خرید تور تابستان

محسن برهانی: واژه «کودتا» برای ۲۸ مرداد درست نیست + واکنش روزنامه اصولگرا

روزنامه اصولگرای فرهیختگان با تیتر «کودتای شبه علم» و رو تیتر «دفاع یک استاد حقوق از کودتای پهلوی علیه دولت ملی مصدق و سقوط یک پروژه سیاسی» نوشت:

چند روز پیش بود که در آستانه هفتادمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد، محسن برهانی، فرد پرحاشیه‌ای که مدتی بود خبری از او نشنیده بودیم با توییت بسیار عجیبی به میادین برگشت. از آنجا که ترک عادت موجب مرض است، او به همان سبک و سیاق همیشگی خود، از موضعی که مدعی بود صرفا جنبه حقوقی دارد به کودتای ۲۸ مرداد پرداخت. او با یادآوری ضرب‌المثل عربی معروف «رُبَّ شُهرةٍ لا أصلَ لها» (چه بسیار امر مشهوری که اساسی ندارد) در اظهارنظری عجیب و کم‌سابقه اطلاق لفظ «کودتا» به وقایع ۲۸ مرداد را اشتباه خواند. این در حالی است که خود غربی‌ها که طراح و مجری کودتای ۲۸ مرداد بوده‌اند این عنوان را پذیرفته‌اند. گرچه دستگاه تبلیغاتی دربار از همان سال ۳۲ سعی داشت تا با اطلاق لفظ «انقلاب مردمی» ننگ این کودتا را از دامن محمدرضا پهلوی پاک کند، اما خودشان نیز خیلی خوب متوجه بودند که با این تلاش‌های بی‌ثمر حقیقت آنچه در مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد را هیچ‌کس از یاد نخواهد برد. البته همان‌طور‌که اشاره شد اتخاذ مواضع شاذ و عجیب با پوشش استنادهای بی‌سروته حقوقی شگرد همیشگی برهانی از ابتدای وقایع پاییز ۱۴۰۱ بوده است و ۲۸ مرداد صرفا بهانه‌ای برای تکرار اسلوب همیشگی‌اش بوده. در ادامه به برخی اظهارات مشابه او در طول التهابات پارسال و همچنین برخی استدلال‌هایی که سعی داشتند تا پاسخ منطقی‌ای به اظهارات غیرمنطقی جدید او بدهند می‌پردازیم. 

  رد ادعای حقوقی برهانی
محسن برهانی استدلال حقوقی‌اش در نفی کودتا بودن برکناری مصدق از نخست‌وزیر را این‌گونه مطرح کرده است: «شاه اگرچه در 28 مرداد از قوای نظامی استفاده کرد، اما غیر‌قانونی نبوده است. چرا؟ چون براساس رویه شکل‌گرفته، عزل و نصب نخست‌وزیر توسط شاه مشروط به رأی تمایل مجلس بود و از آنجا که مصدق در تاریخ 22 مرداد مجلس را منحل کرده بود، در‌نتیجه عزل مصدق توسط شاه نیازی به رأی تمایل مجلس نداشت؛ چراکه مجلس منحل شده بود و با انحلال مجلس رأی تمایل مجلس، سالبه به انتفای موضوع است و در‌نتیجه پیش‌شرطی برای عزل و نصب شاه وجود نداشت. در پاسخ به این استدلال می‌توان گفت اگر عزل و نصب براساس رویه شکل گرفته است، بنابر این بعد از اعلام انحلال مجلس، باید همان رویه را مورد بررسی قرار داد، نه اینکه قاعده منطقی سالبه به انتفای موضوع را پیش کشید و اظهار داشت دیگر نیازی به رأی تمایل مجلس نیست. براساس همان رویه، شاه باید منتظر می‌ماند تا مجلس بعدی تشکیل شود و سپس براساس رای تمایل مجلس به عزل نخست‌وزیر اقدام می‌کرد. اگر مجلس به‌طور کلی منحل می‌شد به‌طوری‌که دیگر قرار نبود مجلسی تشکیل شود یا برای چندین سال تاسیس مجلس به تعویق می‌افتاد می‌توان پذیرفت که چنین رویه‌ای وجود نداشته است. اما براساس دستور شاه مقرر شد در اسفند‌ماه مجددا انتخابات مجلس برگزار شود. در اینجا رویه سابق حکم می‌کند که تا زمان برگزاری انتخابات، شاه دست نگه‌ دارد. نکته دیگر این است که اساسا طبق قانون اساسی دکتر مصدق حق انحلال مجلس را نداشت. بنابراین اعلام انحلال مجلس از سوی دکتر مصدق غیرقانونی بوده و در نتیجه مجلس منحل نشده بود. بنابراین زمانی که شاه مصدق را عزل کرد یعنی تاریخ 23 مرداد، هنوز مجلس منحل نشده بود. شاهد این مطلب هم آن است که شاه پس از عزل مصدق و در آبان‌ماه انحلال مجلس را اعلام می‌کند. 

  کودتای مسلحان با چشم غیر‌مسلح هم دیده می‌شود
 غروب ۲۴ مردادماه سال ۱۳۳۲ گروهی از افسران سازمان سیا در ویلای امنی در تهران گرد هم می‌آیند و قرار بود عملیات آن شب آژانس با رمز «حالا دقیقا نیمه شب است» از رادیو بی.‌‌بی‌.‌سی پخش شود و رمز کلمه «دقیقا» به معنای موافقت آمریکا و انگلیس با کودتا برای اطمینان یافتن شاه است. بدین صورت عملیات آژانس، اول با تبلیغات منفی علیه مصدق در مساجد، بعد خلع مصدق از نخست‌وزیری با فرمان شاه، در ادامه تظاهرات گروه‌های مردم به نفع شاه و درنهایت نخست‌وزیری سرلشکر زاهدی از سوی شاه ادامه یافت. 
۲۵‌ مردادماه چند دسته از نیروی گارد شاهنشاهی از باغ شاه به راه افتادند. دسته اول سرهنگ نصیری با یک کاروان نظامی مستقیما به‌سمت خانه مسکونی مصدق رفتند. دسته دوم به طرف خانه اعضای هیات‌دولت رفتند. فرمان نخست تحت عنوان فرمان عزل را سرهنگ نصیری نیمه‌شب به در منزل مصدق می‌برد. گروه دوم دکتر حسین فاطمی و زیرک‌زاده و چندتا از اعضای کابینه را بازداشت می‌کنند و این کودتا به‌لحاظ اینکه یکی از افراد شبکه جریان را لو می‌دهد شکست می‌خورد و نیروی محافظ مقر مصدق نصیری و همراهش را دستگیر می‌کنند. شاه بعد از آنکه متوجه شکست کودتا می‌شود فرار کرد و ۲۸ مرداد بعد از پیروزی کودتای بعدی به کشور باز می‌گردد. 

  استاد شاذ‌گویی‌های نامنظم
این نخستین‌بار نیست که محسن برهانی ذیل عنوان یک استاد حقوق اظهارات غیر‌منطقی را به خورد مخاطبانش می‌دهد. برهانی پیش از این در توییتی حمیدرضا الداغی را که در دفاع از هتک‌حرمت به بانوان در سبزوار به شهادت رسیده بود را با لفظی بی‌ادبانه «نفله» خطاب قرار داد. پس از اینکه این اظهارنظر بی‌ادبانه برهانی با واکنش افکار عمومی مواجه شد او توییت خود را پاک کرده و سعی کرد توجیهی فقهی برای توهین خود بتراشد. به همین دلیل نیز در توییتی دیگر نوشت: «ظاهرا منشأ این سوءتفاهم آن است که برداشت من از معنای لغوی و فقهی با برداشت بخشی از عرف متفاوت است.» برهانی در اظهارنظری دیگر افرادی را که با قمه به جان نیروهای انتظامی افتاده بودند را تطهیر کرده و اقدام آنها را باعث قوت قلب مردم توصیف کرده بود. 
کنار هم قرار دادن مواضع اینچنینی محسن برهانی که به استدلال‌های حقوقی مزین شده است بیش از آنکه وجهه‌ای علمی داشته باشد نمایانگر بغض و کینه است. چنین اظهاراتی صحت و سقم دیگر ادعاهای علمی برهانی که در پوشش یک استاد حقوق فعالیت می‌کند را نیز زیر سوال برده و حیثیت جامعه علمی و دانشگاهی را مورد خدشه قرار می‌دهد. 

  خود دزد اعتراف کرده اما وکیلش نه
28 مرداد؛ انفجاری در اوج تاریخ ملی شدن صنعت نفت. ما که از همان ابتدا اسمش را گذاشته بودیم کودتا و اسناد و مدارک حاکی از دخالت خارجیان در امور داخلی ایران بود؛ اما چنان تکذیب شد و چنان قواعد بازی را بر هم زدند که تاریخ هم مات و مبهوت به نظاره نشست. طرفداران رژیم پهلوی سالیان سال سعی کردند نقش آمریکا و انگلیس را در این کودتا انکار کنند اما همه چیز مانند روز روشن بود، حتی برای خودشان. چند سال پس از کودتا، مادلین البرایت، سوم شهریور سال 1379 در قامت یک مقام رسمی ایالات متحده در آخرین سال حضور خود در وزارت خارجه آمریکا، از تلاش‌های براندازانه بریتانیا در سال 1331 علیه دولت مصدق گفت، البته پیشنهاد مشارکت از جانب بریتانیایی‌ها به آمریکا هم داده شده بود که در آن سال رد شد. او ادعا کرد که پس از پیروزی ایزنهاور در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، بریتانیا مجدد پیشنهاد خود را برای براندازی دولت محمد مصدق مطرح و دولت آمریکا را راضی به مشارکت در این امر کرد. 
آلبرایت خود را موظف به عذرخواهی برای این امر می‌دانست چراکه با توجه به اظهاراتش در شورای ملی ایرانیان-آمریکاییان یا همان نایاک همواره تمدن کهن و باستانی ایران را مورد ستایش قرار داده و خود را برای جلب رضایت آمریکاییان به جهت مشارکت در کودتا مذمت می‌کرد. البته که اولین اعترافات همواره با خشونت و واکنش تند حامیان کودتا مواجه شد. اما رفته رفته اسناد دیگری بر اتقان این ادعا و اعتراف افزودند. در حالی که همچنان حامیان کودتا و هواداران رژیم پهلوی در تلاش بودند تا اثبات کنند آمریکا نقشی در برنامه‌ریزی برای براندازی دولت مصدق نداشت، باراک اوباما رئیس‌جمهور ایالات متحده در 14 خرداد سال 88 بر نقش دولت آمریکا در این کودتا تاکید کرد. او با اشاره به اتفاقات سال32، روابط میان ایران و آمریکا را این‌طور تحلیل کرد: «این قضیه منبع تشنجی در روابط آمریکا و جمهوری اسلامی بوده است. ایران سال‌های بسیاری است که «مخالف آمریکا» را تعریف جامع و مانع خود می‌داند. تاریخ روابط ما در واقع تاریخی پرتلاطم بوده است و آمریکا در گرماگرم جنگ سرد، در براندازی دولتی در ایران نقش بازی کرد که با دموکراسی، منتخب مردم بود.» 
البته بریتانیایی‌ها هم ساکت نماندند و همان سال‌ها نقش خود را در کودتا اعلام کردند. اسفند سال 87 جک استراو، وزیر امور خارجه سابق بریتانیا در افتتاحیه نمایشگاه تاریخی «ایران در دوره شاه عباس» حضور یافته و در جمع حاضران سخنرانی کرد. او اولین مقام رسمی بریتانیایی بود که پس از کناره‌گیری از قدرت از اشتباه انگلیس سخن گفت. جک استراو گفت: «کمک به رضاشاه و مشارکت در کودتا علیه مصدق از اشتباهات انگلیس بود.» البته او صرفا به همین اعترافات بسنده نکرد و از دیگر اشتباهات انگلیس گفت: «چشم بستن روی حکومت رضاشاه که تقلیدی بی‌مایه از آتاتورک بود و جامعه آن حساسیتی بیشتر از ترکیه داشت، اشغال ایران توسط انگلیس و آمریکا و شوروی در خلال پنج سال جنگ جهانی دوم و مداخله مستقیم به همراه آمریکا در برکناری دولت منتخب و دموکراتیک مصدق در سال ۱۹۵۳ که با حمایت مدافعانه از شاه علی‌رغم برخورداری از حمایت مردم ادامه یافت.» 
سرانجام در شصتمین سالگرد کودتای 28 مرداد آرشیو امنیت ملی آمریکا بخشی از اسناد مرتبط با نقش‌آفرینی سیا در کودتا را منتشر کرد. با این توضیح که چندین و چند دفعه بریتانیایی‌ها هشدارهایی به‌منظور عدم انتشار این اسناد به آمریکا داده بودند. اسنادی که حاکی از اقدام شرمسارانه دولت بریتانیا و سیستم اطلاعاتی آن، یعنی دخالت مستقیم در ایران بود. حالا که طی سالیان متمادی آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها به نقش‌آفرینی خود اعتراف کردند هنوز هم هستند به اصطلاح تاریخ‌نگارانی که نتوانسته‌اند با گذر از تعصب، چشم خود را بر حقایق و واقعیات باز کنند. هرساله اسناد جدیدی از کودتا منتشر شده و ابعاد و زوایای جدیدی را برای همگان روشن می‌کند. نکته جالب توجه ماجرا آنجایی است که عاملان کودتا خود به گناه خود معترفند اما افرادی همچون محسن برهانی که برای خود عنوان حقوق‌دان برگزیده تلاش دارند با لجبازی چشم بر واقعیات ببندند. 

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا