فرزندآوری در تقابل با فرزندپروری | ابوالفضل نجیب
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «فرزندآوری در تقابل با فرزندپروری» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
این که فکر کنیم مشوقین شش و هشت و دوازده فرزند آوری غافل از نیازهای بدیهی از جمله معیشت و تحصیل و سکونت و بهداشت و تفریح و در یک کلام غافل از آینده نگری هستند، تصور اشتباهی است.
تردیدی نیست همین مشوقین حداقل دو، سه فرزند حی و حاضر در خانواده دارند و حتی علیرغم برخورداری از همه امکانات لاکچری اما آنچنان از آینده فرزندان خود دل نگران و دلواپس هستند که شخصن اقدام به تأسیس مدارس غیر انتفاعی و بعضن فرستادن فرزندان خود برای تحصیلات متوسطه و عالی به خارج کشور میکنند.
آن هم در شرایطی که دانش آموزهای بسیاری به دلایل مختلف و مهمترین آن اقتصادی از تحصیل محروم هستند. و اشراف به این که در آغاز همین سال تحصیلی سیستم آموزش ابتدایی به زعم مسئولین حداقل با کمبود سیصدهزار معلم مواجه است و حتی معلوم نیست وعده مسئولین برای تأمین این تعداد کسری معلم چه زمانی عملی خواهد شد.
به این معضلات اضافه کنید شمار مدارسی که باز به اعتراف مسئولین نه تنها فاقد حداقل امکانات که با خطر ریزش و تخریب و تخلیه و تبعات جانی قریب الوقوع مواجه هستند. این معضلات را میتوان تا کمبودهای آموزشی در نقاط محروم از جمله استانهای مرزنشین که اغلب حتی فاقد چهاردیواری به نام مدرسه هستند و کلاسها در فضای باز و روی زمین و گاه در محل نگهداری حیوانات برگزار میشود، اضافه کرد.
توصیه مشوقین فرزندآوری در شرایطی است که حتی رسانه رسمی کشور به کسانی که صاحب حیوانات خانگی هستند در خصوص رعایت حقوق اولیه آنها از جمله تغذیه و بهداشت و تفریح و محل نگهداری و بهخصوص نیازهای عاطفی حیوانات خانگی تا حد مدعی دفاع و رعایت حقوق اولیه آنها را در حد تکلیف دینی یادآوری و بابت تخطی و ارتکاب تضیع حقوق عاطفی و سلب آزادیهای بدیهی و غریزی حیوانات خانگی زنهار و هشدار میدهد. ادعای من ناظر بر پخش چند قسمت فیلم مستند و آموزشی در یکی از شبکههای سیما میباشد که در بازه زمانی اعمال ممنوعیت نگهداری حیوانات خانگی و با محمل و بهانه دفاع از حقوق حیوانات در چند نوبت پخش شد.
و جالب اینکه سیما در مقام مدعی خواستار مجازات کسانی بود که حقوق این حیوانات را رعایت نمیکنند. آن مستند صرفنظر از نیت و نگاه ابزاری یکی از درخشانترین اقداماتی بود که رسانه ملی میتوانست حتی به شکل صوری در دفاع از حقوق حیوانات انجام دهد.
هر چند همزمان در سطح خیابانها و شهرها شاهد کشتار جمعی سگهای به اصطلاح ولگرد و همان اندازه آزار و اذیت سگهای خانگی مصادره شده آن هم به صورت کشتار جمعی اما به صورت پنهان بودیم. پرمعلوم است در این مختصر قصد دفاع از حیوانات خانگی را ندارم، به این موضوع همیشه و در هر حال میتوان به طور اختصاصی پرداخت. بلکه مقصود این است وقتی دولتمردان و بازوی رسانهای آن، تا این اندازه بر حقوق حیوانات اشراف و بر ضرورت رعایت و دفاع از حقوق آنها تاکید میورزند، بهطور اولی نسبت به حقوق نوعیت نفوس انسانی و بهخصوص کودک و بهطور مضاعف مسئولیت فرزندآوری و در شماری که اصرار میورزند اشراف دارند.
روی سخن با کسانی است که این روزها در مقام بانوی اول و همسران سایر مسئولین و ایضن نمایندگان زن حاضر در مجلس بر فرزندآوری و تعین تعداد آنها تا اعداد دو رقمی تاکید دارند. آن هم در شرایطی که خود مسئولین در خوشبینانهترین فرض و علیرغم برخورداری از بالاترین امکانات اما اغلب بیش از دو یا سه فرزند ندارند.
آنچه شاید در نگاه این مشوقین نادیده و مغفول مانده رابطه مستقیم مقتضیات با بدیهیات است. آنچه به مقتضیات تعبیر میشود ناظر بر سیاستگذاریهای کلان و به عبارتی چشم انداز نرخ جمعیت جوانی است. و اما آنچه به بدیهیات تعبیر میکنیم ناظر بر امکانات بالفعلی است که بدون احتساب آن، نمیتوان چشم انداز قابل دفاعی در آینده برای محاسبات جمعیتی مقتضی مفروض داشت.
این ادعا مسبوق به امکانات بالفعل و تقریبی در تمام ارکان جامعه است. صرفنظر از آنچه درباره معضلات سیستم آموزشی در پائینترین سطح نظام آموزشی اشاره شد، باید به صورت بالفعل وضعیتی را یادآور شد که در کلیت آن به زعم برخی مسئولین و کارشناسان تمامیت ارکان جامعه را به مناسبات نظام طبقاتی و از بدترین و ظالمانهترین نوعان مبتلا کرده است.
واقعیت این است آنچه به عنوان فرزندآوری از جانب دولتمردان مورد تاکید قرار دارد، به ماهوی با فرزندپروری فاصله نجومی دارد. این که مسئولین بر واژه فرزندآوری تاکید دارند، فی النفسه بر درک تفاوتهای ماهوی آن با موضوع فرزندپروری تصریح دارد.
به یک معنی دولتمردان میدانند مفاهیم بار معنایی خود را به همراه دارند. و بهخوبی میدانند بهکار بردن واژه فرزندپروری ملزوماتی به همراه دارد که هیچ رابطه و نسبت مستقیمی با شرایط موجود ندارد. به همین دلیل شاید بتوان اصرار ایشان به فرزندآوری را به نوعی تکلیفگرایی و به مثابه یک آموزه دینی و البته فارغ از دیگر ملزومات که آنها هم به نوعی هم دینی و هم عقلی هستند، توجیه و تعبیر کرد.
انتهای پیام