نشانهشناسی سخنان اخیر سعید جلیلی و نقشهخوانی او برای جبهه پایداری
در شرایطی که برخی صادق محصولی را پدر خوانده جبهه پایداری میخوانند، اما این لقب بیش از محصولی، شایسته سعید جلیلی است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، موتور سعید جلیلی روشن شده است؛ با نزدیک شدن به فصل انتخابات، حضور او نیز در مجامع بیشتر شده است. البته جامعه هدف او در این مدت بیشتر بر نوجوانان و جوانان متمرکز بوده است؛ اردوهای دانشجویی و دانشآموزی در هفتههای اخیر بیشترین حضور جلیلی را به خود دیده است. به گفته خودش در دو سه هفته اخیر، در ۷ اردوی دانشآموزی و دانشجویی رفته است؛ او این امار را خودش در جریان سخنرانی برای دانشآموزان حاضر در «اردوی تربیتی-معرفتی انجمن اسلامی دانشآموزی سراسر کشور» گفته است. به اذعان جلیلی، «چهار اردو دانشجویی و سه اردوی دانشآموزی» تا چهارشنبه گذشته، مخاطب سخنان او بودهاند.
جنس سخنانی که این چهره منتسب به جریان تندروی اصولگرایان، برای دانشآموزان و دانشجویان بیان میکند، جنسی شبیه به آنچه است که محمود احمدینژاد بیان میکرده و میکند؛ مباحث تئوریک و آرمانگرایانه. البته سخنانش در حضور دانشجویان کمی مصداقیتر بوده است.
او که به عنوان چهره نزدیک به جبهه پایداری شناخته میشود، در دعوای میان طیف محمدباقر قالیباف و این جبههی تندروی سیاسی فعلا سکوت کرده است.
کنایه به مشاوران توییتری؟
جلیلی اخیرا از کلمه «زرد» زیاد استفاده میکند. در یکی از این سخنرانیها، درباره رقابت انتخاباتی گفته «رقابت سالم با مباحث زرد شکل نمیگیرد». او افزوده که «برخی بهجای یک رقابت مثبت سازندهٔ روبهجلو برای سرعتدادن به پیشرفت و موفقیت، تلاش در جهت تخریب این موفقیتها دارند…رقابت سالم نیز وقتی شکل میگیرد که از سطح مباحث زرد برویم به سمت نیازهای واقعی جامعه».
او در همان سخنرانیاش باز هم از «زرد» استفاده کرده است: «فتنه زرد با توییت و فالوور بیشتر میخواهد بر استدلال و حرف حق غلبه کند.» جلیلی افزوده «صبح تا شب در گوشی بنشینیم بگوییم این و آن چه گفتند، آن وقت میبینید فضای کشور میرود به سمت مسائل به اصطلاح زرد. فتنه زرد این است.»
احتمالا این بخش از سخنان جلیلی را باید کنایه به اطرافیان و مشاوران محمدباقر قالیباف در نظر گرفت. چرا که آنها در هفتههای اخیر به صورت مداوم در حال جدال توییتری با منتقدان عملکرد مجلس هستند. مهدی محمدی مشاور امور راهبردی رئیس مجلس، سعید احدیان مشاور رسانهای قالیباف و حسین یزدانپناه رئیس اداره اخبار مجلس از جمله اطرافیان قالیبافاند که در حال جدالهای توییتری در جبهههای مختلف هستند.
جلیلی، ادامهدهنده تئوری مصباح یزدی
سعید جلیلی در بخش دیگری از یک سخنرانی خود کلید واژه جبهه پایداری را بیان کرده است: «انتخاب اصلح». او تاکید کرده که «مجلس وقتی نقش خود را میتواند ایفا کند که افراد اصلح وارد آن شوند. یعنی اگر ده نفر در عرصهای وارد میشوند، انصافاً آن کسی انتخاب شود که نسبت به دیگران اصلح است». او که روی سخنانش با دانشجویان بوده، از آنها خواسته تا «اصلح را بشناسند، معرفی کنند و نگذارند این اصلح منزوی شود».
این سخنان جلیلی در ادامه تئوری پدر معنوی جبهه پایداری یعنی محمدتقی مصباح یزدی است. او که تغذیه فکری این طیف سیاسی را انجام میداد، همواره بر همین خطی که جلیلی درباره آن صحبت کرده، تاکید میکرد: شناسایی و انتخاب اصلح در ادوار انتخابات.
کلمه «اصلح»آنقدر برای پایداریها مهم است که در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ وقتی سعید جلیلی نامزد شده بود، پس از اینکه «اصلح» دانستن او از سوی مصباح یزدی رسانهای شد، دیگر حجت برای هواداران این طیف سیاسی تمام شد و رای آنها به سبد جلیلی رفت. آن بخش از ماجرا مهم است که با همین کلید واژه، جلیلی و پایداریچیها برای ائتلاف با اصولگرایان، حاضر نشدند کوچکترین نرمشی انجام دهند؛ حتی به قیمت چند پاره شدن سبد رای آنها. جلیلی آنقدر بر روی «اصلح» مقاومت کرد که بنا به روایاتی حتی تماسهای مهدوی کنی، ریش سفید دست راستیهای سیاست ایران را هم بیپاسخ گذاشت و ائتلاف اصولگرایان را به پرتگاه فرستاد.
سعید جلیلی؛ پدرخوانده سایهنشین /«تئوریِ مصباح» در انتخابات ۱۴۰۲ تکرار میشود؟
نوای جدایی از قالیباف
از همین رو تکرار کلمه اصلح، میتواند زمینهچینی برای جدایی از طیف قالیباف باشد؛ بخصوص آنجا که جلیلی بر انتخاب اصلح از میان ده نفر سخن میگوید. گرچه سال ۱۳۹۸ جبهه پایداری برای مجلس یازدهم به اجبار دست با طیف قالیباف ائتلاف کرد، اما با گذشت نزدیک به چهار سال، با حملات ریز و درشتی که این جبهه علیه قالیباف ترتیب داد، و همچنین حضور پررنگ و موثر نیروهای نزدیک به پایداری در دولت و قدرت گرفتن پایداری به واسطه دولت رئیسی، احتمالا موثرین این جریان سیاسی را به این نتیجه رسانده که دیگر آنقدر قدرت و پایگاه میان بدنه اجتماعی اصولگرایان دارند که لااقل نیازی با ائتلاف با طیف قالیباف نداشته باشند؛ طیفی که میان هواداران اصولگرایی، خوشنامی سال ۱۳۹۸ را دیگر ندارد.
نشانههای «اصلح»
این سخنان جلیلی وقتی مهم میشود که آن را در کنار اظهارات اخیر صادق محصولی دبیر کل ثروتمند جبهه پایداری قرار بگیرد و از نو خوانده شود. محصولی اخیرا در یک جمع دانشجویی گفته «ما در انتخابات مجلس، باید کسی را انتخاب کنیم که اصلح باشد کسی که مجلس را خانه امید ایرانیان ببیند، عدالت خواه و عدالت گستر، فساد گریز و فساد ستیز باشد؛ نگاه و امیدش به دست جوانان و دانشمندان و نخبگان و توانایی های ایران و ایرانی باشد نه بدست بیگانگان و اربابان جهانی. خودش را بدهکار مردم بداند نه طلبکار.»
بیان کلمه اصلح و بعد از آن مرور صفات نماینده مد نظر محصولی، میتواند نشانگر آن باشد که خط، همان خطی است که جلیلی هم بر همان است؛ جدایی با کلید واژه اصلح.
هرچند محصولی این گزاره که «دولت در دست جبهه پایداری است» را رد کرده، اما نیروهای جلیلی چراغ خاموش در دولت مستقر شدهاند که مهمترین شناسه آنها، فارغالتحصیل بودن از دانشگاه امام صادق است.
جلیلی و محصولی زیر خیمه پایداری
جلیلی و محصولی را باید زیر یک خیمه دید؛ زیر خیمه جبهه تندروی پایداری. جلیلی به واسطه حضور نیروهایش در دولت، کمتر به دولت انتقاد میکند و اساسا کمتر وارد مباحث مصداقی میشود. اما محصولی بیشتر وارد مصادیق میشود. با این وجود، در شرایطی که برخی صادق محصولی را پدر خوانده جبهه پایداری میخوانند، اما این لقب بیش از محصولی، شایستهی سعید جلیلی است. او از یکسو همواره گزینه محبوب جبهه پایداری بوده؛ هر چند در انتخابات ۱۴۰۰ بنا بر ملاحظات سیاسی به نفع رئیسی کنار رفت.
از سوی دیگر نیروهایش در دولت مستقر هستند؛ حالا ممکن است در سمتهای پر طمطراقی نباشند اما در نقاط خوبی حضور دارند و او تشکیلات خود را دولت سایه میداند؛ در مقابل ابراهیم رئیسی هم از آنچه کمکهای جلیلی میخواند راضی است و خشنود.
از مجموع این نکات میتوان نتیجه گرفت که جلیلی نه ارتباط ارگانیک محصولی با جبهه پایداری را دارد و نه مسئولیت مستقیم در دولت رئیسی؛ مصداقی هم موضعگیری نمیکند. از این رو، جلیلی میتواند به خوبی برای جبهه پایداری نقشهخوانی و نقشهکشی کند و مسیر آنها را مشخص کند.
از کنار هم گذاشتن این نکات میتوان برای جلیلی یک عنوان جامعتر از دولت سایه درنظر گرفت: «پدر خوانده سایهنشین».
انتهای پیام