خرید تور تابستان

آیت الله سروش محلاتی: نهی از منکر ابزار نظارت مردم بر حکومت است، اما عباسیان آن را ابزار قدرت کردند

آیت الله «محمد سروش محلاتی»، استاد دروس خارج فقه حوزه علمیه با بیان اینکه سیدالشهدا اصل نهی از منکر را در مورد حکومت و بزرگترین منکر را حکومت ظالم می‌دانست، گفت: جریان دیگری که مخالف نهی از منکر حکومت بود، تلاش کرد نهی از منکر را ابزار قدرت کند و آن را به تجسس از مردم تقلیل داد.

به گزارش انصاف نیوز، این استاد دروس خارج فقه حوزه علمیه قم در مراسم شب عاشورا در کانون توحید، با اشاره به اینکه امر به معروف و نهی از منکر از علل اصلی خروج و شهادت امام حسین بوده، این پرسش را مطرح کرد که: امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ معروف و منکر چیست؟ و مهمترین معروفها و منکرها کدامند؟

وی گفت: قرآن فلاح و رستگاری را مخصوص امتی می‌داند که اهل امر به معروف و نهی از منکرند و این فریضه را در درجه بعد از ایمان به خدا و قیامت و حتی مقدم بر نماز و زکات عنوان می‌کند و نشان می‌دهد اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در درجه اول است.

سروش محلاتی با اشاره به تقسیم بندی های مختلف معروف و منکر در حوزه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یا حوزه فردی و اجتماعی گفت: از نظر معیار کمی، بزرگترین منکرها، در حوزه حکومت و قدرت است، چون در سطح کل جامعه شیوع پیدا می‌کند و از نظر کیفی هم مهمترین منکرها در حوزه قدرت و حکومت است؛ چون بصورت لایه بندی در جامعه عمق پیدا می‌کند.

*ریشه شکل گیری منکر در جامعه، حکومت جائر است

وی با اشاره به توصیه قرآن که «ظاهر و باطن اثم (گناه و منکر) را رها کنید» افزود: به تعبیر امام صادق هرچه گناه در جامعه شیوع پیدا کند، ظاهر منکر است و علت و ریشه شکل گیری منکر، باطن اثم است و آن ریشه، حکومت جائر است. پس از نظر کمّی منکری که پشتوانه قدرت دارد، بزرگترین منکر است و از نظر کیفی منکری که به خاطر تاثیر در حکومت موجب منکرات دیگر می‌شود. حالا سوال این است که از نظر امام حسین بزرگترین و مهمترین منکر کدام بود؟

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به وجود گناهانی چون ترک نماز و روزه، دروغ، کم فروشی و مشروب خواری در جامعه زمان امام حسین گفت: اما امام به این منکرها اشاره نمی‌کند و منکر بزرگ و اصلی را به نقل از پیامبر، سلطان جائر (حاکم ظالم) عنوان می‌کند. این یک نگاه به نهی از منکر است و نگاه دیگر، نگاهی است که مردم حق امر به معروف و نهی از منکر حکومت و قدرت را ندارند، اما حکومت می‌تواند مردم را امر به معروف و نهی از منکر کند. در این نگاه حکومت سازمانی با عنوان حسبه برای امر به معروف و نهی از منکر ایجاد می‌کند.

وی در ادامه گفت: در دوران پیامبر، مسیر امر به معروف و نهی از منکر حکومت کاملا باز بود و حتی در زمان خلیفه اول و دوم هم مسدود نشد و خلیفه دوم در اولین خطبه اش عنوان کرد: اگر کسی با من مشکلی پیدا کرد، آماده ام مانند یک فرد عادی در برابر داور و قاضی که مردم آن را قبول داشته باشند، حاضر شوم و شما در مسئولیت با امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت و خیرخواهی به من کمک کنید. پس امر به معروف و نهی از منکر ابتدا سلاح و ابزاری در اختیار مردم نسبت به حکومت بود.

وی با اشاره به وصیت امیرمومنان که «اگر امر به معروف ونهی از منکر را ترک کنید، بدترین افراد بر شما مسلط می‌شوند»، گفت: پس از نظر امیرالمومنین اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در امر و نهی قدرت است که جلوی به قدرت رسیدن اشرار را می‌گیرد. امام علی(ع) در جای دیگر می‌فرماید: برترین امر به معروف و نهی از منکر، سخن حق در برابر سلطان جائر و حاکم ظالم است.پس نقد و نهی از منکر حکومت از همه مصادیق امر به معروف و نهی از منکر، اهمیت بالاتری دارد.

*عثمان در واکنش به نهی از منکر ابوذر می‌گفت: تو فتنه می‌کنی

این پژوهشگر فقه سیاسی با اشاره به ماجرای ابوذر گفت: وقتی ابوذر را نزد خلیفه سوم آوردند، عثمان او را متهم به کارهایی کرد، ابوذر گفت: من نصیحت برای خیرخواهی کردم، عثمان به او گفت: نه! تو دنبال فتنه ای نه نصیحت، مردم شام را علیه من شورانده ای. ابوذر گفت: تو همان روش خلفای اول و دوم را ادامه بده، ما مشکلی نداریم عثمان گفت: این مسایل به تو ربطی ندارد هرطور بخواهم حکومت می‌کنم. ابوذر پاسخ داد: من وظیفه امر به معروف و نهی از منکر دارم و نمی‌توانم ساکت باشم که عثمان عصبانی شد. نمی‌توانستند بگویند: چرا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنی؟ گفتند: فتنه می‌کنی.

وی نتیجه گرفت که دو جریان داریم: یک جریان اهل امر به معروف و نهی از منکر حکومت از ابوذر گرفته تا حجر بن عدی و یک جریان مخالف امر به معروف ونهی از منکر حکومت، که عبدالملک مروان رسما گفت: از امروز اگر کسی من را نهی از منکر و دعوت به تقوا کند، گردن او را خواهم زد! البته بعدها، زیرکانه تر این کار را کردند و بجای مخالفت آشکار با امر به معروف ونهی از منکر گفتند، خودمان سیستم امربه معروف ونهی از منکر ایجاد می‌کنیم تا این مساله دست حکومت و قدرت باشد و نهی از منکر را ابزار قدرت کردند.

*تجسس در زندگی مردم در فقه شیعه جایز نیست

سروش محلاتی توضیح داد: در دوره عباسی، روش مدیریت امر به معروف ونهی از منکر به ایجاد دستگاه حسبه انجامید که در کتب فقهی اهل سنت تحت تاثیر قدرت ایجاد شد اما در فقه شیعه این مساله را نداشتیم. حسبه دستگاهی است که ماموریتش تجسس در زندگی مردم و مجازات مرتکبین منکر است که هیچ کدام در فقه شیعه جایز نیست و فقهای شیعه هم تجسس را حرام می‌دانند و هم به مامورین اجازه تعزیر و مجازات مردم را نمی‌دهند، برخورد فیزیکی و مجازات فقط در اختیار دادگاه است.4

وی گفت: ترجمه امروز «حسبه» می‌شود گشت ارشاد، گشت یعنی تجسس. امیرمومنان هم در بازار گشت می‌زد و کنترل می‌کرد اما برای اینکه به مردم اجحاف نشود، نه اینکه مردم را مجازات کند. پس حسبه، ریشه در حکومت عباسی دارد که مردم مجاز به امر به معروف و نهی از منکر حکومت نیستند و متاسفانه در فقه شیعه هم کم کم این مساله آمد که امر به معروف ونهی از منکر در مورد فرد صاحب قدرت واجب نیست.

این استاد حوزه علمیه در پایان گفت: سال ۱۳۴۸ امام خمینی در نجف در بحث ولایت فقیه خود با انتقاد از نهی از منکر نسبت به گناهان فردی، گفتند: «امر به معروف ونهی از منکر را در دایره کوچکی که ضررش به خود فرد می‌رسد، محصور کرده ایم و به منکرات بزرگ توجه نداریم.»

آخرین برنامه از نشستهای عاشورا و امروز ما با همکاری کانون توحید، انجمن اندیشه و قلم و بنیاد اندیشه و احسان توحید، ساعت 20:30 امشب 6 مرداد، با سخنرانی استاد هادی سروش برگزار می‌شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا