خرید تور تابستان

سفیر پیشین ایران: در شرایط خطرناک و حساسی هستیم | دیپلماسی انفعالی دولت از تحولات بین‌المللی جا ماند

روزنامه اینترنتی فراز نوشت:

خاورمیانه هر روز آبستن اخبار و تحولاتی است که معادلات منطقه را به شکل گسترده‌ای تحت تاثیر قرار می‌دهد. اخبار توافق احتمالی میان عربستان و اسرائیل و آمریکا به سرعت به صدر رسانه‌ها راه یافته است. آن هم درست سه روز پس از اینکه سفارت عربستان در ایران بازگشایی شد و کار خود را آغاز کرد و دولت سیزدهم آن را محصول دستاوردی در عرصه دیپلماسی می‌داند. عادی سازی روابط اسرائیل با عربستان تحت مذاکرات گسترده‌ اما در جریان بوده و مسائل مختلفی از امنیت خلیج فارس تا فلسطین را شامل می‌شود. هر چند علی رغم گمانه‌زنی‌ها نخست وزیر رژیم اسرائیل گفته که فلسطین بخش کوچکی از این مذاکرات است. مذاکراتی که حتی در صورت نرسیدن به توافقی روی کاغذ پیامدهای مهمی برای منطقه خواهد داشت. ابوالقاسم دلفی دیپلمات پیشین ایران و کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با فراز این پیامدها را خطرناک توصیف می‌کند و مقطع کنونی را حساس می‌داند. جایی که باید تصمیم‌های سرنوشت ساز گرفت و از دام‌های احتمالی که خطر جنگ دارد گریخت.

در ادامه مشروح گفت‌وگو با سفیر پیشین ایران در فرانسه را می‌خوانید.

این روزها خبر مذاکرات و توافق احتمالی میان عربستان و اسرائیل بازتابها بسیاری داشته استفکر میکنید این روند چقدر امکان تحقق دارد و در آینده نزدیک به کجا میرسد؟

ابتدا توجه کنید اینکه توافقی انجام شده یا نه خیلی روشن نیست و  از یک منظراهمیت چندانی ندارد زیرا عموما توافق‌ها مهم همانند توافق سه جانبه اخیر ایران با عربستان و چین نیستند که بلافاصله علنی ‌شوند. البته آنچه اهمیت دارد این است که در واقع امر میان آمریکا، عربستان و رژیم اسرائیل فعل و انفعالاتی در حال رخ دادن است که برای ما باید بسیارمورد توجه باشد.

به نظر میرسد در درجه اول  مقدمات عادی‌سازی روابط بین عربستان و اسرائیل در حال فراهم شدن است. این عادی‌سازی الزاماتی دارد که ظاهرا سعودی‌ها به دلیل کم تحرکی ایران در حوزه تحولات منطقه ای و بین المللی به خوبی از آن در حال بهره برداری هستند

در طول دوران های اخیر یکی از اهرم‌های اصلی قدرت ایران در منطقه ، تامین و حفظ امنیت آبراه‌ها در خلیج فارس بوده که ظاهرا سعودی‌ها در صدد سلب آن هستند  . ایران از دوران  پس از کشف نفت به بعد همواره در خلیج فارس اهرم حفظ امنیت را در اختیار داشته و یک سوی کامل سواحل خلیج فارس و آب‌راه در کنترل ایران بوده است. به دلیل داشتن این اهرم ، توافق ناگفته و نانوشته‌ای در بازار انرژی در سطح منطقه و بین‌الملل وجود داشته که ما این امنیت را حفظ کنیم و در مقابل آنچه را می‌خواهیم ؛ از تکنولوژی و تسلیحات گرفته تا دیگر موارد، از دنیا بگیریم .

بعد از انقلاب و در دوران جنگ به این اهرم خدشه ای وارد شد و آمریکایی‌ها حضور نظامی وسیع پیدا کردند و برای مدتی آنرا تحت تاثیر قرار دادند . اما در آن مقطع آن‌ها می‌دانستند که انقلاب اسلامی پشتوانه قوی مردمی دارد و به همین دلیل آن‌ها به تک حرکت‌هایی ایزایی علیه ایران اکتفا کردند. امروز سعودی‌ها به دلیل تلفاتی که در جنگ نفتکش‌ها دادند و حملاتی که علیه تاسیسات نفتی آن‌ها و به طور مثال آرامکو شد، به دنبال کسب و برقراری امنیت کامل در منطقه و آبراه هستند و بهمین علت به نظر می‌رسد یکی از خواسته‌های آن‌ها در معادله جاری این است که امنیت به ویژه امنیت انرژی در خلیج فارس تضمین شود. امنیت انرژی نیز به این بهانه باید تضمین شود که ایران در خلیج فارس فعال ما یشا، نباشد.  و لذا این موضوع یکی از مطالبات اصلی سعودی‌ها در مذاکرات عادی‌سازی روابط با ایران هم بوده است. چرا که این عادی‌سازی برای عربستان آورده  زیادی داشت و آن‌ها نمی‌خواهند امتیازات متقابل آن را به راحتی از دست بدهند.

11

آمریکا در این میان چه نقشی ایفا میکند و چه سودی میبرد؟

در حال حاضر آمریکا نیز حجم وسیعی از نظامی‌هاو تسلیحات خود را مجددا وارد منطقه کرده است. در حالی که ناوگان پنجم این کشور نیز در بحرین است، باز هم دموکرات‌ها حدود ۳ هزار نیروی دیگر وارد منطقه کردند. این بازگشت آمریکا برای سعودی‌ها به لحاظ امنیت نفع دارد. دموکرات‌ها در آستانه انتخابات هستند و می‌دانند که برقراری روابط اسرائیل و عربستان و تامین اهداف این رژیم در لابی‌ آن‌ها در انتخابات پیش رو موثر است. آن‌ها می‌دانند در یک سال آینده تا انتخابات ۲۰۲۴ اگر توافق ریاض – تل آویو انجام نشود و جمهوری خواهان پیروز شوند آن‌ها بلافاصله این کار را به عنوان دستاورد خود ثبت می‌کنند.  دستاورد اسرائیلی‌ها نیز در این میان عادی سازی روابطشان با عربستان خواهد بود و می‌توانند مراودات تجاری و سیاسی خود را در منطقه گسترش دهند.

فکر می‌کنید توافقی در آینده نزدیک حاصل می‌شود؟

همانطور که گفتم اگر هم توافق مکتوب و رسمی  نباشد ، نتایج وثمرات حاصل از روند تشریح شده برای سه طرف معادله وجود دارد و نتیجتا  باید متضرر اصلی را جمهوری اسلامی ایرانقلمداد نمود . آمریکایی‌ها در حال آماده‌سازی افکارعمومی نیز هستند چرا که می‌دانند ایران به تحولات در خلیج فارس واکنش نشان خواهد داد. به این ترتیب ممکن است جرقه‌ای زده شود و اتفاقاتی رخ دهد. در داخل کشور هم ممکن است کسانی باشند که از جنگ نفع ‌ببرند. چرا که جنگ یعنی شرایط اضطراری و توجیه مشکلات داخلی و سودهایی که برای آنها دارد. نگرانی‌هایی در این زمینه وجود دارد که حتی  یک شلیک ساده در خلیج فارس تاثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت.

به نظرتان واکنش احتمالی ایران به این فشارها چه خواهد بود؟

شاید آمریکاها فکر می‌کنند که از دیگر تاثیرات این فشارها می‌تواند جمهوری اسلامی ایران را به میز مذاکرات بازگرداند. بیاد داشته باشیم که قطع‌نامه ۵۹۸ حدود دو هفته پس از آن پذیرفته شد که آمریکا هواپیمای مسافربری ایران ایر را در آسمان با موشک زد. آن‌ها همچنان سناریوی گذشته را بیاد خواهند داشت و می‌دانند که درگیری در آینده به معنی جنگ طولانی نیست و میتواند  سرآغازی برای بازگشت به میز مذاکرات باشد . لذا در برخی تحلیل های رسانه ای این بازی چند وجهی مطرح است که آمریکایی‌های دمکرات ، آنرا  مدنظر دارند. آن‌ها دستمزد سعودی‌ها را برای تحول در مناسباتشان در فلسطین و قرار داد آبرهام می پردازند ، اسرائیل را برای انتخابات آینده ریاست جمهوری در امریکا راضی نگاه میدارند و ایران را نیز تحت فشار فزاینده تری می‌گذارند.

البته فرضیات دیگری نیز می تواند مد نظر باشد . انتخاب راهبرد نگاه به شرق ، محدودیت ها و مسئولیت‌هایی برای دولت به وجود آورده است.  روسیه و چین هر دو حتی درباره جزایر ایرانی نیز حق را به طرف اماراتی دادند و در قبال  این وقایع و مواضع خود ظرفیت عکس‌العملی ایران را نیز دیدند و  برای دنیا هم آشکار شد . امروزه بر سر میز مذاکره با طرف های مختلف با چه اهرم ها و امتیازهایی برای عرضه  باید وارد شد ؟ بحران یمن و سوریه  تقریبا از گردونه خارج شده است ، موضوع افغانستان نیز مسیر دیگری را طی می کند و  به نظر میرسد  حتی تدارکاتی برای سر و سامان دادن به اوضاع لبنان نیز در دستور کار قرار گرفته‌ است.

 میتوان گفت که آمریکا دوباره میخواهد به منطقه بازگردد؟

در شرایط جاری آمریکایی ها در حال طراحی سیاست‌های  متفاوتی در منطقه نسبت به راهبرد هایی اجرایی خود هستند و سفر های اخیر و اتی مقامات این کشور به منطقه بیانگر سیاست های فعلی است.  البته آن‌ها همچنین نگران نزدیک شدن عربستان به روسیه و چین  نیز هستند که با حضور دوباره و شاید هم موقت خود در منطقه آن را ضعیف می‌کنند و ضمنا تضمین‌های امنیتی لازم را به سعودی‌ها می‌دهند. این در شرایطی است که ایران بدون ما به ازای متوازن ، و در چارچوب قرار داد سه جانبه پکن ، به منطقه  اطمینان لازم را داده  و آن‌ها  بر این گمانند که امنیت آن‌ها با ضمانت چین به دست آمده است. بنابراین از این مقطع به بعد شاهد هستیم که برنامه توسعه ۲۰۳۰ عربستان سرعت بسیار بیشتری پیدا کرده و آن‌ها بیشترین استفاده از این شرایط کردند.

فکر میکنید ایران باید چطور نقش خود را با توجه به تحولات پیش رو بازطراحی کند؟

بدلایل گوناگون دیپلماسی ایران برعکس عربستان در منطقه و کم توجه به تحولات بین‌المللی  در جریان بوده است. ما صرفا بازی خودمان را کردیم وشاید از اینکه آقای رابرت مالی از مذاکرات خارج شد و در نتیجه  به ظاهر اثبات شد که گفت‌وگوها نتیجه‌ای ندارد متاثر هم نشدیم  .

اما تحولات بین‌المللی ایستا نبودند و اسرائیل با وجود بحران‌های بی‌سابقه جاری داخلیش که در طول ۷۰ سال بقای این رژیم وجود نداشته ، وارد چنین بازی چندوجهی  منطقه ای  گردیده  تا مناسباتش را با عربستان اصلاح نماید  . در چنین وضعی تحولات جدید جدی گرفته نشده و وضعیت امروز به نقطه خطرناکی رسیده است.  باید امیدوارباشیم که از این پس با عقلانیت جمعی و تحمل عقاید آگاهان امر ، از خسارت بیشتر به منافع ملی و جمهوری اسلامی ایران و آینده این کشور جلوگیری شود. چرا که آینده فرزندان کشور و ایران قدرتمند در گرو تصمیم‌های کلان است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا