حقیقتپور از طراحان «نیروی قدس»: ادامه قهر انتخاباتی مردم، سمی برای نظام است / سالانه صد میلیارد دلار فقط بابت تحریم نفتی ضرر میدهیم
معاون اسبق نیروی قدس: متاسفم در جمهوری اسلامی ایران برخی جریان های سیاسی نگاه و راهبردشان، بر اساس حداقل پایه مشارکت شهروندان در انتخابات است. دموکراسی، دیکتاتوری اعداد است، می گویند در ایران ۴۵ میلون نفر واجد شرایط هستند؛ ۵ یا۱۰ میلیون نفر شرکت می کنند و اینجا عدد کوچکتر بر عدد بزرگتر قالب است
به گزارش فروزان آصفنخعی و جواد مرشدی از خبرآنلاین، چندی پیش منصور حقیقت پور معاون اسبق نیروی قدس، نماینده سابق مجلس و استاندار اسبق اردبیل میهمان کافه خبر «خبرآنلاین» بود،باوی از نحوه آرایش سیاسی نیروها در انتخابات پیش رو و چگونگی ایجاد بستر های لازم برای مشارکت مردم در پای صندوق های رای و مسائلی از این دست گفت و گو کردیم که در پی می آید:
با توجه به اینکه امسال انتخابات را پیش رو داریم این سوال مطرح است که آیا فضایی برای مشارکت نیروهای میانه رو که بتوانند در انتخابات شرکت کنند متصور هستید؟
با ایجاد یک مدل جدید حکومتی بعد از انقلاب، با استفاده از ظرفیت های اعتقادی و دینی، اداره کشور را بر پایه اراده مردم و مردم سالاری طراحی کردیم. امروز حیات این انقلاب و مملکت بر استمرار اسلامیت و جمهوریت در مملکت استوار است، جمهوریت یعنی اعمال اراده مردم در اداره کشور. شاید ما تمرین خوبی در دو انتخابات گذشته سال ۹۸ و۱۴۰۰نداشتیم و تراز حضور مردم در انتخابات تراز منطقی و قابل قبولی نبود. باید این جبران می شد، به چند دلیل داخلی و بیرونی .
دلایل بیرونی، بعنوان مثال در کشور ترکیه هر ۱۰ سال یک کودتا انجام می شد. حتی چند سال قبل هم انجام شدکه با کمک جمهوری اسلامی اردوغان توانست کنترل کند. تراز حضور مردم در انتخابات اخیر ترکیه چقدر بود، رکورد ۸۰ را رد کرد. ما در مردم سالاری و دموکراسی نباید از ترکیه عقب بیفتیم، حالا اگر در ترکیه بیش از۸۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کردندو این طرف تراز مشارکت مردم ما بشود بیست یا بیست و پنج درصد، خیلی بداست. ضمن اینکه یکی از سنجش های قدرت و قوام نظام ما در خارج کشورحضور مردم در انتخابات است؛ یعنی اگر در انتخابات پیش روی خودمان بالای ۶۰ درصد مردم شرکت کنند جمهوری اسلامی یک وزنی خواهد داشت ولی اگرحداقلی شرکت کنند، یک وزن دیگری خواهد داشت.
متاسفم در جمهوری اسلامی ایران برخی جریان های سیاسی نگاه و راهبردشان، بر اساس حداقل پایه مشارکت شهروندان در انتخابات است. دموکراسی، دیکتاتوری اعداد است، می گویند در ایران ۴۵ میلون نفر واجد شرایط هستند؛ ۵ یا۱۰ میلیون نفر شرکت می کنند و اینجا عدد کوچکتر بر عدد بزرگتر قالب است. اول اینکه ما در سطح منطقه باید نشان بدهیم مهد دموکراسی و مردم سالاری دینی هستیم و می توانیم با همه کشورهایی که مدعی هستند مثل ترکیه، رقابت کنیم. دوم وزن ما و قدرت ما در سطح بین الملل با نرخ مشاکت مردم در نعیین سرنوشت سنجیده می شود این بحث خارجی ما است. در بحث داخلی اگر زیر ۳۰ درصد مشارکت داشته باشیم، یعنی یک طبقه بزرگی از رای دهندگان شرکت نکردند و انتخابات را تحریم کردند و این برای ما خوب نیست، یعنی طیف عظیمی از مردم نسبت به روند جمهوریت دارای اشکال هستند.
مقام معظم رهبری در بیاناتی که امسال خصوصا در ضیافت افطار با مقامات اجرایی کشور داشتند، با درک این مطلب اهمیت انتخابات را مطرح فرمودند. در ۱۴ خرداد هم فرمودند که انتخابات بسیار مهمی در پیش رو داریم. رهبری چهار ویژگی برای انتخابات گفتند؛ یک سلامت انتخابات که این فرمایش ایشان خیلی با ارزش است. در کنار آن بحث امنیت انتخابات را هم مطرح کردند، ضمن اینکه ما در برخی حوزه ها رقابت های قومی و نژادی داریم که بعضا این ها به تنش هایی کشیده می شود که این تنش ها نباید باشد و ما بایدقواعد بازی دموکراسی رابپذیریم و در انتخابات شرکت کنیم و خودمان را ارایه بدهیم ضمن اینکه اخلاق را هم باید رعایت کنیم و به رقیب مان هم حمله و تعدی نکرده نتایج انتخابات را بپذیریم.
ویژگی دیگری که رهبری فرمودند بحث پرشور بودن بود. پرشور بودن یعنی اینکه حوزه های انتخابی در شهرها داغ باشد؛ مردم شرکت کنند و افکار و اندیشه های مختلف را ارائه دهند. بحث بعدی رقابتی بودن است، ما در انتخابات ریاست جمهوری دیدیم رقابتی وجود نداشت و آنها یی که میتوانستند رقیب بشوند، نتوانستند بیایند.
اتفاقا آقای رئیسی در گفت و گوی خبری اخیر با صدا و سیما گفتند که طبق نظرسنجی ها مشخص بود که بنده رئیس جمهور خواهم شد.
اتفاقا این قابل نقد و بررسی است، ما می گوییم شاید شما انتخابات را مهندسی کرده اید، درباره مهندسی شدن انتخابات رییس جمهور نباید این حرف را می زدند که زدند. اینکه نتایج معلوم بود، آیا نتایج معلوم بود اگر اسم دکتر لاریجانی را هم مینوشتند یا پزشکیان هم می آمد؟ بگذار بیایند در مسابقه رد بشوند نه اینکه آنها را درخانه های شان بنشانید و شما با یک رقمی بیایید رییس جمهور بشوید که آن رقم برای من افتخار نیست. در چه حالتی می تواند رقابتی بشود؟ وقتی که به نحله هاو جریان های فکری اجازه عرض اندام داده شود. اصلاح طلب و اصولگرا همه نیروهایی که در قاعده و چار چوب نظام هستند و ازخطوط قرمز نظام عدول نمی کنند، قانون اساسی و نظام را قبول دارد، اجازه میدادیم بیایند. چه اشکالی داشت در همین مجلس تعدادی از نمایندگان که حامل تفکر واندیشه دیگری بودند و سلایق شان با سلایق ما جور در نمی آمد شرکت می کردند و در مجلس ۲۹۰ نفره، پنجاه کرسی هم برای مثال به اصلاح طلبان تعلق می گرفت تا قوی تر من رو نقد کنند. اگر من اشتباه دارم، پس بر پایه این نقد، خودم را اصلاح می کنم. ما باید استقبال بکنیم. اگر رقابتی بودن قرار است تحقق پیدا بکند، باید اجازه داد افکار و اندیشه ها بیایند.
البته یک مساله اینجا مغفول مانده است،مقام معظم رهبری در ماه مبارک رمضان فرمودند که مسئولان نظام برای این چهار ویژگی مطرح شده راهبرد بنویسند؛ یعنی برای انتخابات سالم،پرامنیت، پر شور و رقابتی. سوال من این است که فاعل این کار کیست و چه کسی باید این راهبرد ها را تدوین کند؟ ای کاش این را مقامات ارشد نظام تعیین کنند. ای کاش خود آقای رئیسی هم درصحبت هایشان در تلوزیون میگفتند این چهار ویزگی مد نظر است و وزارت کشور را مسئول این راهبردها می کرد.
خود وزارت کشور هم در این ارتباط که مسئول انتخابات است موضعی نگرفته است؟
هیچ کس موضع نگرفته، مگر صدا و سیما موضع گرفته است؟ یکی گزارش بدهد. سی و خرده روز از بیانات مقام معظم رهبری می گذرد. در این فاصله کدام دستگاه احساس تکلیف کرد. شورای نگهبان؟ صدا و سیما؟ مجمع تشخیص؟ وزارت کشور؟ معاونت سیاسی دفتر رییس جمهور؟ کی؟ من خبر دارم در صدا و سیما یک جلسه هم تاکنون تشکیل نشده است .
در مجلس چطور؟
در مجلس من خبر ندارم. التبه تدوین راهبرد کار مجلس نیست، قانون که نمی خواهد. حضرت آقا رهنمود دادند و رهنمود حضرت آقا هم برای ما محترم است. نهادهای اجرایی کشور باید اقدام کنند نه نهاد تقنینی. البته مجلس هم می تواند ورود کند، ولی من توقعی از مجلس ندارم. مجلس می تواند مطالبه بکند و بگوید این حرف حضرت آقا زمین ماند. من نگرانم بقیه حرف های حضرت آقا زمین نماند که مانده است. ایشان در ۱۴ خرداد معروف فرمودند که به یکی از این کاندیدا ها ظلم و جفا شده، جبران کنید. فاعلش کی بود؟ کی باید این کار رو می کرد؟
من بر اساس همین فرمایش حضرتعاای عرض میکنم، اگه قرار است تحولی رخ دهد با توجه به آن اشتباه بزرگ وظلمی که به آقای لاریجانی روا شد و رفع ظلم هم نشد، آینده به چه سمتی می رود؟
این را دستگاه بالاتر باید بنویسد، وزارت کشور نمی تواند خودش بنویسد و خودش هم مجری باشد.
از آن بالاتر یعنی کجا؟ شورای عالی امنیت ملی …
من هم همین سوال را دارم ،آقا فرمودند و ما هم مقلد آقا هستیم، آقا رهبر ماست و هر چه می گوید حرف همه ماست، عدول و عبور از رهبر خط قرمز ماست. سوال من این است که چه کسی باید راهبرد این چهارتا موضوع که ایشان فرمودند، بنویسد. وزارت کشور باید اجرا کند. دفتر حضرت آقا بفرماید منظورشان شورای عالی امنیت ملی بوده که اقدام به تهیه راهبرد کند؟ مجمع تشخیص یا رییس جمهور کدامیک باید می نوشتند؟ تا انتخابات اسفندماه ۳۶ هفته وقت داریم. کی باید راهبرد بنویسد. چقدر زمان می برد بنویسد؟ چقدر زمان می برد راهبرد نوشته شده، تثبیت بشود؟ چقدر زمان می برد ابلاغ و چقدر زمان می برد اجرا بشود؟ این یعنی فرصت سوزی؛ یعنی رفتن به سمتی که بعضیها دوست دارند در جمهوری اسلامی ایران، انتخابات حداقلی باشد. ضمن اینکه شورای نگهبان باید قابلیت های خودش را بالا ببرد، هم برای دقت و هم برای سرعت.
یعنی رهبری مواضع خود را اعلام و دیگر نهادها سکوت کردند، آیا فکر می کنید امکان دارد تا انتخابات این سکوت ادامه پیدا کند و یک انتخاباتی مثل ۱۴۰۰ رقم بخورد؟
اول من امیدورام دیگر سکوت ساری و جاری نباشد؛ ما بعنوان مقلد رهبری باید دنبال این باشم منویات ایشان پیاده شود. نباید بگذاریم با سکوت از این قصه عبور بکنند. اگر بخواهند با سکوت عبور کنند یک انتخابات کم شدت خواهیم داشت. در انتخابات کم شدت، تراز جمهوریت ما در سطح منطقه و جهان پایین خواهد آمد. دوم اینکه آن قهری که مردم در دو دوره گذشته انتخابات با صندوق رای داشتند ادامه پیدا خواهد کرد که این به نفع مملکت نیست؛ سمی است برای نظام و نباید بگذاریم به اینجا برسد.
راهبرد حضرتعالی بعنوان نیرویی که در حوزه اصول گرایی میانه رو حرکت می کنید چیست؟
یه ذره که جلوتر برویم آرایش جدیدتر هم شکل خواهد گرفت. راهبرد عبور از این وضعیت برگزاری انتخابات حداکثری و آشتی بزرگان وتوده مردم با صندوق رای است. اگر مردم و جریان های سیاسی بخواهند با صندوق رای قهر بکنند، برنده آنهایی هستند که میخواهند با راهبرد انتخابات حداقلی انتخابات برگزار کنند. لذا برای اینکه حریف سیاسی برنده نشود به نظر می رسد این نیروی عقلانی که شما در یک جناح محصور کردید، من به تمام جناح ها بست می دهم. در تمام جناح ها افراد عقلانی طرد می شوند. جریانهای تندرو هم در راست و هم در چپ هستند. تکلیف شان مشخص است. در اصلاح طلبان آدم عاقل زیاد وجود دارد. آنان به همراه اصولگرایان میانه رو، دلسوز نظام و حاضرند برای نظام فداکاری کنند. مگر ما در جبهه هامون چنین تقسیم بندی ای را نداشتیم. در جبهه ها هم چپ ها کنار ما می جنگیدند و هم راست ها؛ بحث حفظ مملکت بود. الان هم اگر بحث حاکمیت عقلانیت و بحث حفظ نظام مطرح شود عقلای دو جناح باهم خواهند بود.
با تشکیل احتمالی شورای میانهروی، صف بندی چگونه خواهد بود؟ اهمیت این جناح بندی کجاست؟
اینکه شورای میانه روی شکل گرفته یا نه من اطلاعی ندارم. عقلای تمام جناح ها اراده ای برای تغییر و اصلاح در چارچوب همین نظام دارند، این چیزی است که الان بصورت نانوشته وجود دارد. خیلی ها منتسب به جریان های مختلف هستند ولی وقتی بحث معاش و فساد مطرح می شود، با همدیگر در بحث های پایه همفکرند، شاید یکی چپ و یکی راست باشد ولی وقتی بحث برجام مطرح می شود با یکدیگر هم فکر هستند، این موضوع نانوشته وجود دارد. اما اینکه در آینده به یک جریان ثبت شده ای تبدیل بشود یا نه، باید منتظر آینده بود. ما داریم تلاش می کنیم در سطح بین الملل، حلقه انزوایی که به واسطه تندروهای اصولگرا برای ما ایجاد کرده اند، بشکنیم و ایجاد انسجام داخلی، لازمه رسیدن به پیروزی در سطح بین الملل است.
از این منظر قطعا آنهایی اعتراض کردند، برانداز تعریف نمی کنیم، براندار آدم هایی هستند که برای هنجار شکنی، تحت کنترل دستگاه های بیرونی، ورودی سازمان یافته پیدا کردند. اما ما شاهد بودیم خیلی از مردم، میخواستندحرفشان و دردشان را برسانند. شاید حرفشان این بود که ما راهم ببینید، گوشهای ناشنوا سمعک بزند و حرف ما را هم بشنود، همه آنها که سال گذشته اعتراض کردند، برانداز نیستند و شاید برخی از آنها به من حکمران انتقاد دارند، در دین و قانون اساسی منعی بر این انتقاد وجود ندارد. مگرعلی بن ابیطالب میترسید نقد بشود، مگر امام از نقد هراس داشتند؟ همچنین رهبر. دانشجو می آید رهبر ما را مورد سوال قرار می دهد، آیا رهبر ما تضعیف می شود یا تقویت می شود؟حرف آن دانشجو را می شنود، اگر نقد حق باشد ارجاع می دهد به دستگاه ها که اجرا کنید، اگر انتقادی ناموزون و نادرست باشد توضیح می دهد که این طوری نیست. این گفت وگوی منطقی باید بین حاکمیت و مردم وجود داشته باشد. ما نصیحت الملوک داشتیم، والی یا پادشاه باید بشیند و ما نقدش کنیم، در مورد مسئولین نیز همینطور است. اگر اجازه بدهیم این گفتمان صورت بگیرد، خیلی از موارد قابل حل خواهد بود. اگر مردم می آمدند و در مورد شاسی بلند ها با نمایندگان صحبت و نقد می کردند؛ حتما اگر توضیحات لازم را نمایندگان می دادند این حجم سیاه نمایی درخصوص مجلس صورت نمی گرفت. لذا قطعا باید نگاه مان نگاه مهربانانه باشد و اجازه دهیم مردم حرفشان را بگویند، مردم را ببینیم، و مردم را بشنویم.
بطور مشخص عده ای معتقدند باید در نظام بین الملل باکشور ها مسئله سازش را پی بگیرم که نشانه های پیاده شدن این خط نیز آشکار است، اما در حوزه داخلی همانطور که فرمودید در ارتباط با پیام رهبری هیچ کاری صورت نگرفته است. آیا این نشان نمی دهد تندروها دنبال انتخاباتی مثل انتخابات ۱۴۰۰ هستند؟
ما امروز شاهد حاکم شدن یک جریان خالص گراییم، این جریان خالصگرا حدود ۱۵ سال است درنظام ما قدرت گرفته و نهادهای حکومتی را در اختیار دارد. رسانه ملی ما را اشغال کردند، بعضی رسانه های مکتوب ما را اشغال کردند، نهادهای حکومتی را گرفته اند، این ها می توانند با بسیج حداقل مردم، جابهجایی قدرت هم ایجاد بکنند، همانطور که در دو انتخابات گذشته کردند. میل دارند قدرت را در پارلمان بعدی تکرار بکنند. اگرجریانهای سیاسی قهرشان را استمرار بدهند، چرخ دنده های خالص سازی را در مملکت گریس کاری کرده و لذا جفای بزرگی به آینده ایران کرده اند. راهکار این است که ما از راهبرد انتخابات حداقلی عبور کنیم. حد مشارکت طوری باشد که نیروهای عاقل دو جریان، عقلای دو جناح که تبدیل به نیروهای ساکت در سطح کشور هستند به صحنه بیایند و با حضور خودشان تمام طرح هایی را که آنها برای توسعه خود و خالصگری کرده اند، نقش برآب کنند و راهی دشوار را پشت سر بگذارند.
در ماه مبارک ملاقاتی بین آقای لاریجانی و آقای ناطق نوری در ضیافت افطاری به میزبانی قالیباف صورت گرفت، آیا ملاقات مذکور در این راستا بود؟
آنطور که من اطلاع دارم نه، آن جلسه صرفا افطاری بوده است. یک کار اخلاقی آقای قالیباف انجام داد و آن دعوت روسای سابق مجلس برای افطاری بود، کاش رییسی هم اینکار را انجام میداد و روسای جمهور سابق را دعوت می کرد. مردم دنبال وحدت هستند و از دیدن این صحنه ها خوشحال می شوند.
شما چنین چشم اندازی برای آن قائل هستید؟
من گفتم، نانوشته حتما تفاهمی در اذهان افراد دلسوز و عاقل نظام برای اینکه عقلانیت را بررفتار حکمرانی حاکم کند وجود دارد و این روی زمین حادث شده اما من الان چیزی روی زمین نمی بینم، ولی در افکار واندیشه ها حتما این وجود دارد.
فرمودید در ارتباط با پیام رهبری حرکت مطالباتی صورت بگیرد فکر می کنید در شورای میانه روی افرادی چون لاریجانی ، ناطق نوری، خاتمی و یا سید حسن خمینی و امثالهم حضور داشته باشند؟
من از وجودچنین شورایی اطلاع ندارم ولی تمام مدیران کلان کشور ،تمام تشکل های مردمی ،تمام جریانات سیاسی و تمام ائمه جماعات باید مطالبه کنند که آقا فرمودند انتخابات با چهار ویژگی برگزار شود و مسئولان مربوطه هم راهبرد بنویسند، ما می خواهیم بگوییم مسئول مربوطه کیست؟ اگر راهبرد ننوشت چکار کنیم؟ مثل دوره قبل نشود که آقا فرمودند ظلم شده جبران کنید و نکردند.
شما از انسجام گفتید، این درحالی است که سیاسیون مطرح نگران آبروی خود هستند تا هتاکان آبرویشان را نریزند؟
امروز زمان فداکاری مسئولان است، مگر ما با اجازه اینها روی مین می رفتیم؟ چطور آن زمان حاضر بودیم روی مین برویم، ولی مقامات به خاطر نظارت استصوابی حاضر نیستند بیایند و ورود بکنند و مطالبه گری کنند، در حالی که درد ولایت مداری دارند.
آقای لاریجانی مطالبه گری کردند ،چه شد و به کجا انجامید؟
مگر بد بود
نه ولی به کجا ختم شد؟
ایشان خیلی روشنگری کردند، کاش خیلی از افرادی که امروز اسم خود را ولایتمدار می گذارند، یک ذره درد ولایتمداری پیدا می کردند که این حرف مقام معظم رهبری در خصوص آقای لاریجانی روی زمین نماند.
برای اینکه آن نتیجه قبلی مثل داستان آقای لاریجانی تکرار نشود الان چه می توان کرد؟
باید مطالبه گری کنیم و هر جریان سیاسی که امروز قصور کرده در این مدار باید به این سوال جواب بدهد. جبهه پایداری و بقیه باید بگویند که وقتی مقام معظم رهبری فرمودند ظلمی اتفاق افتاده است باید پیگیری می کردند.
با توجه به این موضوع آیا امسال آقای لاریجانی وارد کارزار دوازدهمین دوره انتخابات مجلس خواهند شد؟
این را باید خودشان جواب دهند.
فکر می کنید ایشان حضور پیدا کنند؟
من احساس می کنم آقای لاریجانی از یک ظرفیت بلندی برای نظام برخورداراست، ایشان تمام مسائل و مشکلات کشور را می شناسد و نسبت به مشکلات نظام دارای طرح هستند. ویژگی ممتاز ایشان این است که خیلی از نخبگان و همچنین تمام جریان های سیاسی بجز جبهه پایداری هم می توانند با ایشان کار کنند. محروم شدن این ظرفیت برای نظام یک ظلم دیگری است. اینکه ایشان بخواهند در انتخابات مجلس و یا ریاست جمهوری آینده وارد شوند چیزی است که خودشان باید تصمیم بگیرند. من هم امیدم بر این است که جمهوری اسلامی ایران اشتباهی که در انتخابات ۱۴۰۰ کرد را تکرار نکند.نه تنها این اشتباه را نکند بلکه این چهار سال ظلم را هم جبران کند.
دستاورد انتخابات ۱۴۰۰ حداقلی شدن مشارکت مردم و آشفتگی اقتصادی و .. بود ، با این وضعیت آیا ریاست جمهوری آینده یک دوره ای خواهد شد و مجلس با همین ترکیبی که هست خواهد بود؟
کلا اعتراضات سال گذشته را حاصل موارد دیگر هم می بینم، ما در این مملکت جراحی اقتصادی انجام دادیم. هر چیزی را که بخواهند زیر تیغ جراحی ببرند باید معاینات کامل بکنند و ببینند قبل و ریه جواب می دهد یا خیر؟ما معتقدیم باید بحث مسائل اقتصادی و یارانه ها را مدیریت می کردیم ولی این کار نیازمند یک مقدماتی بود. دولت رئیسی انسجام لازم در کابینه نداشت و الان هم ندارد. اینکار وقتی می توانست موفق بشود که تمهیدات لازم را انجام می دادند، تمهیدات این است که برجام را حل می کرد. الان ما فقط ازمحل فروش نفت روزی سیصد میلیون دلار، هفتگی دومیلیارد و صد میلیون دلار ،ماهانه هشت و نیم میلیارد دلار سالانه صد میلیارد دلار داریم ضرر میدهیم،فقط نفت.معادل همین را در پتروشیمی، بیمه و.. داریم. مگر این مملکت چقدر ظرفیت دارد که برای یک تصمیم لجوجانه جریانی خالص گرا سالانه انقدر ضرر دهد؟ برادر عزیزم جناب آقای رئیسی کاش تمهیدات را انجام می دادی و بعد جراحی می کردی. یک ماه این درآمد میتواند ده تا استان شما را زیر و رو کند. باید اول اینکار را انجام می دادید و اجازه می دادید سفره های مردم رنگین تر شود و تولید راه بیفتد بعد به مردم می گفتید با ارز ۴۲۰۰ هزا تومانی ضرر می دهیم، مردم ما مردم عاقلی هستند و می پذیرفتند و آن وقت جراحی اقتصادی را انجام می دادید.
آقای رئیسی ادعا می کنند که من یارانه را افزایش داده ام …
اصلا در هزینه های مردم یارانه دیده نمی شود.
طرح یارانه در سال ۸۷ در دولت احمدی نژاد کلید خورد و در بهمن ۸۹ اولین پرداخت یارانه انجام شد،شما استاندار ایشان بودید،تفاوت و شباهت احمدی نژاد و رییسی را در چه می بینید؟
آقای احمدی نژاد چابکی و زرنگی خاصی داشت که این را من در رییسی نمی بینم. احمدی نژاد می توانست خودش وزرا را مدیریت کند ،البته او هم تصمیمات سطحی می گرفت.او تنها کسی بود که موشک را زد به سازمان برنامه و بودجه و آنجا را تعطیل کرد. اعتقاد من این است که رئیس جمهور ما بایددر اقتصاد ،صنعت و همه چیز یک جمله بگوید، نه سخنرانی کند به نحوی که پیوست یک جمله را ده تا دانشگاه امضا کنند . وقتی رئیس جمهور ما سر پا ایستاده است و به چهار تا کارمند ایران خودرو هشت دستور راهبردی می دهد یعنی نمی شود، نشدنی است.
من شباهت ها را جویا شدم.
تصمیمات در هر دوتا عمق عقلانیتی نداشت، سطحی بود و تصمیمات هم پوشان نبود. زمان احمدی نژاد پول زیاد بود و ایشان خصوصا در دور اول دوندگی و تلاش شان زیاد بود. در بقیه موارد آن انسجام و آن پختگی لازم را نمی بینم. من کلا معتقدم رییس جمهورهای ما باید هفته ای پنج دقیقه مصاحبه بکنند ولی به جای سخنرانی، هفته ای ده تصمیم اساسی بگیرند. به من سرم با ب کمپلکس بزنند تا از این شهر به آن شهر بتوانم سخنرانی کنم برای ملت چه سود؟
با توجه به مسائلی که پیش آمد و ضررهایی که کشور از آن تیم لجوج تندرو دید بنظر می رسد انتخابات ۱۴۰۰ هزینه ای برای یکدست شدن روی دست کشور گذاشته است ،این یکدست سازی قدرت که مرحله دوم آن بنام خالص سازی در حال حاضر دارد پیش می رود به دنبال این است که خود را استمرار دهد. بنظر شما با این اوصاف آیا ریاست جمهوری ایشان استمرار خواهد یافت؟
شما یک دستی حاکمیت را فرمودید، من این سوال را مطرح می کنم که چه کسی گفته یکدستی حاکمیت به نفع است؟ شیوه حکمرانی باید نقد بشود. یکدستی قدرت در چه سطحی انجام شده است ،شما آمده اید به مدیریت و این یک دستی حداقلی قناعت کرده اید، این ظلم بر سر مردم ایران است. شما آمده اید به دوستان گرمابه و گلستان حداقلی اکتفا کرده اید که حاکمیت را یکدست کنید. یکدست کردید آیا توفیق هم داشتید؟ شما دلار را بیست و سه تومان تحویل گرفتید الآن ۵۰ تومان شده است.تخم مرغ رو چند تحویل گرفتید؟ آیا دراین خالص سازی و یکدست سازی موفق شدید یک مدیریت مقتدر در اقتصاد کشور که علم پایه و دانش پایه باشد بنیان بگذارید؟ تورم و صادرات و صنعت خودروی شما چگونه است؟ بنابراین در این خالص سازی نه تنها نتیجه نگرفته اید، بلکه شرایط را هم بدتر کرده اید. این نشان دهنده این است که خالص سازی، یکدست سازی و اکتفای به نیروهای حداقلی برای شما نه تنها توفیق به بار نیاورده ، بلکه ضرر هم زده است که امروز بر پایه نظرسنجی هایی که الان در جامعه وجود دارد مقبولیت شما سقوط آزاد کرده است.
طبق آخرین عددی که اعلام شد ایشان تا ۸۰ درصد مقبولیت خود را از دست داده اند.
بااین وضعیت شما می فرمایید مجلس آینده، من معتقدم ۹۰ درصد نمایندگان موجود این مجلس، در دور آینده رای نمیآورند. اینکه چه کسی سر جای اینها بیاید امیدوارم عقلای کارشناس و متعهد جای اینها را بگیرد. اینکه آقای رئیسی در دور بعد رای بیاورد یا نیاورد، جای سوال و ابهام است. اگر سقوط ۷۰ تا ۷۵ درصد باشد، احتمال نگه داشتن ایشان خیلی سخت است، مگر اینکه در این فاصله که تا انتخابات ۱۴۰۴ مانده است، ایشان بتواند تحولات جدی اقتصادی ومدیریتی و نه روی کاغذ بلکه سر سفره مردم و خیابان ایجاد کند.
آقای رئیسی صراحتا گفتند که بنده آمدم حضور مردم پای صندوق رای ببشتر شود. ایشان می گویند من بودم ۴۸ درصد رای را آوردم وگرنه فاجعه بود. شما بااین حرف ایشان موافق هستید؟
من منتقد حرف ایشان نیستم، ولی اگر اجازه می دادند افراد دیگر هم بیایند این رقم بالای ۶۰ درصد می شد.
یعنی اگر آقای لاریجانی می آمدند فضای رقابتی ایجاد می کردند؟
اگرآقای لاریجانی وپزشکیان و بقیه می آمدند فضا جدی تر می شد.من اعلام می کنم رقم رای آقای رئیسی برای ما رقم غرور آفرینی نیست. رقم ایشان با رقم رای آقای بنی صدر مقایسه کنید.دو سه میلیون بیشتر اختلاف ندارد در حالی که در آنزمان ما ۳۵ میلیون نفر جمعیت داشتیم و الان ۸۵ میلیون.
راهکار را در چه می دانید؟
باید اجازه دهیم در چارچوب نظام تنوع افکار و اندیشه ها وارد شوند و شورای نگهبان در رویه های خود بازنگری کند و اجازه حضور خیلی از افراد را بدهد و این سخت گیری ها را کنار بگذارد تا مردم و جریان های سیاسی امیدوار شوند و با صندوق ها قهر نکنند.
با توجه به اعتراضات سال گذشته و داستان حجاب فکر می کنید چقدر از مردم با انتخابات آشتی خواهند کرد؟ آیا افراد کم حجاب هم در انتخابات شرکت خواهند کرد؟
بستگی به رفتار حکمرانی دارد ،اینکه حرف های آنها را بشنویم یا نشنویم،الان شرایط خوب نیست.خانم های بی حجاب ایران دارای ریشه های خوب و پایه های خوبی در شخصیت هستند و خانم های بی حیایی نیستند.اینها انسان های شریفی هستند که امروز برای اینکه به منِ مسئول برساند که به تو اعتراض دارم اینگونه رفتار می کنند .همین ها در ماه محرم سیاه خواهند پوشیده و عزا دازی خواهند کرد. من معتقدم اگر حکمرانی ما خوب حکمرانی کند و مشکل مردم را حل کند ،به وضع معاش و اشتغال آنها را رسیدگی کند ،این مردم مردم لجوجی نیستند بلکه مردم فداکاری هستند.
یعنی اگر وضعیت معیشتی روبراه شود مجددا این خانم ها روسری بر سر خواهند کرد؟
اینها لجباز نیستند که بخاطر گرانی و مهاجرت و اینها روسری خود را بردارند ،بله اینها حتما حداقل را انجام خواهند داد ضمن اینکه این ایراد به ما در حکمرانی وارد است که ما بعداز چهل و چند سال حاکمیت نتوانسته ایم یک سری موارد را مدل سازی کنیم. هنوز موسیقی ما مدل سازی نشده است و مجبوریم برای یک اجرا که از ارشاد مجوز گرفته است پلیس بگذاریم.حجاب ما باید بعنوان پوشش مناسب تعریف شود،ما باید بتوانیم در بسیاری از موارد اینها را به صورت اقناعی اجرا بکنیم، ما می خواهیم با خشونت با موضوعات مقابله کنیم که این جواب نمی دهد. ما باید تنوع پوشش اسلامی اعم از روسری ،مانتو و چادر را بپذیریم.
مبنا بر این بگذاریم که آقای رئیسی قادر شدند برخی گشایش ها را ایجاد کنند و یک رضایتی نسبی در کشور به وجود بیاورند، جریان اصولگرای میانه رو، اعتدال و اصلاحات چه اصلاحاتی در خود انجام داده و چه ارمغانی برای عرضه در عرصه انتخابات دارد؟
این گشایش ها را مثبت ارزیابی می کنیم و برایمان فرقی نمی کند چه کسی انجام داده است، آقای رییسی انجام داده، دستش درد نکند. ارتباط با عربستان علیرغم آن که آنان سود بیشتری بردند به دولت خسته نباشید می گوییم، با رییس جمهور فرانسه سه ربع صحبت میکند، این هم خوب است. نحوه برخورد فرانسه با منافقین پیرو این مکالمه را خوب و مثبت ارزیابی می کنیم. اینکه یک عده در حاکمیت دنبال انتخابات حداقلی هستند کاملا درست است و این ها الان نهادهای قدرت را هم در دست دارند. ولی بنظر می رسد بقیه به دنبال راه حل منطقی وجدی در حوزه اصلاحات حکمرانی، اصلاحات امور اجتماعی و اقتصادی هستند . همه جریانات حاکمیت، دارای منطق هستند. منطق تغییر در حاکمیت به نفع عقلا، تغییر در حاکمیت به نفع افرادی که قوی تر و محکم تر هستند، تغییر در معاش مردم و تغییر در منطق مردم که بیایند با آن جریان مقابله بکنند. احساس من این است که با توجه به ظرفیت و استعداد خالص گراها که ما عدد رقم آن را در پای صندوق داریم، اگر انتخابات با مشارکت بالای ۴۰ درصد باشد، خالص سازها شکست می خورند. مطمئن باشید، من نمی گویم ۵۰ ،۶۰ درصد که در آن صورت این عدد سونامی برای خالص سازان خواهد بود، و برای عقلا بستر حضور برای تحولات اقتصادی، مدیریتی و فرهنگی و علمی خواهد بود. لذا به ذهن می رسد که این منطق منطق قابل دفاعی است که ما با صندوق قهر نکنیم و بیاییم رقم را به بالای ۴۰ درصد ببریم و اجازه ندهیم آن کوتوله هایی که دنبال مشارکت حداقلی هستند، دوباره خالص سازی کنند و بخواهند مملکت را با حداقل مدیریت و ظرفیت مدیریت کنند.
نیروهای غیرتندرو چه منطقی وجود دارد اگر قدرت را به دست گرفتند بتوانند موازنه قدرت را تغییر بدهند، چه اصلاحاتی در مخالفان تندروها از این نظر مبین چنین تغییر است؟
من به اصلاحات خاصی اشاره نکردم،عقلایی در این مملکت وجود دارد که این عقلا در سطح گروه های سیاسی پخش هستند، هم در اصول گرایان و هم در اصلاح طلبان. اینها اگر جمع شوند و به میدان بیایند می توانند ایجاد تحول کنند. من از کسی در دوره های گذشته حمایت نکرده ام، من معتقدم قطار عقلانیت باید به ریل عقلانیت برگردد.
هم نیروی اصلاح طلب و هم نیروی اصولگرا نیازمند این است که بگوید من در کجا تغییر کردم و این را باید به مردم اعلام بکند، در ارتباط با مردم هم متاسفانه بخصوص بعد از انتخابات ۱۴۰۰ روندی ایجاد شده که تحریم را امری ارزشی می پندارند. بنابراین چه آرایشی به خود بگیرند که مفهوم ایستادگی در مقابل تندروی بدهد تا مشارکت بالای ۴۰ درصد را داشته باشیم؟
عقلا تصمیمات عقلایی خوبی گرفتند، و همان جریان خالص ساز اجازه توفیق این تصمیمات را نداد. همین برجامی که ترامپ پاره کرد و بایدن رفت پای تنظیم مجدد،در خرداد ۱۴۰۰ امریکایی ها آماده بودن تا برجام امضا شود که خورد به تغییر دولت. آنزمان اگردولت قبلی بود اجازه این را میداد ضمن اینکه خیلی از عقلا در تدوین این نقش اساسی داشتند.چه کسانی نگذاشتند این امضا شود،خالص گراها .خالص گراها نگذاشتند و همانطور که قبلا گفان فقط ماهی صد میلیارد دلار در فروش نفا خسارت برجام را می دهیم.پس عقلا می توانند و بلوغ فکری دارند.ولی آدم هایی که در سایه آن قدرت خالص ساز به سفارتخانه ها حمله می کنند اجازه نمی دهند عقلا کار خود را بکنند.روس ها با اوکراین نمی جنگند بلکه با اروپا در جنگ هستن و وقتی ما به آنها کمک می کنیم یعنی ما هم داریم با اروپا می جنگیم وطبیعی است که اروپا بخواهد ما را منزوی کند و قطعه و دارو به ما ندهد.
شما از طراحان سپاه قدس بودید،خاطره ای از زمان تدوین آن دارید؟
طرحی در مورد سپاه برون مرزی نوشتیم و به بیت ارسال کردیم یک ماه بعد به من کفتند آقا مخالفت کرده و طرح را برگردانده اند ،دیدم حضرت آقا نوشته اند چرا سپاه ،نیروی قدس.
بعنوان یکی از همرزمان شهید سلیمانی خاطرهای از ایشان برایمان می فرمایید؟
سردار سلیمانی یک برادر فداکار پر تحرک با معنویت بود.وقتی سردار سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس مطرح شد بااین خاطره ای که خواهم گفت ایشان نیروی قدس را محلی برای شهادت خود در آن دیده بود.یعنی ایشان در معارفه خود اعلام کردندکه اگر من در جنگ سعادت شهادت نداشتم در قدس شهید می شوم،ایشان گفتند اگر من امروز برای معارفه حاضر شده ام خدا شاهد است که قبل از آن غسل شهادت کرده ام و با غسل شهادت با شما صحبت می کنم. معلوم بود این آدم بصیر است.بعد از احمدی نژاد ما نگران بودیم ریاست جمهوری چه خواهد شد؟من با حاج قاسم هماهنگ کردم من و آقای بروجردی بعنوان رئیس و نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی صبح ساعت ۷ برای صرف صبحانه به نیروی قدس رفتیم ،آنزمان بحث سوریه خیلی داغ بود نگران سقوط آن بودیم. من در صحبت ها گفتم سردار جسارتی می خواهم بکنم و پیشنهادی به شما بدهم گفت بفرمایید.گفتم حاج آقا بیایید در گود انتخابات ریاست جمهوری،شما الان محبوبیت دارید و مورد وثوق رهبری هم هستید و در سطوح مختلف جامعه هم محبوبیت دارید.یک تاملی کرد و یک لبخند ژوکوندی به ما زد و گفت حاجی من را گرفته ای .گفتم غلط می کنم تو را بگیرم ،پیشنهاد دارم می دهم ،الان مملکت به شما نیاز دارد و بیا کاندیدای ریاست جمهوری بشو.گفت فکر نمی کنی اگر من برای ریاست جمهوری بیایم منویات مقام معظم رهبری در جهان اسلام روی زمین می ماند. یعنی اگر بنا بود بر اساس عقل گرایی شان تصمیم بگیرند می گفتند خیلی هم عالی و آن را فرصت بر می شمردند ولی نگاهشان این بود که منویات مقام معظم رهبری در سطح جهان اسلام زمین خواهد ماند. سخآقای بروجردی گفتند دیگر ادامه نده بس است.
انتهای پیام