خرید تور تابستان

یادداشت جمعی از دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران

جمعی از دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در متنی ارسالی به انصاف نیوز نوشته‌اند:

«لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا
آیة ۱۴۸، سورة نساء

روز دوم مردادماه ۱۴۰۲، خبری با عنوان ماموریت رئیس دانشگاه تهران به مدیرکل حقوقی دانشگاه روی سایت دانشگاه تهران قرار گرفت. مخلص کلام آن بود که رئیس دانشگاه تهران، آقای دکتر سید محمد مقیمی، شاکی شده‌است که رسانه‌ها اخبار و مطالب مربوط به «اختلاف نظر پیش پا افتاده درون سازمانی بین فردی» را «که به صورت طبیعی در هر سازمانی بروز می‌کند» پوشش داده‌اند؛ همچنین، رسانه‌ها را با نظر لطف خود نواخته‌است که انتشار این اخبار از جهت «جلب مخاطب و استفاده ابزاری جهت حمایت از فرد یا گروه خاص» بوده‌است. دیگر آن که تاکید کرد «نهادهایی همچون اداره کل حقوقی، حسابرسی داخلی، هیئت تخلفات و انتظامی با در اختیار داشتن مجرب‌ترین افراد، به صورت مداوم و با حفظ احترام، در حال رسیدگی به اختلافات، ادعاها و تخلفات احتمالی واحدها و اعضا هستند» و از مدعیان «مشفقانه» دعوت به عمل آورد تا «ادعاهای خود را بر طبق سازوکارهای تعریف شده و روال معمول از مراجع رسمی دانشگاه و در فضای احترام‌آمیز پیگیری نمایند» و «اکیدا» به طرفین دعوا «هشدار» داد «زین پس از تکرار انعکاس رسانه‌ای اختلافات درون دانشگاهی جدا خودداری کنند».

البته اظهار نظرات بدبینانه و توام با سوءظن رئیس دانشگاه تهران نسبت به کارکرد رسانه‌ها در پیگیری اخبار مسئله جدیدی نیست. وی پیش‌تر نیز در پاسخ به نامه اعتراضی مفصل دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی در شکایت از [خطاها] و سوءمدیریت عبدالرضا سیف، به جای رسیدگی به شکایت‌های طرح‌شده، از رسانه‌ای شدن ماجرا گله کرد و حواشی ایجاد شده بر سر انتصاب رئیس لغت‌نامه دهخدا را به استفاده ابزاری رسانه‌ها از موسسه و اساتید آن نسبت داد و حتی رویکرد رسانه‌ها را در پوشش اخبار دانشگاه تهران «مضر» خواند. اعتقاد نادرست ایشان به این‌که «مسائل و مشکلاتی که بعضا وجود دارد باید در داخل دانشگاه حل شود و نه در فضای رسانه‌ای بال‌وپر گیرد» حرف تازه‌ای نیست. او سال گذشته نیز در پاسخ به اخبار مرتبط با […] عبدالرضا سیف به جای رسیدگی به شکایات چنین حرفی زد. مشخص نیست این میزان حساسیت دکتر محمد مقیمی به فعالیت رسانه‌ها از چه ناشی می‌شود. طبیعی است که با توجه به نقش مهم دانشگاه مادر و میزان تاثیر آن بر مسائل علمی و فرهنگی جامعه، اخبار آن در رسانه‌ها منعکس شود و دغدغه‌مندان حوزه علم و ادب فرهنگ حق دارند اطلاع داشته باشند که در دانشگاه برتر کشور چه می‌گذرد و دانشجویان و اساتید آن با چه مسائلی درگیرند. این همه نگرانی از انعکاس یافتن اخبار دانشگاه در رسانه‌ها تنها در صورتی قابل‌ درک است که در نهایت تاسف و ناباوری بپذیریم مسئولان دانشگاه تهران و در صدر ایشان، رئیس دانشگاه، عملکرد قابل‌ دفاعی ندارند و درز اخبار دانشگاه به رسانه را موجب به‌خطر افتادن موقعیت خود می‌بینند. گرنه، دلیلی ندارد که به مدیر کل حقوقی دانشگاه ماموریت داده شود به جای پیگیری صحت و سقم ادعاهای مطروحه و بررسی مصادیق […] به دنبال «پیش‌پاافتاده» و «طبیعی» جلوه دادن اختلافات و خاموش کردن صدای رسانه‌های مردمی باشد.

اختلافات مذکور بین دکتر محمد مرندی و دکتر عبدالرضا سیف نه «پیش‌پاافتاده» است و نه «طبیعی». پیش‌پاافتاده نیست؛ که بحث از [خطاها] است و میلیون‌ها (بلکه میلیاردها) درآمد دانشگاه تهران و طبیعی نیست؛ که این بار هم نظیر بسیار بارهای پیشین طی یک سال و اندی اخیر، یکی از طرفین دعوا مشاور ارشد […] رئیس دانشگاه است: دکتر عبدالرضا سیف. و جالب آنکه در تمامی این مدت و در برابر تمامی شکایات و اختلافات و اعتراضات، دکتر محمد مقیمی پیوسته از مشاور ارشد خود حمایت کرده‌است و از فرط اعتقاد بی‌قیدوشرطی که به او دارد، هیچ گاه نشده که حتی اندک تردیدی در باب عملکرد عبدالرضا سیف به خود راه دهد و درصدی احتمال دهد که شاید حرف طیف‌های مختلف از دانشجویان و اساتید حق باشد و مشاور ارشد ایشان مرتکب خطایی شده باشد، چه رسد به آن‌که در پی رسیدگی و پیگیری برآید؛ از جمله در مورد جنجال اخیر، که طبق مدارکی که سید محمد مرندی، معاون سابق امور بین‌الملل دانشگاه، در اختیار خبرگزاری فارس نهاده است، مشخص شد که مکاتبة ایشان با رئیس دانشگاه تهران در باب [خطا]های متعدد پردیس البرز (که ریاست آن بر عهده یکی دیگر از نزدیکان عبدالرضا سیف یعنی یحیی بوذری‌نژاد است و نام ایشان را می‌توان در هیئت تحریریة مجلة پژوهش‌های ایرانشناسی دانشکده ادبیات در کنار حمیرا زمردی (سردبیر) و عبدالرضا سیف (مدیرمسئول) مشاهده کرد) به‌طرز توامان تاسف‌بار و خنده‌داری به برکناری معاون امور بین‌الملل دانشگاه انجامیده‌است. رئیس دانشگاه به جای رسیدگی به [خطاهای] مذکور، در اختلاف میان معاون امور بین‌الملل دانشگاه و نزدیکان مشاور ارشد خود، معاونش را به‌رغم عملکرد درخشانی که در حوزة کاری خود داشته، کنار گذاشته است. حال که رئیس دانشگاه تهران به خاطر اعتماد تامی که به عبدالرضا سیف دارد حتی معاون أمور بین‌الملل خود، سید محمد مرندی را که سوابق انقلابی‌اش برکسی پوشیده نیست، برکنار کرده‌‌‌، انصاف دهید که چرا وقتی یکی از طرفین دعوا عبدالرضا سیف است اساتید و دانشجویان هم‌چنان باید به پیگیری از طریق «مراجع رسمی دانشگاه» امید داشته باشند؟

در واقع، به نظر می‌رسد آنچه فی‌الحال رئیس دانشگاه تهران را آزار داده، نه [خطاهای] صریح و اقدامات […] مشاور ارشدش در امور اداری و آموزشی دانشگاه، که راه یافتن اخبار [خطاها] و اظهارات […] همین شخص به رسانه‌هاست. هشدار صریح او در منع دانشگاهیان از انعکاس اخبار در رسانه چنان غیرمعمول بود که از دانشجویان و دانش‌آموختگان گله‌مندی که در سال گذشته مطالبی را به تحریریه ارسال کرده بودند خواستیم تا توضیح دهند چه شد که به جای پیگیری از «مراجع رسمی دانشگاه» به ما روی آوردند. آنچه در ادامه آورده می‌شود، روایت شمه‌ای از پیگیری‌های اهالی دانشکده ادبیات و علوم انسانی است از «مراجع رسمی دانشگاه»:

آغاز ماجرا در دانشکده ادبیات: انتصاب عبدالرضا سیف به ریاست دانشکده

پاییز سال ۱۴۰۰، رئیس دانشگاه در تالار فردوسی دانشکدة ادبیات اساتید گروه‌های مختلف را گرد آورد و به اسم «استمزاج» از اعضای هیئت علمی خواست تا گزینه‌های مناسب و معتمد برای کرسی ریاست دانشکده را انتخاب و معرفی کنند و حتی رای‌گیری هم شد. در نهایت، دکتر محمد مقیمی مشاور ارشد خود، عبدالرضا سیف، را که نامش حتی در میان فهرست نامزدها هم نبود چه رسد به آنکه رای هم آورده باشد، به ریاست دانشکده منصوب کرد. شگفت آن که رئیس دانشگاه تهران کمتر از دو سال بعد، در تیر ۱۴۰۲، در جمع اعضای هیئت علمی دانشکدة مطالعات جهان مدعی شد «احترام به مخاطبان و ذی‌نفعان … اولین اصل اساسی مورد توجه در دوره جاری مدیریت دانشگاه» است و تاکید کرد که «در زمینه تصمیم‌گیری‌های مهم»، «از خرد جمعی ارکان مختلف دانشگاه» استفاده می‌گردد و «برای تصمیم‌گیری در زمینة انتصاب یا ابقای روسای دانشکده، از آنها نظرخواهی می‌شود». این سخنان در حالی گفته شد که دست‌کم در باب دانشکده ادبیات، «احترام به ذی‌نفعان» و استفاده از «خرد جمعی ارکان دانشگاه» و «تعامل میان دموکراسی و بروکراسی» در قالب دهن‌کجی آشکارا به رای صاحب‌نظران و اساتید تجسم یافت.

آغاز [خطاها] و بروز اختلافات، پیگیری‌ها و نتایج

با آغاز فعالیت رئیس منتصب دانشکده [خطاها] یکی پس از دیگری در زمینه‌های مختلف علمی و آموزشی صورت گرفت:
• دانشجویان به رئیس دانشگاه نامه نوشتند و گزارش دادند رئیس دانشکده بدون برگزاری انتخابات میان اعضای هیئت علمی گروه تاریخ، حکم غیرقانونی صادر کرده و فردی دلخواه را به مدیریت گروه گماشته است. رئیس دانشگاه به صورت شفاهی به نمایندة دانشجویان پاسخ داد که «این مسائل ارتباطی به شما ندارد» و پس از آن، در تایید حکم غیرقانونی عبدالرضا سیف حکم ثانویه زد تا این اقدام را قانونی جلوه دهد.

• خبرهای مرتبط به [خطاهای] عبدالرضا سیف و کتاب‌سازی و مقاله‌سازی او به همراه سند و مدرک در فضای مجازی پیچید. عدم برکناری ایشان نشان می‌دهد که رئیس دانشگاه در این زمینه نیز نیازی به پیگیری و رسیدگی به ادعاهای مطروحه ندیده‌است.

• افزایش [خطاهای] عبدالرضا سیف بیش از ۶۰۰ نفر از دانشجویان و دانش‌آموختگان دغدغه‌مند این دانشکده را بر آن داشت تا در تابستان ۱۴۰۱ نامه‌ای سرگشاده در شرح اقدامات رئیس دانشکده منتشر و نسبت به وضعیت حاکم اعلام خطر کنند. هیچ پیگیری‌ای در باب بندهای مطروحه در نامه صورت نگرفت. صرفا رئیس دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگاران، نامه اعلام خطر را تقلیل داد به مصداق تلاش برخی که از طریق «هجمه و فشار افکار عمومی» می‌خواهند «مدیریت» را در باب «تعیین و انتصاب افراد در دانشکده‌ها» تحت فشار قرار دهند. چنان که توقع می‌رفت، باز هم رسانه‌ها از نواخت ایشان بی‌بهره نماندند و او در ادامه بیانات خود افزود: «اگر می‌خواستیم با این گونه فشارها مدیریت کنیم باید منتظر باشیم و ببینیم رسانه‌ها کدام افراد را برای مدیریت دانشکده‌ها و مراکز معرفی می‌کنند». وی در دفاع تمام‌قد از مشاور ارشدش از «مطالب نادرستی که برخی به عمد … در رسانه‌ها منتشر می‌کنند و فعالیت دانشکده را با اخلال مواجه می‌کنند» نیز گله کرد.

• اساتید از [خطاهای] عبدالرضا سیف بارها به رئیس دانشگاه شکایت بردند و ایشان در اقدامی کم‌سابقه گامی در جهت رسیدگی به شکایات برداشت و در مهر ۱۴۰۱ در جمع اساتید دانشکده ادبیات حضور یافت و به‌رغم خواسته و برنامه‌ریزی اولیة عبدالرضا سیف، اساتید انتقاداتشان از عملکرد وی را با رئیس دانشگاه در میان گذاشتند. رئیس دانشگاه از ایشان راه حل خواست و اساتید با صراحت به ایشان اعلام کردند که چارة این معضل برکناری عبدالرضا سیف و معاونانش است. رئیس دانشگاه قول رسیدگی داد. رسیدگی نشد و در سالی که گذشت، جز بیداد بر اساتید و دانشجویان دانشکده ادبیات نرفت.

• عبدالرضا سیف چندی بعد یکی از همکاران هم‌فکر و نزدیک به خود، دکتر حمیرا زمردی، را به ریاست موسسة دهخدا منصوب کرد، گرچه هنوز دورة ریاست دکتر محمود بی‌جن‌خان به سرانجام نرسیده بود. حمیرا زمردی در بدو ورود جمعی از کارمندان باتجربه را به دلایل واهی از موسسه اخراج کرد. اساتید آزمودة موسسه در اعتراض به ایشان نامه نوشتند و راه به جایی نبرد؛ اساتید و مولفان همکار لغت‌نامة بزرگ نامة سرگشاده‌ای به وزیر علوم نوشتند و باز به جایی نرسید. چاره‌ای ندیدند جز ترک گفتن موسسه. تالیف لغت‌نامة بزرگ متوقف شد و به جایش وعدة دایر کردن رستوران بیرون‌بر دادند و تالیف فرهنگ‌های تک‌متنی -که سخت نابهنجار بود-، و حالا، این موسسه با گذر یک سال هیچ دستاوردی و قدم روبه‌جلویی -حتی در زمینة فعالیت رستوران بیرون‌بر- هم نداشته است. نامه‌ها و درخواست‌ها و پیگیری‌ها که راه به جایی نبرد هیچ، رئیس دانشگاه تهران هم از حمیرا زمردی و پایة علمی ایشان حمایت کرد، آن هم در شرایطی که علاوه بر [خطاها] خبر انتحال ایشان در چاپ مقاله‌ای در مجلة دانش پیچیده بود و همان مجله در طی یادداشتی با عنوان «آگهی و پوزش» از خوانندگان و نویسندة مطلب اصلی عذر‌خواهی کرده بود.

• با شروع سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲، دانشجویانی که نامة اعلام خطر در اعتراض به سوء‌مدیریت عبدالرضا سیف را امضا کرده بودند به شیوه‌های گوناگون مورد اذیت و آزار قرار گرفتند. گاه اجازة دفاع داده نمی‌شد و گاه اندکی پیش از برگزاری جلسة دفاع مجوز آن لغو می‌شد. گاه با درخواست تمدید سنوات‌شان مخالفت می‌شد و گاه به دلایل واهی به کمیتة انضباطی احضارشان می‌کردند و «انتشار تکذیبیه در روزنامه‌های کثیرالانتشار» را وجه المصالحه قرار می‌دادند. دانشجویان به رئیس دانشگاه مراجعه کردند تا گره از کارشان بگشاید و پاسخی به اینان داده نشد مگر لبخندی و توصیه‌ای مبنی بر این‌که «خودتان یک جوری با او کنار بیایید!».

• اعضای هیئت علمی نامه‌ای به رئیس دانشگاه نوشتند و در آن [خطاهای] عبدالرضا سیف را به شرح بازگفتند. رئیس دانشگاه به جای رسیدگی، نامه را مستقیما برای عبدالرضا سیف فرستاد. گویی فراموش کرده بود که در مسند ریاست دانشگاه تهران، وظیفه‌اش پیگیری مفاد نامه است، و مسئولیتی سنگین‌تر از رساندن نامه‌ بر عهده دارد.

•[…]

این مشتی از خروار بود، از پیگیری‌های دانشجویان و اساتید از مراجع رسمی دانشگاه و شخص رئیس دانشگاه تهران که مشکلی را حل نکرد، و روز به روز بر [خطاها] افزود. بارها و بارها دلسوزان نظام و دوستداران علم و فرهنگ در باب [خطاهای] عبدالرضا سیف به رئیس دانشگاه نامه نوشتند و توصیه کردند و تماس گرفتند و ایشان پاسخی نداد و وقعی ننهاد و اکنون کار به جایی رسیده که مشاور ارشد ایشان چنان خیالش از بابت اعتماد تام و دل سلیم مافوق خود راحت است که […]

آغاز سخن با آیه‌ای از کلام الله مجید بود و پایان آن جز با آیه‌ای دیگر از این کتاب شریف شایسته نیست: فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (سورة غافر، آیة ۴۴)

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. پایگاه های به اصطلاح خبری مثل انصاف در ایجاد اختلاف بی تاثیر نیستند،این اختلاف فقط به دانشگاه مربوط نمیشه و کلا باهدف اختلاف افکنی در سایر اقشار هم انجام شده!باشد که خدا ریشه اختلاف افکنان ببن مردم را از بیخ و بن بکند

    3
    26
  2. دیگه روزهای آخر مدیریت مقیمی است.من از نزدیک میشناسمش،اصلا همچین فرد دیکتاتوری نبود،ولی امان از قدرت و مقام که بد جوری انسانها را عوض میکند. خداوند عاقبتمان را ختم بخیر کند، …

    11
  3. دکتر مقیمی در هر گوشه‌ای از دانشگاه تهران قدمی در راستای ناامیدکردن دانشجویان و هیئت‌علمی شایسته برمی‌دارد
    مبادا دانشکده‌ای و حتی گروهی به کوچکی گروه بیوتکنولوژی از زیر دستشان در برود
    هرچه شایسته تر باشید بدتر با شما رفتار می‌کند و هرچه ناشایست تر مقام و منصب بالاتری برایتان در نظر می‌گیرد
    هرکدام این‌ها صرفا گوشه ای از مدیریت ایشان است که تدبیر و درایت از آن می‌بارد
    امیدوارم کسی جلوی تاخت و تاز ایشان را بگیرد (پیش از آنکه دانشگاه تهران اساتید برجسته‌اش را از دست دهد)

    13
  4. این یاداشت منصفانه نیست و کاملا یک سویه و جانبدارانه است . اغراض شخصی آن آشکار و تکراری و کسالت بار است

    3
    16
  5. وزیرعلوم که زلفی گل ازباشه رئیس دانشگاه ودانشکده اش چه انتظاری دارین
    همه وزارت خانه ها لنگ می زنند
    مقایسه رئیسی باهرکدام ازروسای جمهورگذشته
    ستم به مقایسه است احمدی نژادروسفیدشده است به لطف رئیسی

  6. در کل دولت رییسی ومجلس دستچین شده را اوردند بدون رای اکثریت مردم تا هرچه می توانند حلقه های ازادی وازادی اجتماعی را تنگ تر کنند کار به نارضایتی گسترده مردم هم ندارند کار خودشان را می کنند وای بر نگردی روز بد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا