کدام سریال قبل از انقلاب در ifilm پخش شده و در آرشیو آن موجود است؟
سریال دلیران تنگستان که داستان مقاومت رییسعلی دلواری و یارانش را در برابر نیروهای انگلیسی در جنوب ایران روایت می کند. این سریال در رادیو ملی ایران در زمان حکومت محمدرضا شاه پهلوی ساخته شده و تاکنون بالای ۱۵ بار از صدا و سیما باز پخش شده است و آخرین بار نیز در ifilm نشان داده شده است. و در سایت این شبکه و همچنین تلوبیون موجود است.
مهدی قنبر در سال ۹۲ در همشهری نوشت: سریال تاریخی «دلیران تنگستان» به کارگردانی همایون شهنواز داستان وقایع و حوادث دورانی مشخص از تاریخ معاصر ما را به نمایش میگذارد؛ دورانی که وجه مشخصه آن استعمارستیزی، استقلالطلبی و وجود نهضتهای اسلامی – ایرانی خودجوش و مردمی است به این ترتیب باید گفت سازندگان اثر با لحاظکردن چنین خصوصیاتی سعی کردهاند تا حد امکان به شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوران نزدیک شوند.
این سریال بین سالهای 1350تا 1352با تهیهکنندگی ملک ساسانویسی برای تلویزیون ساخته و برای نخستین بار اسفند سال54 پخش شد. دلیران تنگستان برداشت آزادی بود از کتاب دلیران تنگستان محمد حسین رکنزاده البته جدا از این برداشت آزاد، همایون شهنواز (نویسنده و کارگردان اثر) برای ساخت این اثر از 11کتاب ترجمه شده، هفت کتاب ترجمهنشده و روزنامههای حبلالمتین، عصر جدید و همچنین از 110فقره سند و 1800قطعه عکس و یادداشتهای رهبران و بازماندگان جنبش تنگستان بهعنوان منابع اصلی استفاده کرد. این سریال دو بخش تاریخی را تحت پوشش قرارمیدهد؛ ابتدا دوره کوتاه مبارزات احمد تنگستانی و چند سال بعد، ادامهدهنده راه او، رئیسعلی دلواری را میبینیم.
واقعیات تلخ و گزنده
دلیران تنگستان از نظر داستانپردازی و هم ساختار قابل بررسی است. از آنجا که حوادث بوشهر و محاصره جنوب از سوی انگلیسیها فاصله زمانی چندانی با ما ندارد، فیلمنامه براساس حوادث تاریخی و آنچه واقعاً اتفاق افتاده نگاشته شده. با وجود این شهنواز و گروه سازنده حدود یک سال در بوشهر و خطهتنگستان به تحقیق پرداختند و با همسر 95ساله رئیسعلی دلواری نیزملاقات کردند. نکته دیگر آنکه افرادی که حوادث آن دوران را نقل کردهاند آن دوران را به چشم خود دیده بودند. این موضوع بر جذابیت داستانها افزوده است. با این حال کارگردان، عناصر اضافی را از سریال حذف کرده است. معمولاً در نگارش داستانهای تاریخی یا جنگی تلاش میشود روایتها با چاشنی مسائل عشقی و قصههای فرعی به تماشاگر نشان داده شود. اما در دلیران تنگستان واقعیات آشکار، تلخ و گزنده است. عشق همسر رئیسعلی نیز لحظات کوتاهی از زمان سریال را بهخود اختصاص میدهد. این موضوع میتواند نگاه متفاوت کارگردان را نسبت به این موضوع نشان دهد؛ نگاهی که در دوران ساختهشدن سریال چندان متداول نبوده است. از سوی دیگر سانسورهای متفاوت سریال در دورههای بعدی نقش پررنگ عشق به همسر را در زندگی این مبارز کمرنگتر کرده است. با چنین شرایطی سریال یادشده پایان تلخ و هشداردهندهای دارد.
از سوی دیگر اثر در دورهای ساخته شده که ساخت فیلمها و سریالهایی از این دست محلی از اعراب نداشتند. در واقع علت اصلی ساخت این سریال بیان مفاهیم ظلمستیزی در مبارزه با نیرویهای خارجی و اشغالگر بوده است. علت پخش چندین باره سریال پس از انقلاب هم بهدلیل وجود همین مفاهیم بازمیگردد. با توجه به این موضوع میتوان این نکته را دریافت که دلیران تنگستان عبور از خط قرمز محسوب میشد. حسن سریال در این است که شخصیتهای قصه همانی هستند که به نمایش درآمدهاند؛ یعنی افراد درشرایطی یکسان و درکنار هم میجنگیدند و این خصیصه واقعگرایانه به خوبی به تصویرکشیده میشود و رنگ و بوی شعاری پیدا نمیکند.
وفادار به تاریخ
همایون شهنواز، نویسنده و کارگردان سریال دلیران تنگستان درباره وفاداریاش به متن اصلی اثر گفت: کتاب دلیران تنگستان نه رمان است، نه تاریخ و نه رمان تاریخی بلکه آمیختهای از تمام این سه مورد است. با خواندن این کتاب آنچه پیش از خود مطلب توجه خواننده را جلب میکند، تأثیر نویسنده از تحلیل واقعیتهای آن زمان است. همین تأثیر مرا واداشت تا واقعه را آنطور که بوده روایت کنم.
گفتههای دستاندرکاران درباره این سریال
مرحوم فرهنگ معیری طراح گریم سریال: دلیران تنگستان را عدهای عاشق ساختند؛ عدهای عاشق که میدانستند عاشق چه هستند و باید به کجا بروند. من فکر نمیکنم که این امکان یکبار دیگر بهوجود بیاید. خیلی از اوقات بهخاطر آن صمیمیتها و توان آن زمان خودم بیاختیار گریه میکنم.
منوچهرآذر، بازیگر نقش واسموس: بهنظر من سریال دلیران تنگستان جلوتر از زمان خودش بود. این سریال پیش از انقلاب با وجود مسائل سیاسی، ملی و اجتماعی ساخته شد. بعد از چندبار پخش پیش و پس از انقلاب به مردم میگوید که دورغ نگفته است. با این حساب صد سال دیگر هم میتوان این سریال را پخش کرد.
زنده یاد اسماعیل داورفر، بازیگر نقش حاج محمد رضا کازرونی: بهنظر من تولید این سریال در آن دوره و با آن شرایط حکومتی خیلی جذابیت داشت. البته بعد ملی و وطندوستانهاش را نمیتوان نفی کرد.
زنده یاد مهری ودادیان بازیگر سریال: در دلیران تنگستان ما با نوشته و کارگردانی خوبی روبهرو بودیم. به همین دلیل کل عوامل تلاش کردند تا کارخوب شود.
عنایت الله شفیعی بازیگر نقش زائرمحمد: این سریال کار موفقی بود زیرا یک حماسه ملی، میهنی و دینی را روایت میکرد. امروز بسیاری از بازیگران این سریال دیگردرقید حیات نیستند.
روزنامه قانون در ۱۳ اسفند ۹۶ نوشت:
اشهای اورجینال سریال «دلیران تنگستان» کجاست؟
شهنواز که برای سال ها ناچار به کوچ اجباری از کشور شده و در سال های اخیر چندین بار به ایران آمده و رفته بود
داستان سریال ضد استعمار است و شهنواز در این مجموعه،سیاست های استعماری انگلستان را هدف قرار می دهد
همایون شهنواز با ساخت «دلیران تنگستان» که سالهاست از شبکه های مختلف تلوزیون پخش می شود، کمک بزرگی در جهت تولید آثار ملی میهنی کرده
چند ماه قبل بود که شبکه آی فیلم ، در اقدامی جالب و البته بجا، سریال «دلیران تنگستان » را پخش کرد. سریالی که به عنوان نخستین سریال ایرانی شناخته می شود و موضوع ملی و میهنی این سریال باعث شد که از معدود فیلمهایی باشد که بعد از انقلاب نیز بارها و بارها پخش مجدد شود.حال اما نام «دلیران تنگستان» به غیر از نام رییس علی دلواری و احمد تنگستانی با نام های دیگری نیز گرهخورده است.نام کارگردانی که در این سال ها با حذف عنوانش بارها این سریال پخش شد، حالا بیش از همه شخصیتهای ملی این سریال شنیده می شود؛ همایون شهنواز.حافظه جمعی حداقل سه نسل از ایرانیان ماجرای قیام تنگستانی ها را با این سریال به یاد میآورد.آنجا که در روزهای پرشور دهه 60 خود را در کنار تنگستانی ها و مقابل انگلیسی ها تصور می کرد و شاید بسیاری از ایرانیان در آن شب ها در خیال دوش به دوش «احمد تنگستانی» به همراه ۳۰۰ نفر دلاور، در قلعهای ویران، به دفاع از ایران میپرداختند و آنجا که قصه به روایت «ريیسعلی دلواری»ومردم دلوار و تنگستان میرسد،برای ایرانیان نمادی از تلاش و رویای دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان بوده است.شهنواز که برای سال ها ناچار به کوچ اجباری از کشور شده و در سال های اخیر چندین بار به ایران آمده و رفته بود ، درسفر اخیرش به کشور در منزل مسکونی اش دچار آتش سوزی شد و با سوختگی 80 درصد اکنون در بیمارستان مطهری بستری است.
حق و حقوقی که هرگز پرداخت نشد
این روزها خبر نگران کننده و غم انگیز برای همایون شهنواز، شوک سنگینی را برای اهالی هنربه وجود آورده است. همایون شهنواز در سال 1350 مجموعه ای در 14قسمت،به تهیه کنندگی ملک ساسان ویسی ساخت که اولین سریال تلويزیونی بود و به یکی از ماندگارترین سریالهای تلویزیونی بدل شد. این مجموعه، نخستینبار دراسفند سال 1353 از تلویزیونی ملی ایران پخش شد. این سریال درباره تاریخ مبارزان رییس علی دلواری، تنگستان، دشتی، دشتستان و بوشهر در جنوب ایران در مقابل امپراتوری بریتانیا ست.
اما در آن سال ها حق و حقوق مادی و معنوی شهنواز از سوی رسانه ملی وقت پرداخت نشد و بعد از انقلاب، شهنواز را به دلیل ارتباط با خانواده سلطنتی از رسانه ملی اخراج کردند اما از سریال «دلیران تنگستان» دست نکشیدند، چنانکه این سریال بالغ بر هجده بار از صداوسیمای جمهوری اسلامی و البته با حذف نام شهنواز از تیتراژ آن، پخش شد.همچنین این اثر به صورت دی وی دی از سوی شرکت های مجاز پخش در ایران بارها و بارها منتشر شده است. اخراج شهنواز از رسانه ملی مساله پیچیده ای است. او در زمان سلطنت پهلوی نيز نتوانست حق و حقوق خود را از رسانه ملی دریافت کند و بعد از انقلاب هم به بهانه ارتباط با خاندان سلطنت از رسانه ملی اخراج شد. اگر او به راستی چنین ارتباطاتی داشت، چرا نتوانست حقش را از رسانه ملی آن زمان بگیرد؟ سوال اینجاست که چرا رسانه ملی همچنان «دلیران تنگستان» را نمایش می دهد اما نسبت به حق و حقوق سازنده آن، چنین بی اخلاقی می کند؟
«دلیران تنگستان»؛ یک سند ملی که با حذف نام کارگردان مواجه شد
همایون شهنواز، دکتری علوم سیاسی خود را از دانشگاه یو سی ال ای آمریکا دریافت می کند و در سال 1350 به ایران بازمیگردد و پیشنهاد ساخت اولین سریال سیاه و سفید را به تلويزیون وقت میدهد که مورد استقبال قرار میگیرد. داستان سریال ضد استعمار است و شهنواز در این مجموعه،سیاست های استعماری انگلستان را هدف قرار می دهد.
نام هایی که در تیتراژ این سریال حضور دارند، هرکدام به تنهایی وزنه های فرهنگ و هنرآن روزگار ایران بودند؛ کسانی مانند مرحوم نعمت ا…گرجی، منوچهر آتشی، فرهنگ معیری، ابراهیم مختاری و… از جمله همکاران این سریال بودند.با توجه به محتوای سریال اگر «دلیران تنگستان» را یک سند ملی بدانیم، بیراه نرفته ایم اما صدا و سیمای ملی نه تنها در این میان به مساله کپی رایت بی اعتنا بوده است و نام شهنواز را از تیتراژ سریال حذف کرده بلکه نسبت به پرداخت حق و حقوق مادی این کارگردان نیز بی توجهی کرده است. همایون شهنواز همواره تلاش کرده تا از راههای مسالمتآمیز حق و حقوق خود را دریافت کند. رسانه ملی حدود 17سال پیش اعلام می کند که قرار است مبلغ 400 میلیون تومان به شهنواز پرداخت کند اما تاکنون پرداخت پول وعده داده شده انجام نشده است.
یکی از نزدیکان شهنواز به قانون می گوید: «او برای گرفتن حق و حقوق خود از صداو سیما خیلی تلاش کرد.شهنواز در حال ساختن یک فیلم مستنددرباره کودتای 28مرداد بودوهمیشه می گفت اگر رسانه ملی پولم را پرداخت کند، می توانم ساخت این مستند را آغاز کنم. شهنواز نگران بود که شاهدان و کسانی که می توانند درباره کودتای 28مرداد صحبت کنند، از دنیا بروند. می گفت وقت کم است».
صداو سیما به خود زحمت عیادت از شهنواز را نداد
وعده های صداو سیما تاکنون محقق نشده و هم اکنون که شهنواز دچار چنین حادثه ای شده است نیز تلويزیون حاضر نیست حق او را پرداخت کند تا دست کم بتواند بخشی از هزینه سنگین درمانش را جبران کند.
با بستری شدن شهنواز در بیمارستان مطهری، بسیاری از سینماگران و همچنین مسئولانی از خانه سینما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای شهر برای عیادت او به بیمارستان رفتند اما متاسفانه حتی یک نفر از سازمان صداوسیما تاکنون مسیر خود را به سمت بیمارستان مطهری کج نکرده است تا از شهنواز عیادت کند.
شهنواز در روز پنجم اسفند،در حالی که در طبقه چهارم آپارتمانش واقع در کوچه مهنازِ خیابان ولیعصر(عج) تنها بود، دچار سانحه انفجار گاز میشود. او در این حادثه دچار 80 درصد سوختگی شده و به محض انتقال به بیمارستان مطهری، رییس بیمارستان پیگیر درمان او میشود اما متاسفانه امکانات موجود در ایران برای چنین حوادثی ضعیف است.
محمد ولیزاده، روزنامه نگار و دوست همایون شهنواز در همین باره بیان کرده است:«متاسفانه همایون شهنواز به دلیل اینکه در منزل تنها بود و کسی نتوانست به او کمک کند، دچار80درصد سوختگی شد و شاید اگر کسی آن زمان در آن خانه می بود، شدت سوختگی او کمتر می شد». خانواده شهنواز در کانادا زندگی می کنند و وی هم به خاطر علاقه اش به کشور است که به ایران سفر می کند و در این مدت به دنبال این بود که بتواند با گرفتن حق و حقوقش از صدا و سیما، به کار ساختن فیلم مستند خود بپردازد.
رسانه ملی در خواب است
همایون شهنواز با داشتن بیش از 80 سال سن، از روحیه خوبی برخوردار است و با کسانی که به عیادتش رفته اند، بسیار خوب و پرانرژی برخورد می کند و می توان گفت یک انسان سالم است اما نقطه تلخ ماجرا این است که این سوختگی ها اگر به عفونت منجر شود در آن زمان است که روحیه خوب و انرژی بالا نمی تواند بر عفونت ها تاثیری داشته باشد و با ادامه عفونت ها، بیمار به سرعت به سمت کما پیش می رود. او خوشبختانه هنوز از روحیه بالا و قدرت بیان برخوردار است و تا دیر نشده باید فکری برای بازگرداندن سلامتی اش کرد.متاسفانه امکانات در ایران برای درمان چنین بیماریهایی ضعیف است و بیمارستان اعلام کرده که کنترل این عفونت از دست آنان خارج است و به همین دليل پیشنهاد انتقال بیمار به خارج از کشور مطرح شده که هزینه تقریبی آن یک و نیم میلیارد تومان تخمین زده شده است. اقداماتی نيز برای انتقال صورت گرفته و شرکت هواپیمایی هما هم در این زمینه همکاری خوبی کرده است. شهرداری تهران، شورای شهر، خانه سینما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت بهداشت، قرار است بخشی از هزینه ها را تقبل کنند اما در این میان صدا و سیما همچنان خود را به خواب زده است!
بایکوت بی رحمانه کارگردان «دلیران تنگستان»
اینکه صدا و سیما در این شرایط بحرانی که وقت بسیار محدود است و با انتقال به خارج از ایران، شهنواز می تواند به زندگی بازگردد، چنین خود را کنار کشیده، نه از یادها می رود و نه از بار مسئولیت صداوسیما کم می کند. در این شرایط اگر حتی از صداو سیما انتظار نمی رود کمکی کند اما حداقل این سازمان اگر بدهی معوقه خود را به شهنواز بپردازد، میتواند در راستای مراحل درمان شهنواز کمک کننده باشد.
صداو سیما در این سال ها، بنا به دلایلی که بر کسی روشن نیست، توانسته همایون شهنواز را به طور کامل بایکوت کند و حتی نام او را از تیتراژ سریالی که خود بارها و بارها آن را از شبکه های مختلف پخش کرده، حذف کند. شهنواز می توانست در این سال ها بارها از صدا و سیما شکایت کند یا دست کم مساله را رسانه ای کند تا دیگران از برخورد ناعادلانه صداو سیما آگاه شوند اما همواره راه مسالمت را در پیش گرفته است که این راه هم تا امروز نتیجه نداده است.
شاید کمتر کسی در ایران باشد که مجموعه «دلیران تنگستان» را دست کم یکبار ندیده باشد اما نام همایون شهنواز چندان به گوش عوام آشنا نیست. چون همواره از سوی جریان های مختلف بایکوت شده است. اما امروز روزی است که باید نام او را فریاد زد؛ چرا که در آستانه مرگ است و صدا و سیما باید از این رویکرد زشت خود دست برداشته و حق و حقوق شهنواز را پرداخت کند که اگر نتوانسته این هزینه را برای ساخت فیلم مستند خود خرج کند، دست کم گره کوچکی از درمانش بگشاید.
همایون شهنواز با ساخت «دلیران تنگستان» که سالهاست از شبکه های مختلف تلوزیون پخش می شود، کمک بزرگی در جهت تولید آثار ملی میهنی کرده و افتخار اینکه نخستین سریال ایرانی یک اثر ملی بوده به نام وی ثبت شده است و حال روا نیست که در این شرایط بحرانی، او را تنها رها کنند تا از شدت سوختگی و عفونت ناشی از آن جان ببازد؟
راشهای اورجینال «دلیران تنگستان» کجاست؟
در این بین مساله دیگری نیز مطرح است و آن اینکه راشهای اورجینال سریال «دلیران تنگستان» کجاست؟
این سریال نگاتیو فیلمبرداری شده است و صدا و سیما بنا به سلیقه خود آن را سانسور کرده اما راش های اصلی کجا هستند؟ چرا این سریال همچنان با پایین ترین کیفیت منتشر می شود؟ برای حفظ و نگهداری نسخه اصلی این مجموعه، چه اقداماتی انجام شده؟ صداوسیما تاکنون به خود زحمت پاسخگویی به این مسائل را نداده است.
فیلم «گاو» داریوش مهرجویی هم نگاتیو است و در استدیوهای دیجیتال کیفیت آن را به گونه ای بسیار خوب بالا بردهاند و بيشك «دلیران تنگستان» هم میتوانست از این امکانات بهرهمند شود اما می بینیم که کیفیت سریال بسیار پایین است. نگاتیو، از بالاترین کیفیت برخوردار است و اگر حلقه های نگاتیو موجود باشند، رسانه موظف است که از آن ها به خوبی نگهداری کند نه اینکه بی کیفیت ترین نسخه را با حذفنام کارگردان، بالغ بر18 بار از شبکه های مختلف پخش کند. این سازمان نه تنها با سانسورهای سلیقهای اثر را نابود کرده بلکه حق و حقوق سازنده آن را نیز پایمال کرده و در این شرایط که مساله مرگ و زندگی این کارگردان در میان است، هیچ اقدامی نمی کند و بدتر از همه این ها، پایمال کردن حقوق انسانی توسط این ارگان است.نام شهنواز از عنوان فیلم حذف شده و مالکیت مادی و معنوی او در مورد این فیلم مورد خدشه واقع شده است و حال و در وضعیت فعلی نیز هیچ کدام از مدیران صداوسیما به عیادت همایون شهنواز نرفتهاند. به نظر میرسد این رسانه با پسوند ملی در پی نادیدهگرفتن تمامي حقوق شهنواز گرفته است.این موضوع ان قدر چشمگیر بوده است که بعد از بازدید مدیران ارشاد و سینماگران به او به محمدجوادحقشناس از عضای شورای شهر گفته بود: «همه آمدند اما از صداوسیما هیچ کس نبود».
انتهای پیام