خرید تور تابستان

آیا ایران می‌تواند مدعی قره‌سو شده و مرز ترکیه با نخجوان را به چالش بکشد؟

ایران دارای مرز مشترک با ارمنستان و آذربایجان است اما ترکیه تنها با نخجوان مرز دارد در منطقه «قره سو» ایران می‌تواند مدعی آن باشد-براساس قراداد مرزی که در سال ۱۳۱۰ میان ایران و ترکیه به امضا رسید باریکه یازده کیلومتری قره سو تعیین تکلیف شد. این منطقه از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار بود و از سال‌ها قبل محل منازعه ایران، روسیه تزاری و عثمانی بود زیرا امکان اتصال به قفقاز و ارمنستان را فراهم می‌آورد- ایران می‌تواند بگوید پیش از انقلاب بلشویکی ما با روسیه معاهداتی را در رابطه با ترکمنچای و گلستان داشتیم. یعنی می‌توان در این زمینه ادعا‌هایی مطرح و دعوی حقوقی پیرامون آن را دوباره زنده کند؛ با این روش می‌تواند مرز مشترک ترکیه با نخجوان را به چالش بکشد. متأسفانه در جنگ قره باغ ترکیه همواره تلاش کرده است تا از پشت صحنه کنترل اوضاع را در دست داشته باشد. یعنی به آذربایجان کمک می‌کرد تا با اشغال منطقه زنگزور، این منطقه را به خاک آذربایجان متصل کند تا میان آذربایجان و ترکیه حائلی وجود نداشته باشد و به صورت مستقیم به یکدیگر وصل شوند. اما دیدیم که ایران عکس العمل به موقعی نشان داد و با کمک ارمنستان در منطقه سیونیک کنسولگری خود را افتتاح کرد؛ تهران مترصد آن است که اگر ترکیه و آذربایجان بخواهند با استفاده از زور و بر هم زدن نظم منطقه تغییری در جغرافیای سیاسی این منطقه به وجود آورند سریعاً واکنش نشان دهد. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که اگر آذربایجان مدعی می‌شود و می‌گوید این سرزمین‌ها به لحاظ تاریخی به ما تعلق داشته است ایران نیز می‌تواند ادعای قوی‌تری را مطرح کند و بگوید از پیش از سال ۱۸۱۳ تمام این زمین‌ها به ایران تعلق داشته است. یعنی اگر قرار باشد زمین‌هایی به موقعیت تاریخی خودشان بازگردند ایران هم می‌تواند در این زمینه ادعا‌های خود را راجع به قفقاز مطرح کند. شاید برهمین اساس باشد که ترکیه نیز اخیراً در رابطه با کریدور زنگزور چندان موضعگیری نمی‌کند

به گزارش سیده آمنه موسوی از روزنامه اینترنتی فراز، سیاست خارجی ترکیه این روز‌ها، دیدنی است. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور این کشور از یک سو به کشور‌های حاشیه خلیج فارس سفر می‌کند و در دیدار با پادشاه و ولیعهد عربستان و‌امیر قطر خودروی برقی «توگ» که برند خودروسازی ترکیه است را تقدیم آن‌ها می‌کند تا به این وسیله اعراب را نسبت به سرمایه‌گذاری در ترکیه ترغیب کرده باشد و از سوی دیگر در تلاش هست تا در ارتباط مستمر و البته بی‌جانبدارانه با روسیه و اوکران از قِبل جنگ این دو کشور برای خود نَمدی بافته باشد. در این میان نیز با چرخشی محسوس به سمت غرب، درخواست عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را مجدداً مطرح می‌کند. هر چند که بهرام‌امیراحمدیان، استاد دانشگاه معتقد است که: «کشور‌های اروپایی با درخواست عضویت ترکیه موافقت نخواهند کرد؛ این کشور‌ها سیاست همسایگی را در عالی‌ترین سطح خود دنبال می‌کنند و میزان مراودات خود با این کشور را نیز افزایش می‌دهند اما به جهت افزایش آمار مسلمانان اروپا با پذیرش عضویت ترکیه، آن را در میان خود نخواهند پذیرفت.» وضعیت مناسبات آنکارا با غرب به ویژه در قبال موضوع عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، ارتباط این کشور با روسیه و همچنین موضع آن در قبال جنگ قره باغ موضوعات گفت و گوی ما با این  کارشناس مسائل ترکیه ست که در پی می آید:

** ترکیه در ماه‌های اخیر و با آغاز جنگ اوکراین و طرح درخواست سوئد برای عضویت در ناتو تلاش بی‌امانی را آغاز کرده است تا موضوع عضویت این کشور در اتحادیه اروپا را مجدداً مطرح کند. آیا در این مسیر می‌تواند به موفقیتی نائل آید؟

رجب طیب اردوغان در انتخابات اخیر ترکیه اینبار نیز توانست مجدداً در کسوت رئیس جمهور آینده کشورش ظاهر شود- البته اینبار مانند دفعات گذشته با اکثریت آرا انتخاب نشد و رقابت تنگاتنگی با رقیب اصلی خود داشت-او با به خدمت گرفتن تمامی امکانات دولتی ترکیه توانست پیروز انتخابات باشد اما همانطور که اشاره شد رقابت نزدیکی با رقیب خود «قلیچدار اوغلو» داشت که همین موضوع گویای تحولات جدی در تفکر مردم ترکیه نسبت به اردوغان است. با شرایط فعلی آقای اردوغان می‌توانیم در رابطه با تحولاتی که با روی کار آمدن مجدد او، سیاست خارجی ترکیه با آن‌ها مواجه می‌شود بحث کنیم و مواردی را مورد ارزیابی قرار دهیم. ابتدا نگاه او به غرب است. سالهاست که ترکیه در پشت دروازه‌های ورودی اتحادیه اروپا متوقف باقی مانده است. این وضعیت در طول ۲۰ سالی که از زمامداری اردوغان سپری شده است، ثابت باقی مانده است؛ حزب حاکم ترکیه مسأله رانده شدن از اتحادیه اروپا را امتیاز منفی برای خود تلقی می‌کند و بسیار مایل است که در این اتحادیه حضور داشته باشد. البته شاید بیان این موضوع نیز جالب باشد، به خاطر می‌آورم زمانیکه «ویلی برانت» صدراعظم آلمان بود در یکی از سخنرانی‌هایش اینطور عنوان کرد که «ما در کتاب‌های درسی‌مان اینطور آموخته‌ایم که کشور ترکیه در اروپا قرار دارد حالا ترکیه به چه دلیلی می‌خواهد وارد اتحادیه اروپا شود؟» یعنی حتی این نگرش در میان مقامات کشور‌های اروپایی نیز وجود دارد اما این کشور‌ها درخواست ترکیه برای عضویت در اتحادیه‌شان را مانند شمشیری بر سر اردوغان و حزب حاکمه آن قرار داده‌اند و از آن در راستای منافع خود استفاده می‌کنند. به طور مثال شاهد بودیم که در اجلاس روز‌های گذشته اعضای ناتو، اردوغان پیش از آغاز این اجلاس و در پاسخ به سووال خبرنگاران در رابطه با پذیرش عضویت سوئد در ناتو از سوی آنکارا گفت که اگر کشور‌های اروپایی مایل به پذیرش سوئد در جمع اعضای خود هستند باید با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا موافقت کنند. البته علی رغم بیان این جملات از سوی اردوغان او در نهایت با پیوستن سوئد به ناتو موافقت کرد. این موضوع بدان معنا است که ترکیه هنوز نتوانسته به جایگاه موردنظر خود در اتحادیه اروپا دست پیدا کند. البته اتحادیه اروپا دارای شاخصه‌هایی است که به نظر می‌رسد ترکیه هنوز از آن‌ها برخودار نیست. مواردی نظیر برخورداری از دموکراسی و آزادی. علاوه براین، ترکیه یک کشور مسلمان است که با وجود نزدیک بودن هیأت حاکمه آن به غرب، نگاه اکثریت جامعه ترکیه به شرق است. واقعیت این است که ترکیه زمانیکه به شرق نگاه می‌کند می‌تواند جایگاه قابل قبولی را برای خود متصور شود اما همین کشور هیچگاه جایگاه در خور توجهی در مواجهه با کشور‌های غربی نداشته است. البته باید در نظر داشته باشید که در سمت شرق نیز سیاست خارجی کشوری مانند ایران، خوشایند کشوری مانند ترکیه سکولار نیست. بنابراین از این منظر تلاش می‌کند به صورت چالشی با ایران مواجهه شود.

**گفته می‌شود اردوغان در این دوره نگاه به غرب را در دستورکار سیاست‌های خود قرار داده است و تلاش می‌کند تا بیش از شرق، سیاست‌هایش را متوجه غرب کند. در این وضعیت آیا ترکیه می‌تواند کشور‌های اروپایی را برای عضویت در اتحادیه اروپا متقاعد کند؟

در حال حاضر مشکل این است که جمعیت مسلمانان اتحادیه اروپا برای تمامی اعضای آن به ویژه کشور فرانسه که اکثریت مسلمانان ساکن در کشور‌های اروپایی، متمرکز در این کشور هستند، به مسأله اساسی تبدیل شده است. اگر در پارلمان اروپا تعداد آرای مسلمانان افزایش پیدا کند یا به جمعیت ۵۰۰ میلیون نقری اتحادیه اروپایی، جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور ترکیه نیز افزوده شود در اینصورت با افزایش تعداد کلی مسلمانان در این اتحادیه بر نقش و اثرگذاری آن‌ها نیز افزوده می‌شود. بنابراین معتقدم که به صورت کلی کشور‌های اروپایی با درخواست عضویت ترکیه موافقت نخواهند کرد. سیاست همسایگی را در عالی‌ترین سطح خود دنبال می‌کنند و میزان مراودات خود با این کشور را نیز افزایش می‌دهند اما در هر صورت ترکیه یک کشور مسلمان است و آن را در میان خود نخواهند پذیرفت. یعنی با وجود لایک بودن این کشور، به واسطه اعتقادات قوی مذهبی مردم ترکیه که از برخی از کشور‌های مسلمان که ادعای لایک بودن ندارند نیز مذهبی‌تر هستند؛ در منطقه ما برخی از کشور‌های مسلمان وجود دارند پایبندی بیشتری به اعتقادات مذهبی دارند، این کشور به عضویت اتحادیه اروپایی درنخواهد آمد. کشور‌های اروپایی نیز این را می‌دانند که با وجود سکولار بودن ترکیه، میزان اعتقادات مذهبی مردم آن بسیار زیاد است. به صورت کلی هم کشور‌های اروپایی تنها از ترکیه انتظار دارند که مانند حائلی میان شرق و غرب عمل کند. یعنی به نوعی سپر بلا برای ناتو نسبت به شرق باشد. بنابراین ترکیه بیشتر به لحاظ موقعیت جعرافیایی و ژئوپولوتیک این کشور است که به جایگاه فعلی‌اش دست پیدا کرده و البته در این فضا هم توانسته موقعیت سیاسی خود را به درستی مدیریت کند. خوب است که بدانید مادامی که یک واحد سیاسی نتواند فضای جغرافیایی خود را برای وابستگی و همپیوندی با کشور‌های همسایه مدیریت کند نمی‌تواند مدعی جایگاه ژئوپولوتیکی‌اش باشد. در حال حاضر ترکیه به هاب انرژی منطقه تبدیل شده است در صورتی که از منابع انرژی برخودار نیست. هاب حمل و نقل شده است و اگر قرار باشد کالایی از ایران به مقصد اروپا ارسال شود باید از خاک ترکیه عبور کند و همینطور کالا‌هایی که از افغانستان و از مسیر ترکمنستان راهی اروپا می‌شوند باید از ترکیه عبور کنند. ترکیه یک بازیگر چندوجهی است. هم در دریای مدیترانه ایفاگر نقش موردنظر خود است و هم در بالکان و قفقاز و آسیای مرکزی. معتفدم که اردوغان و حزب عدالت و توسعه به درستی توانسته‌اند از موقعیت‌های موردنظرشان استفاده کنند.

**فکر می‌کنید در دوره جدید روی کار اومدن مجدد اردوغان حمایت‌های ترکیه از اذزبایجان چه سمت و سویی پیدا کند. روندی که علاوه بر افزایش تنش‌های موجود در مناسبات آذربایجان با ارمنستان، بر روابط ایران و ترکیه نیز اثراتی را باقی گذاشته بود.

در زمان جنگ قره باغ ترکیه آذربایجان را تجهیز کرد و نقش پررنگی در معادلات جنگ مذکور داشت که همچنان نیز باقی است. یعنی زمانیکه در مورد کریدور «زنگزور» صحبت می‌شود ایران همواره نگران است که با خارج شدن کنترل این منطقه از دست ارمنستان، چه اتفاقی در مرز‌هایش رخ می‌دهد؟ البته در همان زمان نیز در واکنش طبیعی با لشکر کشی به این منطقه نشان داد که حساسیت‌های بسیار زیادی هم، در این زمینه دارد و در حوزه سیاست خارجی این موضوع برایش شوخی بردار نیست. در این رویارویی ایران با ادوات نظامی به کار گرفته شده علاوه بر ترکیه و آذربایجان هشداری نیز به اسرائیل داد؛ کشور‌های آذربایجان و ترکیه با بازی دادن اسرائیل در این منطقه تلاش کردند تا ایران را به نوعی به مصالحه بکشانند اما مشاهده کردیم که تهران با تمام توان در مقابل آنها‌ ایستادگی کرد. ترکیه در این روز‌ها صحنه گردان تحولاتی شده است که خود نیز از آینده آن اطلاعی ندارد. شاید بهتر است اینگونه بگوییم که در جنگ منطقه قفقاز صحنه گردانان اصلی ایران و ترکیه هستند که یکی ارمنستان را تقویت می‌کند و دیگری آذربایجان را.

**یعنی در این دوره نیز رویه حمایت از آذربایجان را کماکان ادامه می‌دهد؟

نخجوان

بله همینطور است. این مورد تنها موردی است که اردوغان اصلاً حاضر به کوتاه آمدن نیست. ایران هم همینطور. مسأله‌ای که در این میان وجود دارد این است که ایران دارای مرز مشترک با ارمنستان و آذربایجان است اما ترکیه تنها با نخجوان مرز دارد که آنهم براساس آنچه در حقوق بین‌الملل بیان شده است در منطقه « قره سو» ایران می‌تواند مدعی آن باشد-براساس قراداد مرزی که در سال ۱۳۱۰ میان ایران و ترکیه به امضا رسید باریکه یازده کیلومتری قره سو تعیین تکلیف شد. این منطقه از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار بود و از سال‌ها قبل محل منازعه ایران، روسیه تزاری و عثمانی بود زیرا امکان اتصال به قفقاز و ارمنستان را فراهم می‌آورد- ایران می‌تواند بگوید پیش از انقلاب بلشویکی ما با روسیه معاهداتی را در رابطه با ترکمنچای و گلستان داشتیم. یعنی می‌توان در این زمینه ادعا‌هایی مطرح و دعوی حقوقی پیرامون آن را دوباره زنده کند؛ با این روش می‌تواند مرز مشترک ترکیه با نخجوان را به چالش بکشد. متأسفانه در جنگ قره باغ ترکیه همواره تلاش کرده است تا از پشت صحنه کنترل اوضاع را در دست داشته باشد. یعنی به آذربایجان کمک می‌کرد تا با اشغال منطقه زنگزور، این منطقه را به خاک آذربایجان متصل کند تا میان آذربایجان و ترکیه حائلی وجود نداشته باشد و به صورت مستقیم به یکدیگر وصل شوند. اما دیدیم که ایران عکس العمل به موقعی نشان داد و با کمک ارمنستان در منطقه سیونیک کنسولگری خود را افتتاح کرد؛ تهران مترصد آن است که اگر ترکیه و آذربایجان بخواهند با استفاده از زور و بر هم زدن نظم منطقه تغییری در جغرافیای سیاسی این منطقه به وجود آورند سریعاً واکنش نشان دهد. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که اگر آذربایجان مدعی می‌شود و می‌گوید این سرزمین‌ها به لحاظ تاریخی به ما تعلق داشته است ایران نیز می‌تواند ادعای قوی‌تری را مطرح کند و بگوید از پیش از سال ۱۸۱۳ تمام این زمین‌ها به ایران تعلق داشته است. یعنی اگر قرار باشد زمین‌هایی به موقعیت تاریخی خودشان بازگردند ایران هم می‌تواند در این زمینه ادعا‌های خود را راجع به قفقاز مطرح کند. شاید برهمین اساس باشد که ترکیه نیز اخیراً در رابطه با کریدور زنگزور چندان موضعگیری نمی‌کند؛ البته ایران با همکاری ارمنستان این موضوع را مطرح کرده است که براساس بند ۹ موافقتنامه ۲۰۲۰ حاضر است با اجرایی شدن این کریدور موافقت کند اما یا اجرای آن به شکل ریلی، چرا که کنترل حرکت قطار در یک کریدور بسیار ساده‌تر از کنترل حمل و نقل زمینی و جاده‌ای آن است.

**در رابطه با جنگ اوکراین و روسیه نیز شاهد هستیم که ترکیه در حال ایفای نقشی دوجانبه است. یعنی در عین حال که از روابط در خور توجهی با روسیه برخودار است با اوکراین نیز سر میز مبادله می‌نشیند. در معادلات نظام بین‌الملل امروز ما، ترکیه در چه جایگاهی قرار می‌گیرد؟

ترکیه در تمامی جایگاه‌ها قرار می‌گیرد و در هیچ جایگاهی هم قرار نمی‌گیرد. این ویژگی ترکیه است. همین حالا اگر به یکی از فرودگاه‌های ترکیه به ویژه در شهر استانبول مراجعه کنید شاهد هستید که این کشور با روسیه، دارای چندین برابر ایران حجم مبادلات پروازی است. حتی به سیبری پرواز دارد. در بُرد پرواز این فرودگاه پرواز‌های متعددی به شهر‌های مختلف روسیه وجود دارد اما در فرودگاه امام خمینی ایران تنها پروازی که وجود دارد تهران به مسکو است. می‌خواهم بگویم این دو کشور اقتصاد بسیار تنیده‌ای با یکدیگر دارند. در شهر مسکو گران قیمت‌ترین مراکز خرید پذیرای کالا‌های ترک است. البته در آسیای مرکزی نیز اوضاع به همین شکل است و ترکیه سرمایه‌گذاری بسیار زیادی برای رستوران‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای انجام داده است. یعنی چه به لحاظ سیاسی و چه اقتصادی جایگاهی را برای خود مهیا کرده است. ترکیه دارای اقتصاد دولتی نیست. بلکه اقتصاد این کشور در دست بخش خصوصی است که خارج از نُرم‌های معمول نقش خود را ایفا می‌کنند. ما نگاه ساده انگارانه‌ای به ترکیه داریم و می‌گوییم مانند ایران دارای منابع انرژی و زیرزمینی نیست این در حالی است که این کشور مانند یک جزیره است. سه شهر بزرگ ساحلی این کشور به سه دریای بزرگ جهان راه ارتباطی دارند و در عین حال این کشور از خطوط کشتیرانی قوی نیز برخودار است که کشتی‌های آن در حال تردد در تمامی آب‌های بین‌المللی و اقیانوس‌ها هستند. ممکن است به لحاظ زیرساختی امکانات مشابه ایران داشته باشد اما به لحاظ فعالیتی که در بستر جغرافیایی انجام می‌دهد سرآمد است. در این میان تمامی کار‌ها توسط بخش خصوصی انجام می‌شود و دولت تنها نقش تسهیلگری دارد. برهمین اساس است که می‌گویم نگاه ما به ترکیه نگاه درستی نیست. ما نباید موضوع پیشرفت‌های ترکیه را موضوع سَرسَری قلمداد کنیم. این موضوع را هم در نظر بگیرد که ترکیه با اروپا همسایه است و ما با پاکستان و افعانستان و عراق. ترکیه خود را با اروپا مقایسه می‌کند و نگاهش به کشور‌های آن منطقه است. ‌یه اعتقاد بنده ما باید فضای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ترکیه را در ارزیابی‌هایمان درنظر بگیریم و پس از آن در مورد ترکیه اعلام نظر کنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. سلام – دوست عزیز، در گرفتن ۲ تا سطل آب از هیرمندی که مال خودمان است مانده ایم ! مگر در ایران نادر افشار زندگی میکنید که چنین نسخه هایی می پیچید ؟

    9
    5
  2. اگر ان شاء الله به بمب اتم دست یابیم تمام معادلات منطقه به هم می خورد ضمن اینکه تا جاییکه یادم هست منطقه قره سو در پیمان سعد اباد از ایران جدا شد ولی طرفین قبول کردند هر پنج سال یکدفعه پیمان سعد اباد می تواند مورد تجدید نظر قرار گیرد حال ما می توانیم هم دشت نومید از افغانستان و هم منطقه قره سو را از ترکیه مطالبه کنیم زیرا دهها سال از پیمان سعد آباد می گذرد البته باز هم باید بدانیم چاره ای جز ساخت سلاح هسته ای و قوی شدن نداریم .

    5
    2

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا