شرايط درياچه ارومیه همچنان بحراني است
محمد باقرزاده در اعتماد نوشت:
«بگذاريد خاطرهاي كوتاه از سفر اخيرم به اروميه بگويم: داشتم ميرفتم اروميه، خلبان اعلام كرد تا چند دقيقه ديگر از روي درياچه زيباي اروميه عبور خواهيم كرد. گفت رنگ زيباي ارغواني آن مثل نگيني از اين ارتفاع قابل مشاهده است. با خودم گفتم: ارغواني غمگين، چون نشان از خشك شدن درياچه دارد»؛ اين جملات را «مهديه پورشاد» زني فعال در حوزه محيط زيست و توسعه مناطق كمبرخوردار ايران و كشورهايي مانند افغانستان و تاجيكستان در خلال اصلاح و تاييد گفتوگويي درباره شرايط كنوني درياچه به خبرنگار «اعتماد» ميگويد و ناخواسته تيتر مناسب اين گزارش را هم پيشنهاد ميدهد؛ «ارغواني غمگين» توصيفي مناسب از شرايط كنوني باتلاقي است كه روزگاري زنده بود و سرزندگياش زندگي چند ميليون انسان، گياه و پرنده را جان ميداد اما اين روزها خود آخرين نفسهايش را ميكشد؛ مرگي كه اواخر تيتر امسال در گزارش «اعتماد» با تيتر «مرگ درياچه فرا ميرسد؟» هشدار داده شد و اگرچه نخست با واكنش تند مسوولان مرتبط روبرو شد اما حالا در سخنان همين مسوولان نه تنها تاييد آن ديده ميشود كه حتي با ادبياتي تندتر، از خشك شدن درياچه و اميد به بارشهاي پاييزي سخن ميگويند. اطلاعات آن گزارش كه نتايج پژوهشي منتشر شده در دانشگاه صنتعي شريف بود به طور خلاصه ميگفت «تراز درياچه اروميه در 13 خرداد 1402، كمترين تراز ثبت شده در اين روز براي درياچه اروميه از سال 1343 تاكنون بوده است و حالا حجم آب از سال ۹۴ هم كمتر شده است.» سال ۹۴ همان سالي كه شرايط درياچه به بحران رسيد و در همان موقع نگراني عمومي چه در بين مردم و چه در ميان مسوولان افزايش يافته و پس از آن اقداماتي براي مقابله با اين مرگ صورت گرفت و حالا پس از گذشت حدود ۸ سال و صرف هزينههاي فراوان، بار ديگر به آن سال و حتي شرايط بحرانيتر از آن رسيد. مهمترين ريه و زيستگاه تنفسي شمال غرب ايران حالا دقيقا چه شرايطي دارد و چه كاري ميتوان براي پيشگيري از مرگ اين درياچه ارغواني و آغاز چندين بحران اجتماعي و زيستمحيطي انجام داد؟ نخست اما ببينیم شرايط كنوني با آمار و ارقام دقيقا چگونه است و مسوولان مرتبط چه در ذهن دارند؟
درياچه ارغواني چشمبهراه بارشهاي پاييزي
تراز درياچه به پايينترين عدد در ۶۰سال گذشته رسيده و سطح و حجم آن هم از سال ۹۴ بحرانيتر است؛ اين خلاصه شرايط كنوني است كه به روايت «عيسي كلانتري» رييس پيشين سازمان محيطزيست ايران نسبت به دو سال گذشته حالا «ارتفاع درياچه ۹۷ سانتيمتر پايين آمده و حجم آن از ۳/۹۳ ميليارد مترمكعب به ۷۰۰ ميليون مترمكعب آب رسيده است.» كلانتري كه از سال ۱۳۹۲ تا اواخر تير پارسال مدير اجرايي ستاد احياي درياچه اروميه هم بود و از نگاه گروهي از مردم خود يكي از متهمان شرايط كنوني است، پيشتر درباره سطح كنوني آب درياچه هم به «اعتماد» گفته بود كه «سطح آب درياچه دو سال پيش در همين موقع ۳۱۰۰ كيلومتر مربع بوده و الان به۹۲۰ كيلومترمربع رسيده است؛ يعني با اين حساب تا پايان تابستان در درياچه آبي نخواهد بود و درياچه احتمالا تبديل به باتلاق خواهد شد.» تاييد اين اعداد را حالا ميتوان در سخنان مسوولان مرتبط هم پيدا كرد؛ همين دو روز معاون محيط زيست دريايي حفاظت محيط زيست رسما اعلام كرد كه «ممكن است شرايط درياچه اروميه تا پاييز از اين هم بدتر شود اما از اواسط پاييز بارندگيها مجددا آغاز ميشود و در نتيجه درياچه خشك نخواهد شد.» مجتبي ذوالجودي كه با تسنيم سخن ميگفت، ضمن تاييد شرايط بحراني كنوني، راهكارحفظ درياچه را بارشهاي پاييزي اعلام كرد و اين درحالي است كه پيشبينيهاي هواشناسي ميگويد بارش در سال پيشرو هم شرايط چندان مساعدي نخواهد داشت. او درباره اقدامات صورتگرفته در سال گذشته هم دادههاي مهمي را مطرح كرد و گفت: «آبگيري درياچه اروميه در سال آبي جاري مجموعا ۸۵۰ ميليون مترمكعب بوده كه حدود ۱۶۰ ميليون مترمكعب آن از سد كانيسيب، ۳۶۹ ميليون مترمكعب از سدهاي داخل حوضه آبريز درياچه اروميه، به ويژه سد شهيد كاظمي بوكان رهاسازي شده است. امسال گرماي بسيار شديدي را تجربه ميكنيم و افزايش شديد تبخير باعث شده است بر اساس آمار وزارت نيرو از ۱۰ خرداد تاكنون تراز درياچه اروميه حدود ۲۴ سانتيمتر كاهش پيدا كند، هفتههاي گذشته تبخير بسيار زياد شده بود و اين كاهش تراز را رقم زد.» توضيحات ذوالجودي درباره حجم كنوني درياچه اما به نظر با نتايج پژوهشها و واقعيت كمي متفاوت است: «درياچه اروميه هنوز حدود ۹۶۰ ميليون مترمكعب آب دارد و اين مقدار آب در ۴۰۸ كيلومتر از مساحت درياچه وجود دارد لذا اين اميد را داريم كه درياچه به شرايط خوبي بازگردد. تبخير در اين تابستان بسيار شديد است و ممكن است شرايط درياچه تا پاييز از اين هم بدتر شود اما از اواسط پاييز بارندگيها مجددا آغاز ميشود، تبخير كاهش پيدا ميكند و درياچه مجددا آبگيري ميشود، در نتيجه درياچه خشك نخواهد شد.» ۹۶۰ ميليون مترمكعب حجم آب درياچه اما خوشبينانه است و آمار و اطلاعات چندين پژوهش كه پيشتر در اختيار «اعتماد» قرار گرفته و يكي از آنها همين پژوهش انجام شده در دانشگاه شريف است، ميگويد كه حجم درياچه در شرايط كنوني نزديك به ۷۰۰ ميليون مترمعكب است اما حتي اگر اين عدد را هم بپذيريم همچنان با حداقل حجم درياچه براي زندگي ساده درياچه فاصله زياد است. ذوالجودي در همين مصاحبه اما شرايط بحراني درياچه اروميه را پذيرفت و گفت: «هيچكس منكر بحران درياچه اروميه نيست و بايد به اين بحران پرداخته شود، اما جملاتي مانند مرگ درياچه اروميه كه مطرح ميشود به هيچ وجه درست نيست؛ ما در حال پشت سر گذاشتن يك تابستان خشك هستيم و به همين دليل است كه تصاوير ماهوارهاي درياچه نيز نگرانكننده هستند اما با عبور از اين تابستان سخت، درياچه اروميه جان دوبارهاي ميگيرد. پيشبينيهاي بلندمدت اقليمي كه البته تا ۶۵ درصد درست هستند، نيز پيشبيني ميكند كه بارندگي در حوضه آبخيز درياچه اروميه افزايش پيدا خواهد كرد.» او درپايان اشارهاي به مرگ تالابها و درياچهها در ديگر نقاط دنيا هم داشت و در تاييد طبيعي بودن اين بحران در همين مصاحبه تازه خود هم گفت: «اوضاع نابهسامان تالابها تنها مربوط به كشور ما نيست، اين شرايط متوجه همه دنياست و بسياري از تالابها در كشورهاي مختلف جهان شرايطي مشابه با درياچه اروميه را تجربه ميكنند. بين سالهاي ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۵، ۳۶ درصد تالابهاي جهان از بين رفته است و از سال ۱۹۰۰ تاكنون بالغ بر ۷۰ درصد تالابهاي دنيا از بين رفته است يا روند نابودي آنها تسريع شده است.» به نظر ميآيد اعلام اين اعداد از سوي معاون محيط زيست دريايي حفاظت محيط زيست با اين هدف بوده كه مرگ درياچه را طبيعي يا نتيجه تغييرات اقليمي جلوه بدهد اما نظر بعضي از كارشناسان با اين توضيحات متفاوت است و آنها ميگويند كه مديريت هم در شكلگيري يا تداوم اين بحران نقش برجسته داشته است.
باز شدن آب پشت تمام سدها راه چاره است؟
با همه اين اوصاف اما راهكار عملي براي پيشگيري از مرگ درياچه و شكلگيري بحرانهاي زيستمحيطي و اجتماعي در شمال غرب كشور چيست؟ در برخي از تحيلها و راهكارها به بازكردن آب سدها اشاره ميشود اما بررسي آمار و اطلاعات موجود به ما ميگويد كه اين موضوع نميتواند راه چاره باشد. بررسيهاي «اعتماد» نشان ميدهد كه بر اساس آخرين آمار وزارت نيرو كه مربوط به ۱۴ مرداد همين امسال است دخيره ۱۳ سد موجود در حوضه آبريز درياچه اروميه ۷۱۶ ميليون مترمكعب است است. براساس توضيحات رسمي كه از سوي مسوولان سازمان محيط زيست هم دراين مدت منتشر شده و در بالا هم به يكي از آنها اشاره شده، درياچه در حال حاضر كمتر از يك ميليارد مترمكعب آب دارد و اگر همه اين سدها باز شوند و آب آنها به سمت درياچه رهاسازي شود و در مسير هم هيچ برداشتي از آنها صورت نگيرد، در بهترين حالت حجم آب درياچه به حدود يك ميليارد و ۶۰۰ ميليون مترمكعب ميرسد. اين بررسي با لحاظ كردن فرض محالي است كه همه آب پشت سدها بدون هرگونه سيل و بحران به درياچه اروميه برسد كه فرض محال و امكانناپذيري است اما آيا اگر رخ بدهد، چاره بحران كنوني است؟ دادههاي پايه درباره حداقل آب درياچه براي زنده خواندن آن به اين صورت است كه براي رسيدن درياچه به تراز اكولوژيك، بايد حدود ۳/۵ ميليارد مترمكعب سالانه آب به آن وارد شود و ذخيره درياچه هم به حدود ۳۲ ميلياردمتر مكعب برسد كه يك بررسي ساده به ما ميگويد حتي رهاسازي تمام سدها هم چاره كار نيست.
راهكار در چاههاي كشاورزي است؟
اگر رهاسازي آب پشت تمام سدها كمكي به احياي درياچه نميكند پس راهكار در چيست؟ به نظر ميآيد نگاه كارشناسان و همچنين آمار و ارقام موجود بر يك راه و يك مسير تمركز دارد و آن هم كشاورزي و آن همه چاههای مجاز يا غيرمجاز است. باورنكردني است اما همين الان و به روايت آمار رسمي بيش از ۶۰ هزار چاه مجاز و غيرمجاز آب سفرههاي زيرزميني اطراف درياچه را ميمكد و در اختيار كشاورزي قرار ميدهد. اين چاهها اما همه ماجرا نيست و حتي در همين سالهاي رو به مرگ درياچه، ميزان كشاورزي و آبي كه استفاده ميكنند هم افزايش يافته است. به عنوان مثال معاون سازمان محيط زيست در همين مصاحبه تازه خود در اين باره اعداد مهمي را مطرح كرد. او گفت: «از سال ۱۳۷۷ كه بحران درياچه اروميه شروع شد تا سال ۱۳۹۸، در حوضه آبخيز اروميه حدود ۱۴۰ هزار هكتار افزايش سطح زيركشت داشتهايم! بر اساس اعلام وزارت جهاد كشاورزي مصرف آب بهازاي هر هكتار ۱۰ هزار مترمكعب است و در نتيجه سالانه ۱.۴ ميليارد مترمكعب فقط مصرف آب حوزه كشاورزي بوده است كه اين آب از حقابه درياچه اروميه كم شده و به كشاورزي اختصاص داده شده است. از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ نيز با وجود اينكه بحران اروميه براي همه آشكار شده بود باز هم ۴۷ هزار هكتار افزايش سطح كشت داشتيم! و متوسط مصرف آب در اين ۴ سال ۴۷۰ ميليون مترمكعب بوده كه از درياچه اروميه پرداخت شده است.» اين آمار به خوبي شرايط بحراني و راهكار موجود براي احياي درياچه را نشان ميدهد و به نظر ميآيد همه راهها از دل زمينهاي كشاورزي و آن همه چاههای مجاز و غيرمجاز ميگذرد.
همين دو روز پيش استاندار آذربايجان غربي كه در دولت جديد رييس ستاد احياي درياچه يا همان كارگروه ملي نجات درياچه اروميه هم شده در اين باره توضيحات تازهاي مطرح كرد و مدعي شد كه دولت دراين زمینه كمكاري نداشته است. بخش مهم سخنان «محمدصادق معتمديان» اما اشارهاش به بودجه تازه و مسيري كه قرار است اين بودجه خرج شود، است: «براي سال جديد ۲ هزار و۳۰۰ ميليارد تومان اعتبار براي احياي درياچه اروميه اختصاص يافته كه تغيير الگوي كشت در حوضه آبريز درياچه اروميه به صورت عملياتي در دستور كار بوده و موفقيت آن نيازمند همراهي مردم است.» به نظر ميآيد اگر چه در يك دهه گذشته پيكان تمام انتقادات و راهحلها به سمت كشاورزي و كنترل آب اين حوزه بود اما حالا قرار است اين مسير جديتر و دقيقتر دنبال شود و بودجههاي تازه در اين مسير صرف شود.
پيش از رسيدن درياچه به تراز اكولوژيك آب ورودي تنها قنديل نمكي ميسازد
«مهديه پورشاد» مديرعامل انجمن انسان و زيست پايدار و تسهيلگر اقتصادي و اجتماعي هم در گفتوگو با «اعتماد» شرايط بحراني درياچه را تاييد ميكند و درباره ريشههاي رسيدن به چنين شرايطي و راهحل موجود توضيحاتي ارايه ميكند. او كه سابقه ربعقرن فعاليت و تسهيلگري در مناطق كمبرخوردار ايران را دارد، درباره شرايط كنوني اين زيستبوم شمال غرب كشور ميگويد: «بله شواهد و قرائن اين موضوع را نشان ميدهد و كاملا درست است كه شرايط درياچه بحراني است.» يك پرسش اساسي در اين باره اما دليل رسيدن درياچهاي با عمر چندينهزار سال به شرايط كنوني است؟ چه شد كه درياچه اروميه به چنين باتلاقي تبديل شد؟ پورشاد در پاسخ به اين پرسش هم ميگويد: «بايد بگوييم كه چه كارهايي ميشد انجام داد و انجام نشد تا درياچه به چنين شرايطي نرسد؛ يكي از مسائلي كه دراين سالها به آن بيتوجهي شد، تراز اكولوژيكي درياچه است. تزار اكولوژيك درياچه مشخص است و در يك مقياس و عمقي بايد آب درياچه بالا بياید كه بگوييم به تراز اكولوژيكي رسيده و تا زماني كه آب درياچه به اين تراز نرسد، نميشود گفت كه آب درياچه بيشتر شده است. همه آمارهايی كه منتشر ميكردند و ميگفتند آب درياچه بالا آمده نادرست بود، چون تا آب درياچه به تراز اكولوژيك نرسد هر كدام از اين اطلاعات نادرست است.» او درباره اين موضوع و شعارهايي كه در سالهاي گذشته مبني بر احياكردن درياچه مطرح ميشد، هم ميگويد: «درياچه اروميه در بلندمدت عمقش را از دست داده و هيچ اقدامي براي بازگشت عمق درياچه به حالت اوليه انجام نشده است؛ وقتي آب وارد درياچه ميشود بهطور طبيعي، نمك در آب شروع به حل شدن ميكند، اينقدر اين نمك در آب حل ميشو تا به حالت اشباع و فوق اشباع برسد و بعد نمك از كف درياچه شروع به قنديل بستن ميكند، در واقع بدون در نظر گرفتن اين موضوع، وقتي كه آب وارد درياچه ميشد عملا داشتند عمق درياچه را از بين ميبردند.» به عبارت ساده، اين نظريه كه كارشناسان ديگري هم در سالهاي گذشت آن را به اشكال مختلف مطرح كردند، ميگويد كه تا پيش از رسيدن درياچه به تراز اكولوژيك هرگونه اضافهكردن آب به درياچه اثر عكس خواهد داشت. اين فعال محيطزيست درباره اين بحث هم ادامه ميدهد: «پس اين افزايش آب درياچه در اين سالها عملا كمكي نكرد، چرا؟ چون ابتدا بايد درياچه به تراز اكولوژيكش ميرسيد كه نمك به حالت اشباع يا فوقاشباع نرسد. وقتي درياچه به تراز اكولوژيك نرسد اين مقدار آب كمكي نميكند و تنها عمق درياچه را از آن می گیرد؛ يعني نمك در آب حل ميشود و فرآيندي مثل ساخت نبات رخ ميدهد و بعد هم نمك قنديل ميبندد. اين اتفاق براي درياچه رخ داد. جداي از اين موضوع مرطوب نگه داشتن سطح وسيعي از درياچه نيز در نظر مجريان احياي درياچه اروميه، براي مقابله با گرد و غبار نمكي موثر باشد» در كنار بحث تراز، پورشاد به مشاركت مردمي و نحوه كمكگرفتن از اين ظرفيت در منطقه هم اشاره ميكند و معتقد است كه درباره درياچه اروميه از اين توان به شكل مطلوب استفاده نشد: «اينها كارهايي است كه بايد پيشتر انجام شود؛ اينكه ورود آب به گونهاي باشد كه تراز به بالاتر از تراز اكولوژيك برسد. مرحله بعد هم ورود مردم و كمكگرفتن از پتانسيل كار و مشاركت مردمي است. در اين زمينه ما تجربه داريم و توانستيم برخي تالابهاي اقماري درياچه اروميه را با مشاركتهاي مردمي وسازمانهاي مردم نهاد محلي زنده كنيم. مثل سيران گلي، سولدوز گلي يا تالاب درنا؛ اينها تالابهايي است كه با مشاركتهاي مردمي و كمك سازمانهاي محلي رخ داد و هنوز هم آب دارند. از سوي ديگر امنيتي شدن مطالبات مردمي در خصوص احيای درياچه اروميه شرايط درياچه را بحرانیتر از قبل نمود. برچسب امنيتي در حوزه فعاليتهاي زيستمحيطي نه تنها درياچه اروميه بلكه ساير تالابها و اكوسيستمهاي حساس كشور را وارد بحرانهاي جدي نموده است. دولت و حاكميت بايد تصميم بگيرد و اين انگهاي امنيتي درباره فعاليتهاي زيستمحيطي و اكوسيستمهاي حساس كشور شامل درياچهها و تالابها و فعاليتهاي محيطزيستي را بردارد.» با همه اين اوصاف و در شرايط كنوني اما چه راهحلي وجود دارد؟ آيا ميتوان همچنان اميدوار بود كه درياچه اروميه امكان احيا و زندگي دوباره پيدا كند؟ اين فعال حوزه محيط زيست در پاسخ به اين پرسش هم ميگويد: «از نظر من و براساس اطلاعاتي كه در دسترس دارم بايد نمك درياچه برداشت شود و درياچه به عمق سابق خود برسد. ممكن است كه اگر نمك برداشته شود توفان نمكي ايجاد شود، درحاليكه اين شرايط الان هم هست و راهحل علمي هم دارد كه ميشود نمك را برداشت بدون اينكه توفان نمكي ايجاد شود. برداشت نمك به تنهايي ميتواند اشتغال محلي ايجاد كند. فرآيند تصفيه نمك ميتواند هم شغل و كار ايجاد كند و هم براي مصارف مختلف مورداستفاده قرار گيرد. در اين بين و درفرآيند برداشت نمك بايد تامين حقابه درياچه را هم فراهم كنند. يا نه، اينكه بپذيرند كه مساحت سابق درياچه برنميگردد و اطلاعات درست به جامعه بدهند و اين مفيدتر از آمار و اطلاعات نادرست است. شايد روش درست اين است كه يك سطحي از درياچه را به عمق مناسب برسانند و حق آبه اين مساحت جديد را بهطور قطعي تامين نمايند. سپس در بلندمدت برنامهريزي معيشتهاي جايگزين با سرمايهگذاريهاي مطمئن و تضمين بازار، براي جلوگيري از مهاجرت (اقليمي) انجام و سال به سال نيز به مساحت درياچه براي احيا كامل آن اضافه شود.»
انتهای پیام