«چشم اسفندیار» نظام؛ اقتصاد / مدیر مسئول ستاره صبح
علی صالح آبادی، مدیر مسئول روزنامه ستاره صبح در این روزنامه نوشت:
ایران در گذشته جزو کشورهای پیشرفته خاورمیانه بود و ریال جزو پولهای باارزش بینالمللی به شمار میرفت. علاوه بر آن این کشور جزو چهار یا پنج کشور آسیا به لحاظ اقتصادی به حساب میآمد؛ اما سیاستهای غلط اقتصادی باعث شد تا ایران به لحاظ اقتصادی، تورم، گرانی، قدرت خرید و کمارزش شدن «ریال» از دیگر کشورها عقب بماند.
علت این تراژدی را باید در تداوم تنش ایران با غرب به ویژه ایالاتمتحده جستوجو کرد. البته برخی دولتها تلاش کردند با سیاست تنشزدایی بستر را برای بهبود اقتصادی فراهم کنند؛ اما تلاشها به مانع برخورد و عدهای صدایشان بلند شد و با حمله به مراکز دیپلماتیک، آنچه بافته شده بود را پنبه کردند.
سیاست تهاجمی در روابط خارجی باعث شده تا منابع و دارائیهای ملت ایران بلوکه و غیرقابلدسترس شود. «خانم دوهان» گزارشگر سازمان ملل در امور تحریم علیه ایران میگوید: «100 تا 120 میلیارد دلار از داراییهای ایران در خارج بلوکه و در دسترس نیست».
این در حالی است که معاون سیاسی وزیر خارجه میگوید ما دیگر پول بلوکهشده در خارج نداریم! حرف دوهان درست است یا حرف معاون سیاسی وزیر خارجه؟ اقتصاددانان، کنشگران، روزنامهنگاران از جمله نویسنده در سالهای اخیر هشدار دادهاند که تداوم سیاست تهاجمی، به ضرر مردم است و به فقر دامن میزند؛ اما غربستیزان بر طبل دوستی با روسیه و چین میکوبند و مانع عادیسازی رابطه تهران-واشنگتن میشوند.
یک نماینده مجلس گفته سفرههای مردم کوچک نشده، بلکه خالیشده است (حسین علی شهریاری). نماینده دیگری گفته حدود 28 میلیون و 500 هزار نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی میکنند (منیرالدین سعیدی). در کنار این آمارهای نگرانکننده روزنامه حاکمیتی کیهان (اول شهریور) در یادداشتی به قلم مهدی جمشیدی اقتصاد و فقر را «چشم اسفندیار نظام» دانسته و پیشبینی کرده اعتراض آینده از جنس حادثه مهسا امینی نیست، بلکه نه به فقر است. در بخشی از این یادداشت تکاندهنده آمده است: «… تضعیفشدن اقتدار حاکمیت در این مدت، یک عنصر بسیار مهم و تعیینکنندۀ دیگر نیز وجود دارد که چالشساز است و آن «وضع معیشتی مردم» است. «نه به حجاب اجباری»، اجماعساز نبود و نتوانست بیش از دویست هزار نفر را به خیابانها سوق بدهد، اما «نه به فقر» چنین ظرفیتی دارد و اگر جریان اغتشاش، زیرک باشد از این «زمینۀ پیشبرنده» بهره خواهد گرفت و خلأهای اجتماعیاش را در زمینۀ فرهنگ و سبک زندگی، با تکیه بر اقتصاد جبران خواهد کرد. اکنون اقتصاد، به «چشم اسفندیارِ نظام» تبدیل شده است و بزرگترین تهدید از این ناحیه است. زندگی معیشتیِ روزمره، «زبان نظام» را دچار لکنت و کُندی کرده است و چون وضع معیشتی در سالیان اخیر، روند نزولی داشته و تورم به اوج رسیده، باید نگران واکنش اجتماعی بود. آنچه که در ماههای آینده میتواند بسیج اجتماعی ایجاد کند، حادثهای همچون مرگ مهسا امینی نیست، بلکه اینچنین حادثهای میتواند فقط «نقطۀ آغاز» برای حضور دوبارۀ جریان اغتشاش و آنگاه همراهی بخشی از مردم با آنها باشد. در واقع، «دو انگیزۀ متفاوت» در کنار یکدیگر مینشینند و یک شبه جنبش اجتماعی را صورتبندی میکنند. سیاست حداقلی در این باره، بازگرداندن ثبات به معیشت مردم و سیاست متوسط، گشایشهای اقتصادیِ موردی است.»
اعتراف کیهان گویای این واقعیت است که سیاستهای اصولگراها در مجلس و دولت نتیجه مثبت نداشته، بلکه باعث فقر شده است. مشکل آنهایی که امروز «تصمیمساز» یا «تصمیمگیر» هستند این است که این جماعت به علم سیاست، روابط خارجی، نقش بازیگران مهم بینالمللی یا آگاه نیستند یا نمیخواهند به واقعیت تن دهند. اگر آنها به علوم انسانی آشنا بودند، به نیکی میدانستند که وقتی پیشفرضها غلط باشد، نتیجه هم غلط خواهد بود.
برای نمونه این جماعت میپنداشتند که اگر مجلس تماماصولگرا و دولت تماماصولگرا تشکیل دهند وضع اقتصاد، معیشت و … بهتر خواهد شد. اکنون به اعتراف کیهان اقتصاد و فقر بدتر از قبل شده است.
نویسنده بر این باور است که وضع بهگونهای است که مردم از حاکمیت چیزی جز «نان، آبوهوا» که قبلاً داشتند و اکنون به مخاطره افتاده است، نمیخواهند. کیهان بهدرستی نوشته که اعتراض بعدی نه به فقر است، نه اعتراض به حجاب اجباری. پس اگر میخواهید اعتراض صورت نگیرد و کشور دچار بحران نشود تا دیر نشده با بهرهگیری از نظر کارشناسان و صاحبنظران داخلی و خارجی برای مردم «نان، آب و هوا» تأمین کنید.
انتهای پیام