زاهد پشیمان و دولت پریشان

الف. محفوظ، انصاف نیوز:

بنده هر چه با خودم فکر می‌کنم آخرش به این نتیجه می‌رسم تاریخ ادبیات این مرز و بوم شاعری مثل حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی به خودش ندیده. هر وقت دیوان جنابش را می‌گشاییم گویی زبان حال همین امروز ماست. شخص شخیص بنده که هر وقت تفألی به این دفتر سحر اثر زده‌ام به این نکته بیشتر مقر و معترف شده‌ام.

همین ایام ماضیه که شورای محترم و پر فایدۀ اطلاع‌رسانی در «دولت رندان پاکباز» خودش خبرساز شده ما صباحاً و مسائاً سراغ دیوان لسان الغیب رفته، با نیت خالصه استدعای تحلیل مشخص از شرایط مشخص کردیم و هر بار بلا استثناء وصف «زاهد» را شنیدیم.

یک بار آمد: زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه، بار دیگر آمد: یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید. سوم مرتبه آمد: راز درون پرده ز رندان مست پرس-کاین حال نیست زاهد عالیمقام را. همین الساعه پیش از آن که دست به خامه شوم چنین آمد که: زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت.

پیش خودم گفتم حبّذا! یا للعجب! انگار خواجه همین امروز در حیاط کاخ ریاست جمهوری کنار حوض جلوس فرموده و مثل عقاب مشغول رصد رویدادهای نهاد است و در این مسیر از همراهی و همکاری جناب خضر راهنما یا همان حضرت الیاس خودمان بهره می‌برد.

واقعا فقط کم مانده در دیوان حافظ اسم کوچک مقامات دولت رندان، تعداد مشاغل و ارقام فیش حقوقی‌شان هم ذکر شود.

بگذریم. ظاهر الفاظ مهم نیست. شرح و تفسیر و تاویل عبارات اهمیت دارد که آن هم اظهر من الشمس است. چه توفیر دارد اسم کوچک جناب زاهد عالیمقام هم ذکر شود؟ غرض بیان احوال و کشف اسرار درون است که حاصل شده.

به هر حال در حیاط دولت رندان که سفرۀ طعام پهن می‌شود یک عده وقتی خوب خوردند و سیر شدند فیل آمال و آرزوهاشان یاد هندوستان می‌کند و با تظاهر به پشیمانی، دست کشیدن از اکل و شرب را با بطن ممتلی یعنی شکم سیر، برای مردم چهار لا پهنا فاکتور می‌کنند. یکی هم نیست بپرسد اخوی یک گزارش مختصر از اشتغالات چندساله ارائه بفرما تا ذهن منحرف ما به هزار راه نرود. خدای نکرده ما که مثل شما نجیب و سر به راه نیستیم. از سر فضولی اقسام سوالات به سرمان می‌زند که طرحش اسباب خجالت ما و شما می‌شود.

فلذاست که حضرت حافظ می‌فرماید: عاقلا مکن کاری کآورد پشیمانی! بله به همین صراحت!

انتهای پیام