط شاعران شعر نو پیش رانده میشد یا مثلا بازخوانی مفهوم «شعر» و رها کردن وزن های متداول شعری و جایگزین شدن احساس شاعرانگی و ارائه تصاویر قویتر و خلق یک مکتب شعری جدید، آنطور که نیما یوشیج این کار را انجام داد، نه برای دشمنی با گذشته، بلکه برای پیریزی سنتی نو، تمامی این جریاناتی که در گذشته سوخت پیشران موتور فرهنگ و ادب ایران بود را در حال حاضر -قسمت عمدهاش را- رپ فارسی به دوش می کشد و همانطور که گفتم میشود ساعتها دربارهاش صحبت کرد. اشاره کردم؛ نحوه شکل گیری، دستمایههای ادبی و کارکردهای مختلف این دو پدیده -جریان شعر نو و رپ فارسی- شباهتهای بسیاری دارند. بسیاری از آثار تولید شده به خصوص از آن عده از هنرمندان که گرایشات ادبیاتی بیشتری دارند، سرشار از اشتراکات معنایی و حتی ارجاعات مستقیم به مثلا شعری از فروغ، سهراب و …. دارد.
انصاف نیوز: در حال حاضر رپر اثرگذار ایران چه کسی است؟ به تعبیر شما چه کسی جایگزین شاملو و فروغ شده است؟
فکر نمیکنم کلمه «جایگزین» معنای مرتبطی داشته باشه؛ بیشتر اشتراکات مطرح است. همچنین اشاره من به شخص خاصی نیست، گرچه افرادی هستند که نقش بسیار جدی و پررنگی دارند. در پاسخ دو سوال قبل منظور را رساندم و اینجا هم دوباره میگویم موضوع بیشتر هم راستایی این دو جریان است.
جریان غالب رپ فارس چه میگوید؟
انصاف نیوز: در غالب تراکهای رپی که منتشر میشوند موضوع یا سیاسی و اجتماعی است و یا مضمون اظهار قدرت با پول، داشتن روابط متعدد یا استفاده از مواد مخدر است. به نظر شما در حال حاضر جریان اصلی و غالب رپ به کدام سمت پیش میرود؟
این مسئله را میشود از دیدگاههای مختلفی بررسی کرد. مجموعه این نگرشها را مکعبی در نظر بگیرید که هر وجهش یک رنگ متفاوت دارد احتمالا بعضی از آنها در تضاد کامل معنایی با همدیگر هستند یعنی از جوانب بسیار زیاد و متفاوتی میشود به آن نگاه کرد.
اگر شما دقت کرده باشید میبینید ما داریم در زمانی زندگی میکنیم که تمام مفاهیم دارند معنی خودشان را از دست میدهند؛ نمیگویم بی ارزش، ولی درحال متزلزل شدن هستند. انسان قرن ۲۱ افسارگسیختگی و بیپروایی خاصی در زمینههای فکری و تجربیاش دارد که گاها حتی از کنترل خودش هم خارج میشود.
کافی است سری به کوچه پس کوچههای شهرتان بزنید، از لوکسترین تا قدیمیترین نقاطش، هنرمند نماینده قشر اجتماعی خودش است و تجربه زیسته در کنار دغدغهمندیهای مختلفش به روایتگریش جهت میدهد.
رپ فارسی گسترهی وسیعی از احساسات و تجربیات را پوشش میدهد؛ از عمق دردها تا اوج لذتهای بشری و این مخاطب است که در نهایت انتخاب میکند چه چیزی برایش مناسب است و باید همراه کدام موج شود.
بله مخاطب ناآگاه می@تواند در قضاوتش دچار مشکل شود و موجی را انتخاب کند که نه سنخیتی با زندگیاش دارد نه اصلا ربطی به شخصیت درونیاش. البته نمیشود منکر هنجارشکنیهای افراطی بعضی از آرتیستها، به خصوص از جنس اخلاقیاش شد که میتواند به مراتب آسیبهای جبرانناپذیری به بدنه اجتماع وارد کند.
از لحاظ ریشههای ادبی بخواهم بررسی کنم و پلی بزنم به مسائل روانشناختی و … باید بگویم که ادبیات ما از قدیم الایام توانسته به خوبی با زبان ابتذال به جنگ با موضوعات مبتذل برود و از ادبیات فولکلور و ضرب المثلها و گویشهای مختلف محلی گرفته تا پررنگترین شخصیت ادبیمان مثل مولانا و سعدی و ایرج میرزا و باباطاهر و شعرای جریان آزاد کم نبوده از این دست کلمات و داستانهای بی پرده و عریان.
برخوردهای قانونی و غیرقانونی دهه80 هنوز ادامه دارند؟
انصاف نیوز: تا به حال چه برخوردهای قانونیای یا غیرقانونیای با خوانندگان یا ترانهسرایان این موسیقی یا حتی کسانی که استودیوی ضبط در اختیار آنها قرار میدهند افتاده است؟ یک دورهای که این موسیقی در کشور ما تازه بود تعداد زیادی را دستگیر و استودیوهای زیادی هم پلمب کردند. آیا ان رفتارها هنوز وجود دارد؟
از ابتدای شکل گرفتن جریان رپ فارسی همیشه محدودیت و برخوردهای قانونی گوناگونی وجود داشته و هنوز هم این موضوع ادامه دارد. البته به اندازه دهه ی ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ پررنگ نیست مگر در شرایط خاصی که اگر قانونگذار هر نوع جریانی را متوجه ساختار ببیند با شدیدترین نوع برخورد به هیچ عنوان اهمالکاری نمیکند.
این رفتارها هنوز وجود دارند و از لحاظ نظارتهای مداربسته چه روی شخصیت کاری رپرها چه روی آثاری که تولید میشود کنترل های از راه دور صورت میگیرد. ولی در کلیت امر خیر، به اندازه اوایل دهه ۸۰ و ۹۰ این برخوردها فراوانی زیادی ندارند.
انصاف نیوز: از یکی از خوانندگان نوپای این موسیقی شنیدم که به دلیل فحاشی پرایوت نامبر با او تماس گرفته است با این حال که چندان آدم شناخته شدهای نیست. این کنترلها وجود دارند؟
همانطور که گفتم بله، مطمئنا نظارتهای خاصی روی این جریانات صورت میگیرد و از طرفی هم گاهی اوقات از طرف خود هنرمندان یا طرفدارانشان حواشی خاصی با محوریت چنین مسائلی شکل می گیرد. البته از طرف آن عده از آرتیستهای نوآور و پیشگام خیلی شاهد چنین حرکاتی نیستیم. منظور من بیشتر هنرمندان نوپا و جدید هستند که گاها درگیر بازیهای مختلف رسانهای می شوند. به نظرم اکثر اوقات این حواشی تا حدودی جذابیت هم دارند.
رپر زن ایرانی
انصاف نیوز: از خوانندگان زن رپ فارسی بگویید و چند اسم مطرح را نام ببرید.
از گذشته هنرمندان خانم زیادی داشتهایم و جریانسازیهای زیادی هم اتفاق افتاده است. در کل تعداد کمتری از خانمهای رپر آثارشان از اشعار لیریکالتر و فلوهای متداول رپی تشکیل شده است. حالا چه به دلیل تفاوتهای فرهنگی و ساختاری چه به دلیل علاقه و سلیقه شخصیشان اکثرا در سبکهای آلترناتیو مثل آر اند بی رپ و پاپ رپ با نوشتن اشعار ملودی محورتر فعالیت می کنند چه به صورت اثر تکی و چه همراهی با رپرهای مرد با خواندن کورس و بریج و …. اگر بخواهم از هنرمندان زن رپ فارس نام ببرم بدون ترتیب خاصی مثلا جاستینا، نسیم، تارا صلاحی، سوگند، 021g، کورنلا، رها وانتونز، آوا ابراهیمی، سالومه ام سی، بهار آتیش، مهتا، مدگل و چندین نفر دیگر…
رپ سیاسی
انصاف نیوز: از بعد سیاسی بخواهید نگاه کنید. آنچه من به عنوان یک مخاطب عام دیدهام این است که بعضی رپرها شکل قهرمان برای بعضی از مردم گرفتهاند و بعضی ضدقهرمان شدند خصوصا در جریانات اخیر! جذب این سبک از خوانندگان توسط جریانهای خاص داخلی یا خارجی چطور اتفاق میافتد؟
سیاست و هنر همیشه در تقابلی بیپایان بودهاند و هستند ولی بیشتر از قضایای سیاسی بعد اجتماعی و تعهد هنری آرتیست نسبت به مردمش مطرح است. شعر و ادبیات یک عامل محرک اجتماعی مهم است. وقتی شاعر از اوضاع ناپسند مادی و اجتماعی جامعهی خودش انتقاد میکند برخلاف علاقهی قشرهایی از جامعه سخن میگوید.
اگر داخل خیابان اتفاقاتی در حال رخ دادن است و عقاید و عواطف جمعی به صورت گستردهای دارد به هر شکلی نمایان میشود، هنرمند متعهد در وهله اول باید موضعش را نسبت به این موضوع صراحتا اعلام کند چه با تولید اثر، چه با تولید آگاهی و اندیشه در جهتش حرکت کند. اگر شوری همگانی داخل خیابانها جریان دارد از هر نوعش، چیزی که مطمئنا میشود راجع به آن گفت این است که بدون شک سنگینیاش بر دوش هنرمندان رپ فارسی احساس می شود حالا جدای از اینکه اصلا با آن موافق هستند یا مخالف.
هنرمند به عنوان یک انسان باید دغدغههای آدمیزادی داشته باشد و از واقعیت و مسائل اساسی زمان خودش غافل نشود.
مطالبی که تا به اینجا گفته شد دربارهی تعهد هنری بود که در دوره پسامدرن و تغییرات گستردهی مفاهیم میتواند به انواع مختلفی خودش را نشان دهد اگر بخواهم خیلی ساده بگویم دموکراتیزه شدن جریانهای هنری. خب طبیعتا در این فضاها نمیشود انتظار تولید اسطوره و قهرمانهایی به معنای سنتیاش داشته باشیم.
قهرمان و ضدقهرمانسازیهای مردم دیکتاتوری فرهنگی خواهد ساخت
اگر بخواهم در این زمینه نقدی به مخاطب وارد کنم این است که اگر ماهیت رپ شکستن تابوهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، ادبی و کلا هرنوع ساختارشکنیهای مختلف است چرا باید هنرمندی آنقدر مورد ستایش قرار بگیرد که در نهایت تبدیل به اسطورهای شود که مردم هم با چشمهای بسته ستایشش کنند؟ این نگرش قهرمان و ضدقهرمانسازی شاهنامهای به مرور زمان باعث ایجاد دیکتاتوریهای فرهنگی هنریای میشود با استبداد فکری.
بازیهای زبانی رپ فارسی
انصاف نیوز: در مورد بازیهای زبانی در این نوع موسیقی و ترانههای آن توضیح دهید.
از ابتدای این گفتگو ما رپ فارسی را تماما از جوانب ادبیاتیاش بررسی کردیم و خواستم یک بار دیگر یادآوری کنم وقتی از رپر یا هنرمند نام میبرم منظورم شاعر است.
خلق هر اثر ماندگار نیازمند متبلور شدن ایدهها و احساسات درونی شاعرش به بهترین شکل ممکن است، این امکان در قالب زبان صورت میگیرد و بدون تردید باید بتواند تمامی امکانات و ظرفیتهای زبان را بشناسد و به کار بگیرد.
مثلا اگر رپر قصدش به تصویر کشیدن یک حس درونی تجربه شده مانند تنهایی باشد و چنین مصرعی را بگوید: «هر شاخم محتاج لونه بود» یا برای روحی سرکش و عریان: «تو حجاب نمیره لختیه باد» (از ترک گوزن و گریز از مرکز علی سورنا)، به این معناست که شناخت خوبی از حس شاعرانگی دارد البته این یک مثال بود از هزاران.
حرفی که از دل آمده باشد و با صداقت بیان شود، بدون اینکه از زبان خیلی شسته روفتهای استفاده بشود و شعریت طبیعی داخلش جریان داشته باشد به راحتی زبان مورد نیاز خودش را از دل سنتها پیدا میکند و به گونهای گستردهتر از آنچه که بوده را به آیندگان انتقال میدهد. هنرمند پیشگام یک نوع رسالت بتشکنی هم دارد و از طرف دیگر باید دریچهای نو برای دیدن موضوعات تکراری به مخاطبش ارائه دهد.
یک موضوع مهم دیگر هم این است که اگر شگردهای خاص اجرایی و همراهی موسیقی و پیوند شعر و موسیقی را هم مطرح کنیم، به اثری عجیب میرسیم که به قدری نوآوریهای زبانی داخلش رخ میدهد که عملا با این مطالب محدود نمیشود کامل به آن پرداخت.
در وهله دوم هم لیست بلند بالایی از آرایهها و بازیهای ادبی کلاسیک هست که احتمالا هرکس تا اینجای مطلب را خوانده باشد کاملا با آن آشناست. باید بگویم اشعار رپ فارسی گنجینهای غنی از این موارد دارد هم از نوع کلاسیکش و هم از نوع تلفیقیاش که به کمک شگردهای بیانی میشود تا حدودی نوع جدیدی از این آرایههای کلاسیک ارائه داد.
انتهای پیام