خرید تور تابستان ایران بوم گردی

محمد خاتمی راه حل است یا پاشنه آشیل؟!


ابوالفضل نجیب، روزنامه‌نگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

مواضع محمد خاتمی از بدو حاشیه‌نشینی در عالم سیاست، چه در پراتیک و چه گفتار می‌توان مصداق با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن تعبیر کرد.

این رویکرد نه بینابینی و مصلحت اندیشانه که بیشتر ناگزیرانه و نه حتی در راستای تعین تکلیف برای گزینه راه حل نهایی در امتداد و استمرار چالش‌ها و بحران‌هایی است که موجودیت کشور را دستخوش و هر لحظه به تصریح و تاکید برخی عقلای اصولگرا در معرض فروپاشی از درون سوق می‌دهد.

آنچه از دعوت آشکار اصولگرایان و بعضن با لحن تهدیدآمیز در خصوص مشارکت اجباری اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش‌روی رسانه‌ای و به مهمترین چالش پیشاانتخابات مجلس تبدیل شده، گواه حداقل هوشمندی و ایضن عقلانیت در فهم شرایط سیاسی و میدانی و پیامدهای ناگزیر ناشی از ادامه شرایط است.

این موضع اصولگرایان اما در مقایسه با مواضع اخیر محمد  خاتمی حتی برای نزدیک‌ترین حامیان او نه قابل توضیح و نه توجیه است.

تردیدی نیست اصرار و تهديد اصولگرایان به مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات حتی به قیمت ودیعه گذاشتن تتمه پایگاه اجتماعی خود، به یک معنی می‌توان به آخرین تلاش‌ها و رویکرد برای آشتی دادن مردم با صندوق رای تعبیر کرد.

هر چند نتایج فرضی این راهکار در مقایسه با تبعات آن اندک و حتی به نتیجه معکوس منتهی شود. در چنین شرایطی آنچه قابل تامل و سوال برانگیز است اصرار همچنان خاتمی بر القای گفتمان سازی راه میانه در بدنه جامعه است.

این گفتمان از یک سو در تقابل با گزینه براندازی که خاتمی آن را به خود براندازی تعبیر می‌کند، و همزمان اصلاح در درون و به یک معنی مشارکت در ساختار موجود است.

این در حالی است که مهمترین گام صاحبان قدرت استفاده ابزاری از جریان اصلاحات به مثابه چرخ پنجم درشکه است. با این تفاوت که جریان حاکم اگر چه به هیچ روی حاضر به مشروعیت بخشیدن به سید اصلاحات نیست، اما در عین حال تلاش دارد از تاتیر او بر جریان‌های اصلاح طلب و به همان نسبت بر بدنه اجتماعی و طبقه متوسط بهره‌مند شود.

اینکه خاتمی با علم و اطلاع از چنین نقشی در عرصه سیاسی اما همچنان اصرار بر دور باطل نه این (تن دادن به وضع موجود) و نه آن (براندازی و عبور از جمهوری اسلامی) نمی‌دهد، صرفنظر از درستی و نادرستی مواضع اما مشکلی نه از وضع موجود و نه در آرایش سیاسی آن ایجاد نمی‌کند.

این دور باطل بیش از هر چیز زمینه سوءاستفاده انحصارطلبان از موقعیت فرضی ایشان به عنوان نماد پوزیسیون و نه اپوزوسیون داخلی را فراهم می کند.

صدالبته این هدف گذاری با علم و اطلاع از عبور اکثریت بدنه اجتماعی از خاتمی و کلیت جریانات اصلاح طلب، هر چند تامل برانگیز، اما به نوعی می توان ناگزیرانه تعبیر کرد.

به همان نسبتی که سیداصلاحات را مبتلا به چنین ناگزیری در میانه خودبراندازی و اصلاح از درون مبتلا کرده است. آنچه در ارزیابی چنین موقعیت خودخواسته برای خاتمی می توان متصور شد، حداقل تن ندادن به شرایط تحمیل شده بر او، و در یک کلام خروج تمام قد از عرصه سیاسی است.

اینکه خاتمی در حد و اندازه‌های تاجزاده نتواند حرف و اعلام موضع کند، به دلیل پیوند نسبی و سببی که با جمهوری اسلامی دارد، کاملن قابل فهم است. آنچه قابل فهم نیست، اصرار او بر احیای پروژه شکست خورده ای است که سیر قهقرایی آن حتی بر سید اصلاحات واضح و مبرهن است.

نگرانی خاتمی از فروپاشی درونی همان اندازه قابل درک است که تبعات ناشی از ادامه وضع موجود، اما چالش اصلی پیش روی ایشان بلاتکلیفی و استیصال در دور باطلی است که کمترین تبعات آن برای خود ایشان تبدیل شدن به ابزار مصلحت اندیشی های مقطعی و البته با حفظ تمام خطوط قرمز کشیده شده به دور ایشان کرده است.

همان که روزنامه شریعتمداری به آلت دست شدن تعبیر می کند. تجربه نشان داده هر اندازه خاتمی برای اصلاح از درون انعطاف بیشتری نشان داده، نه تنها توفیقی در معإدلات سیاسی و احیای مشروعیت از دست رفته در نزد صاحبان قدرت کسب نکرده، که بطور مضاعف به تنزل هر چه بیشتر شأنیت او منجر شده است.

در چنین شرایطی به نظر می رسد ادامه مواضع خاتمی و بی کمترین التفات به از کف رفتن اعتبار اجتماعی تمام قد بخشی از صاحبان قدرت و دست به دامان شدن آنها برای زنده نگه داشتن ضربان قلب صندوق های رای، پیش از آن که بتوان حضور او را در عرصه سیاسی به بخشی از راه حل آینده ارتقا داد، به تعبیر درست‌تر موقعیت فعلی ایشان را می توان به پاشنه آشیل در مسیر تحولات آتی تشبیه کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. با توجه به مواضع آقای خاتمی مطلب اصلا محلی غز اعراب نداشت.
    انتخابات و بیان حرف ‌های هیجانی تند تنها ساحت حضور موثر نیست. بلکه نیاز بیشتر و مهمتر از آن در جامعه کنونی ما حرکتی همچون پژوهش در زمینه حجاب است که صراحت موضع‌گیری ایشان در آن کاملا نمایان بود؛ پژوهشی مهم مبتنی بر علوم اجتماعی که کمتر در این اقیلم به آن پرداخته میشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا