نیازهای اولیه بشر از نگاه آبراهام مازلو
ستاره صبح نوشت:
رسما اعلام شد که جایگاه ریال که زمانی اعتبارش در حد با ارزش ترین ارزهای بین المللی بود،در مقایسه با ارزش پول سایر کشورها کاهش پیدا کرده است. اقتصاد چگونگی به خوبی عریان می کند
بدیهی است با کاهش ارزش ریال ساکنین این دیار در نگرانی تامین حداقل های زندگی بسر برده، جامعه را به تنزل سوق داده است.
مطالعات انجام شده در بیش از یک قرن که کماکان مطرح است و مورد تاکید، ناتوانی در تشخیص و تامین حداقل ها بخوبی نشان میدهد :
** در زمینه الویت نیازهای انسان دیدگاه (آبراهام هَرولد مَزلو – زاده؛ آوریل ۱۹۰۸ وفات؛ ژوئن ۱۹۷۰) روانشناس انسانگرا و پدر روانشناسی انسانگرایانه – امریکائی؛ نویسنده کتاب «انگیزه و شخصیت» در سال ۱۹۵۴ دربارهٔ «سلسله مراتب نیازها» راهنمای خوبیست که بطور خلاصه می آید :
*توضیح آغازین اینکه :هر نیاز بر اساس «نیاز پیشین خود» ایجاد و به فرد اجازه احساس رضایت بیشتری از خود را میدهد.
*اصولا برای پیشرفت و توسعه هر کشوری الزاما دولت ها بایستی «نیاز آدمیان» و چگونگی تاثیر آنها بر انگیزه افراد را درک و در برنامه ریزی ها برای حفظ منافع ملی – مشروط به اینکه با داشتن شرایط احراز، منتخب ملت باشند و با نگاهی برابر به همه ساکنین مملکت بنگرند، لحاظ نمایند .
*مقدم بر همه : نیازهای زیستی؛ و بعد بترتیب : نیازهای امنیتی؛ اجتماعی (مثل علاقهمندی و تعلق)؛ نیاز به احترام (مثل عزت نفس و ارزش) و نتیجتا خودشکوفایی … میباشد.
۱. نیازهای زیستی :
به اساسیترین و ابتداییترین نیازهای انسانی اشاره دارد مانند : داشتن درآمد مستمر و کافی برای تامین هزینههای ابتدائی از قبیل داشتن محل زندگی، غذا، آب و برق و سایر نیازهای ضروری.
۲. نیازهای امنیتی :
یکی از جنبههای ایمنی مربوط بداشتن احساس امنیت و حمایت عاطفیست. اگر بعنوان مثال افراد نگران از دستدادن شغل خود بدلیل تعدیل نیرو، کاهش بودجه یا آثار احکام صادره درپی اعتراضات ! باشند، تقویت انگیزه برای رفتن به درجات بعدی و نشاندادن «بالاترین سطح عملکرد از خود» چالشبرانگیز و سخت خواهد شد …
همچنانکه آینده نامشخص و عدم ثبات شغلی بدلیل نوسان قیمتها و از دست دادن توان تهیه نیازها، منجر به ازبینرفتن «روحیه خلاقیت و ابتکار» در محیط کار میشود و نابود کننده انگیزه میشود
۳. نیازهای اجتماعی :
میزان مشارکت و همکاری در فعالیتهای اجتماعی به نیروی انسانی فرصت بیشتری برای ایجاد و تشکیل روابط خارج از محیط کار فراهم میسازد، طبعا وقتی نسبت به محیط کار و تیم همکار حس تعلق و هماهنگی وجود داشته باشد، احساس اشتیاق به کار و کسب و رسیدن به موفقیت آسانتر میشود – که در نهایت و از دیدگاهی کلان به رشد و توسعه می انجامد.
۴. نیاز به احترام :
عزت و اعتبار در محیط کار و جامعه، بمعنای رسیدن به این باور استکه : شما در دستیابی به هدفی والاتر همکاری دارید، وقتی به تواناییهایی که دارید اعتماد داشته باشید و بازخورد و تشویق مثبت هم دریافت کنید، احتمال موفقیت بسیار بیشتر خواهد بود …
برسمیت شناختن حقوق فردی و اجتماعی بر عزت نفس آحاد جامعه تاثیر مثبت میگذارد … انتخابات ،مطبوعات «چشم و چراغ جامعه» در این مقوله نقش ایفاء مینماید.
۵. خودشکوفایی و خودانگیزشی (سطح عالی):
فرد، در جامعه نهایتا میخواهد احساس کند که در موقعیت خود بهترین کاری را که توانمندی و شایستگی آنرا دارد – انجام میدهد. این مسئله در داشتن انگیزه و موفقیت به او کمک میکند. فردی که در حال خودشکوفایی و خودانگیزشی است، احساس میکند قدرت دارد و به او اعتماد میشود که این گونه تشویق ها مسبب تکامل و خدمت گذاری افراد .
** انسانها ئیکه با فراع خاطر برآمده از آرامش فکر و روان پس از تامین نیازهای زندگانی روزمره … خود را شکوفا و مصون از هرگونه تهدیدی دیده، مهارتها و تواناییهای خود را درک ، در کنترل و اداره کارها با طیب خاطر مشارکت و بتدریج نقشی ملی در اداره مملکت براساس شایستگی های واقعی ایفاء مینمایند.
** نیروی انسانی سالم، مفید بحال جامعه، خلاق، اندیشمند و خدمتگذار مردم ، افرادی خواهند بود که به سطوح تصمیم گیری برمبنای ضابطه رسیدهاند.
*اطمینان از برآوردهشدن نیازهای مادی و معنوی – شانس موفقیت در خدمت رسانی را افزایش میدهد. وقتی احساس امنیت، حمایت، تعلق خاطر و پذیرفتهشدن در جامعه فراهم باشد، نگرش فرد بر اطرافیان در محل زندگانی و کار تاثیر ی کار ساز و مثبت میگذارد.
** آیا آنچه که مورد اشاره قرار گرفت و فراهم ساختن آنها از وظایف هر حکومتی، در تامین حداقل نیازهای انسان است
انتهای پیام